فروتن روانشناس در گفتگو با
خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، اظهار داشت: رابطه هایی که با نیت ازدواج انجام می گیرد، فوایدی هم دارد برای مثال شناخت الگوهای جنسیتی و شناخت ضمنی خصوصیات اخلاقی طرف مقابل داشته باشیم، اما باید تاکید کرد که روابط قبل از ازدواج به نوعی تاثیر معناداری در فرآیندهای روانی افراد به خصوص دختران در آینده خواهد داشت، به این معنی که اگر دختری برای مدتی طولانی با پسری رابطه داشته باشد، پس از مدتی تمام احساسات، اختیارات و افکار او تحت تاثیر فرد مذکور قرار می گیرد و چیزی که امکان دارد در ادامه رابطه اتفاق بیفتد، این است که همه چیز در این بین پاره شود و نفر بعدی که در زندگی دختر می آید میراث ار خاطره ای است که خود فرد مقصر آن نیست.
این روانشناس تصریح کرد: چند آیتم بسیار مهم در روابط پیش از ازدواج وجود دارد، آیتم اول لجام گسیختگی عاطفی و روانی است. دختر و پسری که قبل از ازدواج می پذیرند آزمون و خطا کنند وارد رابطه ای بدون اطمینان می شوند که فردا ممکن است این رابطه نباشد، لجام گسیختگی عاطفی و روانی به معنای این است که ذهن فرد شروع به پرواز می کند و به جایی می رسد که خیلی چیزها برایش بی اهمیت می شود.
آیتم بعدی عادت کردن به بی تعهدی است، یعنی فرد مسئولیت پذیری و پاسخگویی را نسبت به خودش و دیگران از دست می دهد و پایبندی به طرف مقابل در زندگی آینده نخواهند داشت.
آیتم سوم احساس گناه است، چیزی که اتفاق می افتد این است که همسر امروز من باید از تمام احساسات و عواطف من بهره برداری کند و من نباید در گذشته تمام احساس خود را به فرد دیگری ابراز می کردم که موجب بی رنگ شدن ارتباط اصلی می شود.
وی در ادامه بیان کرد: مهمترین آیتم مقیاس های ناخودآگاه است. دختری که با پسری قبل از ازدواج خود رابطه دیگری داشته است بدون اینکه خودش بخواهد فرد قبلی را با همسر فعلی خود مقایسه می کند. راجع به پسران هم همین اتفاق می افتد، حتی اگر همسر فعلی چند پله بالاتر از رابطه قبلی فرد باشد، بازهم خاطرات مشترک و نشانگان قبلی افکار فرد را به طور ناخودآگاه تحت تاثیر قرار می دهد.
فروتن در پایان خاطرنشان کرد: شناخت پیدا کردن براساس این دسته از روابط شناخت درستی نیست که در نهایت طلاق جزو تبعات این قضیه است.
یک نکته مهم خودشناسی قبل از ازدواج بسیار مهم است، به این معنا که خصوصیات و خلقیات خودمان را بشناسیم و بدانیم دارای چه ویژگی های شخصیتی هستیم. نکته مهم بعدی نظارت اصولی و کارشناسی والدین است، یعنی والدین مهارت های فرزندپروری و ارتباطی با جوانان را بیاموزند و علاوه بر این خود جوانان هم مهارت های زندگی را بیاموزند، به این معنی که بدانند هدف آنها از زندگی چیست، ازدواج چه نتیجه ای برای آنها خواهد داشت، چه فیلترهایی را باید در زندگی خود در نظر بگیرند (مسائل اقتصادی، خانواده و ...) و به طور کلی پکیج مهارت های زندگی را بیاموزند که در نهایت در زندگی خود دچار مشکل نشوند.
انتهای پیام/