حملات اخیر رژیم صهیونیستی به غزه اهداف متعددی را دنبال می‌کند. شکاف و چنددستگی میان جهان عرب نشان می‌دهد که این جنگ در واقع میان یک جبهه مذهبی و یک جبهه سکولار نیست، بلکه بین نیروهای مقاومت و یاران امپریالیسم جهانی صورت گرفته است.

به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران، سه سال از جنگ سوریه می‌گذرد و غرب جبهه جنگ خود علیه خاورمیانه را به عراق و فلسطین گسترش داده است.

در پس تضادهای به ظاهر سیاسی میان دین و سکولاریته، این منافع کاملاً اقتصادی هستند که بر راهبردهای این جنگ اثرگذارند. شاهد این سخن هم آنکه تمام پایگاه‌های استقرار نیرو در این سه سال دچار تغییر و تحول شده‌اند به جز نیروهایی که بر سر ذخایر گازی این کشور هستند! تأمین‌کننده منافع ویژه هر یک از اعضای ائتلاف مخالفان است.

روزنامه آلمانی راین "nrhz" روز شنبه 2 آگوست در مقاله‌ای نوشت: این بلوک تروریستی که اکنون در فلسطین، سوریه و عراق تشکیل شده تا غرب را به هدف "خاورمیانه بزرگ" (Greater Middle East) برساند، در حقیقت درصدد است تا با سیطره بر خطوط لوله نفتی- گازی و بهره‌برداری از ذخایر جدید، بازار جهانی انرژی را به سود خود تغییر دهد:


جنگ عراق برای کنترل خطوط لوله

ناتو، از آغاز جنگ سوریه کوشید تا خطوط لوله تهران- دمشق (NIORDC, INCP) را به نفع دالان‌های تأمین انرژی قطع کند؛ این دالان‌ها عبارتند از لوله‌های گازی قطر (Exxon-Mobil) و عربستان سعودی (Aramco). حمله به عراق گام مهمی در این راستا بود که نشان می‌داد سه قدرت برتر صادرات گاز (یعنی روسیه، قطر و ایران) هم از اهداف غیرمستقیم جنگ سوریه بودند.




جنگ برای سیطره بر گاز سوریه

هدف دیگر ناتو کنترل ذخایر گازی سوریه و سپس استخراج و تخلیه آن‌ها بود. غرب از سال 2003 نگاه خود را به بخش‌های جنوبی مدیترانه و آب‌های ساحلی مصر، اسرائیل، فلسطین، لبنان، سوریه، ترکیه و قبرس دوخت. پروفسور "عماد فوزی شعیبی" در سال 2012 فاش کرد که یک شرکت نروژی با همکاری سازمان ملی نفت این کشور مسئولیت تحقیق و بررسی چاه‌های گاز را بر عهده دارد و به عظمت ذخایر سوری آگاه است. این ذخایر از منابع گازی قطر هم عظیم‌تر است.

چنانچه می‌دانیم پس از اینکه ایالات متحده در سال 2010 فرانسه و انگلیس را به استعمار مجدد سوریه فراخواند، دولت انگلیس ائتلافی موسوم به "دوستان سوریه" تشکیل داد که هسته مرکزی آن "کارگروه بازسازی و توسعه سوریه" بود. این ائتلاف در سال 2012 به امارات متحده عربی منتقل شد و ریاست آن را یک فرد آلمانی به عهده گرفت. 

دولت سوریه تازه در تابستان 2013 از کشف دو معدن گاز در خاک خودش مطلع شد و دانست که واشنگتن موفق به تشکیل ائتلافی برای نابودی سوریه شده است. لذا بشار اسد رئیس جمهور این کشور قراردادهایی با شرکت‌های روسی برای بهره‌برداری‌های آینده به امضا رسانید.




گاز اسرائیل، فلسطین و لبنان

سازمان گاز انگلیس، سال‌ها بر روی زمین فلسطین تحقیق می‌کرد، در حالی که سران رژیم صهیونیستی از ترس اینکه دولت انگلیس از حق امتیاز ویژه استفاده کند، دسترسی آن‌ها را محدود کرده بودند. در ژوئیه 2007  "تونی بلر" که در آن زمان سمت فرستاده ویژه گروه چهارجانبه به خاورمیانه (سازمان ملل، اتحادیه اروپا، روسیه و ایالات متحده آمریکا) را داشت، در نوار غزه قراردادی برای بهره‌برداری نیروگاه‌های دریایی 1 و 2 میان فلسطین و اسرائیل منعقد کرد.

"سلام فیاض" نخست‌وزیر منطقه خودمختار فلسطین پذیرفت که به موجب این قرارداد، سازمان گاز انگلیس سپرده‌های عاید از حق امتیاز گاز این منطقه را در یک حساب بانکی که تحت کنترل لندن و واشنگتن باشد، بگذارد تا یقین حاصل کند که این درآمدها تنها صرف توسعه اقتصادی خواهد شد.

ولی "موشه یعلون" رئیس ستاد مشترک ارتش رژیم صهیونیستی، یک جنبش پرطرفدار در سایت "روابط عمومی اورشلیم سنتر" به راه انداخت و مدعی شد که این قرارداد قادر به حل مشکلات نیست و برای آنکه این پول به دست نیروهای مقاومت نرسد، باید از طریق انجام یک عملیات نظامی بین‌المللی نیروهای حماس در نوار غزه را ریشه‌کن کرد!

در سال 2010 زمانی اوضاع دشوارتر شد که علاوه بر معدن تمر (کشف شده در سال 2001 توسط سازمان گاز انگلیس) یک منبع عظیم ذخیره گاز توسط شرکت انرژی نوبل ( Noble Energy Inc.) در آب‌های قلمرو مشترک اسرائیل و لبنان کشف شد. حزب‌الله لبنان بلافاصله درصدد احقاق حق خویش برآمد، در حالی که اسرائیل بدون هرگونه توافقی، درست سهم مناطق مشترک را مطالبه می‌کرد.


جنگ بر سر گاز فلسطین

حملات اخیر رژیم صهیونیستی به غزه اهداف متعددی را دنبال می‌کند. در وهله اول موساد، "تونی بلر" را به عنوان مشاور "عبدالفتاح السیسی" رئیس جمهور جدید مصر در امور خاورمیانه منصوب کرد تا فلسطین در مرزهای خود با مصر (گذرگاه رفح) دچار مشکلات اساسی باشد.



شکاف و چنددستگی میان جهان عرب نشان می‌دهد که این جنگ در واقع میان یک جبهه مذهبی و یک جبه سکولار نیست، بلکه بین نیروهای مقاومت و یاران امپریالیسم جهانی صورت گرفته است.

از 8 ژوئیه تاکنون که نسل‌کشی در مناطق مسکونی غزه ادامه دارد، بیش از 1600 شهید و حدود 8800 فلسطینی مجروح شده‌اند. بر اساس اعلام سازمان ملل 75% این افراد جزو غیرنظامیان و اغلب کودکان بودند. در مقابل 53 سرباز صهیونیستی کشته شده‌اند. ارتش صهیونیستی دورتادور غزه را محاصره کرده و از شهروندان فلسطینی خواسته هرچه سریعتر این باریکه را ترک کنند تا بتواند دست به نابودی کامل آن بزند!

مساحتی که در صورت ترک این مناطق،‌ برای فلسطینیان قابل سکونت باقی خواهد ماند، تقریباً 44% مساحت فعلی آن است:



رژیم کودک‌کش اسرائیل از مردم غزه انتظار دارد در مناطق باقیمانده پناه بگیرند. باریکه غزه با دارابودن 1.8 میلیون نفر جمعیت یکی از متراکم‌ترین مناطق دنیا محسوب می‌شود. اگر مساحت غزه بخواهد تا 44% یعنی تقریباً به نصف کاهش یابد، یعنی این تراکم دو برابر می‌شود.

گزارش از طاهری

منابع:

http://www.nrhz.de/flyer/beitrag.php?id=20596
http://www.voltairenet.org/article174125.html
http://alles-schallundrauch.blogspot.com/2014/07/die-flache-von-gaza-wird-um-44-reduziert.html
http://www.bild.de/politik/ausland/gaza-streifen/warum-arabische-laender-an-der-seite-israels-stehen-37049174.bild.html



انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار