سفرهایی که همه آنها برای مشاهده واقعیات آن کشورها و انتشار آن در رسانههای غیرمستقل بوده است. اکنون در دنیا هزاران نفر تلاش میکنند که واقعیات دنیا را ورای زبان ساکت رسانههای جریان اصلی به دنیا برسانند.
چندی پیش گفتگویی را با این فعال صلح طلب داشتهایم که در ذیل میخوانید.
به عنوان سوال اول، زمانی که تعدادی از مردم برای مشاهده واقعیت اینگونه کشورها به فلسطین میآیند با اتفاقاتی مواجه میشوند که سالها است که با بایکوت همراه شده است. شباهت ها و تفاوتهای شرایط در سوریه و فلسطین در مقابله رسانه های ما چه چیزی است؟ در این راستا ما چه اقداماتی را برای شناخت این تفاوت ها میتوانیم انجام دهیم؟
شباهتهای مختلفی بین مشاهدات مردم دنیا در مورد فلسطین و شرایط کنونی سوریه و عراق وجود دارد، اما در مورد هر سه این کشورها سالها است که اطلاعات ناقصی به مردم دنیا داده میشود.
در مورد فلسطین دهههای زیادی است که تبلیغات رسانهها و اطلاعات ناقص در مورد وضعیت فلسطینیها نشر داده میشود. در مورد این که عرب ها و مسلمان در توسعه این کشور چه جایگاه دارند و در مقابل چه کمپینهایی برای همراهی با فلسطین تشکیل شده است اطلاعات درستی منتقل نمیشود.
همچنین در سوریه ما شاهد اقدامات ضد انسانی هستیم که در این کشورها صورت میگیرد. در این بین مردم این کشورها هم هیچ علاقهای ندارند که نیروهای خارجی متجاوز که در گذشته به عراق و افغانستان حمله کردهاند به کشور آنها نیز وارد شوند.
کشور من کانادا، از کشته شدن کودکان فلسطینی حمایت میکند، سکوت را هم فراموش نکرده است
شرایط فلسطین از نظر شما در چه جایی قرار گرفته است؟
بسیار مشابه شرایط همه کشورهایی است که مورد تجاوز قرار گرفتهاند البته تفاوت هایی را نیز دارد. ما شاهد این هستیم که فلسطین سالها از طرف صهیونیستها اشغال شده است و هنوز هم همان نیروهای خارجی اسرائیل را حمایت میکنند. حتی من به عنوان یک کانادایی شاهد هستم که کشور من مدافع اسرائیل است و در همه شرایط از او حمایت میکند حتی اگر او در حال کشتن کودکان باشد او میبیند و سکوت میکند و حتی او را از لحاظ نظامی نیز تامین میکند.
این شرایط اکنون در کشورهای زیادی در حال تکرار است. ما هر روز شاهد کشته شدن تعداد زیادی از مردم توسط حامیان اسرائیل و گروههای تکفیری هستیم. اقداماتی هماهنگ که از طرف عدهای مشخص پشتیبانی میشود. البته فلسطین شرایط متفاوتی دارد چرا که آنها از طرف گروههای و کلونیهای یهودی همواره و هرروزه تحت فشار هستند و حتی حملات کنونی به غزه نیز شرایط زندگی دیگر ساکنان فلسطینی را تغییر نداده بلکه بدتر کرده است.
دروغ رسانهها در مورد فلسطین هیچگاه قابل پذیرش نیست
تفاوتهایی که صحبت کردید شامل چه چیزهایی میشود؟
در کشورهای مختلف شرایط یکسان نیست مثلا در فلسطین صهیونیستها مردم را میکشند و در سوریه و عراق تکفیریهای وهابی. رسانهها نیز در مقابل هرکدام موضع گیری مخصوص خود را دارند. در سوریه این گروهها را شورشیهایی معرفی میکنند که بدنیال دموکراسی هستند و در مقابل دولت بشار اسد یک دولت کودک کش است.
این یک دروغ بزرگ است چرا که من مدتها در اینجا حضور داشتم و شاهد حقیقتها بودهام. من شاهد اثرات آنها در شهرها و اثرات جنایات آنها بودهام. این دروغ رسانهها قابل پذیرش نیست. این اقدامات همه در تحت لوای اسلام انجام میشود و این بسیار تاسف برانگیز است.
من مسلمان، فلسطینی و سوری نیستم، تنها یک زن استرالیایی هستم که میخواهم این اقدامات ضد انسانی متوقف شود
چه کسی حرف ما را گوش میدهد؟ رسانههای جریان اصلی سعی میکنند ما را بایکوت کنند ما چه جایگاهی باید برای خودمان در این شرایط در نظر بگیریم؟
بگذارید یک واقعیت را برای شما بگویم، من یک فعال مسائل فلسطینی هستم، سه سال در غزه زندگی کردهام، سه ماه هم در کرانه باختری بودهام. بخاطر تعداد زیادی از نوشتههایم و بخاطر حضور من در جنگهای سالهای 2009 و 2012 تعداد زیادی از مردم نوشتههای من را میخوانند.
این مسئله را گفتم به این دلیل که من مسلمان نیستم، فلسطینی هم نیستم، سوری هم نیستم بلکه فقط یک زن کانادایی هستم احساس مسئولیت کردهام و تلاش میکنم که کاری را انجام دهد تا این اقدامات ضد انسانی متوقف شود.
شناخت ظالم و مظلوم در رسانهها جهان بایکوت میشود
شما به شرایط کنونی این کشورها چگونه نگاه میکنید؟ جبهههای جنگ را چگونه میبینید؟
برای من اتفاقات این کشورها مشخصا سیاه و سفید است اما رسانهها میخواهند به مردم این را بگویند که اتفاقات سوریه و فلسطین یا درگیری داخلی یا بهار عربی و یا حتی یک جنگ عادی بین دو گروه است. شناخت ظالم و مظلوم در این جنگها توسط رسانهها بایکوت میشود.
آنها میخواهند بگویند که آن قاتلان وهابی در سوریه یک عده انقلابی هستند و همه کشتارها را بشار اسد انجام میدهد. البته ما شاهد هستیم که مقاومت جواب داده و آنها نتوانستند که کاری را در سوریه پیش ببرند پس همین شرایط نیز باید در فلسطین ادامه پیدا کند.
در شرایط فلسطین و سوریه و عراق رسانههای جریان اصلی اطلاعات غلطی را به مردم دنیا میدهند که باعث میشود آنها قدرت تصمیم گیری صحیح خورد را از دست بدهند و دچار یک ترس فراگیر شوند.
البته بسیاری از مردم دنیا شرایط کنونی فلسطین را بعد از 60 سال درک کردهاند و ما باید از این مسئله بسیار خوشحال باشیم.
اینکه اکنون ما شاهد هستیم بدلیل اتحاد برخی از رسانههای مستقل با افکار مختلف، گروههایی که با هم اختلاف داشتند کنار هم متحد شدهاند نشان از چیست؟
با یک مثال جواب میدهم، این که رسانهها میگویند که در سوریه مردم از بشار اسد متنفر هستند و او یک دیکتاتور است و در مقابل در فلسطین هم حماس متهم به استفاده از سپر انسانی متهم میشوند. اما وقتی گروههایی که در این کشورها با هم اختلاف داشتند در کنار هم جمع میشوند و در برابر دشمن متحدانه عمل میکنند نشان از این است اینکه رسانهها نتوانستهاند که کاری در مقابل مقاومت مردم این کشورها انجام دهند. مقاومت نتیجه داشته است و اگر این مقاومت ادامه پیدا کند قطعا ما باید منتظر پیروزی باشیم.
کار رسانههای ایران برای نمایش واقعیتهای دنیا راحتتر از شرایط سخت ما در آمریکا و اروپا است
استفاده از رسانه های مستقل در این شرایط چه جایگاهی دارد؟ اگر این رسانهها نباشند چه اتفاقی میافتد؟ بدون این رسانهها چگون میتوانیم در ذهن مردم تاثیر بگذاریم؟
من فکر میکنم که این کار در ایران و توسط شما راحتتر انجام میشود چرا که ما شاهدیم بودیم دولت و رسانههای شما در مورد سوریه، فلسطین، عراق و افغانستان به حقیقت نزدیکتر بودهاند. البته این بدلیل نفوذ و حمایت ایران در فلسطین و سوریه نیز هست.
اما ما در آمریکا و کانادا و اروپا این چنین شرایطی را نداریم چرا که رسانهها توسط عده قلیلی از سرمایه داران که پشتیبانی کننده جنگها نیز هستند کنترل میشود. و این خیلی سخت است که ما با این شرایط بتوانیم بر روی انسانها زیادی تاثیر بگذاریم و آنها را جذب واقعیات کنیم. این خیلی سخت است که بتوانیم با این شرایط حقیقت را به گوش مردم برسانیم.
من به رسانههای مستقل معتقدتر هستم، اگر بخواهیم در رسانههای جریان اصلی وارد شویم باید چشم بر واقعیات ببندیم
با این وجود رسانههای جریان اصلی قویتر هستند؟ هیچگاه ناامید نمیشوید؟
من به رسانههای مستقل معتقدتر هستم. اگر میخواهیم که عضو رسانههای جریان اصلی شویم باید از عقاید خودمان هم بگذریم و آنها را فراموش کنیم و چشم بر روی واقعیات دنیا ببندیم. اگر عضو آنها شدیم باید آنگونه بنویسیم و بسیازیم که خوشایند مسئولان آن رسانهها باشد.
برای مثال ما در کانادا شبکهای مجازی و مستقل را توسط دوستان دانشگاهی تشکیل دادیم که مخاطبان زیادی را نیز پیدا کرد. این اتفاق به ما نشان داد که باید سعی کنیم از این رسانههای مستقل مانند فیس بوک و دیگر شبکهها به خوبی استفاده کنیم. من از فیس بوک برای منتشر کردن مشاهداتم از فلسطین و دیگر مناطق دنیا و بازنشر تولیدات دیگران استفاده میکنم.
مردم دنیا از سیاست فراری شدهاند، رسانههای مستقل اکنون پتانسیل ما برای جذب آنها است
مردم عادی چه جایگاهی در این رسانههای مستقل دارند؟
مردم به رسانههای مستقل علاقه بسیاری دارند، این هم دلایلی دارد چرا که مردمی که خود را سیاسی نمیدانند و خود را درگیر بازی های سیاسی نمیکنند و دیگر مسائل، با اینچنین شبکهها رابطهی خوبی دارند و این مسئله این پتانسیل را برای ما ایجاد میکند که بتوانیم واقعیتها را به مردم عادی دنیا برسانیم.
مردم دنیا میخواهند که این واقعیات را بشنوند اما رسانهها نمیگذارند. اینکه یک مدرسه متعلق به سازمان ملل توسط اسرائیل هدف گرفته میشود در رسانهها جریان اصلی بایکوت میشود نشان از یک حرکت تروریستی در زیر لوای دولت اسرائیل است. دولت اسرائیل خود را منجی عالم میداند و بعد کودکان را هدف میگیرد. اینها چیزی است که در رسانهها به شکلی دقیق منحرف میشود و به سرعت از آن میگذارند.