در سناریوی غزه، تعارضات و تفاهماتی وجود دارد که در این گزارش، بدان اشار شده است.

به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از "فلسطین الآن"؛ از سر گیری درگیری میان نیروهای اشغالگر صهیونیست و مقاومت فلسطین در غزه، در سایه مقابله نظامی توانمند مقاومت و ناتوانی اسرائیل بر تحمل هزینه فزاینده جنگ، از سناریویی پرده برمی‌دارد که تکراری ندارد و آن :

ادامه روند آتش بس-جنگ است تا اسرائیل به شروط مقاومت، تن دهد و محمود عباس و طرف های عربی دیگر، نتوانند تبعات و بازخوردهای این رویداد فلسطینی را بر دولت تحمیل کنند و متاثر از پایداری ملت فلسطین، معادلات داخلی را تغییر دهند.

  • خواسته های مقاومت:
اول- رفع کامل محاصره و بازگشایی تمامی گذرگاه ها، بویژه گذرگاه رفح
دوم- راه اندازی فرودگاه رفح و اتمام پروژه ی بندر غزه
سوم- آتش بس پایدار

  • خواسته های اسرائیل:
اول- ازبین بردن تمامی تونل ها در نوارغزه
دوم- خلع سلاح مقومت در نوارغزه
سوم- ااعطای اختیار تام به دولت محمودعباس در نوار غزه
چهارم- شرط بازگشایی معابر، منوط باشد به حکومت عباس در غزه
پنجم- عدم راه انداز فرودگاه رفح و اتمام بندر غزه

  • مواضع دولت های عربی، بویژه مصر:
اول- عدم بازگشایی گذرگاه رفح، به اعتبار اینکه این موضوع، مسئله ای دوجانبه میان مصر و فلسطین است و ارتباطی با اسرائیل ندارد، بنابراین در آینده مورد بررسی قرار خواهد گرفت. همچنین طرف مصری در این خصوص، شرط کرده گذرگاه رفح، در صورت بازگشایی، باید تحویل دولت محمود عباس شود و از جانب گارد حراست دولت، اداره گردد.

  • در اینجا، سه نکته قابل توجه است:
1. مصر در حالیکه هنوز توفقی با اسرائیل صورت نگرفته، بازگشایی رفح را رد می کند، ولی اداره ی /ان توسط گارد حراست عباس به عنوان طرف فلسطینی را پذیرفته است
2. محمود عباس، تا زمان آتش بس پایدار، ارسال گارد حراست به رفح را رد کرده است
3. حماس، یا سپردن گذرگاه رفح به گارد حراست در چارچوب دولت وفاق ملی، موافق است
دوم- عدم مذاکره در خصوص راه اندازی فرودگاه رفح و اتمام بندر غزه، به اعتبار آنکه این موضوع باید در چارچوب راه حل نهایی بررسی شود و در ضمن گفتگو در خصوص توافق آتش بس، نمی گنجد؛ این در حالی است که حماس اعتقاد دارد این دو مورد، بخشی از توافقنامه ی اسلو است، یعنی ارتباط با موضوع آتش بس ندارد.
نکته ی قابل توجه این است که  علی رغم آمادگی حماس در واگذاری اداره ی فرودگاه و بندر به دولت وفاق ملی، اسرائیل و محمود عباس در رد این درخواست، با یکدیگر هم عقیده اند.
این تعارض نامفهوم در مواضع، در دو مبحث، گنجانده می شود:
اول- اصرار بر عقب نشینی مقاومت به نفع اسرائیل، پیش از آتش بس، تا مقاومت در نظر افکار عمومی فلسطین و ملت های عربی، پیروز جلوه نکند و مسوولیت شکست جدید را متوجه آن سازد.
دوم- از تعارض میان موضع آمریکا و موضع اسرائیل که به رسم دولت های عربی، از جانب مصر حمایت می شود، پرده برمی دارد. 
این تعارض، در اصرار آمریکا بر آتش بس غیرمشروط نمایان می‌شود، همانطور که در گفتگوی تلفنی میان اوباما و نتانیاهو، مشخص بود. 

  • این تعارض، دلایلی دارد که می توان آن را در موارد زیر خلاصه کرد:
اول- منافع آمریکا ایجاب می کند فضای مناسبی برای انتشار بیشتر نیروهای سلفی جهادگر در منظقه، به عنوان پاسخ به افراطگرایی اسرائیل فراهم نشود.
دوم- واشنگتن، از گسترش نفوذ نیروهای سلفی، بویژه داعش، در منطقه، به هدف دست یابی به چاه های نفت خلیج فارس که منافع آمریکا راتهدید می کند، هراس دارد؛
در مقابل، مجموعه ای از حساب های غیر همسویی وجود دارد که هماهنگی میان موضع اسرائیل و مواضع برخی از دولت های عربی، آن را بوجود آورده و نتانیاهو صراحتا آن را بیان می کند:
اول- دولت نتانیاهو، سعی دارد شکست نظامی خود را با پیروزی در عرصه ی سیاسی از طریق تحمیل شروط خود بر مقاومت، جبران کند  که از این کار، دو هدف را دنبال می کند:
1. حفظ وحدت دولت اسرائیل و جلوگیری از برکناری آن و نیز برگزاری انتخابات زود هنگام در پی شکست.
2. نتانیاهو، فرصت پیروزی در انتخابات آینده کنست در سال 2016 را از دست ندهد.
دوم- هراس مشترک اسرائیل و دولت های عربی از قداست پیروزی نظامی مقاومت با پیروزی سیاسی که باعث قدرت بیشتر حماس و تغییر آن از نیروی مقاومت به نیروی آزادی بخش به معنی پایان وجود دولت عبری و قوت گرفتن سازمان های اخوان المسلمین در دولت های منطقه، به نحوی که نظام های حاکم بر آن را تهدید کند، می گردد.


انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار