به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، حضرت علی یار شب بیداریها و جنگهای پیغمبر و نخستین کسی بود که به پیامبر ایمان آورد و هنگامی که پیامبر گفت آیا کسی هست از میان شما تا برادر و جانشین و وصی من میان مردم باشد؟ این فقط حضرت علی بود که پا پیش نهاد و پاسخ داد: ای پیغمبر خدا من تو را یاری میکنم.
(زیدان، 1382، 22 ـ 21) او همان کسی بود که در توطئهدار الندوه که سران قریش قصد جان پیغمبر را کردند، در بستر پیامبر خوابید و توطئه قریشیان را باطل کرد. (شهیدی، 1383، 59) او همان کسی بود که آیه «همانان که در فراخی و تنگی انفاق میکنند و خشم خود را فرو میبرند، و از مردم در میگذرند؛ و خداوند نکوکاران را دوست دارد» (آل عمران/134) در مورد او صدق میکند. چرا که او در پنهان کردن خشم خود معروف بود. چنان که مولانا در داستان خدو انداختن خس در روی امیرالمؤمنین چنین میگوید:
در غزا بر پهلوانی دست یافت/ زود شمشیری برآورد و شتافت
او خدو انداخت در روی علی/ افتخار هر نبی و هر ولی
در زمان انداخت شمشیر آن علی/ کرد او اندر غزایش کاهلی
این حضرت همواره خشم خود را فرو میبرد و در مورد مهارکردن خشم بسیار سفارش کرده است. جهل، خودبینی تندخویی از دیگر مواردی است که حضرت بسیار آنها را نکوهش کرده و در نکوهش تندخویی فرموده است: « تندخویی نوعی دیوانگی است. زیرا تندخو پشیمان میشود. پس اگر پشیمان نشود، دیوانگی او پا برجا است.» (رضی، 1341، 1199)
مرد میدانهای جنگ پیامبر، مرد ذوالفقار و زره چنان قلب رئوفی داشت که دستگیر مظلومان و یتیمان و در راه ماندگان بود. او بیتالمال را به اهلش میسپرد، همواره با ظلم مبارزه میکرد و از کسی بجز خداوند هراسی نداشت. در نظر او دنیا پستترین امور بود. همانطور که درباره آن فرمود: « الدنیا جیفه و طالبها کلاب.»
او در میان اعرابی که همه به دنبال پول و مقام و خلافت بودند، مرد آزاده و تنهایی بود که پروای دنیا نداشت. او که والی کوفه بود، معدود همراهانی داشت که همگی در مدینه بودند. از این رو بود که او در تنهاییهای خود راز با چاه میگفت. عطار در این باره گفته است:
مصطفی جایی فرود آمد به راه
گفت آب آرید لشکر را ز چاه
رفت مردی باز آمد پر شتاب
گفت پر خون است چاه و نیست آب
گفت پنداری ز درد کار خویش
مرتضی در چاه گفت اسرار خویش
چاه چون بشنید آن تابش نبود
لاجرم پر خون شد و آبش نبود
حضرت در تنهایی خود فقط یار و یاور یتیمان بود، او پدر یتیمان بود، بخششکنندهای بزرگ که در شبهای خلوت و بیکسی از آنها دلجویی میکرد، اما مردم کوفه به او بیوفایی کرده، بر ضدش توطئه کردند و در نوزدهم رمضان هنگام نماز صبح به سر مبارکش ضربت زدند. بنا بر برخی روایات بخشش این حضرت مشمول ضربت زننده خود نیز شد.
پدر یتیمان و درماندگان در 21 رمضان تنهایی خود را به بینوایان و بیسرپرستان وا گذاشت و از این دنیای فانی رخت بربست. مردان بزرگ این چنین تسلیم سرنوشت میشوند و خود را به مرگ که در نزد علی(ع) از زندگانی این دنیا خوشتر است میسپارند. چنین افرادی در این دنیا اندکند و کارهای بزرگشان بسیار. جامعه اسلامی با الگو قرار دادن این افراد است که میتواند از فقر و زورگویی و خشم در امان بماند.
منابع:
1 ـ تاریخ تمدن اسلام، جرجی زیدان، ترجمه علی جواهر کلام، انتشارات امیرکبیر 1382
2 ـ تاریخ تحلیلی اسلام، سیدجعفر شهیدی، انتشارات نشر دانشگاهی 1383
3 ـ نهجالبلاغه، شیخ رضی، بی جا، 1351
4 ـ مثنوی معنوی، مولانا جلالالدین محمد بلخی، انتشارات افکار 1375
5 ـ منطق الطیر، فرید الدین عطار نیشابوری، تصحیح محمد جواد مشکور، انتشارات الهام
1384