با بررسی دقیق‌تر اقدامات رژیم صهیونیستی، به وضوح می توان دید که محرک این جنگ، اشتیاق شدید سرمایه امپریالیستی یک دولت استعماری برای تصاحب بیشتر منابع طبیعی فلسطین و بهره‌مندی از منافع حاصل از آن است که هزینه گزاف آن را باید مردم فلسطین بپردازند.

به گزارش سرويس بين‌‌الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "کانترپانچ" در مقاله‌ای به قلم "تاسچه شهریاری ـ پارسا" می‌نویسد: در حالی که بسیاری از مقالات منتشر شده، این دروغ بزرگ را که اقدامات اخیر اسرائیل علیه مردم بی‌دفاع فلسطین، برای "دفاع از خود" صورت گرفته، افشا کرده‌اند، عده کمی تلاش می‌کنند تا ثابت کنند که گذشته از اینکه صهیونیست‌ها تمایل شدیدی به ریختن خون مردم فلسطین دارند، چرا این رژیم به حملات خود، تحت عنوان "عملیات لبه محافظ" ادامه می‌دهد. 
در پشت این عملیات و تبلیغات گسترده و انبوه آمریکا و اسرائیل در تلاش برای توجیه این قتل عام، و در پشت مرگ هر یک از کودکان فلسطینی در غزه، تضادی نهفته است که به ندرت در مورد آن صحبت می‌شود؛ جنگی امپریالیستی و تضادی که به جاه‌طلبی‌های رژیم صهیونیستی برای تصاحب و بهره‌مند شدن از منابع گاز طبیعی غزه متکی است.

*** میزان منابع گازی در فلسطین به اندازه‌ای است که می‌تواند این کشور را به اندازه کویت ثروتمند کند
موضوع گاز طبیعی، به سال 2000، یعنی زمانی که شرکت گاز بریتانیا (BG) از کشف منابع گاز طبیعی به ارزش 4 میلیارد دلار در سواحل نوار غزه خبر داد، باز می‌گردد. صندوق سرمایه‌گذاری فلسطین (PIF) و شرکت گاز بریتانیا در این پروژه سرمایه گذاری کردند که طبق آن، شرکت گاز بریتانیا مالک 60 درصد از حقوق این پروژه بود. از آن زمان به بعد، ذخایر گازی بیشتری نیز در این منطقه کشف شده است. «مایکل خوسودوفسکی»، اقتصاددان کانادایی برآورد کرده است که میزان منابع گازی در فلسطین به اندازه‌ای است که می‌تواند این کشور را به اندازه کویت ثروتمند کند.

*** اقدامات رژیم صهیونیستی در آب‌های فلسطین، مستقیما با اشتهای شدید اسرائیل برای تصاحب گاز این کشور مرتبط است
 اسرائیل نیزدر واکنش به این موضوع، از سال 2000 میلادی تاکنون، محاصره دریایی غزه را محکم‌تر کرده و با اعمال محدودیت‌های بسیار شدید بر قایق‌های ماهیگیری فلسطینی و آلوده کردن آب‌ها با حملات دریایی خود که موجب فروپاشی صنعت ماهیگیری فلسطین شده است، حقوق اساسی این کشور بر آب‌های ساحلی آن را انکار می‌کند.
 چند سال پیش «پیتر بومونت» از محدودیت‌های ایجاد شده برای قایق‌های ماهیگیری فلسطینی توسط رژیم صهیونیستی و جلوگیری از خارج شدن آن‌ها از محدوده تحمیل شده توسط کشتی‌های جنگی اسرائیل گزارش داد. بدیهی است که این موضوع مستقیما با اشتهای شدید اسرائیل برای تصاحب گاز فلسطین مرتبط است.

*** ذخایر گازی اسرائیل کمتر از 40 سال پاسخگوی نیازهای این رژیم خواهد بود
در سال‌های اخیر، بحران انرژی اسرائیل عمیق‌تر شده است. به عقیده دو دانشمند اسرائیلی: «مصرف داخلی گاز طبیعی اسرائیل تا سال 2020، افزایش پیدا خواهد کرد و این رژیم نباید گاز خود را صادرکند. برآوردها در خصوص منابع گاز طبیعی، حاکی ازکاهش میزان این ذخایر است. پیش‌بینی می‌شود که ذخایر گازی اسرائیل کمتر از 40 سال پاسخگوی نیازهای این رژیم باشد!» پس همانطور که نیاز اسرائیل به انرژی افزایش پیدا می‌کند، این رژیم نیز تلاش‌های بی‌رحمانه و ظالمانه خود را برای تصاحب ذخایر گازی فلسطین دنبال می‌کند.

*** اسرائیل از طرفی نیازمند گاز بود و از طرف دیگر به هیچ وجه دلش نمی‌خواست که سهم حاصل از فروش گاز به جیب حماس برود
به گفته «موشه یلعون»، رئیس  سابق ستاد نیروهای دفاعی اسرائیل، پس از انتخابات حماس در سال 2006، اسرائیل مذاکرات خود را با شرکت گاز بریتانیا آغاز کرد زیرا سرمایه گذاری قبلی این شرکت در غزه به این معنا بود که سهم درآمد حاصل از این پروژه می‌تواند به دستان حماس بیفتد و «اسرائیل» را تهدید کند. به عبارت دیگر، اسرائیل از طرفی نیازمند گاز بود و از طرف دیگر به هیچ وجه دلش نمی‌خواست که سهم حاصل از فروش گاز به جیب حماس برود. از این رو، راه حل آن‌ها خلاصی از دست حماس بود. اسرائیل دنبال این بود که مخالف سرسخت خود را در عین حال که از نظر نظامی و مالی ضعیف نگه می‌دارد، آن را به نهادی مطیع تبدیل کند که مشتاقانه گاز طبیعی فلسطین را به سودجویان رژیم صهیونیستی تقدیم کند.

*** عملیاتی برای قتل عام 1417 فلسطینی
عملیات «سرب گداخته» در ژوئن 2008، درست همان موقع که اسرائیل با شرکت گاز بریتانیا تماس گرفت تا در مورد مذاکرات مهمی در خصوص گاز طبیعی غزه گفت و گو کند، آغاز شد. در حالی که اسرائیل مشغول قتل عام 1417 فلسطینی، آواره کردن بیش از 50000 نفر از مردم غزه و تخریب و نابودی بیش از 4000 خانه از طریق حملات هوایی و زمینی مرگبار، با هدف تامین امنیت مناطقی از نوار غزه که موشک‌ها از آنجا شلیک شدند، بود، این مذاکرات نیز ادامه داشتند. 

*** عملیات سرب گداخته، بخشی از هدف کلی رژیم صهیونیستی برای تصاحب گاز طبیعی فلسطین بود
در حقیقت، با در نظر گرفتن میزان و نوع تلفات حاصل، می‌توان به طور قطع گفت که این عملیات هیچ ربطی به موشک، یا مفهوم «دفاع از خود» نداشت. این عملیات صرفا بخشی از هدف کلی رژیم صهیونیستی بود تا از طریق کنترل ارضی و تلاش برای شکست دادن حماس، گاز طبیعی فلسطین را تصاحب کند.
رژیم صهیونیستی در حالی که برای خلاص شدن از دست حماس، با آن مبارزه می‌کرد، به طور همزمان به مذاکره با فتح ادامه می‌داد. در سال 2011، با آغاز دور جدیدی از مذاکرات رژیم صهیونیستی با فتح، جنبش حماس به طور کامل از روند این مذاکرات کنار گذاشته شد؛ حماس نیز در مقابل، این مذاکرات را غیرقانونی و نامشروع قلمداد کرد.

*** رژیم صهیونیستی در مذاکرات بر سر گاز طبیعی، فتح را به حماس ترجیح می‌دهد
از این رو جنبش فتح، از سوی «جبهه خلق برای آزادی فلسطین» و دیگر گروه‌های آزادی طلب در فلسطین مورد انتقاد شدید قرار گرفت. به علاوه، کاملا پیدا بود که رژیم صهیونیستی در مذاکرات بر سر گاز طبیعی، فتح را به حماس ترجیح می‌دهد. عملیات «لبه محافظ»، شباهت بسیار زیادی به عملیات «سرب گداخته» دارد؛ از آن جهت که هیچ یک ربطی به مسئله «دفاع از خود» و کشتار بی‌رحمانه مردم بی‌گناه فلسطین ندارند.
 به وضوح می توان دید که محرک این جنگ، اشتیاق شدید سرمایه امپریالیستی یک دولت استعماری برای تصاحب بیشتر منابع طبیعی فلسطین و بهره‌مندی از منافع حاصل از آن است که هزینه گزاف آن را باید مردم فلسطین بپردازند.

*** عملیات «نسل‌کشی سرمایه محور»
مردم سراسر جهان، در حالیکه وظیفه دارند از مردم فلسطین حمایت کنند، باید  رژیم صهیونیستی را نیز به خاطر جنایات جنگی غیرقابل دفاعش علیه مردم فلسطین،قاطعانه محکوم کنند. انتخاب نام عملیات «لبه محافظ» رژیم صهیونیستی، برای کشتار اخیر مردم بي‌دفاع، کاملا اشتباه و غلط است و می‌توان آن را عملیات «نسل‌کشی سرمایه محور» نامید. واقعیت این است که تا زمانیکه دستگاه صهیونیستی استعمار و اشغال، یک بار و برای همیشه برچیده نشود، خشونت‌ و وحشیگری اسرائیل ادامه خواهد داشت و طبیعتا فلسطین نیز هرگز آزاد نخواهد شد.



انتهای پیام/
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار