تحلیل پایگاه آمریکایی از شکست شیوه تبلیغاتی صهیونیست‌ها درباره جنگ غزه

ماشین تبلیغاتی اسرائیل درباره جنگ در حال ترک خوردن است

در شرایطی که دنیا در حال مشاهده قتل‌‌عام مردم فلسطین است، به نظر می‌رسد شیوه تبلیغاتی اسرائیل درباره جنگ با مشکلات بسیاری مواجه شده و به چالش کشیده شده است.

به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی آمریکایی "سالون" در گزارشی به قلم "دیپا کومار" آورده است: شیوه تبلیغاتی اسرائیل درباره جنگ اکنون تا حدی نسبت به گذشته کمرنگ‌تر شده است. در شرایطی که محافل سیاسی دنیا در تلاش برای گنجاندن اصطلاح کشتار جمعی درباره کشته شدن فلسطینیان در منطقه شجاعیه بودند، بنیامین نتانیاهو به سی‌ان‌ان رفت تا این ادعا را مطرح کند که حماس از پخش تصاویر افراد کشته شده برای پیشبرد اهداف خود بهره می‌گیرد.

وی همچنین این شعار را به اظهارات خود اضافه کرد که "هر چقدر تعداد کشته‌های حماس بیشتر باشد، بهتر است."  حتی با وجود اینکه ظاهرا نتانیاهوتلاش کرد برای اولین بار همدردی و ابراز ندامت خود را درباره کشته‌های حمله به غزه نشان دهد، با نشان دادن تصاویر فلسطینی‌های کشته شده در عکس و پایین آوردن اهمیت این مسئله‌، نشان داد که در ذهنش چه می‌گذرد.

در واقع در غرب برای نحوه برخورد با مسئله انسانی در فلسطین راه‌های استانداردی وجود دارد. پس از آنکه اسرائیل چهار کودک فلسطینی را در روز 16 جولای در سواحل غزه کشت، رسانه‌های جمعی در آمریکا در چارچوب مشی اسرائیل این مسئله را بیان کردند، آنان اگرچه به تراژدی بودن این حادثه اذعان کردند، اما در عین حال حماس را به دلیل این حادثه شایسته سرزنش دانستند.

در واقع این دقیقا همان اقدامی است که "مارک رگو"، سخنگوی کابینه اسرائیل در شبکه چهار تلویزیون این دولت انجام داد و همان واکنشی است که جنیفر پساکی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نسبت به این واقعه از خود نشان داد. این چارچوب مورد نظر که از سال 2009 اجرای آن آغاز شد، می‌تواند در زیرمجموعه پروژه اسرائیل موسوم به "لغت‌نامه زبان بین‌المللی" قرار گیرد. پروژه‌ای که بر اساس آن مشخص می‌شود افراد برای تاثیرگذاری بیشتر در روند حمایت از اسرائیل باید چگونه عمل کنند.

یکی از ابتدایی‌ترین اصول این پروژه این است که باید تبلیغات‌چی‌های حامی اسرائیل همدردی خود را در قبال کشته‌شده‌ها نشان دهند، البته درباره هر دو طرف تا از این طریق اعتماد و اعتبار لازم را برای تاثیرگذاری اظهارات خود به دست آورند.در این طرح برای کسب اطمینان از بابت اینکه این مطلب به خوبی از سوی رسانه‌ها فهمیده شده است، چندین بار بر روی کلمه همدردی تاکید می‌شود و اعلام می‌شود که این اصطلاح یک ابزار بسیار مهم برای استفاده در تبلیغات جنگ است.

در واقع زمانی که بچه‌ها و زنان بی‌گناه فلسطینی کشته می‌شوند، نخستین واکنش افراد و رسانه‌های غربی باید ابراز همدردی باشد. گام بعدی نیز این است که تاکید شود اسرائیل در حال دفاع از خود است و نباید مورد سرزنش قرار گیرد، زیرا این دولت به دنبال صلح است. حتی زمانی که کشته‌ها و ساختمان‌های تخریب‌شده فلسطینیان به شدت افزایش می‌یابد، شیوه تبلیغات واضح است: مردم بدانید، اسرائیل صلح می‌خواهد.

این طرح که بعد از جنگ غزه در سال 2008 و در زمانی که آمریکایی‌ها تلاش کردند همدردی بیشتری با فلسطینیان نشان دهند تقویت شد، تلاش دارد برخی کاستی‌ها و ضعف‌های عملیات سرب گداخته اسرائیل در آن جنگ را توجیه کند. در این طرح تاکید می‌شود که باید میان مردم فلسطین و اعضای حماس تمایز قائل بود. اما ایمن محی‌الدین، یکی از خبرنگاران بین‌المللی که گزارش‌های مربوط به عملیات سرب گداخته را پوشش می‌داد، در آن زمان گفت که اسرائیل به دنبال این است که تمام مردم ساکن غزه را به عنوان اعضای حماس معرفی کند تا از این طریق کشتار بدون تبعیض خود را توجیه کند.

در واقع طرح آغاز شده در سال 2009 بر این استراتژی تاکید ویژه دارد. به ویژه از زمانی که آمریکا حماس را در لیست گروه‌های تروریستی خود قرار داد. در واقع در طرح فوق بر این موضوع تاکید شده که اگر به نظر برسد اسرائیل در حال حمله به مردم فلسطین است، حمایت را از دست خواهد داد: اکنون بسیاری از آمریکایی‌ها با گرفتاری‌های مردم فلسطین ابراز همدردی می‌کنند و اگر شما در ایجاد تمایز میان مردم و رهبران آنان ناکام بمانید، این همدردی بیشتر نیز خواهد شد.

در واقع شیوه تبلیغاتی اسرائیل تاریخ طولانی دارد. در سال 1982 و در پی حمله اسرائیل به لبنان، این حمله با محکومیت بین‌المللی روبرو شد که البته عمده علت آن کشتار صبرا و شتیلا بود که به وجهه عمومی اسرائیل آسیب وارد کرد. اسرائیل پس از آن بود که تلاش کرد نهادی را برای تسلط بر رسانه‌های آمریکایی ایجاد کند. نهادی که به پوشش "غیرمنصفانه" اخبار مربوط به اقدامات اسرائیل واکنش نشان دهد.

با این وجود این شیوه به دلیل روابط ویژه اسرائیل و آمریکا و منافع مشترک این دو در خاورمیانه ایجاد شد. در واقع اینکه پساکی همان ادبیات رگو را به کار می‌برد، و یا جان کری سخنان نتانیاهو را تکرار می‌کند، اتفاقی نیست.

نخبه‌های سیاسی و مالکان رسانه‌ها در آمریکا منافع اقتصادی و سیاسی مشترک بسیاری با اسرائیلی‌ها دارند که اسرائیل را از بابت تسلط بر رسانه‌های آمریکایی مطمئن می‌کند. در واقع اگر یکی از رسانه‌ها برخلاف شیوه معمول رفتار کند، لابی‌های اسرائیلی فشار خود را آغاز می‌کنند تا این رسانه‌ها از مواضع خود بازگردد. برای مثال رسانه‌های متعلق به "گلن گرین‌والد" که به اخبار مربوط به اسرائیل بیش از هر خبر دیگری اهمیت می‌دهند. نتیجه نهایی این که نبرد اسرائیل و فلسطین بر اساس شیوه قابل پیش‌بینی و طبق شعار "صلح، تبلیغات و سرزمین موعوئ" در رسانه‌ها مطرح می‌شود. 

اما با وجود این به نظر می‌رسد روند این تبلیغات به ویژه از دوران آغاز درگیری اخیر در غزه کمی ترک برداشته است. ایمن محی‌الدین که اکنون برای شبکه ان‌بی‌سی کار می‌کند، قتل‌عام خونسردانه چهار کودک فلسطینی توسط اسرائیل را به طور کامل پوشش داد. بلافاصله پس از این اقدام، مقامات ان‌بی‌سی محی‌الدین را فراخواندند و البته هیچ توضیحی درباره علت فراخوان بهترین خبرنگار عرب‌زبان این شبکه به آمریکا، داده نشد. 

اما این اقدام باعث جلب توجه دیگران به ویژه در شبکه‌های اجتماعی شد. در واقع برخلاف روند الگوی استاندارد مورد نظر مبنی بر فشار بر شبکه‌های مورد حمایت مالی اسرائیل، این‌بار افراد عادی بودند که به شبکه ان‌بی‌سی به دلیل این رفتار خود با محی‌الدین اعتراض کردند. نتیجه آن نیز بازگشت محی‌الدین به منطقه برای ارسال گزارش از غزه بود. اتفاقی مشابه برای دیان ساویر، خبرنگار ای‌بی‌سی نیز رخ داد.
در واقع روندی که اکنون در پیش گرفته شده به شرح زیر است. ابتدا رسانه‌های مستقل نقشی حیاتی در مقابله با شیوه تبلیغاتی اسرائیل در پیش گرفتند و سپس رسانه‌های اجتماعی مسیری برای روزنامه‌نگاران مستقل ایجاد کردند و در نهایت نیز این فضا ایجاد شد که اسرائیل شیوه تبلیغاتی جنگی خود را با شکست مواجه بیند و پس از آن فعالان رسانه‌ای که از شبکه‌های اجتماعی استفاده می‌کنند، به فشار بر رسانه‌های مورد حمایت اسرائیل ادامه دادند. در نهایت نیز فضا برای انتشار گزارش‌های بیشتر درباره آنچه حقیقتا در غزه در حال رخ دادن است، باز شد.

در واقع شاید برای نخستین بار است که مردم آمریکا شاهد درد و رنج فلسطینیان در رسانه‌های خود هستند، حتی شیوه انتقاد از حماس نیز اکنون کم‌اثرتر شده است. علت آن نیز این است که خبرنگارانی که از عقل و قلب خود بهره می‌گیرند، نمی‌توانند شیوه تبلیغاتی اسرائیل را بپذیرند و به پیشبرد آن کمک کنند. 

در واقع این آغاز روند است و حامیان فلسطین باید از این رویه برای تغییر فضای رسانه‌ای بهره گیرند. آنان البته از داشتن لابی‌های مشابه اسرائیل و حمایت مالی مناسب برخوردار نیستند، بنابراین تنها یک کار باید انجام دهند، نشان دادن حقیقت.



انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
نظرات کاربران
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
Iran (Islamic Republic of)
حق گو
۰۶:۱۹ ۰۳ مرداد ۱۳۹۳
خدا لعنت کند اسرائیل وحامیانش را
آخرین اخبار