حضرت زهرا سلام الله علیها می‌فرمایند: همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.

به گزارش گروه فرهنگی باشگاه خبرنگاران؛ حضرت علی (ع) ویژگی‌های بسیاری دارند که زبان آدمی از بیان آن قاصر است برخی از بزرگواری‌ها این امام بزرگوار در کلام پیامبر اکرم(ص)، معصومان و اصحاب ایشان بیان شده است که چند مورد آن را در زیر می‌خوانید:

 
1- پيامبر صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله:
 
اَلرّوحُ وَ الرّاحَةُ وَ الفَلَجُ وَ الفَلاحُ وَ النَّجاحُ وَ البَرَكَةُ وَ العَفوُ وَ العافيَةُ وَ المُعافاةُ وَ البُشرى وَ النَّصرَةُ وَ الرِّضا وَ القُربُ وَ القَرابَةُ وَ النَّصر وَ الظَّـفَرُ وَ التَّمكينُ وَ السُّروُر وَ المَحَبَّةُ مِنَ اللّه‏ِ تَبارَكَ وَ تَعالى عَلى مَن اَحَبَّ عَلىَّ بنَ اَبى طالِبٍ عليه‏السلام وَ والاهُ وَ ائتَمَّ بِهِ وَ اَقَرَّ بِفَضلِهِ وَ تَوَلَّى الأَوصياءَ مِن بَعدِهِ وَ حَقٌ عَلَىَّ اَن اُدخِلَهُم فى شَفاعَتى وَ حَقٌ عَلى رَبّى اَن يَستَجيبَ لى فيهِم وَ هُم اَتباعى وَ مَن تَبِعَنى فَاِنَّهُ مِنّى؛
 
 
آسايش و راحتى، كاميابى و رستگارى و پيروزى، بركت و گذشت و تندرستى و عافيت، بشارت و خرّمى و رضايتمندى، قرب و خويشاوندى، يارى و پيروزى و توانمندى، شادى و محبّت، از سوى خداى متعال، بر كسى باد كه على بن ابى طالب را دوست بدارد، ولايت او را بپذيرد، به او اقتدا كند، به برترى او اقرار نمايد، و امامانِ پس از او را به ولايت بپذيرد. بر من است كه آنان را در شفاعتم وارد كنم. بر پروردگار من است كه خواسته مرا درباره آنان اجابت كند. آنان پيروان من هستند و هر كه از من پيروى كند، از من است.
 
بحارالأنوار(ط-بیروت) ج 27، ص 92


2- حضرت زهرا سلام الله علیها:
 
اِنَّ السَّعیدَ، کُلَّ السَّعیدِ، حَقَّ السَّعیدِ مَن أحَبَّ عَلِیاً فی حَیاتِه وَ بَعدَ مَوتِه؛
 
همانا سعادتمند(به معنای) کامل و حقیقی کسی است که امام علی(ع) را در دوران زندگی و پس از مرگش دوست داشته باشد.
 
امالی(صدوق) ص182

3- رسول اكرم صلى‏ الله ‏عليه‏ و ‏آله :
 
اَنـَا اَديبُ اللّه‏ِ وَ عَلىٌّ اَديبى ، اَمَرَنى رَبّى بِالسَّخاءِ وَ الْبِرِّ وَ نَهانى عَنِ الْبُخْلِ وَ الْجَفاءِ وَ ما شَى‏ءٌ اَبْغَضُ اِلَى اللّه‏ِ عَزَّوَجَلَّ مِنَ الْبُخْلِ وَ سوءِ الْخُلُقِ، وَ اِنَّهُ ليُفْسِدُ العَمَلَ كَما يُفْسِدُ الخَلُّ الْعَسَلَ؛
 
من ادب آموخته خدا هستم و على، ادب آموخته من است. پروردگارم مرا به سخاوت و نيكى كردن فرمان داد و از بخل و سختگيرى بازَم داشت. در نزد خداوند عزّوجلّ چيزى منفورتر از بخل و بد اخلاقى نيست ،و همانا آن عمل را ضايع مى‏ كند ، آن‏سان كه سركه عسل را.
 
مكارم الاخلاق ص 17

4- نوف البكالى:
 
رَاَيْتُ أميرَ المُؤمِنينَ عليه‏السلام مُوَلِّيا مُبادِرا ، فَقُلْتُ : اَيْنَ تُريدُ يا مَولاىَ؟ فَقالَ : دَعنى يا نَوفُ ، اِنَّ آمالى تُقَدِّمُنى فِى المَحبوبِ. فَقُلتُ : يا مَولاىَ وَ ما آمالُكَ؟ قالَ : قَدْ عَلِمَهَا الْمَأمولُ وَ اسْتَغنَيتُ عَنْ تَبيينِها لِغَيْرِهِ ، وَكَفى بِالْعَبْدِ اَدَبا اَلاّ يُشْرِكَ فى نِعَمِهِ و اِرْبِهِ غَيْرَ رَبِّهِ؛
 
امير المؤمنين عليه‏السلام را ديدم كه شتابان مى رود . عرض كردم : مولاى من كجا مى ‏روى؟ فرمودند : «اى نوف رهايم كن! آرزوهايم مرا به پيشگاه محبوب مى ‏كشانَد». عرض كردم : مولاى من! آرزوهايتان چيست؟ فرمودند : «آن كس كه مورد آرزوست ، خود آنها را مى‏ داند و نيازى نيست به غير او بگويم . بنده را همين ادب بس كه در نعمت‏ها و نيازش ، غير پروردگارش را شريك نگردانَد».
 
بحار الانوار(ط-بیروت) ج91 ، ص94 - مستدرک الوسایل و مستنبط المسایل ج11 ، ص221 


انتهای پیام/رس
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار