عبارت بالا، فتوای ناصر العمر، مفتی وهابی عربستان است که در تابستان سال
2013 اعلام شد و بازتاب گسترده ای در محافل دینی و افکار عمومی جهان اسلام
داشت. همگان بر مشمئز کننده بودن این فتوا تاکید داشتند و از این شیخ
وهابی خواستند فتوای خود را پس بگیرد؛ اما اعضای گروهک شبه نظامی جبهه
النصره رسماً اعلام کردند، به فتوای مفتی سلفی ایمان دارند و آن را به اجرا
در خواهند آورد.
تروریست های تکفیری با استناد به این فتوا
اعلام کردند: امروز آنها از نظر دینی این حق را دارند با محارم خود نزدیکی
کنند و خداوند گناهی را برای آنان و نزدیکانشان ثبت نخواهد کرد؛ زیرا این
امر توسط شیخشان حلال شده است.
البته خبرهای منتشر شده در برخی منابع حاکی از این است که فتوای ناصر
العمر، تنها پرده از این عمل ناشایست و خلاف اخلاق برداشته، چراکه این عمل
شنیع، از مدت ها پیش در میان اعضای النصره مرسوم بوده است؛ به شکلی که
کودکانی از این ارتباط به دنیا آمده اند و هم اکنون مشکلاتی از نظر هویتی
دارند.
هفته نامه رازآور ادامه داد: فتواهای عجیب مفتیان سلفی و تکفیری، تنها
محدود به ازدواج جهادی و ازدواج با محارم نمی شود. این افراد با استناد به
رای و حکم شیوخ سلفی و با اصطلاحات ساختگی دیگری نظیر: جهاد لواط و جهاد
نکاح النفس، فحشا را در سرزمین شام گسترش می دهند.
فقدان یک عقبه منسجم تئوریک در میان گروه های مختلف مخالف دولت سوریه،
موجب شکل گیری یک جبهه چند تکه و کاریکاتوری از مبارزات مسلحانه شده است.
اگرچه سابقه شکل گیری گروه های تکفیری به پیش از وقوع ناآرامی در سوریه بر
می گردد؛ اما مسلما وقوع بحران در سوریه، به تسریع زایش این پدیده کمک
نمود. تکفیری ها که شاخص های متعددی در تشابه آنها با خوارج دوره علوی و
دوره اموی وجود دارد، در حال حاضر با استفاده از مفتی های منحرف، به شدت در
حال تخریب نام اسلام در جهان هستند و رسانه های غربی ضد اسلام، در طول این
مدت بیشترین بهره ها را از نابسامانی اوضاع تکفیری ها در تقویت پایه های
اسلام هراسی خود برده اند.
یکی از شئون تخریب نام اسلام توسط تکفیری
ها، «مناسبات جنسی» است که در طول دو سال گذشته همزمان با شروع ناآرامی ها
در سوریه، به راحتی مسیری را که غرب در طول بیش از 40 سال پس از انقلاب
جنسی آمریکا به سمت اضمحلال اخلاقی پیمود، در طول دو سال طی کرد.
مقابله و معارضه غرب با مقاومت اسلامی که با محوریت ایران مدیریت می شود،
همواره بر اساس یک الگوی مبتنی بر منافع مادی شکل می گیرد. فقدان یک
ایدئولوژی مقدس و مرتبط با وحی، به تفکر غربی اجازه نمی دهد که بتواند یک
بسیج عمومی از مردم در مقابل جبهه حق ایجاد کند.
از این رو، وجوه جذاب تفکر غرب برای گروهک های تروریست، به مفاهیم مادی و
لذت آفرین خلاصه می شود تا با این عنصر تشویقی، در برابر محور مقاومت
بایستند. قدرت و ثروت، دو عامل تشویقی در این منطق قلمداد می شود.
علاوه بر این، در برخی از سناریوهای تخریبی، تکیه بر جذابیت های شهوانی و
روابط جنسی نیز، می تواند یک شبکه اپوزیسیون را در برابر یک ملت، دولت و یا
مکتب قرار دهد.
بهره برداری از جذابیت های جنسی در میان
مبارزات میدانی مختلف، همواره تاثیر محسوسی بر جای گذاشته است. این جذابیت
ها از یک سو موجب ایجاد انگیزه های کاذب برای عملگران میدانی می باشد و از
سوی دیگر، می تواند سلامت و امنیت جامعه هدف را مورد تخریب قرار دارد.
در جریان انقلاب مصر، از طرف شبکه های لائیک، تصاویر برهنه یک دختر مصری
در رسانه ها منتشر شد و جریانی ایجاد کرد تا انقلاب مصر و حضور خیابانی
مردم را به سمت مسائل جنسی و آزادی های غیر مجاز سوق دهد. در آشوب های
خیابانی تهران در سال 88 نیز، شبکه های براندازی، سرمایه گذاری قابل توجهی
در بهره کشی از این جذابیت در میان معارضان انجام داده بودند و این رویکرد
را در میان اقشار خاکستری جامعه نشر می دادند. در طول سه سال اخیر در
سوریه، یکی از ویژگی های برجسته ای که در میان خط مشی تروریست های تکفیری
فعال در آن کشور رسانه ای می شود، مسائل مربوط به روابط آزاد جنسی است که
توسط فتاوای سفارشی مفتیان، در قالب جهاد نکاح، به ظاهر تئوریزه می شود.
مبتنی بودن ایدئولوژی جنگی بر مناسبات
هیجانی، از جمله روابط آزاد جنسی، به همان میزان که برای قدرت هیجانی این
نیرو می تواند خطرناک باشد، به همان میزان نیز قابلیت تبدیل شدن به خشم به
عنوان وجه دیگر این نیرو را دارد. روانشناسان معتقدند: خشم و شهوت در صورتی
که در جایگاه نامناسب خود بروز کنند، به یک معنا دو روی یک سکه محسوب می
شوند. غلیان نیروهای جنسی از مسیر غیر مجاز در وجه دیگر خود، موجب غلیان
خشم های غیر قابل کنترل می شود.
انچه که امروز در قالب بی بند و باری های جنسی در میان تروریست های سوری
رواج یافته است، در همین زمره دسته بندی می شود. از همین رو، نه تنها این
عناصر تشویقی نتوانستند موجب پیشرفت این گروهک ها در مقابله با دولت سوریه
شوند، بلکه به دلیل بروز روی دیگر این رویکرد که همان خشم مفرط است، زمینه
شکاف های عمیق تر میان گروه های مختلف تروریست در سوریه را فراهم ساخته
است.
در جریان آخرین اختلافاتی که میان این تروریست ها صورت گرفت، با وجود آن
که همه طرف ها در یک جهت و در مقابله با دولت سوریه قرار دارند؛ اما
اتفاقات قابل تاملی از درگیری آنها با یکدیگر رخ داد. داعش وقتی وارد رقه
شد و بر نیروهای جبهه اسلامی و جبهه النصره و ارتش آزاد پیروز گردید، زنان
آنان را که حدود 30 نفر بودند اسیر نمود، سپس به آنان تجاوز کرده و آنان را
به عنوان اسیر نگه داشت؛ زیرا داعش معتقد است: این زنان ملک داعش هستند و
می توان آنها را نگه داشت و با آنان رابطه جنسی داشت و از خدمتکاری آنان
استفاده کرد.
جبهه اسلامی و ارتش آزاد نیز، پاسخ این کار داعش را در حمص دادند. آنان
در ریف حمص موفق به کشتن تعدادی از عناصر داعش شدند و زنان آنان و برخی
مردانشان را اسیر گرفتند و سپس نیروهای این گروه، شروع به تجاوز به زنان
نیروهای مهاجر داعش (از چچن و لیبی و افغانستان) در مقابل چشم شوهرانشان
کردند و از این اقدام تصویربرداری کردند.
بر این اساس با توجه به انسجام ناپذیری تکفیری ها در سوریه، به دلیل تضاد
طبیعی منافع میان حامیان این گروهک ها، روابط آزاد جنسی مهمترین عامل در
فعال نگه داشتن آنها محسوب می شود. روابطی که رفته رفته خود به یک بحران در
میان این گروهک ها تبدیل می شود.