در این گزارش سعی داریم از بازیگران و فیلم سازانی بگوییم که برای فعالیت با استانداردهای غربی تمام موفقیت‌های ایرانی خود را در چمدان کرده‌ و با رویای دست یابی به جایگاهی فراخور شأنشان به خارج از کشور عزیمت کردند.

به گزارش خبرنگار سینما باشگاه خبرنگاران؛ در این گزارش سعی داریم از بازیگران و فیلم سازانی بگوییم که برای فعالیت با استانداردهای غربی تمام موفقیت‌های ایرانی خود را در چمدان کرده‌ و با رویای دست یابی به جایگاهی فراخور شأنشان به خارج از کشور عزیمت کردند .

مهاجرت؛ پدیده‌ای که این روزها افراد زیادی در باب آن سخن می‌گویند؛ واژه‌ای که شاید بیشترین بار معنایی آن بر دوش نخبگان باشد اما هستند آدم‌های عادی‌ای در همین دور و بر خودمان که به خیال دستیابی به یک زندگی بهتر و شرایط ایده آل تر بار سفر می‌بندند و از کشور خارج می‌شوند اما شاید مهاجرت هیچکدام از این افراد به اندازه‌ی مهاجرت افراد مشهوری از صنف‌ بازیگران و فیلم سازان خبر ساز نشده باشد؛ افرادی که شرایط داخلی و رعایت برخی از چهارچوب‌ها و قواعد را مانعی برای پیشرفتشان می‌دانستند و به زعم خودشان محدودیت‌ها و خط قرمز‌های دست و پا گیر اجازه‌ی فعالیت‌ به آن‌ها در داخل کشور را نمی‌داد.

در این گزارش سعی داریم از بازیگران و فیلم سازانی بگوییم که برای فعالیت با استانداردهای غربی تمام موفقیت‌های ایرانی خود را در چمدان کرده‌ و با رویای دست یابی به جایگاهی فراخور شأنشان به خارج از کشور عزیمت کردند، اما سوال این است که آیا به راستی آ‌ن‌‌ها توانستند در خارج از مرز‌های داخلی به موقعیت مناسب و حتی مشابه جایگاه وطنی خود دست یابند؟ آیا عبور از این خط قرمز‌ها و زیر پا گذاشتن برخی از اصول موفقیت‌های بیشتری را برای آن‌ها به همراه داشت؟ شاید ذکر تنها چند نکته از زندگی این هنرمندان بعد خروجشان از کشور پرده از جایگاه واقعی آن‌ها در آن سوی مرز‌ها بردارد و برخی از مسائل را برای ما روشن تر کند.



رفتار بعضی از هنرمندان ایرانی که کشورشان را به مقصد رویاهایی وهم‌آلود ترک کردند طوری بوده که هیچ راه بازگشتی برای آنها باقی نگذاشته است.

البته اغلب این افراد در ابتدا با یک مستی هوش‌پران از رویای شهر فرنگ پا در راهی چنین غبارآلود و تیره گذاشتند و تا زمانی که سُکر این باده از سرشان بیفتد و به حالت معقول برگردند، از آنها خطاهای جبران‌ناپذیری سرزد که راه بازگشتشان را به سوی وطن بست.

اما تعدادی دیگر هم بودند که از ابتدا معقول‌تر تصمیم گرفتند و حالا آنها را دوباره در جمع هنرمندان کشورمان مشغول به فعالیت می‌بینیم.
 
* راه بدون بازگشت

 

"سوسن تسلیمی" همسر سابق داریوش فرهنگ و بازیگر توانمند سریال "سربداران" و فیلم‌های "بهرام بیضایی" همچون "باشو غریبه‌ای کوچک" و "شاید وقتی دیگر" از نخستین بازیگرانی بود که بعد از انقلاب در سال 66 ترک وطن کرد و عازم سوئد شد. او در آن‌جا در "آتلیه‌ی تئاتر" مشغول کار شد. خودش در مصاحبه‌ای که داشت، گفت کارم اینجا ارسال نامه‌های دفتر، نظافت، فروش بلیت، درست کردن قهوه و حتی تنظیم نور صحنه است.



"امیر نادری"، کارگردان فیلم‌های به یاد ماندنی "سازدهنی"، "تنگسیر" و "دونده" درسال 69 ایران را به مقصد آمریکا ترک کرد و حالا نمونه‌ی کامل یک فیلمساز آمریکایی شده است. او که در ایران هر تهیه کننده‌ای حاضر به سرمایه گذاری برای فیلم هایش بود، برای تامین هزینه‌ی فیلم "وگاس: بر اساس یک داستان واقعی" قمار بازی کرد و با پول قمار در لاس‌وگاس راجع به لاس‌وگاس فیلم ساخت؛ هرچند این فیلم نامزد دریافت جایزه‌ی شیر طلایی از جشنواره‌ی ونیز شد، اما هیچگاه متعصب ترین هواداران او هم از فیلم‌های ساخته شده است در خارج از کشور راضی نشده‌ و آثار خارجی او به اندازهِ‌ی فیلم‌های ایرانی این کارگردان اهمیت پیدا نکرده‌اند.



محسن مخملباف، کارگردانی که با فیلم‌هایی همچون "توبه نصوح"، "ناصرالدین شاه"، "هنرپیشه"، "سلام سینما" و ... جلب توجه کرد و بعد از چند فیلم به اصطلاح موفق همانند "سفر به قندهار" که در افغانستان ساخت از کشور مهاجرت کرد و بعد‌ها در نخستین تجربه‌ی فیلم سازی‌اش در روز‌های مهاجرت فیلم سراسر غیر اخلاقی "جنسیت و فلسفه"‌ را ساخت که این اثر  پر بود از مفاهیم غیر اخلاقی و دغدغه‌های ذهنی کارگردان که شاید دلایل او برای مهاجرت را بیشتر آشکار می‌ساخت. او بعدها دو فیلم دیگر به نام "فریاد مورچگان" و "باغبان" را ساخت که "باغبان" فیلمی در ترویج فرقه‌ی ضاله‌ی بهاییت است و با استفاده از دوربین‌های دستی خانگی و بدون رعایت ابتدایی‌ترین قواعد و ساختارهای سینمایی در شهر حیفا ساخته شده است. فیلمی که یک رپورتاژ و آگهی ضعیف برای اربابان صهیونیستی سازنده‌اش است.
 
"مخملباف" که روزی جایزه‌ی ویژه‌ی هیات داوران جشنواره‌ی فیلم لوکارنو را برای فیلم "نون و گلدون" دریافت کرده بود، حالا با وجود گذشتن از تمام خط قرمز‌ها و به تصویر کشیدن همه‌ توهمات ذهنی خود با این سه فیلم حتی نتوانست کوچکترین توجهی را در سطح بین المللی به خود جلب کند، اما او حالا فقط به یک بیانه نویس دست چندم سیاسی تبدیل شده و به صورت ملعبه‌ا‌ی در دست چند شبکه و خبرگزاری معلوم الحال صهیونیستی در آمده که در مصاحبه‌ها تنها به دادن چند شعار سیاسی بسنده می‌کند.



"بهمن قبادی"، کارگردانی که روزگاری با ساخت آثاری همچون "کرد بی وطن" توانسته بود جوایز بسیاری از معتبر ترین جشنواره‌های خارجی کسب کند، سال 88 از کشور خارج شد و سال گذشته فیلم بی سروته و به ظاهر سیاسی "فصل کرگدن" را ساخت که با وجود برخورداری از هنرپیشه‌های معروف ایرانی، ایتالیایی و ترکیه‌ای نتوانست کوچکترین موفقیتی را کسب کند.



شاید حقیر ترین بازیگر این لیست، "گلشیفته فراهانی" باشد که روزگاری او را شاه ماهی سینمای ایران می‌نامیدند؛ او که حالا رسوایی‌های اخلاقی‌‌اش نقل محافل و مجالس شده، در حاشیه‌ی سینمای هالیوود دست و پا می‌زند و در دنیایی از بی عفتی‌ها و عریان‌ نمایی‌ها غرق شده است و در ایفای نقش روسپی‌ها هیچ ابایی ندارد؛‌ اوج حقارت او را می‌توان در فیلم سینمایی "سنگ صبور" دید که روایت یک دختر افغان با همه‌ی بی اخلاقی‌هایش است.



"مینا لاکانی" (همسر سابق امین زندگانی) بازیگری که در فیلم سینمایی "دیدار" به کارگردانی "محمدرضا هنرمند" توانست سیمرغ بلورین و دیپلم افتخار بهترین بازیگر زن را از سیزدهمین جشنواره بین المللی فیلم فجر دریافت کند،‌ در مهر ماه سال 1390 به آمریکا رفت و در برنامه‌ی "صدای آمریکا" کشف حجاب کرد و تا کنون هیچ خبر دیگری به جز خود نمایی‌های او در رسانه‌های خارجی شنیده نشده است.



"سید محمد حسینی" مجری‌ای که برنامه‌های طنز او را هیچگاه فراموش نخواهیم کرد، بعد از بهره برداری‌هایی که رسانه‌های ضد انقلاب از او کرده‌اند، به یک مهره‌ی سوخته  و فراموش شده تبدیل شد.
 
* بازگشت به خانه



جالب است بدانید "سعید راد" بازیگر موفق فیلم سینمایی "چ"، "دوئل" و... که در سال 62 ممنوع الکار شده بود هم در سال 66 کشور را ترک و به آمریکا رفت و بعد از آن وارد خاک کانادا شد. او در کانادا مدتی پست چی شد و بعد از آن برای امرار معاش حتی نان هم می‌پخت؛ همه‌ی این مسائل را خودش در گفتگویی که با روزنامه‌ی جام جم و شبکه‌ی ایران داشت، اظهار کرد، اما او در سال 78 دوباره به ایران بازگشت و اجازه‌ی فعالیت پیدا کرد و سرانجام بعد از سال‌ها فعالیت جایزه‌ی بهترین بازیگر بخش فیلم‌های اول را به خاطر بازی در فیلم "گیرنده" از جشنواره سی‌ام فجر دریافت کرد.

"سعید راد"، قبل از انقلاب و هنگامی که جزء ستار‌‌ه‌های آن دوره بود، تجربه‌ی بازی در فیلم‌های‌ آمریکایی را هم داشت اما بعد از ممنوع الکار شدنش در دهه‌ی شصت و مهاجرت به آمریکا و کانادا هیچگاه فیلمی در این کشورها بازی نکرد بلکه بتواند روزی به ایران برگردد.

موفقیت‌های امروز او نشان دهنده‌ی تصمیم گیری درست این بازیگر است.


 
"میترا حجار" بازیگری که زمانی تنها وجود نامش بر روی بیلبورد‌ها تضمینی برای فروش فیلم‌هایش بود، در سال 84 به فرانسه و از آن‌جا به آمریکا رفت و بعد از چند سال در یک سریال تلویزیونی آمریکایی به نام "اسمیت" بازی کرد اما حضور او در این سریال چندان مورد توجه رسانه‌های داخلی و خارجی قرار نگرفت تا اینکه در سال 2009 در دومین فیلم "گابریل اسکات" به نام "استلینا‌ی آبی" بازی کرد که حساسیت‌های بسیاری را بر انگیخت. 

"حجار" هم هنرپیشه‌ای است که هیچگاه پل‌های پشت سرش را برای بازگشت خراب نکرد و حضور موفق او در فیلم‌های ایرانی چند سال اخیر نتیجه‌ی همین تصمیم‌هاست.


 
فرهاد آئیش" بازیگری است که بعد از مدت‌ها زندگی در آمریکا سال 76 همراه همسرش به ایران بازگشت. او که در آمریکا تئاترهای مختلفی را به روی صحنه برده بود به دلیل چهره خاصش پیشنهادات بسیاری از سوی هالیوود برای ایفای نقش‌های منفی داشت اما هیچ گاه این پیشنهادات را قبول نکرد و بالاخره به وطنش باز گشت تا استعدادش را در همین جا هزینه کند.


 
"نسرین مقانلو" همسر "کمال خلیلیان" فوتبالیست سابق کشورمان که در آمریکا زندگی می‌کرد هم هیچگاه پیشنهاد بازیگری در این کشور را نپذیرفت و بعدها در مصاحبه‌هایش گفت: به دلیل این که می‌خواستم در ایران کار کنم این پیشنهادات را قبول نکردم. 
 
به نظر می‌رسد با کنار هم قراردادن این گروه از هنرمندان (کسانی که پل‌ها را پشت سرشان خراب کردند و کسانی که همیشه سودای بازگشت به وطن را داشته‌اند)، دیگر حرفی برای گفتن باقی نمی‌ماند و هر مخاطبی خودش می‌تواند به خوبی قضاوت کند که آیا رفتن و جدا شدن از ریشه‌ها برای یک هنرمند می‌تواند آینده‌ای نیکو را رقم بزند یا این که صرفا از او مجسمه افسوس و حیف شدگی می‌سازد؟!  
 

 
 
گزارش از: زهرا منصوری/


انتهای پیام/ اس

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱۶
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
خبرنگار بازنشسته گروه فرهنگی
۲۰:۱۴ ۲۵ شهريور ۱۳۹۳
خانم منصوری سلام وعرض ادب به شما
خانم خبرنگارمن چند وقتی است خبرهای شما رامیخوانم
نگاه شما به خبر بسیار سطحی است
اماقلم زیبای شماباعث این شده که کسی به نگاه شما در خبر توجهی نکند
مثلابرای گلشیفته فرهانی وسید محمدحسینی تبلیغ کردید
شمافکر کنم بیشتر از 22یا23 سال سن نداشته باشید
نگاه تان رابه خبر نویسی عوض کنید تابااین قلم زیبا کارهای بزرگ انجام دهید
مدیر پایگاه باشگاه خبرنگاران جوان
۲۰:۱۴ ۲۵ شهريور ۱۳۹۳
با سلام
بسيار سپاسگذارم از اينكه مطلب مرا مطالعه فرموديد 
Iran (Islamic Republic of)
فاطمه
۱۵:۰۷ ۲۵ شهريور ۱۳۹۳
همشون به منافع و امیال شخصی خودشون فکر می کردن. اگه خیلی به فکر وطن و مردمشون بودن همینجا می موندن و با هر محدودیتی که هست کارشون و می کردن. یه مشت بازیچه...
دقیقا مثل کسانی می مونن که زمان جنگ از ایران فرار کردن و به خیالشون، خودشون و نجات دادن. نه مثل کسانی که وقتی جنگ شد هر جای دنیا که بودن اومدن به وطنشون تا هر طوری می تونن به کشور و مردمشون کمک کنن.
برید خوش باشید، آزاد باشید... فقط به اسم ایران و اسلام کارتون و تموم نکنید.
ولی بالاخره یه روزی پشیمون میشید. یه روزی دلتون برای همین آلودگی تهران هم تنگ میشه. دلم برای اون روزتون می سوزه. خداییش نه از روی تمسخر و نفرت... از روی اینکه یه روزی با من توی این آب و خاک زندگی می کردین و نقس می کشیدین. حیفِ شماها...

لعنت خدا به آدم های این فرقه های منحرف مثل بهاییت و وهابیت و... که سعی میکنن بچه مسلمونا خصوصا چهره هارو جذب خودشون کنن. خیلی پستید! از اون طرفم داعش و هر چی گروهک تروریستی هست درست میکنن و به اسم اسلام میندازن به جون کیا؟ دقیقا بچه مسلمونا تا نسل کشی بشه مثلا از اسلام و مسلمون کم بشه!!! هه!!! برید تاریخ بخونید بابا... اگه قرار بود اسلام با این چیزا ریشه کن بشه که تا حالا هزار بار شده بود. شماها که بهتر از ماها قرآن می خونید... پس بهترم می دونید... قرآن به طور کُلی سه قسمت میشه... یه قسمت راجع به گذشته و بعدی راجع به آینده... سومی هم معلومه... این دو قسمت و سفت بچسبید... تاریخ تکرار میشه.
Iran (Islamic Republic of)
اقاي مودب
۱۴:۵۸ ۲۴ شهريور ۱۳۹۳
اقا بازيگر حرمت داره نبايد تو هر جا و مكاني بازي كنه هر نقشي قبول كنه چه برسه به اين كه مثل مخملباف بي وجدان بيايد تبليغ چه رذلالي كنه تا چندرغاز جلوش بندازن البته مخملباف و امثال اونا اصلا ديده نمي شن ..
Iran (Islamic Republic of)
اقاي مودب
۱۴:۵۶ ۲۴ شهريور ۱۳۹۳
اقا بازيگر حرمت داره نبايد تو هر جا و مكاني بازي كنه هر نقشي قبول كنه چه برسه به اين كه مثل مخملباف بي وجدان بيايد تبليغ چه رذلالي كنه تا چندرغاز جلوش بندازن البته مخملباف و امثال اونا اصلا ديده نمي شن ..
Iran (Islamic Republic of)
lمحمد
۱۲:۳۶ ۲۴ شهريور ۱۳۹۳
گزارشتون بعضی موارد درست وبعضی مارد اشتباه است....
Iran (Islamic Republic of)
محسن
۱۲:۰۶ ۲۴ شهريور ۱۳۹۳
بی انصاف بوده اید در نوشتن....خیلی بی انصاف بوده اید......
Iran (Islamic Republic of)
احسان
۰۹:۰۶ ۲۵ شهريور ۱۳۹۳
اگر انصاف رعايت ميشد....
خيلي حرفهارا بايد زد که اصلا نميشود
Iran (Islamic Republic of)
سامان
۰۹:۵۹ ۲۴ شهريور ۱۳۹۳
نگارش زيبايي داريداما...
خانم منصوري چراسطحي به مئضوع نگاه کرديد
چرا عقايد خودتان را دخالت داديد...
...خانم منصوري شما حتماخبرنگاريد چراهمه چيز راسياه وسفيد ميبينيد
شمابااين نگارش زيبا ميتوانيد کارهاي زيباتري انجام دهيد
Iran (Islamic Republic of)
الهام
۰۹:۰۹ ۲۵ شهريور ۱۳۹۳
سامان من هم باشما هم عقيده ام ميتوانست بهتزين کار رابا اين نگارش انجام دهد
Iran (Islamic Republic of)
شهروند
۰۸:۴۴ ۲۴ شهريور ۱۳۹۳
قیاس حضرتعالی منطقی بنظر نمی رسد ..پیش از طرح موضوع اول باید پرسیدچرا بازی در خارج از کشور مانع برگشت یک هموطن به کشورش باشد ....
Iran (Islamic Republic of)
دوست من
۱۴:۴۷ ۲۴ شهريور ۱۳۹۳
شما خودت حاضري امثال گلشيفته هاي خود شيفته خود فروخته رو تو مملكتت قبول كني نه واقعا جواب منطقي با فكر بده
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۴۸ ۲۴ شهريور ۱۳۹۳
چقد بي فكر حرف زدي اقا شهروند..
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۴:۴۹ ۲۴ شهريور ۱۳۹۳
تو منطقشو بگو ما بدونيم
Iran (Islamic Republic of)
اشنا
۱۴:۴۹ ۲۴ شهريور ۱۳۹۳
يارو رفته عليه كشورت فيلم ساخته نام كشورتو خراب كرده حالا برگرده كه چي بشه
Iran (Islamic Republic of)
فرياد
۱۴:۵۲ ۲۴ شهريور ۱۳۹۳
من ميگم خيليا خارجه بودن فيل بازي كردن برگشتن الانم مي درخشن تو ايران بستگي به شرف ادمي داره خوب باشه يا مثل گل.. خود فروخته باشه
Japan
حمید
۱۸:۰۱ ۲۳ شهريور ۱۳۹۳
ایرانی هر طرف که برود ایرانی است و فرهنگ خاص خود را دارد .
Iran (Islamic Republic of)
ناشناس
۱۶:۳۵ ۲۳ شهريور ۱۳۹۳
خوب بود فقط فهرست‌ش می تونست کامل‌تر باشه