به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، تا باز شدن مدارس و شلوغی خیابانها و سر و صدا و هیاهوی فصل درس و مشق بچهها چند روز بیشتر باقی نمانده است. این چیزی است که علاوه بر برگهای تقویم، ویترینهای مغازهها هم به ما میگوید؛ ویترینهایی که این روزها پر شدهاند از انواع و اقسام لوازم التحریر، دفترمشق، دفتر یادداشت، مداد، خودکار و کیف و جامدادی.....و خیلی چیزهای جدید و ناشناسی که حتی اسمشان را هم نمیدانیم، چه برسد به کارکردشان.
دهههاست، خانوادههای عیالواری که بچهمدرسهای دارند در روزهای آخر تابستان راهی بازارهای لوازمالتحریر میشوند، اما فقط چند سالی است که خانوادهها با دیدن این همه مهمان ناخوانده در این بازار جا میخورند! دنیایی پر از شخصیتها و قهرمانهای انیمیشنی گاه عجیب و غریب، که البته بچههایشان آنها را خوب میشناسند؛ قهرمانهایی- صدالبته- از نوع غربی و آن طرف آبیاش!
بنتن و باربی همچنان در اوجهر چقدر بیشتر در میان این لوازم میچرخیم، بیشتر باورمان میشود که تأثیر این کارتونها و انیمیشنهای غربی تا کجا پیش رفته و نفوذ کرده است. این تصاویر را حتی میتوان روی کوچکترین اشیاء و لوازم نیز دید. بدنه مدادها و پاک کنهای کوچک و تراشهای فانتزی و... همه و همه تا چشم کار میکند تصاویر بنتن است و باربی و مرد عنکبوتی و دهها شخصیتی که به زور تبلیغات و برنامههای رنگارنگ کانالهای مختلف به سوپراستارهای دنیای امروز کودکان ما تبدیل شدهاند.
البته در بعضی دیگر از غرفههای نمایشگاه، دفترچهها و لوازم التحریری منقش به برخی از طرحهای ایرانی همچون عروسکهای دارا و سارا و یا شخصیتهای اسطورهای شاهنامه و جنگجویان و پادشاهان ایرانی هم دیده میشود. اما تلخی قصه این جاست که همهشان در خلوت و سکوت روزگار میگذرانند؛ انگار نه انگار که آنها هم بخشی از این نمایشگاه هستند. هر چند تبلیغات و جریان سازیهای رسانهای زیادی صورت گرفته تا این شخصیتها هم مورد استقبال بچهها و دانش آموزان قرار بگیرند اما ظاهراً حریف بنتن و باربی نشدهاند و زور آنها همچنان میچربد.
اکثر پسر بچهها اصرار دارند تمام لوازم وسایل و لوازمالتحریرشان از کوله پشتی و کتانی گرفته تا دفترچههایشان، بنتن باشد و دخترها هم به دنبال انواع شخصیتهای کرهای و عروسکهای معروف جهانند. اما اگر دانشآموزی هم سراغ غرفه لوازم با تصاویر ایرانی را بگیرد، دلیلش را بیشتر باید در عرق و حساسیت پدر و مادرش جستوجو کرد تا ذوق و شوق خودش برای خرید این محصولات!
بنیادی برای هیچ وقتاین وضعیت خیلی از مراکز خریدی است که این روزها بازار لوازم التحریر در آنها داغ است. چند سالی است که مدام خطر نفوذ نمادهای فرنگی به ذهن و دل دانشآموزان ایرانی گوشزد میشود. در این چند سالی که کلاسهای درس در قبضه این شخصیتهای غربی و قهرمانان آن طرف آبی قرار گرفتهاند، شورای عالی انقلاب فرهنگی موضوع راه اندازی بنیاد نوشت افزار و اسباب بازی را به تصویب رسانده اما این مصوبه تا به امروز نتیجهای نداده و تأسیس این بنیاد هنوز در پیچ و خم بوروکراسی اداری گرفتار مانده. جای تعجب است که چطور بنیادی به این مهمی که وظیفه نظارت بر ساخت و تولید نوشت افزارها بر اساس فرهنگ بومی را برعهده دارد تا کنون کاری از پیش نبرده است!
در واقع این قصه هر ساله اواخر شهریور و مهر است. قصهای تکراری که با وجود تکرار هر سالهاش تا امروز راه به جایی نبرده است و هنوز دستاندرکاران فرهنگی در فکرند بلکه برای این تهاجم فرهنگی آن هم از نوع نوشت افزاری اش چارهای بیندیشند.
محمدرضا حاجی، کارشناس تربیتی کانون پرورش فکری کودک و نوجوان، در خصوص اهمیت تصاویر این نوشت افزارها و تأثیراتی که در بلندمدت میتواند روی کودکان و دانش آموزان بگذارد، به ما میگوید:«خب موضوع بسیار مهمی که به نظر میرسد و از آن غفلت شده این است که ما به این نوشت افزارها فقط یک نگاه ابزاری داریم و بس! در حالی که هر دفتر یا مداد یا جامدادی یا هر وسیله دیگری که قرار است تا یک سال هر روز همراه دانش آموز باشد خود به تنهایی یک سلاح و یک ابزار فرهنگی است.
خب حال سؤال اینجاست که چرا بچهها باید یک نماد بیگانه با فرهنگ خودشان را در طول یک سال با خود حمل و به عنوان الگو از آن استفاده کنند؟ آن هم در شرایطی که در کشور ما الگوهای ارزشمند و برجسته ملی و دینی و اخلاقی وجود دارد که میتوان با ایجاد مقدمات لازم و برنامهریزی مناسب آنها را برای کودکان و نوجوانان در سنین مختلف نهادینه کرد.»
این کارشناس تربیت و پژوهش کودک و نوجوان در ادامه میافزاید:«نباید فراموش کنیم که الگوها درشکل گیری شخصیت دانش آموزان بخصوص دانش آموزان دوره ابتدایی نقش غیر قابل انکاری دارند و به طور مستقیم شخصیت کودک را مورد هدف قرار میدهند.
نباید از کنار این موضوع به راحتی عبور کرد که اگر ما زمینه را برای ورود الگوهای غربی فراهم کنیم، آن هم در این شرایطی که موج رسانهای غرب با در دست داشتن هزاران رسانه، برای تبلیغ اسطورهها و الگوهای کاذب خود حتی لحظهای توقف نمیکند، دیگر جای تعجب نیست که چرا کودک و نوجوان ما بیشتر از اینکه شخصیتهای ملی و مذهبی واسطورهای را بشناسند، شخصیتهای غربی را میشناسند و به آنها علاقهمندند. اما در واقع این به معنای فقدان الگوهای بومی نیست بلکه اتفاقاً ما به وفور الگوهای ملی و مذهبی زیادی داریم اما باید اعتراف کنیم که تا اندازه زیادی در به دست گرفتن فضای فرهنگی و الگوسازی غفلت کردهایم.»
قانون در بن بستفرهنگ استفاده و کاربرد لوازم التحریر با نمادها و شخصیتهای خارجی و غربی در حالی روبه افزایش است که حتی قانون و بخشنامه سال گذشته وزارت آموزش و پرورش هم راه به جایی نبرد؛ بخشنامهای که درخصوص ممنوعیت ورود کالای خارجی به مدارس تصویب شده بود. این بخشنامه نسبت به موضوعات مختلفی مثل نظارت بر تصاویر لوازمالتحریر و تشویق و حمایت از تولیدات منقش به نقوش اسلامی و ایرانی و جلوگیری از ورود هرگونه لوازمالتحریر دارای نقوش غربی تأکید داشت.
اما در عمل این بخشنامه هم بی استفاده باقی ماند و نیمکتها و کوله پشتی مدارس دانش آموزان همچنان پر است از نوشت افزارهایی با شخصیتهای غربی و غیربومی. از طرف دیگر این موضوع را میتوان از زوایای مختلفی هم بررسی کرد. از یک سو خانوادهها معتقدند که تا زمانی که بازار از این لوازم اشباع باشد نمیتوانند جلوی بچهها را بگیرند و یا اینکه از آنها بخواهند لوازم منقش به نمادهای بومی را انتخاب کنند، از سوی دیگر قوانین و محدودیتها هم نتوانستند حریف فروشندگان این محصولات شوند و هنوز هم چون مشتریان خوبی برای این محصولات وجود دارد اکثر این فروشندگان ترجیح میدهند همین کالاها که مشتری و البته سود بیشتری دارد معامله شود تا کالاهایی با نماد ایرانی و بومی!
فروشنده یکی از فروشگاههای بزرگ لوازم التحریر واقع در خیابان فخر رازی درباره علت تقاضای این نوشت افزارها در گفت و گو با ما میگوید:«بر خلاف نظر شما به نظر من در حال حاضر وضعیت بازار خیلی نسبت به گذشته بهتر شده است. مثلاً تا همین چند سال قبل طرحهایی وارد بازار میشد که گذشته از بچهها و دانشآموزان حتی برای بزرگترها هم سنگین و غیرقابل هضم بود اما الآن میبینیم که در بازار وضعیت بهتری ایجاد شده است. در ضمن نباید برای این کم کاریهای فرهنگی فقط تولیدکنندگان و فروشندگان را مقصر دانست، چون زیاد پیش آمده که مثلاً سالهای گذشته روی پیشخوان از انواع شخصیتهای ایرانی مثل دارا و سارا و رستم و سهراب و آرش کمانگیر و .... دفتر یا لوازم التحریر بوده اما خود خانوادهها سراغ دفترهایی از فلان شخصیت کارتونی یا غربی را از ما میگیرند. خب مگر ما چقدر میتوانیم مقاومت کنیم و بگوییم که نداریم، به هر حال اگر از ما هم نتوانند تهیه کنند میروند سراغ مغازه بعدی و آن هم نشد باز مغازه بعدی. یعنی اینکه مشکل از ما فروشندهها و یا تولیدکنندهها نیست. اصلاً این کار یک روز و دو روز نیست و احتیاج به برنامهریزی بلندمدت دارد. تا زمانی که خانوادهها توجیه نشوند، حتی اگر ما با تیراژ میلیاردی هم دفتر و کتاب با طرحهای ایرانی بزنیم باز هم بیفایده است.»
او در ادامه یادآور میشود: «ضمناً این جنجال سالهاست که ادامه دارد در حالی که باید مشخص شود متولی اصلی این بحث چه کسی است. آیا صنف چاپ متولی است؟صنف چاپ که از وزارت ارشاد مجوز میگیرد یا اصلاً خود وزارت ارشاد؟همکاران ما و تولیدکنندهها و فروشندهها، فقط توزیع کننده هستند و اگر قرار باشد فشار یا ممنوعیتی هم در کار باشد باید برای کسانی باشد که این محصولات را تولید کرده و وارد بازار میکنند اما به اعتقاد من فشار و ممنوعیت فروش ومانع فروش شدن راهکار مناسبی نیست تا زمانی که این موضوع از طریق فرهنگسازی جا نیفتد این کارها نتیجه نخواهد داد.»
چند سالی است که نهضت تولید لوازم التحریر و نوشت افزارهایی با مضمون و محتوای ایرانی- اسلامی رونق گرفته و اگر با دقت در نمایشگاهها و فروشگاهها گشت زد، میتوان ردی از آنها دید اما این رونق اندک آنچنان کمرنگ است که تا رسیدن به هدف مهم و اصلی فرسنگها فاصله دارد. یعنی تا گذشتن از سد این بتمنها و مرد عنکبوتیها و بنتنها و باربیها و.... راهی بس طولانی مانده. اگرچه در این سالها شخصیتهای مذهبی، تاریخی و افسانهای زیادی شناسایی شده و برای تولید انبوه روی این نوشت افزارها انتخاب شده است اما هنوز تا معرفی آنها و رسیدنشان به پشت نیمکت مدارس و کوله پشتی دانش آموزان راهی دشوار باقی مانده. هر چند این راه با همت و هماندیشی نهادها و متولیان اصلی شاید در آیندهای نه چندان دور به میانبر نزدیک شود!!!
کلاه قرمزی در راه استسال گذشته کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان طی فراخوانی از تولیدکنندگان لوازمالتحریر درخواست کرد تا طرحهای منتخب خود را که مناسب با الگوهای ایرانی و اسلامی بودند برای انتخاب طرحهای نهایی به کانون ارسال کنند. بعد از این فراخوان بیش از 500 طرح برای تولید انبوه ارسال شد که از این میان هیأت داوران 40 طرح را انتخاب کرد که این 40 طرح با همکاری تولیدکنندگان طراحی و تولید و به فروشگاههای کانون وشهروند ارائه شد.
در حین این فعالیتها و پژوهشها مشخص شد که مردم بشدت روی نمادها و الگوهای وطنی خودشان عرق دارند و علاقه مندند که از این الگوها استفاده کنند اما کمبود و در برخی موارد نبود این الگوها مشکل اصلی است که خیلیها نسبت به آن معترض هستند. امسال هم برای دومین سال پیاپی، مجموعهای از 40 عنوان دفتر و نوشتافزار با نمادهای ایرانی و اسلامی در مراسمی رونمایی شد.این نوشت افزارها با نمادهای عروسکهای بومی- محلی ایران، عروسکهای دارا و سارا با لباسهای محلی، فرش ایرانی و... طراحی شده است. بر همین اساس، این دفترها با هویت ایرانی- اسلامی و به دور از نمادهای غربی طراحی شده است و برای تغییر ذائقه کودکان و نوجوانان به صورت غیرمستقیم تلاش میکند.
همچنین مدیر گروه کودک و خردسال شبکه دو از برنامهریزی جدی برای تولید لوازمالتحریر کلاه قرمزی و سنجد در آینده نزدیک خبر داده و گفته که نوشتافزارهای ایرانی ـ اسلامی علاوه بر استفاده از کاراکترهای ایرانی، باید دارای بار فرهنگی مناسب باشند. دفاتر و لوازمالتحریر با تصاویر کلاه قرمزی و سنجد، این برندهای ایرانی – اسلامی بزودی منتشر و طی مراسمیرونمایی خواهد شد.
همچنین برای همه محصولات نوشتافزارهای ایرانی – اسلامی کلاه قرمزی و سنجد، نظیر کیف مدرسه، جامدادی، برچسب و سایر محصولات در حال برنامهریزی هستیم که طراحیها باید به تأیید صاحبان اثر یعنی ایرج طهماسب و حمید جبلی برسد. گفتنی است نقوش حیوانات، مناظر طبیعی و زیباییهای ایران، شهدا، شخصیتهای حماسی ودفاع مقدس، شخصیتهای اسطورهای و تلفیقی از قهرمانان ملی و حماسی از جمله طرحهای برگزیده در این فرخوان بوده است./ایران