نکتهای که شاید بهتر باشد قبل از هر بحثی در مورد آن توضیح بدهم این است که موسیقی کودک ما بشدت وامدار موسیقی غربی است، چون در موسیقی ایرانی به دلیل تم شرقی که وجود دارد شماها نواهای شاد را کمتر میشنوید. همین موضوع باعث میشود در موسیقی کودک ما نتوانیم آن طور که باید به استانداردها نزدیک شویم چون آن چیزی که ما معمولا تولید میکنیم چندان جهانشمول نیست و با استانداردهایی که در موسیقی روز دنیا برای بچهها هست فاصله زیادی دارد، به همین دلیل ما باید دنبال یک راه جدید باشیم راهی که بتواند بین موسیقی شرقی و غربی پل بزند و یک اثر استاندارد باشد.
شما چند قطعه محبوب را برای بچهها نظیر «شالاپ شولوپ و... »،«آهویی دارم خوشگله»،«شب شد لالا کن » را اجرا کردید به نظرتان چه عواملی باعث موفقیت یک کار کودک بین بچهها میشود؟
بعضیها وقتی اسم کار کودک به میان میآید فکر میکنند خیلی راحت میتوانند از کنار آن بگذرند و هر خوراکی را به بچهها ارائه دهند در حالی که این طور نیست. موسیقی کودک احتیاج به یک تیمی قوی و روانشناسیهای خاص خودش را دارد و نمیتوان بدون تفکر و دانش، کار پرمخاطب و اثرگذاری را تولید کرد. خواندن هر قطعه کودک باید بر اساس حال و هوای آن قطعه نباشد و نباید همه کارها را به یک شکل خواند. هیچوقت یادم نمیرود برای خواندن تراک «شالاپ شولوپ آب تنی» که کاری درباره آموزش حموم رفتن به بچهها بود یادم است وقتی داشتم این کار را میخواندم بنیامین بهادری، آهنگساز این کار به من میگفت این کار را بالا بخوان چون معتقد بود بچهها در حمام صدایشان را پس سرشان میاندازند و میخوانند. همین نکات ظریف باعث جذابیت بخشیدن در کار کودک میشود.
معتقدید که حساسیتها نه تنها در کار کودک نباید کمتر باشد بلکه باید بیشتر هم لحاظ شود؟
بله، بچهها از هوش زیادی برخوردار هستند و کار کردن برای آنها اصلا ساده نیست. این روزها دنیای ارتباطی بچهها نسبت به قبل بسیار متفاوت شده است و مدام در معرض استفاده از تکنولوژی هستند به همین دلیل سطح سلیقه آنها هم بالا رفته و نمیتوان از آنها انتظار داشت که با هر کاری ارتباط برقرار کنند.
اثرات بودجه روی موسیقی کودک چقدر است؟
در این راه باید چارهای اندیشید و نباید به این بهانه از کیفیت کار کم کرد. هیچ وقت یادم نمیرود در تیتراژ برنامه چرا با عنوان «بچهها بیاین » تماشا من تلاش زیادی کردم تا صدای ویلون را به شکل زنده ضبط کنم و از سمپل استفاده نکنم چون معتقد بودم این تیتراژ هر روز پخش میشود و بچهها باید صدای ویلون واقعی را بشنوند. با وجود کمبود بودجه و مخالفتها خوشبختانه این کار انجام شد و تاثیرش را هم به لحاظ کیفی گذاشت.
چرا موسیقیهایی که در گذشته برای کودکان تولید میشد از اثرگذاری بیشتری برخودار بود؟
برای اینکه بزرگان موسیقی این قطعات را میساختند. من تیتراژ جدید «چرا» را با ناصر چشمآذر کار کردم . در این تیتراژ با ظرافتهایی در حین کار آشنا شدم که برای من بسیار جذاب بود. این موضوع نشان میدهد که وقتی کار به کاردان و استادان این حرفه سپرده میشود نتیجهاش هم بینظیرتر است. شما موسیقی فیلم خواهران غریب را به یاد بیاورید با چه زیبایی ملودی شعر «باز باران با ترانه» ساخته شد. شاید در وهله اول این ملودی به ذهنتان ساده بیاید، اما نگارش ساده و عمیق این ملودی کار سادهای نیست، چون آهنگساز آن تلاش کرد با حداقل نت بیشترین خروجی را داشته باشد به گونهای که کودک بتواند آن را کاملا درست و صحیح بخواند./قاب کوچک