هندبال به كدامين سو مي رود؟!

مديريت ناكارآمد، هندبال را به ورطه نابودی می كشاند

انجمن در شرف تاسيس فرهیختگان و پيشكسوتان هندبال طی بيانيه اي نقدی بر مديريت های اخير فدراسيون هندبال زدند كه متن كامل آن در ذيل آمده است.

به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران؛ انجمن در شرف تاسيس فرهیختگان و پيشكسوتان هندبال طی بيانيه اي نقدی بر مديريت هاي اخير فدراسيون هندبال زدند كه متن كامل آن در ذيل آمده است.

آیا واقعا ظرفیت و جایگاه ورزش هندبال جایی است که اکنون قرار دارد؟ و آيا مديريت علمي ورزش در هندبال جايگاهي دارد! 

سازمانهای ورزشی به عنوان متولیان توسعه ورزش و تربیت بدنی در جامعه و مدیران به عنوان محور اصلی این سازمانها ایفای نقش می کنند.عدم توجه به تخصص، تجربه، کارایی و توانایی مدیران در انتصاب به مسئولیت های سازمانی موجب تصمیمات نامناسب، اقدامات بیهوده، تضعیف و مرگ هر رشته ورزشی می شود.

با توجه به نقش استراتژیک مدیران در استفاده و ترکیب منابع مادی و انسانی باید نسبت به انتخاب و یا ترفیع آنها بر اساس اصول علمی اقدام کرد، چرا که انتخاب مدیران ناشایسته اثرات تخریبی و غیر قابل جبرانی بر ورزش خواهد گذاشت و بر این اساس یکی از آفت های ورزش کشور و مخصوصا هندبال گزینش نامناسب و بدون ضابطه مدیران است. 

نقد و بررسی  بر این مسأله،هرگز به معنای سلب شایستگی از مدیران ورزش کشور نیست،بلکه آنچه اساس این نقد و بررسی می باشد،غافل ماندن از شاخصه های اساسی در این انتصاب ها،همچون تخصص،تجربه و شایسته سالاری است. لذا بررسی  این موضوع  با توجه به انتصاب های صورت گرفته در فدراسیون هندبال کشور و وضعیت نامناسب این رشته ورزشی طی سالهای اخیر لازم و ضروری به نظر می رسد و می توان عملکرد این فدراسیون را از دیدگاههای مختلف بررسی نمود.
 
عدم شایسته سالاری در هندبال

شایسته سالاری از جمله مفاهیمی است كه دهه های اخیر در دنیا مورد توجه خاص بوده است. این موضوع بر این محور استوار است كه فعالیتهای فرد مبتنی بر شایستگی و كاردانی باشد و به عبارتی سپردن كار به كاردان، شایسته سالاری احترام به انسانیت خویشتن است. به کارگیری مدیران شایسته مزایایی به این شرح در بر دارد افزایش روحیه کارکنان، ارتقای رضایت شغلی، ایجاد انگیزه برای افزایش اثربخشی فرد و سازمان، احساس تعلق کارکنان به سازمان، رشد و شکوفایی نخبگان و فرصت بروز استعدادها و افزایش بهره وری و ...

 شایسته سالاری و شایسته گزینی در هندبال را می توان در دو رویكرد مورد توجه قرار داد: اول اینكه بررسی كنیم آیا گزینش ها در طول مدیریت های مختلف بر مبنای شایسته گزینی بوده است؟ و دوم اینكه بررسی كنیم كه مدیران هندبال کشور چه ویژگیهایی داشته باشند، شایسته ترند؟پاسخگویی دقیق به این موضوعات بسیار حائز اهمیت است تا بر مبنای تحقیق، بتوان تخصص ها و مهارتهایی كه مدیران در سطوح میانی و عالی دارند، در این خصوص مورد ارزیابی دقیق قرار داد.



حال باید دید چه مقدار شایسته سالاری در طی سالهای اخیر در راس مدیریت فدراسیون لحاظ گردیده است؟بدون شک آقای کوزه گری و نصیری  افرادی قابل احترام می باشند اما تجربه اندک مدیریتی و عدم تخصص و توانایی مورد نیاز  به عنوان یک مدیر نقطه ابهام در این انتصاب ها می باشد.

برای افکار عمومی این سوال است که تفکر و ملاک این تغییر و جایگزینی چه بوده است؟ آیا برای جبران و پوشش ضعف و کاستی های موجود این جایجایی صورت پذیرفته است؟ آیا منطق و تجربه حکم نمی کند که مدیری مجرب و شایسته تر که تخصص حوزه پیشنهادی را نیز داراست و دارای سوابق مدیریتی و توانایی های لازم می باشد، جایگزین مدیریت قبل شود؟

استقرار مدیران شایسته، کار ساده ای نیست، بلکه مجموعه ای از سازوکارهای مختلف است که طی یک فرآیند بلندمدت و منطقی امکان می پذیرد. مراحل گوناگون این فرآیند به طور مختصر عبارتند از: شایسته خواهی، شایسته یابی، شایسته گزینی، شایسته پروری و شایسته گماری است.حال سئول این است وزارت ورزش در انتخاب و گزینش آقای کوزه گری و نصیری شایسته سالاری را مد نظر قرار داده اند؟آیا در ساختار و تشکیلات وزارت ورزش  و هندبال کشور افراد واجد شرایط وجود نداشته است؟ 

آقای کوزه گری فارغ التحصیل ورزش و دارای مدرک تحصیلی معادل فوق دیپلم تربیت بدنی می باشد و ایشان به عنوان معلم ورزش و در سالهای آخر خدمت نیز ناظم یکی از مدارس منطقه 2 آموزش و پرورش می بوده اند و آقای نصیری نیز هیچ گاه دارای سوابق مدیریتی در سطح کلان نبوده و در طی سالهای گذشته نیز هیچ گاه به لحاظ علمی نیز به جامعه و فدراسیون هندبال کمک خاصی نکرده است و طی سالهای گذشته نیز فقط در سطح دانشگاه فعالیت نموده است، متاسفانه بر اساس مشاهدات صورت گرفته اصلا تخصص های لازم مدیریتی که به آن اشاره گردید، در این انتصاب ها مد نظر قرار نگرفته است و به همین دلیل هندبال کشور به حالت رکود و سقوط در آمده است و این خود یکی از مهمترین دلایل عدم پیشرفت و توسعه پایدار هندبال می باشد.این رکود و سقوط را کاملا می توان در نتایج به دست آمده طی سالهای اخیر در تیم های ملی در رده های مختلف(آقایان و بانوان) و مخصوصا در تیم های پایه مشاهده نمود.  

با توجه به نحوه انتخاب و گزینش صورت گرفته نمی توان انتظار داشت شایسته سالاری و شایسته گزینی از سوی این مدیریت ها در فدراسیون مد نظر قرار گرفته باشد و انتصاب هایی صورت گرفته در مدیران میانی و اجرائی جای بسیار سئوال دارد که این انتخاب ها  بر اساس کدام معیارهای عملکرد ، شایستگی، مهارتهای انسانی،تحصیلات و فنی صورت گرفته است؟با توجه به وجود نیروهای متخصص،تحصیل کرده در مقاطع تحصیلات تکمیلی، با سابقه و قهرمان در داخل جامعه هندبال، استفاده از نیروهای که نه دارای سوابق مدیریتی لازم و نه تجربه کاری لازم در این حوزه را داشته اند و هیچ گونه شناخت لازمی در حوزه کاری خود ندارند جای سئوال دارد؟به طور نمونه انتصاب خانم نوری که در زمانی که به عنوان نائب ریئس بانوان انتخاب شدند دارای مدرک تحصیلی فوق دیپلم و هیچ گونه تجربه اداری و کاری لازم را دارا نبوده و در سابقه ورزشی خود نیز نه به عنوان بازیکن،مربی و داور هیچگاه چهره برجسته ای نبوده اند و تنها مدتی در هیئت هندبال استان تهران به عنوان امور عمومی فعالیت می نمودند که به خاطر اختلاف نظر نائیب ریس هیئت استان با رئیس هیئت مربوطه و عدم همکاری افراد با تجربه دیگر، ایشان مدت کوتاهی به عنوان نایئب رئیس هیئت تهران فعالیت نموده و پس از مدت کوتاهی به عنوان نایب ریئس فدراسیون انتخاب شدند.نکته جالب اینجا است که این فرد تا این اواخر از زمان مسئولیت خود در فدراسیون،مسئولیت خود را در هیئت تهران نیز حفظ کرده و شرط فعالیت خود در فدراسیون را منوط به فعالیت در هیئت استان تهران نموده و این موضوع خود از جمله تخلفات صورت گرفته در فدراسیون می باشد، چرا که وزارت ورزش از فعالیت رئیس،دبیر و نایب ریئس فدراسیون در هیئت های استانی جلوگیری به عمل آورده است که از جمله می توان به فدراسیون نجات غریق اشاره نمود. 



با توجه به نحوه انتخاب صورت گرفته نمی توان انتظار داشت که عملکرد بانوان فدراسیون هندبال طی سال های اخیر موفق بوده باشد که نتایج به دست آمده این را به خوبی نشان می دهد.طی سالهای اخیر خانم نوری در پی نتایج به دست آمده همیشه به کمبود امکانات و نو پا بودن این رشته را توجیح عملکرد خود می داند ولی از لحاظ کار کارشناسی عدم برنامه ریزی مناسب و استفاده صحیح از مربیان در تیم های ملی، برگزاری ضعیف مسابقات لیگ کشور،عدم استفاده از تفکر و تجارب پیشکسوتان و همچنین ضعف هندبال پایتخت که ایشان مسئولیت آن را به عهده داشتند را می توان از دلایل مهم این عملکرد ضعیف نام برد. لازم به ذکر است هزینه های صورت گرفته در بخش بانوان طی این دو سال اخیر چندین برابر کل فعالیت بانوان در مدیریت زمان آقای رحیمی می باشد. اگر مدیران فدراسیون نیم نگاهی به فدراسیون  های موفق در بخش بانوان داشته باشند، شاهد خواهند بود که آنها با هزینه های کمتری نتایج بسیار بهتری کسب نموده ان از جمله این فدراسیون ها کبدی می باشد، لذا چنین نتایج ضعیفی با هزینه های گزاف صورت گرفته عملکرد بخش بانوان فدراسیون را به چالش می کشد.

  انتصاب آقای نجف پور به عنوان نایئب رئیس آقایان فدراسیون که از زمان انتخاب خود هیچگاه در فدراسیون حضور نداشته است و تنها در حد یک اسم می باشند، در بعضی مواقع موضع گیری های علیه رئیس فدراسیون داشته است که به نوبه خود جالب توجه می باشد.بر اساس شنیده ها آقای کوزه گری در این انتخاب هیچ گونه دخالتی نداشته و تمایل به استفاده از یکی از کارکنان بازنشسته وزارت ورزش در این پست داشتند، ولی آقای حمید سجادی معاونت ورزش قهرمانی وزارت ورزش به خاطر دوستی و رابطه همکاری خود، ایشان را معرفی نموده اند این در حالی است پس از تفیضی که مجمع عمومی فدراسیون به شخص رئیس در خصوص انتخاب نایب رئیس داد آقای سجادی قبل از اینکه آقای کوزه گری اقدام به معرفی و مکاتبه لازم با وزارتخانه انجام دهد، اقدام به صدور ابلاغ آقای نجف پور نمودند که این موضوع حتی باعث ناراحتی آقای کوزه گری شد و این در حالی است که آقای نصیری نیز همین رویه را ادامه داده است و آقای ایمانی را به توصیه وزارت ورزش به عنوان دبیر انتخاب نمودند، حکم صادره کاملا گویای موضوع می باشد، این نشان می دهد مدیران فدراسیون از قدرت لازم برخوردار نمی باشند.

 انصاب دیگری که در این فدراسیون جالب است انتخاب آقای سعید مرادی به عنوان دبیر فدراسیون که با توجه به قانون مجلس محترم شورای اسلامی در خصوص دوشغله ها و ممنوعیت به کارگیری ایشان استفاده از این فرد خود جای بسیار سئوال داشت؟آیا واقعا در جامعه هندبال افراد واجد شرایطی وجود نداشت که از این فرد نزدیک به دو سال با عنوان سرپرست دبیری فدراسیون استفاده گردید؟عملکرد آقای مردادی در این فدراسیون نیز جای سوالات بسیاری داشت؟چرا که آقای مرادی فرد با تجربه ای در ورزش کشور می بوده و حتی به عنوان مدیر کل و معاون مدیر کل در سازمان تربیت بدنی فعالیت می نموده است، چگونه است چنین فردی در فدراسیون عملکرد قابل قبولی در جامعه هندبال نداشته است؟

بر اساس مشاهدات و شنیده ها آقای کوزه گری اختیارات لازم را به عنوان دبیر فدراسیون به ایشان نداده و خود شخصا در انتصاب کمیته ها و امور مربوطه دخالت مستقیم داشته و ایشان در طی این دو سال نبز از این موضوع گله مند بوده و بیشتر وقت خود را به فعالیت اقتصادی شخصی اش می پرداخته است.پس از مدتی که سازمان تربیت بدنی وقت به موضوع دو شغله بودن آقای مرادی ایراد جدی وارد نمود آقای کوزه گری اقدام به انتصاب آقای خسرو نصیری در این پست نمود که این انتصاب هم خالی از حاشیه نبود چراکه آقای نصیری رقیب شخص رئیس در انتخابات می بوده و به صراحت در مصاحبه های خود اعلام نمودند که اگر خود آقای رحیمی در فدراسیون می ماند شرایط هندبال بهتر از به کار آمدن کوزه گری می بود و اصلا اعتقادی به مدیریت کوزه گری نداشته، حال چه شده است فردی که ادعای ریاست فدراسیون را بر سر داشته است حاضر شده زیر نظر آقای کوزه گری ابتدا به عنوان رئیس کمیته مربیان و سپس دبیر فدراسیون کار کند، خود جای سوال دارد؟

در خصوص نحوه عملکرد آقای نصیری به عنوان دبیر اینگونه مشاهده گردید که باز هم اختیارات لازم به دبیر مربوطه از سوی مدیریت فدراسیون تفیض نگشته و شخص رئیس دخالتهای مستقیم خود را ادامه داده است مثلا همین کمیته داوران و مسابقات که آقای کوزه گری خود شخصا آقای پور مقدم را انتخاب نموده است و آقای نصیری دخالتی در این انتصاب نداشته است و خود ایشان در مصاحبه های اخیر خود به این موضوع اذعان داشته و در طی مدت حضور خود یه عنوان ریس کمیته مربیان و دبیر هیچگاه اقدامات موثر و جدیدی مشاهده نگردید و بیشتر در حد یک اسم به عنوان دبیر فدراسیون حضور داشتند.

انتصاب های صورت گرفته در کمیته های فدراسیون چه در زمان مدیریت آقای کوزه گری و چه حال نشان می دهد  که اکثر این افراد دارای تجربه  و تخصص کاری لازم نمی باشند مخصوصا می توان به کمیته داوران و مسابقات،مربیان،استعدادیابی و بین الملل اشاره کرد واقعا افراد به کار گرفته شده در حد و شان جایگاه مورد نظر می باشند؟پاسخ این سوال را به افکار عمومی واگذار می کنیم.



در تیم های ملی نیز طی این چند سال مربیانی به کار گرفته شده اند که دارای توانایی لازم جهت حفظ نتایج و قهرمانی های  به دست آمده سال های قبل نبوده اند و شایسته سالاری و شایسته گزینی در این مورد نیز از دیدگاه ریئس فدراسیون  مورد نظر قرار نگرفته است.به کار گیری افرادی که فعالیتی در پست به کار گرفته شده نداشته و با در لیگ برتر هم مربیگری نمی کنند  و یا در بخش بانوان، شخصی که در کلاس مربیگری درجه ملی که فدراسیون برگزار نمود جز نفرات ضعیف کلاس می بوده به عنوان مربی تیم ملی انتخاب می گردند،چگونگی استفاده از افرادی که به عنوان مربی که در مسابقات لیگ کشور حضور نداشته و موفقیتی هم کسب ننموده اند، جای بسیار سئوال دارد؟چگونه است که افرادی در استانهای مختلف کشور بدون هیچ چشم داشتی عمر و زندگی خود را در هندبال گذاشته اند و تیم های خود را به مسابقات می آورند و کسب عنوان می نمایند، از این افراد در تیم های ملی استفاده نمی گردد و افرادی که فعالیتی ندارند به عنوان مربیان تیم های ملی انتخاب می شوند، این سبک مدیریت نیروی انسانی به نوبه خود جالب و سئوال برانگیز می باشد.

جالب تر زمانی است که در پی نتایج ضعیف در رده های تیم های پایه فدراسیون اقدام به تشکیل کمیته بررسی نتایج می دهد و از شخص رئیس فدراسیون تا دبیر به ضعف مربیان و تجدید نظر در کادر مربوطه در تیم های ملی را در مصاحبه های مختلف اعلام می نمایند ولی پس از مدتی مشاهده گردید که این مربیان را در درجات بالاتر مورد استفاده قرار دادند و بسیاری دیگر از انتصاب های صورت گرفته انتخاب هایی است که ضربات سنگینی به پیکره هندبال زده است؟پاسخ این سئوال که چه میزان شایسته سالاری در هندبال کشور لحاظ می گردد به افکار عمومی سپرده می شود؟ 

ساختار سازمانی نامناسب

یکی از وظایف مهم مدیران ایجاد بستر و شرایط لازم جهت رشد و پیشرفت کارکنان خود می باشد و از ظرفیت و پتانسيل موجود به خوبي استفاده نمایند و بايد تلاش كنند تا با استفاده از مديران هوشمند و آگاه، سيستم موجود در ورزش را به گونه اي ساماندهي و هدايت كنند كه بتوان از توان علمي نيروهاي ورزيده، بهره وري مناسب را داشت، و اين نيروها را به سمتي هدايت كرد كه بتوان از توان و پتانسيل آنها در راستاي اهداف سازماني به خوبي بهره برد.

 حال سئوال این است تا چه اندازه فدراسیون هندبال از منابع موجود توانسته است به خوبي استفاده و چگونه بهره وري در هندبال کشور را بالا ببرد؟ متاسفانه سبک مدیریت در هندبال به صورتي است که وقتی فردي با تجربه و متخصص و همچنین توانایی لازم جهت اتخاذ تصمیمات قاطع و مناسب را نداشته باشد، به همین رو بسیار توصیه پذیر شده،از انجام کارهای مشارکتی پرهیز نموده و با استفاده از برنامه های موقت و بدون پشتوانة فکری و استفاده از روش های سنتی امور مربوطه را مدیریت می نماید و با اینگونه رفتار سازمانی در مدت کوتاهی همه را از خود ناراضی می کند. این موضوع در مدیریت هندبال کشور کاملا مشهود می باشد،می توان این نارضایتی عمومی را در تغییرات بسیار زیادی که در بدنه فدراسیون رخ داده است و استعفا های افرادی نظیر خانم قرایی(نایب رئیس فدراسیون)منوچهر حیدری(ریئس کمیته انظباطی)نقی ناری(رئیس کمیته مربیان) هادی خلیلی(رئیس کمیته ساحلی و استعدادیابی)نوژن صمیمی،فرامرز می آبادی(رواسای سازمان تیم های ملی) حسین دانش، میلاد اسلامی(رواسای کمیته روابط عمومی)علی حیات پور(رئیس کمیته مسابقات) علی سلیمانی(رئیس کمیته داوران)محمدرضا سلیمانزاده(دبیر کمیته مربیان)،خانم کریمیان(رئیس کمیته مربیان بانوان) و .... مشاهده نمود نکته قابل تامل اینجاست این نحوه مدیریت باعث شده است تمامی این اشخاصی که خود مدیریت فدراسیون از آنها دعوت به همکاری عمل آورده است پس از مدت کوتاهی از ادامه همکاری با فدراسیون سرباز زنند، این همه تغییرات مداوم و عدم ثبات خود ضربات جبرات ناپذیری به هندبال کشور وارد نموده است و ادامه این روند را در مدیریت آقای نصیری نیز می توان دید.



بسیاری از افراد، موفقیت های بدست آمده را به مدیریت کوتاه مدت خود ارتباط می دهند و با انجام کارهای تبلیغاتی سعی در بزرگ جلوده دادن نقش خود در این موفقیت می نمایند. بر اساس تحقیقات صورت گرفته اینگونه موفقیت ها هیچ ربطی به مدیریت ندارد  بلکه به خاطر سیستم گلخانه ای  است که ورزش از آن استفاده و اداره می شود. این موضوع در تمام زمینه‌ها وجود دارد،وجود نخبه های ورزشی که بر اساس تلاش خود موفقیت های را بدست می آورند، نتیجه مدیریت ما در ورزش  نبوده ،امروز یک جراح مغز ایران در دنیا معروف می‌شود به این معنی نیست که ما هرچی جراح تربیت کرده‌ایم نخبه هستند،این نشان می دهد یکی از دلایل اصلی این نواقص به فقدان برنامه ریزی راهبردی برای هندبال کشور بر می گردد. تدوین برنامه ریزی راهبردی می تواند به برنامه ریزان کمک کند تا به شکل جامع تفکر و اقدام نمایند. بررسی های موجود حاکی از آن است هیچگونه برنامه ریزی يا طرح و سند جامعی در این خصوص در فدراسیون هندبال موجود نیست و بی برنامه گی و روزمرگی در فدراسیون مربوطه از مهم ترین ضعف های هندبال می باشد که با توجه به اینکه طی سالهای اخیر فرد تحصیل کرده ایی همانند اقای نصیری به عنوان مسول اجرایی و شخص دوم فدراسیون حضور داشته اند، این بی برنامگی و عدم وجود برنامه راهبردی جای بسیار سوال داشته و بحث شعار تا عمل را در هندبال به میان می آورد؟

 این نقد را اگر ریشه‌ای دنبال کنیم باید  قبول کرد  نتایج به دست آمده در ابتدای مدیریت آقایان کوزه گری و نصیری چندان به مدیریت آنها باز نمی گردد و نتایج ضعیف به دست آمده در طی سالهای اخیر نشان می دهد که هندبال نتوانسته است از ظرفیت های موجود در سطح جامعه هندبال استفاده نماید و از بسیاری از موارد غافل شده است و نتایجی را هم که در مقطعی به دست آمد با توجه به ظرفیت و پتانسیل در هندبال کشور می بایست خیلی زودتر  از این ها به دست می آمد.

بسیاری از کارشناسان امروزه بر این باورند: دنیا دنیای دانایی است و هر کشوری داناتر باشد و از دانایی‌هایش خوب استفاده کند مطمئناً نتیجه‌اش را هم می‌گیرد. وقتی ما از دانایی دور می‌شویم مطمئناً حرف‌هایمان هم از توانایی‌هایش کاسته می‌شود. وقتی ما از افرادی که در رشته خودشان دانا و توانا هستند دور می‌شویم طبیعی است اقدامات و حرف‌هایی که زده می‌شود ارزش خودش را از دست داده و حالت شعاری به خودش گرفته این یک واقعیت است.

 از ابتدای مدیریت آقای نصیری به عنوان ریئس کمیته مربیان و دبیر فدراسیون بحث استعدادیابی وجود داشته است و مکاتبات بسیار زیاد با هیئت های ورزشی و مصاحبه های بسیار در این خصوص صورت پذیرفت، ولی در عمل هیچ اقدامی در این خصوص در استانها مشاهده نشد و تنها در حد یک شعار همیشگی باقی مانده است نکته جالب اینجاست که حال خود سرپرست فدراسیون نیز اخیرا در مصاحبه ای در حین بازی های قهرمانان جوانان آسیا اعلام نمودند که در بحث استعدادیابی طی سالهای گذشته تا کنون هیچ اقدامی صورت نپذیرفته است که این موضوع بسیار جای سئوال دارد که چرا طی سه سال اخیر ایشان مسولیت این موضوع را داشتند، اقدامی صورت نپذیرفته است؟ هندبال ساحلی کشور نیز کاملا به حالت رکود و تعطیل درآمده است که فدراسیون هیچگونه طرح و برنامه ای برای کمیته نداشته و تنها اقدام به برگزاری یک مسابقات در طول سال آنهم باسطح بسیار ضعیف می نماید و اعزامی نیز به مسابقات برون مرزی نداشته و هنوز پس از گذشت سه سال اقدامی در خصوص پرداخت حق الزحمه مربیان و بازیکنان تیم ملی ساحلی نداشته و در این زمینه نیز پاسخگو نمی باشد.آیا اعزام تیم نوجوانان بانوان مهم می باشد یا اعزام تیم ساحلی که دارای مقام آسیایی و سابقه حضور در مسابقات جهانی را دارد، مهمتر است؟نحوه برگزاری مسابقات فدراسیون بسیار قابل تامل است مخصوصا در رده های پایه که بسیار در سطح غیر استانداردی برگزار می گردد و جالب تر زمانی است که در مقطعی از تیمی که مقام اول را به دست آورده کسی در تیم ملی حضور ندارد و ... اینها تنها مواردی است که می توان به عدم وجود افراد تواتمند و شعاری بودن صحبت ها و برنامه ها اشاره نمود.  



آیا واقعا ظرفیت و جایگاه ورزش هندبال جایی است که اکنون قرار دارد؟آیا توانایی های لازم جهت استفاده بالقوه از ظرفیت های جامعه هندبال کشور وجود ندارد؟

متاسفانه اخیرا نیز اتفاقاتی در حال رخ دادن است که قبلا نیز هندبال کشور به لحاظ سوء مدیریت صورت گرفته، از آن آسیب دیده است چرا که آقای نصیری نیز در رابطه با بازیکنان معترض تیم ملی همان اشتباهی  را مرتکب می شود که آقای کوزه گری انجام داده بودند(گرچه در آن تصمصم نیز آقای نصیری هم به عنوان دبیر فدراسیون، خود نقش داشته اند) و در اردوی دوم تیم ملی نیز پس از قبول مسئولیت بسیاری از بازیکنان معترضی را که با پول این مملکت و بیت المال به اینجا رسیده اند را به راحتی کنار گذاشته و بازیکنان کم تجربه را به اردو دعوت نموده است و این در حالي است که اکنون زمان برداشت جامعه هندبال از محصول خود می باشند چراکه بازیکنان هندبال در بهترین شرایط و اوج پختگی و عملکرد هستند، اما شاهد بوديم مسئولين فدراسيون به جاي تصميم گيري درست طي جلسه اي در كميته انضباطي  بازيكناني كه حاصل تلاش هاي بي شائبه افراد زيادي در هندبال بوده اند را به طور غیر منطقی و قانونی با محروميت سنگين مواجه كردند و با اینگونه رفتار های پر حاشیه  بيشتر بر مشكلات اخير هندبال دامن می زند و  اين در شرايطي است كه روایط عمومی فدراسیون مرتبا با شعار ایجاد امنیت و آرامش و دوری از حواشی بیانیه صادر نموده ولی در عمل اقدات صورت گرفته مرتبا عکس این موضوع صورت پذیرفته است و  با نزديكي به مسابقات المپيك آسيايي اينچوئن ديگر نميتوان از ستاره هاي اين رشته در اين رقابت ها بهره برد و تمامی این مسایل در حالی در حال است که این سئوال مطرح می شود چرا اینگونه مسائل در زمان مدیریت های آقای رحیمی و امیر حسینی هیچگاه رخ نداده و این بازیکنان همان بازیکنانی هستند که حتی در زمان مدیریت آقای رحیمی نیز به تیم ملی خدمت می نمودند، حال چگونه می شود این اتفاقات ناخوشایند رخ می دهد جای بسیار سوال دارد؟ همچنين فدراسيون به جاي جذب حاميان مالي بيشتر  در زمانی که هندبال کشور از نبود باشگاه های قدرتمند کاملا متضرر گردیده است، به دفع بیشتر آنها كمك ميكند و با محروميت غیر منطقی باشگاه ثامن الحجج كه در سال هاي اخير بیشترین  بار مالی فدراسیون را بر دوش کشیده  و با جمع كردن بازيكنان تيم ملي دريك تيم باشگاهي سهم عمده اي را در جهاني شدن هندبال داشته  به نوبه خود جالب می باشد چرا که طی سال گذشته بیشترین تعریف و تمجید یک سویه را این باشگاه از سوی مسئولین فدراسیون دریافت نموده است و حال اینگونه رفتار غیر متعارف مشكلات را دو چندان كرد است، این در حالی است که انتظار می رفت با یک مدیریت صحیح جهت حل مشکلات جامعه هندبال اقدامات موثری صورت پذیرید و با اتخاذ تدابیر مناسب با دعوت از مدیریان باشگاه های مرتبط،رواسای هیئت های ورزشی و پیشکسوتان به بررسی و حل موضوع پرداخته تا هندبال کشور بیش از این تاوان اشتباهات فدراسیون را پرداخت ننماید.

در سوی دیگر طی سالهای اخیر مسولین فدراسیون  با عملکرد نامناسب خود باعث شدند، بسیاری از داوران بین المللی و با تجربه کشور به دلیل عدم شایسته سالاری و تبعیض بیش از حد به 2 داور هندبال، از کار خود کنارگیری نمایند که در درجه اول این موضوع آقای داوود توکلی و سپس مسئولین فدراسیون  می بایست پاسخگویی لازم را داشته باشند که چرا به آسانی این سرمایه های هندبال کشور از فعالیت خود  کناره گیری نمایند؟آقای نصیری نیز از زمانی که چه به عنوان دبیر و چه در حال حاضر هیچ تدبیری برای افراد نیاندیشیده اند و حتی یک بار جلسه ای جهت استماع حرف های معترضان برگزار ننموده است، با توجه به اینکه خود ایشان از معضلات داوری آسیا وکشورمان کاملا آگاه بوده و اینگونه بی تفاوتی های مسئولین فدراسیون منجر به معضلات بسیاری گردیده است که یه راحتی در لیگ هندبال کشورمان نمایان شده است .حال سوال این است: آیا اینگونه باید از سرمایه های هندبال کشور استفاده گردد؟ آیا با اینگونه مدیریت ها که نشان از کم تجربگی مدیریتی می باشد می توان از جایگاه واقعی هندبال کشور دفاع نمود؟ 

در حال حاضر با توجه به ساختار و تشکیلات فدراسیون هندبال و در نظر گرفتن وضع موجود، نمی توان به بهره بري مطلوبی دست یافت، با این دیدگاه مدیریتی و با سپردن بخشهاي عملیاتی و اجرائی به افراد ناکارآمد  به نوعی می توان گفت بين سياست‌گذاران، تصميم‌گيرندگان و مجريان فاصله ايجاد شده و این موضوع باعث می شود هر كدام از اين مجموعه ها وظيفه خود را به خوبي انجام  ندهند و بالتبع این موضوع به رده‌هاي پايين‌تر انتقال می یابد که وضعيتي ناخوشایندی را به وجود آورده است و به همین سبب بهره وری افراد در فدراسیون و هیئت های ورزشی استان کاهش یافته و با توجه به این سبک مدیریت می توان به عدم افزایش روحیه، عدم ایجاد انگیزه برای افزایش اثربخشی افراد و سازمان، عدم احساس تعلق جامعه هندبال  به فدراسیون، عدم رشد و شکوفایی نخبگان و فرصت بروز استعدادها و افزایش بهره وری اشاره کرد.

 در انتها، آنچه که بيش از  هر چيز  در این برهه حساس تاریخی لازم  و ضروری به نظر می رسد ایجاد اتحاد و همدلی در تمام اعضای جامعه هندبال و حضور مجدد تمام  فرهیختگان و پیشکسوتان هندبال در صحنه می باشد که انتظار می رود، مسئولان وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک نیز نگاه خود را به رشته هندبال تغییر داده و برنامه ویژه ای را برای ورزش هندبال مد نظر قرار دهند و اگر واقعاً مسئولین مربوطه توجه لازم را به این رشته مهیج ورزشی معطوف داشته باشند، می توانند جلوی افول و سقوط بیش از بیش هندبال را در سطح کشور و عرصه بین المللی را بگیرند و با برگزاری هرچه سریع تر مجمع انتخاباتی فدراسیون و استفاده از مدیران با تجربه و توانمند در این رشته، فرایند رشد و توسعه این رشته ورزشی فراهم گردد و باز شاهد حضور حداکثری جامعه هندیال و درخشش این رشته ورزشی و همچنین شاهد نشاط و پویایی جامعه هندبال کشور باشیم.

انتهای پیام/
 

اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
-
مهدی
۰۸:۳۱ ۲۶ مرداد ۱۳۹۳
سلام
آقای مهدی اکبری سلماسی را حراست اداره کل ورزش و جوانان آذربایجان غربی اجازه نداد که بعنوان عضو هیات هندبال استان باشد چطور ایشان را بعنوان مسئول کمیته مسابقات فدراسیون هندبال گذاشتند ایشان نتوانستند زندگی خودشان را مدیریت نمایند . شما ها قضاوت کنید
آخرین اخبار