به گزارش
باشگاه خبرنگاران سایت خبری گاترتا دلوسپرت در گزارشی نوشت:بی شک ایران را باید بزرگترین و شگفت انگیز ترین تیم در مرحله نخست از رقابتهای لیگ جهانی 2014 دانست.این تیم با امتیازی برابر با تیم ملی ایتالیا توانست بالاتر از برزیل و لهستان قرار گرفته و برای نخستین بار راهی مرحله فینال رقابتهای لیگ جهانی والیبال بشود.بی شک ایران در قدرت پدیده ای نو ظهور در عرصه بین المللی است.اما این پدیده از کجا متولد شد؟در گذشته چه اتفاقی افتاد که ایران را به این تیم قدرتمند تبدیل کرد؟
منشا تصمیم به جوانگرایی در والیبال ایران به سال 2007 میلادی باز می گردد.زمانیکه محمد رضا داورزنی رییس فدراسیون، زوران گاییچ دارنده مدال طلای المپیک سیدنی را به عنوان سرمربی تیم ملی والیبال ایران برگزید و چهار هدف را برای والیبال ایران بطور رسمی و علنی تعریف و مشخص کرد:
کسب عنوان قهرمانی در آسیا، حضور در لیگ جهانی ، حضور در المپیک و در آخر قرار گرفتن در جمع هشت تیم برتر دنیا
تحولی که به انقلاب والیبال ایران انجامیدزوران گاییچ سرمربی وقت ایران با مطالعه روی والیبال ایران و آسیب شناسی در آن، تصمیم گرفت تا در اولین قدم نسل والیبال را در این کشور تغییر دهد. به همین دلیل بازیکنانی را که اسم آنها بزرگتر و مشهورتر از توان فنی شان بود کنار گذاشت و به تیم ملی دعوت نکرد.در عوض جوانانی را که دست پرورده دستیار صربستانی خود (جویکا سوتکویو) که چهار سال قبل از گاییچ راهی ایران شده بود و در تیمهای ملی جوانان و نوجوانان کار کرده بود، به تیم ملی دعوت کرد.
اما همانطور که انتظار می رفت گاییچ برای رسیدن به اهداف خود با جوانان به زمان نیاز داشت و این اهداف بلافاصله حاصل نمی شد.در این میان نگاه نتیجه گرایانه رسانه های خبری و انتقادات سنگین و دور از انصاف آنها باعث شد تا گاییچ بیشتر از یک سال و نیم دوام نیاورد و ایران را ترک کند. کمی بعد از جدایی او از ایران، آرام آرام روند پیروزیهای تیم ملی در عرصه بین المللی آغاز شد.
شروع سلسله پیروزیهای ایران در عرصه بین المللبعد از گاییچ ، حسین معدنی هدایت تیم ملی والیبال ایران را با این جوانان بدست گرفت و توانست به دو مدال طلا و دو مدال نقره دست یابد. ولی این بار هم رسانه های خبری به نوک تیز پیکان تبدیل شده و فدراسیون را نشانه گرفته و شروع به انتقاد از آن کردند زیرا نتایج آن چیزی نبود که آنها انتظارش را می کشیدند. در ادامه فدراسیون والیبال ایران تصمیم به تغییر دادن مسیر خود گرفت و در سال 2010 خولیو ولاسکو که عنوان بهترین مربی والیبال ایتالیا را در کارنامه دارد به ایران آورد تا رهبری تیم ملی به وی بسپارد.ولاسکو بعد از حضورش در این کشور، ایران را دوبار قهرمان آسیا کرد و توانست عملکرد قابل قبولی در لیگ جهانی داشته باشد و در نهایت به یک نفس (به خاطر یک ست) المپیک 2012 لندن را از دست داد.این در حالی بود که در آن زمان ایران به سه هدف از چهار هدف تعیین شده در سال 2007 رسیده بود.جالب اینجاست که انتقادات رسانه ای همچنان متوجه فدراسیون و مربیان حاضر در تیم ملی ایران بوده و از آن کاسته نشده است.بطوریکه می بینیم طی چند هفته اخیر از تصمیم مائورو بروتو سرمربی تیم ملی والیبال ایران برای استفاده از نفرات ذخیره در بازی مقابل ایران به عنوان یک توطئه بین المللی یاد می شود!! رویکرد آنها در زمان ولاسکو هم به همین شکل بود و روزنامه های ورزشی و سایتهای خبری به دلیل اینکه ولاسکو در حین برگزاری لیگ در ایران نبود و فقط به دیدن مسابقات لیگ اکتفا می کرد، دائما از وی انتقاد می کردند.لیگی که با حضور دوازده تیم همچنان در حال برگزاری است و توانایی پرداخت هزاران دلار را به عنوان دستمزد به بازیکنانش داشته و می تواند موفق به تربیت ستاره در والیبال شود.
این فشار رسانه ای بر روی والیبال ایران میراث کهنه ای است که به دهها سال قبل باز می گردد و وابسته به اعمال زور است و همین امر نشان می دهد که این رسانه ها نگاه ورزشی مدرن ندارند و با استناد به کسب نتایج پیش رفته و انتقاد می کنند و حرکتی دشوار را در برابر کمیت عظیم فعال در والیبال ایران که بالغ بر 140 هزار نفر است در پیش گرفته اند.
حال این انتقادات رسانه ای متوجه اسلوبودان کواچ سرمربی تیم ملی ایران شده است.کسی که یکی از دو فینالیست حاضر در سری آ1 با تیم والیبال پروجا شد. او به دلیل تاخیرش برای حضور در ایران هم با مشکلاتی مواجه شد ولی می بینیم که با وجود تمامی این فشارها توانسته موفق حرکت کرده و به فینال رقابتهای فلورانس راه یابد.
انتهای پیام/
اما آفرین برغیور مردان بلند قامت و سرمربی و مربیشون دست مریضا.والیبال از فوتبال خیلی دیدنی تره حتی خدای نکرده ببازن.
خدا پشت و پناهتان
با این کارا فقط دشمنا میگن دین اسلام زن ها رو محدود کرده . ..