خلبان شهيد محمد نوژه در هشتم فروردين ماه 1324 در تهران متولد شد. او تنها 18 سال داشت كه به استخدام نيروي زميني ارتش درآمد...

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،خلبان شهيد محمد نوژه در هشتم فروردين ماه 1324 در تهران متولد شد و تنها 18 سال داشت كه به استخدام نيروي زميني ارتش درآمد.

 

او پس از گذراندن دوره‌هاي آموزش نظامي و دريافت درجه ستوان دومي از آنجا كه علاقه وافري به آموختن فن خلباني داشت داوطلبانه به نيروي هوايي پيوست، نوژه در مدت خدمتش توانست خدمات شايان توجهي در نيروي هوايي ارتش جمهوري اسلامي ايفا نمايد و عاقبت نيز به عنوان اولين شهيد نيروي هوايي در تاريخ 26 مرداد59 در غائله پاوه به شهادت رسيد.

 

اما آنچه امروز از نام او مانده است به دليل سهل‌انگاري ما يادآور كودتايي است كه به اشتباه نوژه مي‌خوانيمش. از اين رو در هجدهم تيرماه، سالگرد كودتاي نقاب (كه اغلب با نام نوژه شناخته مي‌شود) گذري بر زندگي اين شهيد از زبان همرزمش امير سياوش مشيري داريم. خلبان بازنشسته‌اي كه مي‌گويد: نگوييد كودتاي نوژه، ‌همرزمم يك شهيد بود، نه كودتاچي.

 

براي شروع خودتان را معرفي كنيد.

من سرتيپ دوم خلبان سياوش مشيري، متولد 1332 هستم كه بعد از استخدام در نيروي هوايي و گذراندن دوره خلباني در سال 1356 در مراجعت به كشور به عنوان خلبان هواپيماي فانتوم اف 4 انتخاب شدم. سپس در اواسط 1357 براي انجام مأموريت عازم پايگاه هوايي همدان شدم كه كمتر از دو سال جنگ تحميلي آغاز شد و پيش از آغاز دفاع مقدس هم كه آشنايي‌ام با شهيد نوژه رقم خورده بود.

 

از نحوه آشنايي‌ تان با شهيد نوژه بگوييد، اين دوستي چگونه شكل گرفت؟

من در سال 1357 كه وارد پايگاه شكاري همدان شدم به عنوان مدير عمليات اين پايگاه خدمت مي‌كردم. شهيد نوژه هم كه در يك كلام، انساني معتقد، مودب، موجه و مهربان بود، بعد از پيروزي انقلاب و تحولاتي كه در پايگاه انجام گرفت به معاونت عمليات پايگاه منصوب شد. دوستي‌مان نيز از همان جا رقم خورد. ايشان برخورد بسيار خوبي با نيروها داشت، بسياري از همكاران مجذوب شخصيتش شده بودند. محمد اهل كار و فعاليت بود. البته اولين ديدار من با ايشان به قبل از پيروزي انقلاب باز مي‌گردد.

 

خاطره ديدار من با ايشان مربوط به زماني مي‌شود كه از مرخصي به پايگاه بر‌گشته بودم. مقداري موهاي سرم از حد متعارف سازماني بلندتر شده بود و طبق عرف سازماني ايراد گرفتند. براي رسيدگي من را به شهيد محمد نوژه، معرفي كردند. من هم آمدم پيش شهيد نوژه ايشان به من گفتند: «آقاي مشيري الان لازم نيست كاري كنيد، وقتي به خانه رفتيد موهايتان را كوتاه كنيد تا من فردا ببينم.» من هم گفتم: «چشم».

 

حركت و بر‌خورد ايشان خيلي به دل من نشست. بعدها تلاش كردم كه ايشان را بهتر بشناسم. بعد از انقلاب شهيد محمد نوژه همواره در صف اول پروازها بود و در درگيري‌هاي كردستان بسيار بي‌تابي مي‌كرد. مي‌گفت كه چرا بايد عناصري از عراق بيايند و وارد خاك كشور ما بشوند و در‌گيري ايجاد كرده و مردم را به شهادت برسانند. در حالي كه ما محدود باشيم و كاري انجام ندهيم.

 

مايليم از مجاهدت‌هاي شهيد نوژه به عنوان اولين شهيد نيروي هوايي و مسئوليت‌ها و مجاهدت‌هايش بيشتر بدانيم.

فرماندهي گردان يكم و گردان 31 پايگاه سوم شكاري، رئيس شعبه عمليات مشترك، معاون عملياتي پايگاه ششم شكاري، معاون دايره عمليات و افسر ستاد عملياتي پايگاه از جمله مسئوليت‌هاي شهيد نوژه بود. ايشان مأموريت‌هاي زيادي را در طول خدمتش انجام داد و در آخرين مأموريتي كه طي فرمان امام‌ خميني(ره)‌ در كمك به نيروهاي دكتر مصطفي چمران در سركوب ضد‌انقلاب و تجزيه‌طلبان در پاوه انجام داد به شهادت رسيد.

 

وقتي ياد شخصيت بزرگوار اين شهيد و ويژگي اخلاقي‌اش مي‌افتم تنها يك ويژگي بيش از هر چيزي در ذهنم متبادر مي‌شود كه ايشان يك انساني بود تشنه اسلام و حركت اسلامي، از زماني كه حركت نهضت اسلامي آغاز شد شايد ظاهري آرام داشت اما در درونش غوغايي بود و سر از پا نمي‌شناخت.

 

زماني كه شهيد مصطفي چمران وزير دفاع بودند، از پايگاه ما باز‌ديدي داشتند، شهيد محمد نوژه مبهوت و مجذوب شخصيت دكتر چمران شده بود و هميشه مي‌گفت: «انسان لذت مي‌برد كه با اين افراد انقلابي كار كند.» خود محمد هم شخصيتي انقلابي و مردم‌دوست داشت. همواره به اصول ديني پايبند بود و حتي قبل از پيروزي انقلاب هم همواره روزه مي‌گرفت و تمام تلاشش اين بود كه از فعاليت‌هاي مذهبي‌اش كاسته نشود.

 

از نحوه شهادت محمد نوژه برايمان بگوييد.

25 مرداد ماه 1358 خلبان محمد نوژه به همراه ستوان يكم خلبان بشير موسوي (كابين عقب) به جهت پشتيباني از بالگردهاي نيروي زميني ارتش و ستون اعزامي كرمانشاه به پاوه اعزام شده بودند كه در حين انجام گشت‌هاي هوايي، جنگنده‌شان مورد اصابت آتشبار عناصر ضد‌انقلاب قرار گرفته و هواپيمايشان به كوه اصابت مي‌كند. هر دوي اين عزيزان در همين واقعه به شهادت مي‌رسد. آن روز كه در ايام ماه مبارك رمضان قرار داشتيم، خلبان محمد نوژه و كمكش شهيد بشير موسوي با خون خويش افطار كردند.

 

صغري خيل‌ فرهنگ /منبع : روزنامه جوان

برچسب ها: شهید ، خون ، افطار
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.