به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،می توان عنوان کرد که اگرچه ارقام شکل گرفته برای تیم ملی ایران در جام جهانی برزیلی در مقایسه با سایر دوره ها که این تیم حضور داشت، در موقعیتی ضعیف تر قرار داشت؛ اما کاروان اعزامی رضایت مطلق ملت را به همراه داشت. در حقیقت، مردم ایران از نمایش تیم ملی در این رقابت ها راضی بوده و نوعی از موفقیت را در بازگشت ترسیم کردند.
تیمی که انتظار می رفت تا زنگ تفریح گروه خود باشد، آنقدر قدرتمند و منسجم ظاهر شد که کارشناسان و تحلیل گران خارجی با احترام از آن یاد کردند. اگر کمی بخت و اقبال نیز چاشنی عملکرد ملی پوشان ایرانی می شد، می توان انتظار نتایجی را داشت که برای همیشه در تاریخ فوتبال ایران ماندگار می شد؛ اما این گونه نشد. البته، این تیم در دیدار پایانی برابر بوسنی، آن عملکرد مطلوب را نشان نداد که همین نیز در جای خود قابل تامل و بررسی است. در حقیقت، باید توجه داشت که نباید به نتایج و عملکردها نگاه احساسی داشت تا بتوان به تحلیل جام و فراگیری دست یافت.
به هر حال، تیم ملی ایران با هدایت کارلوس کی روش، با وجود مشکلات متعددی که در پیش روی آمادگی تیم ملی قرار داشت، با عملکردی قابل قبول جام جهانی را به پایان رساند و در روزهایی قرار داریم که مذاکرات میان مسئولان فدراسیون ایران و وی در حال برگزاری است تا قرارداد همکاری تمدید شود. البته، در این روزها از توافقات کلی درباره تداوم همکاری با این مربی پرتغالی سخن گفته می شود؛ اما همچنان رایزنی ها ادامه دارد. در این بین، مواردی نیز وجود دارد که در نوع خود قابل تامل است؛ اگر چه فدراسیون ایران توجهی بدان ندارد که این رویه در سال های اخیر همواره وجود داشته است.
* مردم علیه منتقدان
بعد از آن که حضور فوتبال ایران در جام جهانی به اتمام رسید و کاروان اعزامی از برزیل بازگشت، اظهارات و بیانیه هایی صادر شد که دلالت بر انتقاد از کی روش داشت. برخی از منتقدان بر این باور بودند که که مربی پرتغالی عملکرد قابل قبولی در این رویداد نداشته و تمدید قرارداد با وی به صلاح فوتبال ما نیست. در این بین، نتیجه گیری نیز بر این بود که باید از مربی ایرانی روی نیمکت استفاده شود. این گروه استناد خود را به نتایج دوره های قبل و بازی تدافعی تیم ملی در برزیل مربوط می دانستند.
این جریان بیشتر استدلالش بر این بود که تیم ملی بازی های تدافعی از خود نشان داده و نتوانسته به نتیجه مطلوبی نیز دست یابد. این در حالی بود که عموم مردم از نمایش ارائه شده در برزیل راضی بودند. شاید بتوان در ذهن داشت که تا قبل از جام جهانی، قبول شکست های سنگین برابر حریفان به تفکری رایج تبدیل شده بود؛ اما به یک باره همه چیز عوض شد. در حقیقت، جریان منتقد تندترین مطالب را علیه مربی پرتغالی و هر مربی خارجی دیگری مطرح کردند؛ اما در این بین کسی نپرسید که ما چه انتظاری از کارلوس کی روش داشته ایم که حالا به نقد وی می پردازیم. آیا مواردی که امروز مطرح می شود، مطالبات دیروز ما از سرمربی بوده است؟
* ما از کی روش چه انتظاری داریم؟
شاید ابهام در قرارداد اولیه کارلوس کی روش موجب شد تا هرگز ندانیم چه وظایفی را در قبال فوتبال ایران متعهد شده است. تا امروز، عموم مردم و کارشناسان نمی دانند بندهای قرارداد این مربی با تیم ملی چه بوده تا بتوانند ارزیابی دقیقی از عملکرد سال های اخیر داشته باشند. در شرایطی می توان شخصی را موفق یا ناموفق دانست که بدانیم چه مطالبه ای از وی وجود داشته است. در شرایطی کنونی، هنوز مشخص نشده توافق اولیه با کی روش بر انجام چه فعالیت هایی بوده تا بتوانیم قضاوتی منطقی داشته باشیم. محرمانه ماندن این قرارداد موجب شده تا امروز نیز نتوان حرفی به یقین بر زبان آورد.
ما با کی روش به کجا خواهیم رفت؟
حال که بار دیگر با این مربی حرفه ای پشت میز مذاکره نشسته ایم، کاش بیندیشیم که از وی چه می خواهیم. در واقع، فوتبال ایرانی چه غایتی را با وی دنبال می کند تا فرداهای نه چندان دور، سنگ محک دقیقی برای سنجش داشت باشیم. آیا می خواهیم با وی به یک فوتبال تهاجمی برسیم؟ می خواهیم برای ما نسل سازی کند؟ قرار است کی روش معمار فوتبال نوین ایران نام بگیرد؟ و ... ده ها پرسش دیگر که فضای اقدام ما با وی در آینده را شفاف می کند. در غیر اینصورت، چندی دیگر خواهیم نشست و امروز را تکرار می کنیم و نقدهایی می شود که نه سر دارد و نه ته!