به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از روزنامه "البعث"؛ قطعا ارائه تصویری فراگیر و کافی از آنچه در منطقه روی میدهد، با صرفنظر از تصویر جهانی آن، غیرممکن است و بررسی آن در سطح جهانی به طور واضح می گوید: واشنگتن که سال 2003 با بهانه ی وجود سلاح کشتار جمعی در منطقه، با حمله ی نظامی وارد آن شد تا خطوط و نقشه ی ژئوپلوتیک جدیدی برای منطقه و جهان رسم کند؛ این دولت، امروز نیز به بهانه ی دروغین مبارزه با ترورسیم به منطقه بازگشته تا خط قرمزی دور نقشه ها و خطوط پیشین خود بکشد، در حالیکه عرب ها مانند همیشه، به خاطر عدم هوشیاری و رویاپردازیهای پادشاهی خود، هیچ گونه نقش فعالی ندارند.
بر این اساس، سخنان باراک اوباما در خصوص طرح خود در مبارزه با تروریسم، با صرفنظر از عبارات کلیشه ای مورد نظر در خصوص تروریسم و نقش رهبری آمریکا در جهان، مضمون آن، همانطور که در گذشته آمریکا "ائتلاف غارتگران" را برای نفت عراق و ثروت سرمایهگذاران عرب در جنگ خود علیه عراق تشکیل داد، امروز نیز با اسمهایی تقریبا شبیه آن، بازگشته و "ائتلاف راغبین" در حمایت از این غارتگری مستدام را تشکیل میدهد؛ ائتلافی که دو ماموریت را پیش روی آن قرار می دهد؛ اول آنکه داعش را با فرسایش نیروهای منطقه، به چارچوب از پیش مشخص شده ی خود بازگرداند و دوم، در حمایت دائمی از فعالیت آن برای متزلزل ساختن قدرت های جهانی جدید و جلوگیری از امکان ظهور ائتلافی دیگر که در مدیریت جهان با او مشارکت کند، تجلی می یابد که با برافروخته نگه داشتن جنگ در اوکراین و اعلام ناتو مبنی بر ادامه نفوذ خود به شرق اروپا به هدف محاصره روسییه، تفسیر میشود.
از آنجایی که جنگهای دائمی، ماهیتأ نیازمند سرمایه گذاری هستند، این گونه برداشت می شود که آمریکا از جنگی طولانی مدت علیه داعش که سالها به طول خواهد انجامید، اعلام خواهد کرد؛ چرا که فرسایش، زمانی نامحدود را می طلبد و در نتیجه، در مرحله ی آتی، داعش وارد سناریویی خواهد شد که دولتهای منطقه را به اتخاذ استراتژی جدید، واخواهد داشت.
بنابراین، طرح سوالی مانند اینکه نقش عرب ها در این میان چیست؟، مشخصا، سوالی عبث و بیهوده خواهد بود؛ چراکه آنها، علی رغم خطرهایی که با آن مواجه بوده اند، ملیون ها بار ثابت کرده اند که هنوز از لاک اندیشه های سلفی و مرتجع خود خارج نشده اند و از مرزهای جغرافیایی، سیاسی و روانی که توافقنامه سایکس پیکو از صد سال پیش برای آنان ترسیم کرده، تجاوز نکردهاند.
دولت اردن که داعش در فاصله دوری از آن فعالیت ندارد، میگوید این دولت وارد جنگهای دیگران نخواهد شد، همانطور که نخست وزیرش گفته: علمای سه استان در اردن، برای موفقیت خلیفه البغدادی، دعا می کنند.اما طرح این سوال، این منطق عجیب دولت اردن را رسوا می سازد که آیا اینکه مرزهای خود را بر روی داعش گشوده و خاک خود را به پادگان های آموزشی و اتاق طراحی عملیات مشترک در تجاوز علیه سوریه مبدل ساخته، جنگ احتصاصی خود بوده یا دخالت در جنگ دیگران؟!
اما، مملکت شنها، پس از سخنانی تحذیری، مشغول ساخت دیوار در مرزهای شمالی خود شده و فراموش کرده است که دیوارها در این روزگار، سود نمیدهد، بویژه آنکه این دیوارها از جنس شن باشد؛ در نتیجه تنها دیوار سدمند و نتیجه بخش در مواجهه با تروریسم، از بین بردن سیاست های تاریخ مصرف گذشته و فقه وهابی به همراه اموال انبوهی که ستون بنای داعش است، میباشد.
بنابراین، طرح آمریکا، روشن است، فرسایش و تزلزل؛ در نتیجه، مقابله، یک گزینه در میان چند گزینه نیست، بلکه ضرورتی مطلق است.
انتهای پیام./