حبيبي در دوران پس از پیروزی انقلاب اسلامی در پست هاي استانداری تهران، فارس، خراسان بزرگ فعاليت داشته و دارای فوق لیسانس جامعه شناسی از دانشگاه تهران است و در دوره ای به عنوان شهردار تهران منصوب شد. حبيبي را مي توان چهارمين شهردار تهران عنوان كرد. دوراني كه در اوج روزهاي پرطمطراق جنگ تحميلي بود و كشور در تحريم سختي قرار داشت. محمد نبي حبيبي كه امروز بر صندلي دبيري حزب موتلفه اسلامي تكيه زده در مورد روزهاي سخت شهرداري تهران با خبرنگار باشگاه خبرنگاران به گفتگو نشست.
وي در پاسخ به اينكه از سال 62 تا 66 (4 سال ) شهردار تهران بودید و آيا در آن دوران به فكر زيرساختهاي شهري پايتخت بوديد گفت: من از سال 62 تا 66 مجموعا 44 ماه مسئولیت شهرداری تهران را برعهده داشتم و در تمام این مدت کشور دوره تهاجم نظامی صدام را می گذراند. من با موضوعات شهرداری قبلا به این دلیل آشنا بودم که تصدی استانداری فارس، خراسان و تهران را در کارنامه داشتم.
*شهرداری تهران زیر نظر استانداری بوددر آن زمان انتصاب شهرداران شهرهای استان با امضا و انتخاب استاندار انجام می شد به دلیل اینکه شورای شهر وجود نداشت. بنابراین شهرداری ها به طور مستقیم زیر نظر استانداری ها اداره می شدند وشهرداری دولتی بود.
*اردیبهشت 62 شهردار تهران شدماردیبشهت 62 مسئولیت استانداری تهران را بعد از استانداری خراسان پذیرفتم و در آذرماه همان سال که حجت الاسلام ناطق نوری وزیر کشور بودند براساس مذاکراتی که در هیئت دولت انجام شده بود به من پیشنهاد مسئولیت شهرداری تهران را دادند. خود من خیلی موافق نبودم.
به لحاظ سابقه ای که در کارهای استانداری (درسه استان) کشور داشتم به این دلیل مایل بودم همان کار استانداری تهران را ادامه دهم اما شرایطی در آن زمان بوجود آمد که رسما از من خواسته شد که مسئولیت شهرداری تهران را بپذیرم.
بعد از توافق اولیه حدود 1 ماه کسانی که به کار شهرداری تهران ورود داشتند در ملاقات های حضوری کسب اطلاع می کردم و یادم است یک دفتر 50 برگی را همراهم داشتم که همیشه در این ملاقات ها چیزهایی که به ذهن خودم می رسید و یا در این مصاحبه ها بدست می آوردم را می نوشتم. علت اینکه این مصاحبه ها را انجام می دادم خواستم قبل از اینکه به شهرداری تهران وارد شوم یک فهرستی از مهمترین محورهای کاری شهرداری تهران را در دست داشته باشم.
*تهران 800 مركز انباشت زباله داشت حبيبي در پاسخ به اينكه آن زمان چه مشكلاتي پيش روي تهران بود گفت: یکی از این مشکلات که ملموس و خطرناک هم بود موضوع زباله شهر تهران بود. شهر باید به عنوان یک شهر جنگ زدهٰ تمیز نگاه داشته می شد. ولی سیستم جمع آوری زباله به هیچ وجه مکانیزه نبود. یعنی رفتگران آن زمان با فرقون از درب منازل زباله ها را جمع آوری می کردند که به آن مرکز زباله می گفتند.
برخي مواقع این زباله های انباشته شده بین 24 یا 48 ساعت روي هم انبار می شد و هنوز زباله های انباشته شده در این مرکز زباله حتی در زمان های بعد هم به خارج شهر منتقل نشده بود. در آن زمان 800 مرکز زباله در کل تهران داشتیم.
*زباله ها بافرقون جمع آوري مي شد/ نخستين طرح جمع آوري مكانيزه زباله را ارائه داديم وي در پاسخ به اينكه آيا این مرکز معمولا در یک مکان یا خانه ای بوده است گفت: این مرکز متاسفانه در کنار خانه مردم بود یعنی یک زمین خالی در محل پیدا می شد شروع مي كردند به انباشت زباله. از مواردی که ساکنین تهران ناراحت بودند همجواری این مرکزجمع آوری زباله بود.
بايد گفت كه وقتی زباله های تر و خشک در کنار منازل جمع آوری می شود مخصوصا در تابستان چه مشکلاتی برای همسایه ها بوجود می آورد؟ من از چند جهت از این موضوع رنج بردم یکی اینکه کارگران شهرداری غالبا جوان هم نبودند بایستی این زباله ها را با فرقان ها از درب منازل جمع آوری و به مرکز زباله می بردند و دومین مساله موضوع غیربهداشتی بودن مراکز زباله ( گزارشی از وزارت بهداشت آن زمان برای دولت فراهم شده بود گفتند که تهران در معرض خطر طاعون ممکن قرار گیرد) طاعون یک کلمه خطرناک و مشمئز کننده بود که غالبا موش عامل انتقال این بیماری است كه من مطلع نبودم.
در هر حال تهران را باید نجات می دادیم و از کارشناسان خود شهرداری خواستم که در این رابطه طرحی را داشته باشیم و به سرعت این طرح را تدوین و به سرعت اجرا کنیم. براي اجراي طرح مكانيزه زباله 1 ميليارد تومان پول مي خواستيم در این طرح بايد گفت كه کارشناسان زبده ای داشتیم. طرح جمع آوری مکانیزه زباله هیچ اقتباس از کشور دیگر نبود و این طرح این بود که جمع آوري زباله را حالت دستي به صورت جمع آوری مکانیزه تبديل كنيم. البته دریک مقطعی معلوم شد که ما حدود 1000 دستگاه وانت لازم داریم.
حالا این تعداد دستگاه وانت در ایام جنگ قطعا تهیه آن بسیار مشکل بود و تهیه پول آن هم مشكلي ديگر براي شهرداري در بر داشت. من درهمین رابطه با مقامات مسئول(وزارت صنایع سنگین) تولید وانت ملاقات حضوری داشتم و فاجعه ای که در تهران وجود دارد را توضیح دادم. آنها این موضوع را کاملا لمس کردند چیزی شبیه سهميه جنگ به شهرداری تهران دادند.
البته این وانت ها باید تغییراتی داده می شد تا با سیستم جمع آوری زباله متناسب شود. تریلی های بزرگ هم لازم داشتیم که بعد از جمع آوری زباله این تریلی ها این زباله را بارگیری برای خارج از شهر(کهریزک) انجام شود. وقتی طرح آماده اجرا شد حداقل یک میلیارد تومان این طرح هزینه داشت.
*طاعون تهران را تهديد مي كرد/ دولت وام داد و طرح اجرا شد حبيبي در پاسخ به اينكه آيا موفق شديد طرح را اجرا كنيد گفت: درسال 63 کل بودجه شهرداری تهران دو نیم میلیارد تومان بود كه الان بیش از 12 هزار میلیارد تومان است. خوشبختانه در آن زمان گزارش وزارت بهداری در مورد فراگيري طاعون در تهران به دليل زباله ها مطرح شد. موضوع را هم در دولت مطرح كرديم و جلسه ای با رئيس بانك مركزي تشکیل شد و من خطری که تهران را تهدید می کرد و همچنین موضوعات مختلف درخصوص زباله را مطرح کردم و از رئيس بانك مركزي خواستم وام 1 ميليارد توماني به شهرداري بدهد.
چون دولت درخصوص گزارش توجیه شده بود درهمان جلسه کلیات پرداخت 1 میلیارد تومان وام به شهرداری تهران با سود 4 درصد تصويب شد و خوشبختانه این وام داده شد. واین طرح در زمان خودم انجام وبه اجرا درآمد. البته بعضی دوستان این طرح را به نام خودشان مصادره کردند که من تذکردادم که این طرح در زمان من اجرا شده است و من معتقدم تهران را ازحالت غیربهداشتی نجات دادیم.
*مي گفتند مترو لوكس است و تهران نيازي به مترو ندارد مساله بعدی مساله ترافیک بود. روز اول که وارد شهرداری تهران شدم و مراسم معارفه انجام شد یکی از خبرنگاران گفت: نظرشما درمورد متروچیست؟ مترو مخالفین سرسختی داشت ولي طرح موقف شده بود یعنی حدود 2 الی 3 کیلومتر کانال حفرشده و تصویب شده بود که بدلیل مسائل جنگ و... در حالت تعليق در آمد. ازمن پرسیدند نظرشما در مترو چیست؟ كه در پاسخ گفتم از تمام ظرفیت ها برای توسعه مترو دريغ نمي كنم. این طرح با مخالفت هایی روبه بود و اظهار داشتند که این طرح لوکس است و می گفتند که اعتباری برای آن نیست.
براي راه اندازي دوباره طرح مترو چند مشكل وجود داشت نخست انكه طرح توقف مترو مصوب(شورای انقلاب) بود كه اول باید سعی می كردم این وصوب را لغو كنم و دولت باید این کار را انجام می داد.
*هاشمي رفسنجاني موافق مترو بود/ غرضي و بهزاد نبوي مخالف بودند درآن زمان آقای هاشمی رفسنجانی رییس مجلس و نماینده اول تهران هم بودند. آقای هاشمی با مترو موافق بود و با تفكر اينكه شايد دولت با طرح موافق نباشد تقاضا کردیم نماینده های تهران با شهرداري یک جلسه داشته باشند و فقط درخصوص شهرداری تهران بخصوص مترو، آقای هاشمی هم حضور داشتند. ما بیش از 10 جلسه با نمایندگان تهران داشتیم تا این موضوع مورد پشتیبانی جمع نمایندگان وقت تهران قرار گرفت. علت اینکه با آنها جلسه داشتیم بخاطر اینکه به آنها مرتبط است، دوم اینکه می خواستیم از اهرم نماینده های مجلس برای رفع این مصوبه استفاده کنیم به یک نقطه ای رسیدیم که دولت باید مصوبه قبلی را لغو می کرد. بنابراین از آقای هاشمی رفسنجانی درخواست یک جلسه با دولت داشتيم.
در آن جلسه 19 نفر از وزرا درجلسه حاضربودند، 5 نفراز آنها با صراحت مخالفت کردند که یکی از آنها دکتربانکی(وزیرنیرو وهم عضو انجمن مترو) بود. آقای غرضی، آقای بهزاد نبوی هم مخالف بودند و برای خود دلایلی داشتند.
دولت و مجلس در سال 62 راي دادند كه طرح مترو اجرايي شود در طول اين جلسه آقای هاشمی از اول تا آخر حضور داشتند و کارشناسان ماهم درپشت درب جلسه بودند. آقای رفسنجانی درآن جلسه چون درخصوص مترو مطالعه کرده بودند و مشکلاتی که ممکن است داشته باشد خودشان پاسخ دادند ونیازی به حضورکارشناسان نشد. من خواهش کردم که در آخرجلسه شما از دولت رای بگیرید البته ما با دبیروقت دولت وقتی گرفته بودیم و خواهش کردم که اگر دولت این طرح را تصویب کرد به صداوسیما داده شود و ایشان هم پذیرفتند.
درآخرجلسه که نظرات موافق و مخالف داده شد بنا به خواست آقای هاشمی و دستور میرحسین موسوی رای گیری شد. از 19 نفر14 نفررای مثبت دادند و 5 نفردیگر رای منفی دادند. بنابراین با یک اکثریت قاطع طرح تصویب شد.
وقتي آيت الله منتظري مخالفت خود را براي توسعه مترو اعلام كرد! مدتی بعد آقای منتظری( به عنوان قائم مقام رهبری) مخالفت کردند و درجلسات از کمبودها می گفتند و اظهار داشتند که مورد توجه قرار ندهید. من به آقای هاشمی زنگ زدم و گفتم که ایشان مخالف اند شما از ایشان وقت بگیرید و ما توضیح دهیم. آقای هاشمی تماس گرفتند و وقتی از آقاي منتظري گرفتند. در آن جلسه بنده و مرحوم آقای مجددارا مدیرعامل مترو و تعدادی کارشناس دیگرحضور داشتند.
به اقای منتظری گفتیم اگرشما اجازه بدهید مصاحبه امروز ضبط شود و گفتند مانعی نیست.
توانستيم رضايت آيت الله منتظري را بگيريم و رسانه اي كنيم در جلسه ما گفتیم که مصاحبه شما را شنیدیم و صحبت شما برای ما محترم است و آمدیم راجع به همین مساله صحبت کنیم. علت مخالفت شما با روند کارمترو چیست؟ مشخص بود که عده ای با ایشان صحبت کرده و ایشان را ناراضی کرده بودند. ما تمام سولاتی که برای ایشان ایجاد مخالفت کرده بود را یکی یکی پاسخ دادیم.
آخر جلسه آقای منتظری گفتند که قبول دارم که کارشما درست است و مخالفتی ندارم. ماهم گفتیم قطعا این صحبت های شما دراین جلسات بازتابی دارد شما اجازه می دهید جلسه را با رسانه ها که موافقت شما اعلام شده است انجام دهیم؟ گفتد بله مانعی نیست. اجازه است که این نوار ضبط شده را از دفترتان بگیریم؟ گفتند آن هم مانعی نیست و حتما این نوار بایگانی مترو و یا شهرداری است. این مانع هم حل شد و روند کاربه صورت دست خالی صورت گرفت.
وقتي مترو تهران افتتاح شد من را دعوت نكردند ما باید اول کانال ها را آماده می کردیم. شروع کار از خیابان شهید بهشتی تهران بود. آن زمان نزدیک 3 کیلومترکانال مترو قبلا حفر شده بود. و دوباره همانجا را ادامه داديم. چندسال بعد که من شهردار تهران نبودم ماشین آلات، واگن ها، خریداری و کارمترو انجام شد. ولي من را برای افتتاح مترو دعوت نکردند شاید یادشان رفته است.
ومن به مسوولان آن زمان هم گله نکردم چون کارخداپسندانه است. در زمان شهرداري ام خط واحد را دو طرفه كردم کار دیگری که در بحث ترافیک انجام شد دوطرفه شدن خط ویِژه اتوبوس بود. یک طرف آن در زمان آقای توسلی(شهردار اول تهران) اجرا شد كه موفق هم بود. کارشناسان گفتند چرا اتوبوس یک طرفه باشد؟ من یادم هست که فاصله بین جمهوری و بهارستان به عنوان اجرای طرح انتخاب کردیم.
وقتی طرح شروع و اجرايي شد خودم تصمیم گرفتم به عنوان مسافر بروم و از نزدیک ببینم كه آیا مردم راحت هستند؟ بنابراین بدون آنکه با شرکت واحد هماهنگ کنم به آنجا رفتم و زمان گرفتم که ببینم چقدر زمان می برد. 16 دقیقه(رفت و برگشت) زمان برد. بعد با ماشین سواری همان مسیر را طی کردیم و دوبرابر زمان اتوبوس زمان می برد که معلوم شد این طرح موفق بوده است.
طرح توسعه فضاي سبز تهران را در دستور كار قرار داديم حبيبي در پاسخ به اينكه آیا موضوع آلودگی هوا درآن زمان مطرح بوده است گفت: خیلی کمتر از الان بود. قابل مقایسه نبود. الان آلودگی تهران چند برابرآن زمان است. البته ما یکی از موضوعاتی که به عوان کار زیربنایی بود را انجام داديم كه آن توسعه فضای سبز تهران بود. آن موقع به من گفتند که یک شهری که بخواهد ازنظر فضای سبز غنی باشد باید به ازای هرنفر ساکن بین 9 تا 15 مترفضای سبز داشته باشد.
آن زمان گفتند یک و نیم متریعنی به جای 9 مترحداقل 15 مترپیش بینی شود. نخستين كانالهاي زير زميني براي جمع آوري آب باران را ايجاد كرديم کار دیگر زیر بنایی که اصلا به چشم نمی آید موضوع کانال های زیربنایی جمع آوری آبهای زیرزمینی است.
این کانال های موجود آن زمان به هیچ وجه دربارندگی ها پاسخ نمی داد. بنابراین با نظر کارشناسان فنی یک كار عظیمی را دراحداث کانال های جدید جمع آوری آبهای سطحی انجام دادیم که ادامه هم پیدا کرد در حالي كه آبگرفتگی های آن زمان بیشتر از الان بود. وي در مورد اقدامات ديگر خود در شهرداري تهران گفت: يادم هست وقتی كه وارد شهرداری تهران شدیم گفتند 5 هزار بخشنامه درخصوص شهرسازی وجود دارد که ازسال های سال این اضافه شده است.
نكته قابل تامل اين بود كه این بخشنامه بعضا باهم متناقض بودند و باعث سردرگمی مردم و حتي مسئولان هم شده بود. گروهی را مامور کرده بودیم که این بخشنامه ها را مطالعه کنند. دوم اینکه بايد نظرکارشناسی دهند که بخش نامه هایی که باهم متناقض اند کلا لغو شود و اصطلاحاتی درخصوص این بخشنامه هایی که باید به روز انجام شود به سرعت اعمال گردد.
مدت زمان معطلي در شهرداري از 18 ماه به 6 ماه كاهش دادممن وقتی وارد شهرداری شدم سوالم این بود که متوسط معطلی برای صدور پروانه ساختمان الان چقدراست؟ یعنی همه کارهایی که برای صدور پروانه انجام شود باید مدنظر گرفت. یکی ممکن است قولنامه داشته باشد اما سند خانه را پيگيري نكند و همين موضوع چندین ماه ممکن است طول کشد. مثلا زمینی که وقفی است و باید اوقاف اجازه دهد وقتی به اوقاف گفته می شود معطلي هاي خاص خودش را دارد.
آن زمان معطلی ها 18 ماه انجام می شد يادم هست در يك پرونده ممكن بود 2 هفته ای انجام شود و یکی هم 5 سال طول بکشد. مراودات فقط درخصوص شهرداری نبود مکان هایی چون آب، برق، گاز هم بودند که باید رفع می شد تا معدل پایین می آمد. ولي در پایان کارم اين مدت از 18 ماه به 6 ماه تبدیل شد.
دهه 60 تراكم فروشي نداشتيم حبيبي در پاسخ به اينكه آيا شما آن موقع دست به تراکم فروشی یا مجوزهای بی سروسامان انجام دادید گفت: ما مطلقا با این کارهای تراکم فروشی به صورت توافقی مخالف بودیم چون اولا این موضوع فساد پديد مي آورد و دوم اینکه اگر واقعا تراکم فروشی کار درستی بود پس کسانی که می روند تحصیلات شهرسازی دارند کاربیهوده ای می کنند؟! این کار کاری مخالف کار اداری است.
نه اینکه ما تراکم ندهیم چرا كه براي هر کدام از اینها مقررات داشتیم که دراین محل، به این دلایل تراکم 120 درصد است یا در این محل تراکم نمی دهیم. همه اینها را کارشناسان کار می کردند و این به عنوان درآمد شهرداری حساب نکردند یعنی رابطه بین درآمد مالی شهرداری و تراکم فروشی یک رابطه ناسالم است.
مشكل شهرداري ساختمانهاي نيمه كاره بود شهردار سالهاي 61 شهرداري تهران در پاسخ به اينكه آیا کسانی هم بودند که درآن زمان بتوانند شهرداری رابخرند گفت: من وقتی که شهردار شدم ساختمان هاي نیمه کاره اي بود که افراد پولدار می توانستند آن ساختمان ها را بخرند البته تعداد محدود و معدود بود. ما درآ ن زمان با پدیده ای روبه رو بودیم تحت عنوان ساختمان های نیمه تمام و به من پیشنها کردند که پولی گرفته شود که من مخافت کردم چون این ساختمان ها باتوجه به پروانه ای که گرفته شده درکلیات نمی توان گفت که متوقف شود. اما توافق شود که کارشناسان جمع شوند و براساس جدول بندی طرح را پیاده کنند و براساس قانون ذیربط آن این ساختمان های نیمه تمام انجام شوند.
حبيبي در پاسخ به اينكه آيا بمباران هاي تهران براي شهرداري مشكل ساز بود گفت: حدود 60 بارتهران بمباران شد. من هر60 بار را در محل بمباران حضورداشتم. علت اینکه خودم حضور داشتم وقتی شهردار در موضوع خود بمباران حاضر باشد قطعا کار بهتر انجام مي شد. فقط شهرداری نبود دستگاه های دیگر (هلال احمر، وزارات نیرو،) اما مدیریت با کارشهرداری است.
تهران جاي زندگي نيست شهردار اسبق تهران در مورد موضوع انتقال پايتخت گفت: تهران درشرایط فعلی جایی برای زندگی کردن نیست. اولین ومهمترینش موضوع آلودگی هوا است. ما درآن زمان کارهایی که به عنوان وام می توانستیم شروع کنیم را جرات کرده و انجام دادیم مثلا مقوله مترو مقوله ای است که علاوه برحل مسائل ترافیکی، آلودگی هوا را کاهش می داد. یک مشکل هم درآن زمان داشتیم و آن این بود که شرایط جنگی بود مردم با آذوقه کپنی زندگی می کردند. اقتصاد رونقی نداشت در حالت جنگ. ما نمی توانستیم به مردم فشاری وارد کنیم درحد زیربنایی کاررا انجام دادیم.
در دوران من ريخت و پاش وجود نداشت وي در پاسخ به اينكه آیادر زمان شما ریخت و پاشی وجود داشت گفت: نه مدعی هستم که نمی گذاشتیم ریخت و پاشی بوجود آید و به اعتقاد من به مردم ظلم مي شد اگر میخواستیم این کارها را انجام دهیم. من اجازه ندادم چند نوع غذا درشهرداری طبخ شود و كاركنان شهرداری و خود شهردار و ميهمانان هم همان غذا را میل می کرند. به عنوان نمونه حقوق من ماهی 11 هزاررتومان و بالاترین حقوق شهرداری بود.
و مجموع کارمندان ما 40 هزارنفر و 20 منطقه داشتیم که الان 22 منطقه است. من کاری درآن زمان انجام دادم که آن را به عنوان کار اخروی حساب می کنم. ما با دست خالی باید ماشین آلات می خریدیم به خودم گفتم این جوان هایی که با استخوان هایشان به جنگ می روند ما این ماشین آلات نو را برای تهران نشین ها مصرف کنیم؟ اگر ما همین کار را با ماشین آلات قدیمی هم انجام بدهیم و ماشین الات نو را ببریم درجنگ بهتر است.
آيا شما حضور شهردار در هيئت دولت را قبول داريد؟معتقدم شهردار در جلسات هیئت دولت شرکت کند کاردرستی است و آن زمان که شهردار وقت با تصویب دولت در جلسات دولت شرکت می کرد من معتقدم که تصمیم درستی بود و متوجه نشدم چرا این تصمیم لغوشد.
* گفتگو از: سید هادی کسایی زاده