سردبیر سایت Veterans today با بیان اینکه امروز آمریکا بدون هیچ شرمی هزینه و اطلاعات مورد نیاز تروریست‌ها را تأمین می‌کند، گفت: سیاستمداران ما به‌دلیل منافع سیاسی از تجهیز و حمله شیمیایی صدام به ایران حمایت کردند.

به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگارانکاپیتان جیم دین سردبیر سایت سیاسی ــ نظامی Veterans Today است و تاکنون مسئولیت‌های مختلفی در عرصه‌های مختلف نویسندگی، ویراستاری و توسعه فعالیت‌های روزنامه‌نگاری داشته است. او یکی از کارشناسان ثابت در بسیاری از شبکه‌های رادیویی و تلویزیونی است و مانند دیگر ویراستاران شبکه VT در برنامه‌های مختلف رادیویی شرکت دارد. او همچنین مجری برنامه رادیویی Rense است.

خانواده جیم سابقه‌ای طولانی در خدمت به ارتش دارند و از زمان انقلاب آمریکا، همیشه تعدادی از افراد خانواده او مشغول خدمت به ارتش ایالات متحده بوده‌اند. دهها نفر از اجداد او در جبهه جنوب در جنگ میان ایالت‌های آمریکا جنگیده‌اند. عموهای او در جنگ‌های جهانی دوم و جنگ کره شرکت داشته و پدرش خلبان جنگنده‌های P-40 و P-51 موستانگ در طول جنگ جهانی دوم بوده است. همچنین برادرش وندل و عموزاده‌اش به‌عنوان افسران جوان رنجر در جنگ ویتنام شرکت داشتند. مادر او هم در سن 16سالگی همسر اول خود را در طول جنگ جهانی دوم از دست داد. همسر وی یکی از 580 سربازی بود که روی کشتی SS Paul Hamilton خدمت می‌کردند و زمانی که این کشتی در آبهای سواحل الجزیره شناور بود و یک محموله 7000 تنی مهمات را به‌همراه داشت مورد اصابت یک اژدر قرار گرفت و همه خدمه کشتی از جمله همسر مادر جیم کشته شدند.

جیم فعالیت‌های مختلفی در نویسندگی و سخنرانی دارد و در برنامه‌های روابط عمومی، تلویزیون، مشاوره و در حال حاضر در امور چندرسانه‌ای شرکت دارد. او همچنین برنامه‌های گسترده‌ای در جهت حفظ میراث تاریخی و ارتش آمریکا در دست دارد و در چندین انجمن اطلاعاتی عضویت دارد. جیم یک بار هم در یک فیلم مستند به تهیه کنندگی پروفسور هنری لوییس گیتس شرکت داشت که نام این مستند «PBS به‌دنبال لینکلن» است. به‌علاوه جیم دوره‌هایی را هم در دانشکده فرماندهی ارتش و ستاد کل در فورت گوردون به‌عنوان استاد مهمان حضور داشته است.

در حال حاضر جیم دین مشغول جمع‌آوری و روی خط قرار دادن یک آرشیو تصویری عظیم تاریخی است تا اطلاعات آن را در دسترس سازمان‌هایی که با آنها در ارتباط است قرار دهد. از جمله این سازمان‌ها می‌توان به انجمن نظامی جنگهای جهانی، آتلانتا، فرزندان انقلاب آمریکا، فرزندان کنفدراسیون جانبازان، انجمن مأموران اطلاعاتی، لیگ نیروی دریایی، شورای میراث جرجیا، و انجمن یادبود ملی جرجیا اشاره کرد.

به‌مناسبت سالروز مبارزه با سلاح‌های کشتار جمعی مصاحبه‌ای همراه با گردن داف با او داشته‌ایم. او و داف در پاسخ به سؤالات مشترک ما جواب‌های بعضاً متفاوتی را بیان می‌کردند، مشروح بخش گفت‌وگو با جیم دین را در ذیل می‌خوانید:

  یکی از غم‌انگیزترین ‌مسائل عصر حاضر ما این است که ایالات متحده در دوران جنگ تحمیلی صدام با ایران، سلاح‌های شیمیایی به او می‌داد تا به ایران حمله کنند اما در سال 2003 میلادی همان آمریکایی‌ها به عراق حمله می‌کنند تا اینکه سلاح‌های کشتار جمعی را که ادعا داشتند عراق قصد استفاده از آن سلاح‌ها را دارد نابود کنند. این برخورد دوگانه با کشور عراق به چه دلیل است؟ هدف آنها از همکاری با عراق در حمله به ایران و پس از آن حمله به همان کشور چه‌چیزی است؟

سیاست خارجی آمریکا به نظر می‌رسد که با سیاست های دوگانه آمیخته شده است و از آن جدا نمی‌شود. زمانی یک تظاهر توجیه پذیر و قابل افتخار در سیاست خارجی آمریکا بود و آن شعار دفاع از آزادی و امید برای دیگر کشورها است. اما امروز ما شاهد برنامه ‌ریزی برای عملیات‌های گسترده تروریستی هستیم که هزینه و اطلاعات مورد نیاز آنها بدون کوچک‌ترین شرمی از طرف مقامات آمریکایی فراهم می‌شود.

یک کلمه دیپلماتیک جدید به‌نام «اجازه آزاد Free to Pass» برای توجیه هر آنچه آمریکا قصد انجام آن را داشت نیز اختراع شده و آنها به‌بهانه اینکه «ما به‌دنبال منافع خود هستیم» تحرکات مورد توجه خود را دنبال می‌کنند و در صحبت‌های خود لحنی را دارند که انگار یک سرکرده مافیا دارد با دار و دسته خود صحبت می‌کند. با این کار سیاست‌مداران آمریکا همه حیثیت ناچیز بین المللی این کشور را به باد فنا دادند و به نظر می‌رسد که دیگر برگرداندن این حیثیت غیرممکن است، درباره عراق و ایران هم همین‌طور بود، به‌دنبال منافع خود بودند.

دولت ایالات متحده همواره ادعا می‌کند که دولتی است که طرفدار اقدامات بشردوستانه است و در عین حال همواره به دیگر کشورها حمله می‌کند و مدعی است که می‌خواهد آزادی و دموکراسی را برای آنها فراهم آورد. در این بین نقش آمریکا در تولید، انبار، استفاده و فروش سلاح‌های شیمیایی و میکروبی در جهان چیست؟ این برخورد دوگانه چگونه قابل توضیح است؟

سلاح‌های شیمیایی به‌راحتی درست می‌شوند و بنابراین ایالات متحده دلیلی برای نگه‌داری آنها ندارد. همچنین سلاح‌های بیولوژیک داستانی کاملاً متفاوت دارند و استفاده یا تهدید استفاده از آنها می تواند به‌عنوان یک برگ برنده در عرصه‌های دیپلماتیک و نظامی مورد توجه قرار گیرد. تزویر و دوگانگی اصلی در این است که غرب مسبب اصلی، البته نه‌اینکه تنها مسبب ایجاد سلاح‌های هسته‌ای در جهان است و آنها این امر را از عموم مردم مخفی نگه داشته‌اند تا شکست‌های خود را در این باره بروز ندهند. ما اخیراً متوجه شدیم که مثل هر چیز دیگری که به آن سرک می‌کشیم، ما دو تریلیون دلار بر سر جنگ دروغین با ترور صرف می‌کنیم که در آن هرگز وجود سلاح‌های هسته‌ای به اثبات نرسیده و حتی در کانون توجه هم نبوده است.

 

در خصوص جنگ سوریه هم، همان‌طور که می‌دانید نماینده سوریه در سازمان ملل چندین بار اعلام خطر کرده بود که شورشیان قصد استفاده از سلاح‌های شیمیایی را دارند. چرا شورای امنیت هیچ‌گاه به این اعلام خطرها واکنش مناسبی نشان نداد؟

شورای امنیت سازمان ملل به‌دلیل کارهایی که انجام نمی‌دهد برای همه ما تبدیل به یک خطر امنیتی شده است. در واقع آنها دقیقاً در نقاطی که باید کارایی داشته باشند کارایی ندارند. آنها می‌دانند که بازیگران اصلی در بیرون از این شورا همیشه قادرند تا هر زمان که دوست دارند سلاح‌های هسته‌ای را به هر اندازه که مایلند تولید کنند. بنابراین مانند سیستم‌های بانکی و مالی جهان که هیچ‌وقت واقعیت را نمی‌گویند، مردم هم می‌توانند این‌طور قلمداد کنند که این شورا همیشه بیشتر از آن‌چه را نشان می‌دهد مخفی می‌کند. آنها تنها می‌خواهند زمان بخرند تا کارها هر زمانی و جایی که مناسب است انجام شود.

  اگر شورای امنیت در مورد چنین مسائل مهم بین المللی واکنش نمی‌دهد، پس نقش این مجموعه در معادلات جهانی چیست؟

همان‌طور که اغلب در سیاست ملی اتفاق می‌افتد، وقتی شما در یک موقعیت بن‌بست گرفتار می‌شوید هیچ‌کاری از دست شما برنمی‌آید. قدرت‌های غربی این‌طور نشان می‌دهند که از به راه انداختن مناقشات بزرگ سعی دارند تا پوششی برای سیستم های مالی فراهم کنند. سیستم‌های ناکارآمدی که موجب شده بسیاری از نخبگان به‌صورت ابزاری همه‌چیز را چپاول کنند.

هرکسی که طلبی دارد پول خود را از دست رفته می‌بیند و سعی می‌کند تا با یک انفجار داخلی آن را پوشش دهد. تنها در زمان جنگ است که انبوهی از قوانین به‌ظاهر اضطراری در سکوت به تصویب می‌رسد تا تمام قدرت در دستان عده‌ای محدود قرار گیرد. این همان چیزی است که به‌عنوان آمادگی برای جنگ با ترور در اقدامات پیشگیرانه معرفی و پس از وقایع 11 سپتامبر به کار گرفته شد. آقای دیک چنی به ما این‌طور گفت: هنوز کار ما با شما تمام نشده است.

  تلاش‌های بین‌المللی گوناگونی برای ممانعت از استفاده قدرت‌های بزرگ از سلاح‌های شیمیایی و میکروبی صورت گرفته است؛ 1868 در سنت پترزبورگ، 1874 در بروکسل، 1898 در لاهه، 1970 و چند کنفرانس دیگر، اما هیچ‌‌کدام از این تلاش‌ها موفقیت آمیز نبوده است، به‌نظر شما دلیل این ناکامی‌ها چه‌چیزی است؟

افرادی که قدرت ایجاد این ممنوعیت‌ها را دارند در عین حال می‌توانند هر جایی که مطابق با مصالحشان است به‌عکس عمل کنند. از آنجایی که ایجاد این سلاح‌ها در مراکز مخفی بسیار آسان‌تر از پایگاه‌های شناخته شده اتمی است، بسیاری از کشورها با توسعه دانش و فن‌آوری، به تولید این‌گونه ‌سلاح‌ها با هزینه‌ای به‌مراتب کمتر قادر خواهند بود. وقتی لاوروف از سوریه خواست تا سلاح‌های شیمیایی خود را نابود کند، آمریکایی‌ها یک بار دیگر بی‌آبرو شدند.

این در حالی بود که ذخایر شیمیایی سوریه تبدیل به بهانه‌ای برای آمریکا شده بود که بر اساس آن به این کشور یک حمله نظامی ترتیب دهد. همچنین برای نابود کردن این ذخایر، سلاح‌های خاصی هم ساخته شده بود که خود آنها هم به‌نوعی سلاح شیمیایی محسوب می‌شد و واقعاً کسی نمی‌داند که استفاده از آنها چه دردسرهایی می‌توانست در پی داشته باشد.

  نقش و اهمیت معاهدات ژنو در وضعیت فعلی جهان چیست؟ چه دولت‌هایی و چرا این معاهدات را اجرا نمی‌کنند؟

در واقع این یک معمای بزرگ است کما اینکه امروز ما سیاست‌های دوگانه را می‌بینیم که در روز روشن اعمال می‌شود. سابقه گسترش سلاح‌های هسته‌ای آنها افتضاح است و سلاح های دزدیده شده، دوباره ساخته شده، بازیابی شده و دست به دست گشته و در همه‌جای جهان وجود دارد. اکثر آنها از کشورهای غربی آمده‌اند. البته این‌گونه به نظر می‌رسد که در ابتدا تولید و انتشار این نوع سلاح‌ها تنها و تنها به‌دلیل طمع کشورهای غربی رواج دارد و از نیات آنها برای بی‌ثبات کردن جهان نشأت می‌گیرد. این سلاح‌ها به‌شدت خطرناک هستند؛ نه‌تنها زمانی که مورد استفاده قرار می‌گیرند بلکه حتی زمانی که از این طرف به آن طرف منتقل می‌شوند. اورانیوم به کار رفته در آنها به‌تدریج بی‌ثبات‌تر و آسیب پذیرتر می‌شود و این خود می‌تواند هر لحظه خطر انفجار را در آنها افزایش دهد. حتی نگهداری از این نوع سلاح‌ها خطرات و هزینه‌های بسیاری در بر دارد و نیازمند استفاده از فن‌آوری‌های بسیار پیشرفته است و این یکی از دلایلی است که سلاح‌هایی که ژاپن مجاز به مالکیت آنها نیست همیشه به‌حالت تجزیه شده نگهداری می‌شود.

جامعه اطلاعاتی مستقل همیشه نگران وجود این سلاح‌ها در شهرهای مختلف جهان برای مقاصد اخاذی‌گری است. خود اسرائیلی‌ها و نومحافظه کاران آمریکا مظنونین اصلی این ماجرا با شواهد و مدارک کافی هستند. در این میان با نشان دادن ایران به‌عنوان یک تهدید جهانی آنها قصد دارند تا برنامه‌های خود را به پیش ببرند. دیک چنی خود در صدر لیست تهدید قرار داد و با تشکیل گروهک ISIS در آمریکا همیشه این پیام را به مردم آمریکا می‌داد که این کشور در معرض یک خطر هسته‌ای جعلی است که این خود در حکم پوششی برای برانگیختن احساسات مورد نیاز خود در جامعه آمریکا برای آماده کردن آنها برای شرایط فوق العاده مورد استفاده قرار گرفت. نومحافظه کاران ما در آمریکا افراد ISIS را به‌شکل دختران پیشاهنگ نشان می‌دهند، در حالی آنها همیشه بزرگ‌ترین تهدید امنیتی ما بوده و هستند که تا کنون هیچ‌کدام مورد حمله قرار نگرفته‌اند.

  در مذاکرات ایران و 1+5، قدرت‌هایی که خود را جامعه جهانی می‌نامند، ایران را به داشتن برنامه نظامی هسته‌ای متهم می‌کنند در حالی که خود بزرگ‌ترین ذخیره کننده، تولیدکننده و فروشنده سلاح‌های کشتار جمعی هستند، این سیاست‌های دوگانه را چگونه می‌توان بررسی نمود؟

آنها به‌دنبال هدف قرار دادن هرکسی هستند که قصد انجام اقدامات تلافی‌جویانه ضد حملات غربی را داشته باشد. این سناریویی است که از آن فقط قاتلانی به وجود می‌آیند که آنها را تنها می‌توان به‌عنوان یک تروریست دستگیر کرد، برای مثال این همان اتفاقی است که در اوکراین در حال رخ‌دادن است، جایی که پروشنکو از شرق می‌خواهد که نیروهای خود را تسلیم او کند و شبه‌نظامیان دست از حمایت نیروهای روسی برداشته و کاملاً بی‌دفاع باقی بمانند تا پروشنکو با آنها مذاکره کند. البته جان کری هم به‌طور کامل از این طرح استقبال کرده و گفته: ما می‌خواهیم با مردم بی‌دفاع سروکار داشته باشیم، زیرا در این صورت دزدی از آنها برای ما آسان‌تر و ارزان‌تر تمام خواهد شد.

  رهبر انقلاب ایران در یک فتوا استفاده از سلاح‌های کشتار جمعی را حرام دانسته‌اند. در این شرایط ما چگونه می‌توانیم برای یک مخاطب غربی و به‌ویژه آمریکایی این مسئله را تبیین کنیم که ما در بدترین شرایط هم به‌دلیل مسائل اعتقادی، اخلاقی  و باورهای‌مان از این نوع سلاح‌ها استفاده نمی‌کنیم؟

خود ایشان بله، ولی رسیدن پیام ایشان به بسیاری از شهروندان آمریکایی محدود شده است. اگر مذاکرات هسته‌ای به نتیجه برسد و تحریم‌ها نیز برداشته شوند، حتی اگر بعضی از آنها از سوی ایالات متحده به جای بماند، سالها زمان نیاز است که مردم ایران و غرب متوجه شوند که چقدر در این مدت در حق آنها اجحاف شده است و با تبلیغات غربی چقدر از آنها سوء استفاده شده است.

برای مثال، شاید هیچ‌کسی نداند که ایران تا قبل از حوادث 11 سپتامبر حدود 16 هزار نفر قربانی تروریسم داشته است و غرب بیشتر توجه خود را تنها در دوران ریاست جمهوری بوش به مسئله تروریسم متمرکز کرد که در نهایت منجر به کشته شدن دانشمندان هسته‌ای کشور شما شد که این البته تاکتیکی بود که هرگز در طول جنگ سرد از آن استفاده نشد چرا که پست افراد به‌سرعت پس از ترور با افراد دیگر پر می‌شد. این قتلها تنها برای این رخ داد تا به مردم جهان نشان داده شود که ایران به‌دنبال سلاح هسته‌ای است و اگر غیر از این بود چرا غرب بایستی دست به قتل این افراد بزند. در عین حال تا امروز غرب هیچ مدرکی دال بر تلاش ایران برای رسیدن به سلاح هسته‌ای در مذاکرات ایران با 1+5 ارائه نکرده است و امروز است که رئیس در شرف بازنشستگی MI6 انگلیس می‌گوید: «اگر به‌خاطر این سرویس جاسوسی نبود ایران در سال 2008 به بمب هسته‌ای دست پیدا می‌کرد و به این خاطر است که بریتانیا مجبور به کشتن دانشمندان شما شده است.» البته به زبان آوردن این  مسئله از سوی یک مقام ارشد اطلاعاتی نکته بسیار بزرگی است که باید مورد توجه خاص قرار گیرد ولی گفتن این حرف درست زمانی است که آخرین دور مذاکرات ایران با گروه مذکور قرار است در ماه ژوئیه برگزار شود، بنابراین این بازی دروغ‌گویی به عموم مردم، هیچ پایانی نخواهد داشت.

  آمریکا و اروپا سالانه میلیاردها دلار صرف به‌روزرسانی و حفظ سلاح‌های کشتار جمعی خود می‌کنند در حالی‌که روز به روز شاهد وخیم شدن وضعیت اقتصادی در این کشورها و تعداد بیش از پیش بیکارها و بی‌خانمان‌ها هستیم، چرا این دولت‌ها این پولها را، به‌جای تهدید دیگر ملتها و همدیگر، هزینه بازسازی اقتصاد جامعه خودشان نمی‌کنند؟
 
تمامی آن پول‌ها به جیب برخی شرکت‌های تسلیحاتی ریخته شده که تحت کنترل و یا مالکیت عده محدودی از جامعه هستند. این نوع دیگری از تحمیل سیاست‌های مالیاتی بر مردم آمریکا است. آنها همیشه بزرگ‌ترین تهدید برای ما بوده و هستند ولی همین‌ها هستند که دولت ما را با کمک اسرائیل تشکیل داده‌اند. این افراد القاعده‌های آمریکایی هستند که ردا نمی‌پوشند و در غار زندگی نمی‌کنند و اسلحه‌هایی مانند AK47 ندارند. آنها گانگسترهای سیاسی آمریکایی هستند و مشارکت داخلی و خارجی برای از بین بردن آنها لازم است. البته اگر قبل از اینکه کار را شروع کنیم ما را با سلاح هسته‌ای از بین نبرند.

منبع: تسنیم
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.