به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، کابوس یکی از مشکلات در حوزه روان است که در گروه اختلالات خواب مورد مطالعه قرار میگیرد و رویایی وحشتناک و ناخوشایند است که دستگاه عصبی شخص را تحریک میکند و در نتیجه شخص به طور ناخودآگاه به آن پاسخ عصبی میدهد. کابوس، ریشه در رویدادهای روز گذشته یا جریانات زندگی شخص دارد و در بعضی موارد میتواند به فلج خواب بینجامد.
10 تا 15 درصد کودکان سه تا پنج ساله کابوسهایی دارند که شدتشان باعث نگرانی والدین آنها میشود. در جمعیت بزرگسالان نیز ممکن است به چشم بخورد. کابوسها بین سه تا شش سالگی آغاز میشود.
ما در حین خواب از مراحل مختلفی عبور میکنیم و کابوسها در انتهای شب ظاهر میشوند و در مرحله خواب «REM» دیده میشوند و تصویرهای رویایی روشنی ایجاد میکنند که با بیدارشدنهای کامل، برانگیختگیهای خفیف، خودمختار و یادآوری دقیق این رویداد همراه است.
مصرف برخی داروهایی که بر دستگاه عصبی خودمختار اثر میگذارد و الکل نیز میتواند به دیدن کابوس منجر شود. هرگاه کابوسها به اندازهای شدید باشد که زندگی فرد را تحت تاثیر قرار دهد و حتی در زمان بیداری نیز اشتغال ذهنی برای فرد ایجاد کند قطعا به رسیدگی بالینی نیاز دارد. این اختلال اغلب در کودکانی بروز میکند که در معرض عوامل تنشزای شدید روانی ـ اجتماعی قرار دارند. برخی مواقع نیز عفونت دستگاه عصبی مرکزی یا آسیبهایی که به ساقه مغز وارد میشود به دیدن رویاهای اینچنینی منجر میشود که در این صورت نمیتوان از آن به عنوان اختلال کابوس یاد کرد.
در این اختلال فرد به طور مکرر رویاهای وحشتناک میبیند و از خواب بیدار میشود؛ با بیدار شدن از رویاهای وحشتناک بسرعت میتواند جهتیابی و هوشیاری خود را به دست آورد و گیج نیست؛ این رویا و تجربه باعث میشود از لحاظ بالینی در کارکردهای اجتماعی و فردی خود دچار مشکل شود.
هرگاه این کابوسها صرفا طی سیر اختلال روانی دیگری ظاهر شود یا به اثرات فیزیولوژی مستقیم یک ماده یا یک بیماری جسمانی مربوط باشند نمیتوان گفت فرد دچار اختلال کابوس است. خوردن غذای بیش از حد قبل از خواب نیز موجب میشود فعالیت مغز افزایش یافته و فرد کابوس ببیند. اضطرابها، مرگ عزیزان و ناکامیها، بیماریهای جسمانی و حملات خواب و مشکلات تنفسی نیز میتواند به دیدن کابوس منجر شود.
برای درمان، گام اول شناسایی علل روانی و فیزیولوژی دیدن کابوس است. با ثبت شرح حال بالینی و حوادث روزمره زندگی فرد میتوان مشخص کرد ریشه دیدن کابوس چیست. از مراقبان فرد یا خود فرد بالغ خواسته میشود گزارش کاملی از عملکرد روزانه و هفتگی خود ارائه دهند. کنترل استرس روزمره و مداخله در ایجاد فضای آرام و خانواده درمانی نیز میتواند به روند درمان کمک کند.
استفاده از تکنیکهای آرامسازی قبل از خواب و کنترل افکار ناکارآمد نیز میتواند کمککننده باشد. از کودک مبتلا خواسته میشود در قالب داستان ناراحتیها و تنشهای خود را تعریف کند و با کشیدن نقاشی خانواده میتوان به نگرانیهای او پی برد. همچنین با استفاده از داستان میتوان نگرانی کودک را کاهش داد و به ذهن او جهت داد تا به موارد آرامشبخش فکر کند./جام جم