حدود دو هفته پیش بود که «اصغر فرهادی» در کنار «نسرین ستوده» در شبکههای اجتماعی پلاکارد دومنظوره «کشتن همنوعان خود را متوقف کنید» را در دست گرفت و به گمان اینکه میتواند با چنین جمله دوپهلو و محافظهکارانهای جماعتی را با خود همراه کند، این کمپین را کلید زد.
این در حالی بود که برخی شعار کمپین مشترک فرهادی و نسرین ستوده (از محکومان قضایی مورد حمایت اتحادیه اروپا) را بیش از آنکه حمایت از مردم غزه بدانند، باز کردن خط و زاویه جدید تبلیغاتی در داخل ایران تحلیل کردند که از دل آن حمایت از متجاوزان صهیونیست کشته شده نیز بیرون خواهد آمد و عملا به محکومیت در دست داشتن سلاح در دستان مقاومت نیز منتهی خواهد شد. رویکردی که برخی آنرا تغییر راهبرد تبلیغاتی از شعار «نه غزه، نه لبنان» به شعار «هم غزه، هم اسرائیل» توسط روشنفکران وطنی تعبیر و تفسیر کردند.
اصغر فرهادی و نسرین ستوده
اما با وجود پیوستن دو سه چهره معروف مثل «مهناز افشار» و «صابر ابر» به این کمپین مشکوک و خطرناک، خیلی زود خیزش قلابی «هم غزه، هم اسرائیل» شبهروشنفکران با انتقادات وسیع طیفهای مختلف و حتی همسوی خود روبرو شد.
این انتقادها به ویژه وقتی شدت گرفت که موضع صریح ضد اسرائیلی هنرمندان مشهور و حتی چهرههای نه چندان خوشنامی پچون «کریس رونالدو»، «ریحانا»، «راجر وارتز»، «کن لوچ» و حتی جمعی از فیلمسازان اسرائیلی، رسانهای شد و عیار اقدامات دوپهلوی «اصغر فرهادی» در برابر مواضع شجاعانه هنرمندان غربی که حتی برخی از آنها همچون «زاین مالیک» به دلیل مواضع خود تهدید به مرگ شدند، مشخص گردید.
بدین ترتیب کم کم کار به جایی رسید که روزنامهی غیرسیاسی همچون «هفت صبح» هم که معمولاً کمتر در انتقاد از سینما مطلبی منتشر میکنند، با تیتر «کاش دوستان حداقل اندازه 7 دقیقه صراحت امثال ریحانا را داشتند!» به شدت بر این کمپین تاخت و نوشت: «راستش نمیخواهیم کاسه داغتر از آش بشویم و جانماز هم آب نمیکشیم. روزنامه سیاسی نیستیم و ادعایی هم در این مورد نداریم. اما گزاره «کشتن همنوعان خود را متوقف کنید» دقیقا به چه چیزی اشاره دارد؟ اصلا ارزش این جمله در چیست؟ این کنش سیاسی به چه چیزی اشاره دارد... جهتگیریاش به کدام سمت است؟ جمله بدی نیست اما آدم دوست دارد که ناخودآگاه در جواب آن بگوید: نه بابا! به هر حال کنش سیاسی آدابی دارد. وقتی حتی اسم غزه هم در شعارهای این کمپین نیامده است و اشارهای هم به اسرائیل نشده است فایده این شعار چیست؟ جهت آن کجاست؟ احساس نمیکنید نمایش پوچی برای کسب پرستیژ آن هم بدون کمترین ریسک و کمترین هزینه است؟ آدم ناخودآگاه فکر میکند دوستان حتی در انتشار تصاویر معترضشان فکر رویارویی با مأمور روادید در فرودگاه جان افکندی نیویورک را هم در سر داشتهاند! برای همین به چنین متن خنثی و بیاثری اکتفا کردهاندکه اوج بی سلیقگی در یک کنش سیاسی است. اوج احتیاط و ملاحظهکاری با حفظ مبانی زیباییشناسانه مورد علاقه دوستان(!) که با یک حرکت سیاسی اصلا تطابق ندارد. یادم افتاد که ریحانا خواننده نه چندان خوشنام آمریکایی در یک پست توئیتر که البته فقط ۷ دقیقه دوام داشته با کلماتی صریح خواستار آزادی فلسطین شده بود. کاش دوستان حداقل اندازه ۷ دقیقه صراحت امثال ریحانا را داشتند. اگر این جا صراحت نداشته باشند پس کجا خواهند داشت؟»
در میان سینماگران نیز، به جز همان چند نفر مذکور، نه تنها استقبالی از این کمپین نشد که حتی کنایههای صریح بازیگرانی چون «مریلا زارعی» نثار آن گردید: «باید بگویم که شعارها در این کمپین کلی است و به طور مشخص به حوادث اخیر مربوط نمیشود. مشمول تمام اقدامات غیرانسانی، جنگ و خونریزی در جهان امروز است. این جمله شامل کشتهشدگان اتوبوس اسکانیا، حادثه سقوط هواپیمای مالزی و... هم میشود. مطمئنم که واکنش همکارانم از سر خیرخواهی بوده و خیلی هم زیباست. من از همکارانم در این کمپین درخواست میکنم که به حرکت مثبتشان ادامه بدهند و بهطور مشخص از جنایاتی که در حق مردم بیدفاع غزه شده هم نامی ببرند. وقتی رژیم صهیونیستی با شعار «یک تیر، دو نشان» جنایات خود را با افتخار انجام میدهد و به زنان حامله هم رحم نمیکند، باید مستقیم وارد عمل شد و با صدای بلند به جهانیان گفت که آنها به عمل غیرانسانی دست میزنند. بنابراین نگران واکنشهای جهانی از عملکردمان و از اینکه ممکن است در جشنوارههای جهانی مورد هجمه قرارگیریم، نباشیم.»
با این مواضع صریح، گردانندگان این کمپین دومنظوره که انتظار چنین هجمهای را نداشتند، هر چه تلاش کردند تا با انتشار اخباری چون پیوستن «خاویر باردم» -بازیگر مشهور سینمای اسپانیا- یا «هانی ابو اسعد» -سازنده فیلمهای دوپهلوی اسرائیلی فلسطینی همچون «عمر» و برنده جایزه اول جشنواره اورشلیم امسال- از بار انتقادات بکاهند، نتیجهای حاصل نشد.
از طرفی تداوم قساوت تاریخی صهیونیستها و انتشار هر روزه تصاویر کودکان فلسطینی که زیر آوار بمبهای اسرائیلی به شهادت میرسند از یک طرف، و موج مطالبه از چهرهای که ادعای صلحطلبیاش روی سن مراسم دریافت اسکار در اذهان عمومی ثبت شده بود، باعث شد تا بالاخره گرداننده اصلی کمپین دومنظوره «هم غزه هم اسرائیل»، مجبور به موضعگیری صریح شود.
بدین ترتیب، «اصغر فرهادی» روز شنبه بعد از حدود 26 روز جنایت وحشیانه، سرانجام نامی از غزه برد و پس از حضور در پایگاه مرکزی انتقال خون تهران با تأکید بر لزوم همدردی با مردم مظلوم غزه گفت: «اهدای خون به مردم بیگناه غزه، یک همدردی با آنها در مقابل جنایات و کشتاری است که این روزها میبینیم. اهدای خون، حرکتی نمادین است که بیشتر جنبه تبلیغاتی دارد. هر کسی امروز باید فارغ از نگاه سیاسی، به گونهای احساسات خود را نسبت به رخدادهای غزه نشان بدهد و از مردم بیگناه غزه حمایت کند.
کارگردان اسکار گرفته وطنی سپس در پاسخ به پرسشی درباره رژیم صهیونیستی و جنایات این رژیم بیان کرد: «رفتار رژیم صهیونیستی دیکتاتورمآبانه است و گمان میکنند، جز خودشان دیگران حق زندگی ندارند و باید از بین بروند. این گونه رفتارهای حمایتی از سوی سینماگران در دنیا واکنشها و بازتابهای زیادی به دنبال داشته و دیگر امروز مانند گذشته، دنیا در برابر جنایات علیه مردم غزه سکوت نمیکنند. امیدوارم این جنایت و کشتار مردم غزه زودتر متوقف شود.»
اما با این وجود، اذهان منصف تاریخی فراموش نخواهند کرد کارگردانان سفارشیسازی که با پول فرانسه حاضرند تن به مناسبات غربی دهند و با فراموش کردن ژستهای ناامیدی خود، پایان رمانتیک برای فیلمهایشان طراحی کنند، برای حفظ فاصله خود از حکومت و حفظ پرستیز اینترناسیونالی خود، تا مدتها حاضر نشدند نام «غزه» را به زبان بیاورند و اگر نبود اعتراضات، حداکثر اعتراض این جماعت ظاهراً صلحطلب به جملات محافظهکارانه و دوپهلویی چون «کشتن همنوعان خود را متوقف کنید» که حتی معلوم نیست خطابش به چه کسی است، محدود میشد. و البته از معجزه مظلومیت شهدای غزه نیز در این میان نباید بیتفاوت گذشت که خون را بر تزویر «دوپهلوها» پیروز کرد.