از سال ۸۴ هاشمی رفسنجانی با تصمیمی که بسیاری از صاحب‌نظران، از آن به‌عنوان یک اشتباه سیاسی یاد می‌کنند، وارد عرصه انتخابات ریاست جمهوری شد و برخلاف انتظار خود و اطرافیانش مورد استقبال مردم قرار نگرفت. دقیقاً از همان ایام بود که اقداماتی از این پیر سیاست شاهد بودیم که تعجب هر ناظر منصفی را برمی‌انگیزد. سیاست‌مداری که در مقابل موج عظیم تخریب‌های ناجوانمردانه اصلاح‌طلبان در طول هشت سال کمر خم نکرد و متانت سیاسی خود را حفظ نموده بود، بعدازاین انتخابات تا حدی رنجیده‌خاطر شد و در قامت یک منتقد سرسخت دولت نهم و دهم ظاهر شد و شاید همین ویژگی باعث شد تا برخی از چهره‌های اصلاح‌طلب که در سال‌های گذشته بدترین جفا را در حق ایشان روا داشته بودند به هاشمی رفسنجانی نزدیک شدند.

این هماهنگی و وحدت مصلحتی در انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ به اوج خود رسید، آنجا که مردم در رسانه‌ها نامه ی بدون سلام هاشمی با آن لحن نامناسب را خطاب به مقام معظم رهبری خواندند؛ و بعدازآن در جریان آن فتنه بزرگ که عده ای قصد انتقام‌گیری از مردم انقلابی ایران را داشتند هاشمی با سکوت خود تعجب همگان را برانگیخت؛ آخرین خطبه نماز جمعه آقای هاشمی مانند آب سردی بود بر بدن همه ی علاقه‌مندان به نظام اسلامی که خاطره همراهی ایشان با امام و رهبری را در یاد داشتند. عملکرد فرزندان آقای هاشمی و فیلم‌ها و صوت‌هایی که در حمایت از فتنه از ایشان در رسانه‌ها منتشر شد و سکوت آقای هاشمی ازجمله انتقادات جدی است که به ایشان وارد است.

 

 

 

در هفته گذشته نیز  مهمانی ای به میزبانی رئیس مجمع تشخیص مصلحت ترتیب داده شد و تعدادی از فعالین فتنه و مجرمان امنیتی و افراد بی‌ادب و هتاک که  وزنی در دنیای سیاست ایران ندارند، در آن حضور داشتند. به‌راستی در دفتر رئیس مجمع چه می‌گذرد؟ چه کسانی در آنجا نفوذ پیدا نموده‌اند که چنین برنامه‌هایی تدارک دیده می‌شود. مهدی خزعلی که از مجرمان امنیتی فتنه است و اخیراً نیز توهین زشت و وقیحانه به حضرت آیت‌الله مهدوی کنی روا داشته است، چرا به این میهمانی دعوت‌شده است؟ هراتی معلوم‌الحال که اقداماتش بر کسی پوشیده نیست با چه استدلالی از سوی دفتر مجمع دعوت به این میهمانی شده است؟

 

 

بیم آن می‌رود که نفوذ در دفتر رئیس مجمع تشخیص مصلحت هدفی شده است برای افراطیون تا از این طریق بتوانند هاشمی رفسنجانی را در مسیری قرار دهند که بیشتر باب میل اصلاح‌طلبان افراطی است و آن چیزی نیست جز تلاش برای جدا کردن آقای هاشمی از بدنه و رهبری نظام تا هم خوراک مناسب تبلیغاتی برای رسانه‌های بیگانه باشد و هم بتوانند از این طریق یک لیدر برای جریانات افراطی ایجاد کنند و به خیال خود مسیر دسترسی به قدرت را برای خود فراهم نمایند.

هرچه که هست، هاشمی رفسنجانی تبدیل به بهترین فرصت  و وسیله شده است برای تندروهای هتاک که در پناه و لوای جایگاه وی قصد مطرح کردن خویش را دارند و از قدرت ایشان در جهت نیل به اهدافشان استفاده می‌کنند. و الا دعوت از خزعلی و هراتی و برنامه‌ریزی دیدار با تشکلی به‌اصطلاح دانشجویی مانند انجمن اسلامی دانشگاه تهران و انجمن فرهنگ و سیاست دانشگاه شیراز (که دبیر سابق آن سر از  VOA و  BBC درآورده است و رسماً به مسئولین نظام فحاشی و توهین می‌کند) بامشی اعتدالی هیچ‌گونه سنخیتی ندارد. 

 

جناب آقای هاشمی! دلسوزانه و از سر خیرخواهی باید به شما هشدار دهیم که  امروز عده ای دور شما جمع شده‌اند و برای مواضع جدید شما سوت و کف می‌زنند که هیچ اعتقادی به شما ندارند، بلکه از شما به‌عنوان وسیله‌ای برای رسیدن به اهدافشان بهره می‌برند؛ درک این موضوع کار دشواری نیست اگر دایره تنگی که اطرافیان شما در دفتر رئیس مجمع برای شما ساخته‌اند را بشکنید و خود با واقعیت اجتماع روبرو شوید.

 

 

ما نگران آن هستیم که حرمت و آبروی شما در کنار افراطیون و هتاکانی چون خزعلی و هراتی و... لکه‌دار شود. چرا باید دفتر شما سالانه فقط دو دیدار با دو تشکل دانشجویی آن‌هم با تشکل مذکور در دانشگاه شیراز که فاقد هرگونه شناسنامه و هویت سیاسی روشن است، را برنامه‌ریزی کند تا این افراد بتوانند در لوای شما در دانشگاه اقدامات افراطی خود را پیگیری نماید؟ جناب آقای هاشمی شما بارها تأکید نموده‌اید که یار رهبری هستید و از ولایت‌فقیه پیروی می‌کنید، پس این تحرکات فتنه‌انگیز که زیرکانه در اطراف شما اهداف دیگری را پیگیری می‌کنند را خاموش نمایید.