من آنچه از آقا تا کنون دیده‌ام، مراقبت و مواظبت آقا اول نسبت به خودشان، بعد به خانواده و بعد به نزدیک‎ترین افراد بوده است.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، حجت الاسلام سیدرضا اکرمی از نماینده‌های باسابقه مجلس است که سابقه نمایندگی پنج دوره مجلس را در کارنامه خود دارد و در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم از طرفداران حسن روحانی بود. او که سال‌هاست در عرصه سیاسی و فرهنگی کشور حضوری فعال دارد، نزدیک 25 سال است که در درس خارج فقه مقام معظم رهبری حاضر بوده و ایشان را ادامه‌دهندۀ راه حضرت امام می‌داند.

** ظاهرا آشنایی شما با مقام معظم رهبری به قبل از رهبری ایشان برمی‎گردد، از آشنایی‎تان بفرمایید و اینکه چطور شد که در درس حاضر ایشان شدید؟



سال 1347 بود که به همراه عده‎ای از دوستان، از جمله آقای روحانی، آقای اختری و برخی دیگر از دوستان که فوت کرده‌اند به مشهد مشرف شدیم و آنجا فرصتی پیش آمد که ما در منزل مقام معظم رهبری با ایشان دیدار داشته باشیم. در آنجا راجع به مسائل تاریخی صحبت شد و مباحثی را ایشان مطرح کردند و آشنایی ما با مقام معظم رهبری از آن سال کلید خورد و به حمدالله تاکنون هم ادامه پیدا کرده است. نکته دوم اینکه در ایامی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید و حزب جمهوری اسلامی تأسیس شد در منزل آقای روحانی جلسه‎ای بود که بنده، آقای رستگاری، آقای روحانی و برخی از عزیزان دیگر حاضر بودیم و در آن جلسه صحبت عضویت در شاخه وعاظ حزب جمهوری اسلامی مطرح بود که در آنجا هم با ایشان دیدار و گفت‎وگویی داشتیم.
بعد از انقلاب نیز بنده در دور اول مجلس شورای اسلامی نماینده نبودم و به عقیدتی سیاسی نیروی هوایی ارتش رفتم و از دوره بعدی که از سمنان برای نمایندگی مجلس انتخاب شدم و ایشان هم رئیس جمهور بودند، ارتباط ما بیشتر شد، مخصوصا اینکه در مجالسی که در ریاست‎جمهوری برگزار می‎شد یکی از سخنران‎های آن مراسم‌ها من بودم و توفیق سخنرانی در نهاد ریاست جمهوری داشتم.
 
** شما چه سالی وارد حوزه علمیه شدید و دروس حوزوی را چگونه پیگیری کردید؟

سال 40 برای شروع درس‎های حوزوی به قم رفتم و تا نزدیک‎های سال 50 در قم به درس و بحث ادامه دادم. تمام کتاب‎های دوره سطح را خواندم و امتحان دادم. سپس، وارد درس خارج شدم و در درس آیت‎الله مشکینی (ره) حضور پیدا کردم که درس ایشان، بحث اجتهاد و تقلید بود. همچنین در درس آیت‎الله العظمی گلپایگانی نیز مدتی شرکت کردم و سپس به تهران منتقل شدم و ساکن تهران شدم و در تهران تبلیغ و سخنرانی داشتم تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید و بعد از انقلاب نیز چند دوره نماینده مجلس بودم و وقتی درس خارج آیت‎الله خامنه‎ای شروع شد، در درس ایشان شرکت کردم.

***آقا چگونه برای ائمه اقامه عزا می کنند***
** روش تدریس مقام معظم رهبری در درس خارج چگونه است؟

آن مقداری که من در رابطه با درس و تدریس مقام معظم رهبری برداشت کرده‌ام، چند نکته قابل ذکر است: نکته اول اینکه ایشان در آغاز هر درسی یک حدیث اخلاقی می‎خوانند و چند دقیقه‎ای راجع به آن حدیث توضیح می‎دهند که بنده خودم از توضیح و برداشتی که از حدیث کوتاه اخلاقی می‎کنند، بسیار استفاده می کنم و واقعا فقه‎الحدیث مقام معظم رهبری را می‎پسندم؛ این اولین ویژگی درس ایشان است.

دومین ویژگی این است که هیچ روزی به مناسبت شهادت امامی که تعطیل رسمی نیست، ایشان درس را تعطیل نمی‎کنند، ولی در آخر درس چند دقیقه‎ای درس را کوتاه می‎کنند که اقامه سوگواری و عزاداری انجام بگیرد. نکته سوم اینکه وقتی بحث را شروع می‎کنند معمولا مباحث مورد نیاز و مهم را مطرح می‌کنند، مثل مبحث قصاص، جهاد یا الان که رسیده‎اند به بحث نماز مسافر. نکته دیگر اینکه، ایشان علی رغم اشتغالات و مسئولیت‌های فراوانی که دارند، اختصاص دادن سه روز هفته به درس و تدریس خودش یک توفیقی است هم برای ایشان و هم برای شاگردان و این امر باعث می‌شود که ایشان از مباحث فقاهت و اجتهاد نه تنها فاصله نمی‎گیرند، بلکه همیشه درگیر آن هستند و به آن اهتمام می‎ورزند. نکته دیگر اینکه درس فقه ایشان، بسیار روان و شفاف و گویا است و مانند روال حوزه‌های علمیه، وقتی موضوعی مطرح می‎شود، ابتدا از آیات شریفه قرآن استفاده می‎شود و بعد مباحث به صورت مبنایی مطرح می‎شود و سپس احادیث مربوط به آن موضوع را مطرح می‎کنند و در ضمن به اقوال و نظرات فقهای دیگر، چه فقهای گذشته و چه فقهای معاصر، مثل مرحوم آیت‎الله العظمی خویی می‌پردازند و نظرات آن‎ها را مطرح می‎کنند. در بحث رجالی و اینکه ما راوی و راویان را چگونه بشناسیم که بدانیم این‎ها احادیثی که نقل کرده‎اند مورد اهتمام هست یا نه، ایشان مسلط هستند و احاطه ایشان به مباحث رجالی بسیار خوب است.



***برداشت های اخلاقی مقام معظم رهبری از احادیث اخلاقی بسیار آموزنده و جالب است***

** با توجه به مسئولیتی که شما در دولت دارید، از احادیث اخلاقی مطرح شده در درس رهبری چه استفادهای میکنید؟

من در مورد این احادیث اخلاقی که در درس مطرح می‎کنند، سه بهره می‎برم؛ یکی اینکه این کار، یک کار نویی است که درس را از حالت اجتهادی و تحلیلی صرف خارج می‌کند و بالاخره ما نیز به شدت به مباحث اخلاقی نیاز داریم و مخصوصا با توجه به اینکه اکثر این شرکت‎کنندگان گرفتار امور روزمره هستند، این‎ احادیث اخلاقی بسیار در انضباط و تذکر اخلاقی اثر دارد.
دوم اینکه حدیث را وقتی معنا می‎کنند، برداشت‌های خیلی خوبی می‎کنند؛ برداشت ایشان و فقه‎الحدیثی که نسبت به احادیث اخلاقی دارند، کاملا آموزنده و جالب است.
نکته سوم اینکه چون احادیث کوتاه است، نه خیلی وقت می‎گیرد و شما بلافاصله می‎توانید همین حدیث را در بین‎الصلاتین در اداره یا در سازمان یا ارگانی که دارید نماز می‎خوانید، مطرح کنید و از آن استفاده کنید. حقیقت هم این است که ما همه به تذکار و تذکره و یادآوری نیاز داریم و این یادآوری‎ها خیلی می‎تواند در اخلاق فرد فرد ما مؤثر و کارآمد باشد.

** اگر نکته‎ جالبی درباره احادیث اخلاقی که در درس مطرح شده است دارید برای ما بفرمایید.

سه نکته را می‎توانم بگویم. گاهی مقام معظم رهبری همین حدیث اخلاقی را که مطرح می‎کنند، مثل آن است که یک حالت دعا برای خودشان هم دارد؛ می‎گویند خدا کند ما بتوانیم کنترل کنیم و خدا کند ما بتوانیم مراقبت کنیم و خدا کند ما مواظبت کنیم و امثال این‎ها و یک حالت نجوا و التماس و خواهش به پیشگاه خداوند متعال دارند.
گاهی تذکراتی به طلاب و شرکت‎کنندگان می‎دهند که همه باید مراقب باشیم و حواس‎مان را جمع کنیم، مثلا شتاب نکنیم در داوری کردن و استنتاج و امثال این‎ها. گاهی شده از بزرگانی که به افراط و تفریط افتاده‎اند، خاطره تعریف کرده‌اند، البته بدون اسم و فرموده‌اند که ما داشتیم افرادی که در یک مرحله‎ای این‎گونه بودند و در یک مرحله دیگری به گونه دیگری شدند که اگر کسی مراجعه کند به کتاب و جزوه‎هایی که از درس ایشان جمع آوری شده به نظرم می‎تواند به مواردی گویا و شفاف برسد.

** فرمودید ایشان، نظرات اقوال علمای گذشته را نقل می‎کنند و گاهی وقت‎ها هم حتما نقد می‎کنند. بالاخره در بین علما احترام به علمای گذشته خیلی دیده می‎شود. ایشان چگونه نظر اساتیدشان و علمای‎ دیگر را نقل و نقد می‎کنند؟

من هیچ‎گاه ندیدم که از شیخ انصاری (ره) یا مرحوم آیت‎الله العظمی خویی یاد کنند و به آن‎ها احترام نکنند، مثلا رحمت الله علیه یا رضوان‎الله تعالی علیه می‎گویند. از امام راحل، به عنوان استاد بزرگوار ما یا استاد اعظم یاد می‎کنند. من هیچ‎گاه ندیدم بدون پسوند نام ایشان را ببرند حتما نام بزرگان و اساتید را با تجلیل و ادب و احترام یاد می‎کنند، اما در مباحث نقد و بررسی و اجتهاد و امثال این‎ها، خیلی با صراحت و شفافیت می‎گویند این سخن اینجا اشکال دارد یا اینجا دقت نشده و امثال این‎ها و در این زمینه به صورت صریح نظرات خوشان را بازگو می‎کنند.


***از نظر بحث رجالی ایشان بسیار شیوا، گویا و جامع وارد بحث می‎شوند***

** در بحث‎های‎تان فرمودید آقا در علم رجال مسلط هستند. ایشان این بحث‎های رجالی را چطور بین مباحث مطرح می‎کنند؛ یعنی احادیثی را که مطرح میکنند، چگونه به بحث رجال آن نیز میپردازند؟ ما شنیدهایم که ایشان در بحث تاریخ و تاریخ تحلیلی اسلام هم ایشان تسلط دارند، این مباحث چه کمکی به ارائه بهتر درس می‎کند.

دانش رجال در حوزه‎های علمیه دانش گرانقدر و گران‌شأنی ا‎ست. روایات ما، در کنار آیات قرآن مستند احکام قرار می‌گیرد. بر همین اساس، این روایات را باید کاملا شناخت که اصلا این حدیث از سوی معصوم صادر شده یا نشده؟ و اگر صادر شده همۀ راویان آن مورد اعتماد هستند یا خیر؟ گاهی در یک حدیث شش نفر به عنوان روای وجود دارند، باید مشخص شود که اصلا این حدیث به امام صادق (ع)  می‌رسد یا خیر؟ و دیگر اینکه خود راویانی که این احادیث را نقل می‎کنند، گاهی برخی دچار انحراف اعتقادی شده‎اند، مثل کسانی که قائل به وقف شده‎اند و گفتند امام هفتم همچنان امام است و امامت حضرت رضا (ع) را نپذیرفتند و یا اعتقادات دیگر، اما در اینجا این بحث مطرح می‎شود که شخصی که انحراف اعتقادی پیدا کرده حدیثی که نقل کرده درست است یا خیر؟ در برخی از موارد، ایشان به این جمع‎بندی می‎رسند که حدیث درست است، ولو اعتقاد او مشکل پیدا کرده باشد که این فراوان پیش می‎آید.

مقام معظم رهبری در درس نظرات رجالیین را کاملا نقل می‎کند و مثلا می‌فرمایند که مرحوم ممقانی این طوری گفته، غضائری طور دیگری گفته و نجاشی چنین و چنان گفته است؛ بعد ایشان در مباحث رجالی به صورت اجتهادی وارد می‎شوند و می‎گویند این حدیث گرچه از نظر سند مشکل دارد، اما به دلیل اینکه برخی از راویان جزو اصحاب اجماع هستند و حدیثی را که مورد قبول و اعتقاد نباشد را اصلا نقل نمی‎کنند، بنابراین حدیث مورد قبول است. من به نظرم می‎آید از نظر بحث رجالی ایشان بسیار شیوا، گویا و جامع وارد می‎شوند و به نظر می‎رسد ایشان در سال‎هایی که در قم بوده‌اند تحت تأثیر دانش رجال آیت‎الله العظمی بروجردی (ره) نسبت به مسائل رجالی خیلی وقوف و احاطه پیدا کرده‎اند.
 
مباحث تاریخ و مسائل زندگی ائمه اطهار فراز دیگری دارد که آن را در بحث اجتهادی خیلی دخالت نمی‎دهند، اما در این زمینه نیز مسلط هستند، مثلا شما همین کتاب انسان دویست و پنجاه ساله را نگاه کنید که در ارتباط با ائمه اطهار است آنجا ایشان نگاه تاریخی و نظر تاریخی‎شان را مطرح می‎کنند و خیلی خوب و تحلیلی به زندگی ائمه می‌پردازند.



***در درس آقا میدان برای اشکال گرفتن طلبه ها کاملا باز است***

** در همه درس‎های خارج یک عده‎ای از طلبه‎ها به صورت فعال در درس حاضر میشوند و اشکالاتی را نیز مطرح میکنند، آقا نسبت به این اشکالات چه برخوردی دارند و آنها را چگونه جواب میدهند؟

برداشتی که من از درس آقا دارم این است که گروهی در این درس کاملا شناخته شده هستند، ایشان را یاری می‎کنند، مثلا در برخی موارد ایشان می‎فرمایند حالا این مقدار که بنده مطالعه کردم این را دیدم، دوستان می‎توانند مطالب دیگری را هم اگر در این رابطه وجود دارد، به ما منتقل کنند؛ پیداست گروهی هستند که مطالب را پیدا می‎کنند و به ایشان می‎رسانند و ایشان هم در درس رسما یاد می‎کنند. همۀ درس‌های ایشان به صورت نوار در می‎آید و جزوه می‎شود و گاهی تبدیل به کتاب می‎شود.
نکته دیگر اینکه وقتی درس و موضوع را مطرح می‎کنند، میدان برای هر طلبه‎ای که اهل مطالعه و نظر است، باز می‌شود و نظر آن طلبه شنیده می‎شود و و ایشان خیلی خوب و مسلط جواب می‌دهند و یا اگر پیشنهاد یا نکته‌ای درباره درس باشد از پیشنهاددهنده تشکر می‎کنند. من به نظرم می‎آید عین حوزه‎های علمیه میدان برای نقد و انتقاد و اشکال و نظر دادن برای افراد نسبت به موضوعات درس وجود دارد و باز است.

***بسیاری از خبرگانی که آقا را به عنوان رهبر انتخاب کردند، خودشان مجتهد جامع الشرایط بودند***

** بحثی را برخی مطرح می‎کنند که به اجتهاد ایشان خدشه‎ای وارد است، نظر شما که بیست و سه چهار سال است در درس ایشان حاضر هستید و درس علمای دیگر را هم دیدهاید، در این باره چیست؟

من در این رابطه با علم و آگاهی و ایمان و اعتقاد چند نکته را عرض می‎کنم. اولا، شاید سال 47 و این‎ها بوده که مرحوم آیت‎الله العظمی فاضل لنکرانی سفری به مشهد رفتند و دیداری با آیت‎الله خامنه‎ای داشتند و از ایشان سئوال می‎کنند که شما الان چه کتابی تدریس می‎کنید؟ ایشان آن زمان فرمودند که من دارم مکاسب تدریس می‎کنم؛ کسی که در سال 47؛ یعنی حدود چهل شش سال پیش تاکنون با درس و بحث مشغول بوده است، حتما در بحث علمی، دارای سطح بالایی است و به نظرم می‎آید نشانگر این است که برخی خیلی سطحی و بدون اطلاع حرف می‎زنند.

بعد که انقلاب پیروز شد و ایشان وارد صحنه ریاست جمهوری شدند، ما از گوشه و کنار می‎دیدیم که ارتباط ایشان با امام، تنها ارتباط رهبر و رئیس جمهوری نبود، بلکه حالت استاد شاگردی و همراهی داشت و همه ما این خاطره را می‌دانیم که آقای خامنه‌ای سفری به کره شمالی رفته بودند. مرحوم حاج احمد آقا (ره) به امام می‎گوید خیلی آقای خامنه‎ای نسبت به ریاست جمهوری وقار و صلابت دارند، همان‎جا امام می‎فرماید نه‎تنها ریاست جمهوری، بلکه ایشان برای رهبری صالح است. امام اهل مبالغه و گزافه نبود، امام بسیار متعهد بود، فردی بسیار وارسته و آراسته بود و می‎دانست کسی که می‌خواهد رهبر شود، حداقل شرطش اجتهاد است، مدیر و مدبر بودن و آگاه به زمان بودن است؛ این موضوع در زمان حیات امام مطرح بود. بعد از ارتحال امام ما انتخاب ایشان را توسط مجلس خبرگان شاهد هستیم و خبرگانی که در حدود هفتاد نفری بودند و بسیاری از آن‎ها مجتهد جامع‌شرائط بودند که یکی از آن‎ها مرحوم آیت‎الله العظمی فاضل لنکرانی، یکی دیگر مرحوم آیت‎الله مشکینی است، دیگری آیت‎الله جوادی آملی است. خبرگان دوره اول را نگاه کنید بسیاری از آن‎ها واقعا مجتهد جامع الشرائط بوده‌اند و آن‎ها آقا را انتخاب کردند. به نظر بنده، ما درباره انتخاب مرجع تقلید هم این چنین خبرگانی را نداریم که درباره انتخاب رهبر داریم.

نکته دیگر این‎که مقام معظم رهبری یک بحث شورای فقاهت به وجود آوردند؛ شخصیت‎هایی مثل آیت الله مهدوی کنی، آیت‎الله مؤمن و آیت‎الله کریمی، آیت الله شاهرودی و آیت‎الله یزدی و بسیاری از بزرگان در این شورا شرکت می‌کردند و همۀ این بزرگان اعتراف کردند که مقام معظم رهبری بر مسائل علمی احاطه دارند. زمانی نیز که ایشان درس را شروع کردند و در این سالیان طولانی و متمادی که ما شرکت کردیم، من انصافا تفاوتی بین درس و بحث ایشان با مراجع دیگری که بنده در درسشان بوده‌ام، ندیدم. ایشان کاملا به بحث‌های علمی مسلط هستند و از هر فرصتی برای اینکه درس را بارور کنند، استفاده می‌کنند. خوشبختانه همه این درس‎ها هم به صورت جزوه و کتاب درآمده و چاپ شده و در دسترس اهل علم و اطلاع است. خب، اگر کسی حرف و حدیثی دارد، بردارد و بخواند و نقد کند. به نظر من، از نظر اجتهاد و احاطه به مباحث مختلفی که در اجتهاد لازم است، ایشان احاطه کامل دارند.

** آیا فرزندان آقا هم در درس آقا شرکت می‎کنند و حضورشان در درس چطور چگونه است؟

بله. بنده حضور برخی از فرزندان رهبری را در درس می‎بینم، اما در اشکال و امثال این‎ها ورود پیدا نمی‎کنند.

** در مورد تربیت فرزندان، آقا نظر و دیدگاه خاصی دارند؟

من آنچه از آقا تا کنون دیده‌ام، مراقبت و مواظبت آقا اول نسبت به خودشان، بعد به خانواده و بعد به نزدیک‎ترین افراد بوده است.



** این مراقبت به چه معناست؟

ایشان مراقب هستند که فرزندانش چکار می‎کنند، دامادها و عروس‎ها و وابستگانشان چکار می‎کنند. این مراقبت اخلاقی، اعتقادی، سیاسی است و با اینکه هرکدامشان برای خودشان شخصیتی هستند، اما بنده می‎دانم که مقام معظم رهبری اهتمام دارند به اینکه مراقب اطرافیانشان باشند که خدایی ناکرده خلافی از آن‎ها دیده نشود.

** در بحث‎ها تا حالا شده کسی خیلی زیاد با آقا بحث کند و آقا نظرشان عوض شود، مثلا اشکالی رد و بدل شود و بالاخره آقا نظر مستشکل را قبول کنند؟

گهگاهی این موضوعات رخ داده است. مثلا فرض بفرمایید راجع به حدیثی بحث شده است و آقا نظرشان را داده‎اند. بعد می‎بینیم فردا یا چند روز بعد، ایشان به وضوح اعلام کرده‎اند که بله برخی از آقایان چنین نظری را دادند و ما پیگیری کردیم، دیدیم حق با آن‎هاست.

***چگونه آقا در سال 68 به رهبری انتخاب شدند؟***

 ** از سیره شخصی مقام معظم رهبری اگر چیزی هست بفرمایید؟

خاطره‎ای درباره انتخاب آقا به رهبری در سال 68 بگویم. هنگامی که امام (ره) در سیزدهم خرداد از دنیا رفتند، بنده جماران بودم، بعد آمدیم خانه و روز چهاردهم خرداد به مجلس رفتم؛ عجب روز تلخی بود، ما رفتیم آنجا و کم‌کم خبرگان از سراسر کشور آمدند و در مجلس قدیم نشسته بودیم که آیت‎الله هاشمی وارد مجلس شد و تا وارد شد و نمیاندگان را دید، یک مرتبه نمایندگان ابراز احساسات کردند نسبت به امام و من دیدم که آیت‎الله هاشمی صورتش را به سمت دیوار کرد و گریه کرد. وقتی تقریبا جلسه یک حالت رسمی پیدا کرد، از من خواستند که روضه‎ای بخوانم؛ من آن روز روضه وداع امام حسین (ع) را خواندم و خیلی برای مجلس مفید بود. بعد از مجلس بیرون آمدیم و جلسه مختص به خبرگان شد، ولی بیرون دل تو دل ما نبود که امام از دنیا رفت و حالا چه می‎شود؟ بعد نماز ظهر خوانده شد و مطلع نشدیم تا نزدیکی‎های مغرب بود که یک مرتبه به ما خبر دادند که آیت‎الله خامنه‎ای برای رهبری انتخاب شدند؛ با اینکه نسبت به رحلت امام بسیار داغدار و ناراحت بودیم، خدا را شکر و سپاس گفتیم که الحمدلله 24 ساعت از وفات امام نگذشته، انقلاب اسلامی دارای رهبر شد و به دلیل اینکه نسبت به رهبری بیش از بیست سال شناخت داشتیم، با اطمینان این انتخاب را پذیرفتیم و خدا را شکر کردیم و الان هم 25 سال از ارتحال امام می‎گذرد، انصافا ما دیدیم که انقلاب، خط امام را دنبال می‎کند و انقلاب سال به سال مستحکمتر شده و انقلابیونی که انقلاب را پذیرفته‎اند، همچنان به آن وفادار و مؤمن هستند با اینکه همه ما می‎دانیم توطئه‎های بعد از امام به مراتب پیچیده‎تر و گسترده‎تر از دوران امام بوده است.
 
در دوران امام، دشمنان تمام همّ خود را گذاشته بودند که با جنگ به مبارزه با انقلاب بپردازند، اما جنگ بحمدالله به گونه‎ای شد که آن‎ها به هیچ کدام از اهدافشان نرسیدند و بعد از جنگ دنبال این رفتند که از راه‎های توطئه‎ای و تحریم به گونه‎ای انقلاب را تضعیف کنند. ما به فضل الهی و عنایت خداوندی و واقعا به برکت خون شهدا و با عنایات امام عصر ارواحنا فداه و با رهبری داهیانۀ مقام معظم رهبری جمع‎بندی‎مان این است که انقلاب بالنده است و به حول و قوه الهی پاینده است و ما نسبت به اصل انقلاب اسلامی هیچگونه دغدغه نداریم، ولی باید حواس‎مان جمع باشد که تا مادامی که ندیدیم شیطان مرده است، باید از مکر او ایمن نباشیم، از توطئه‎های او ایمن نباشیم؛ یعنی واقعا هشیار و بیدار و آماده باشیم و حواس‎مان جمع باشد که انشاءالله دشمن را در همۀ ابعاد ناکام بگذاریم.

از زمانی که در اختیار مشرق قرار دادید تشکر می کنیم.
برچسب ها: رهبری ، اکرمی ، خارج فقه
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.