در آن زمان ماه مبارک رمضان با فصل گرم سال مصادف و باعث شده بود علاوه بر تحمل هوای گرم استان خوزستان، روزه دار هم باشیم. روزه در آن سالها و در شرایط بحرانی جنگ آستانه صبر و تحمل ما را بالا میبرد. یادم میآید فقط کارمان امدادگری نبود و هرجا که نیاز به فعالیت بانوان بود حضور مییافتم. به عنوان مثال برای عملیات «رمضان» که سال 61 طراحی و اجرا شد از ما خواستند که در محوطه هلال احمر اهواز تعداد بسیار زیادی ملحفه را بشوییم تا از آنها در بیمارستان برای رسیدگی به مجروحان استفاده کنند.
تحرک بسیار بالا باعث تشنگی میشد اما با دیدن برخی رزمندگان مجروح که به بیمارستان منتقل میشدند روحیه مان تغییر میکرد و آستانه تحمل کادر امدادی در روزه داری افزایش مییافت چرا که با چشمان خود میدیدیم برخی رزمندگان و مجروحان که روزه بر آنها واجب نبود حرمت روزه داری را حفظ میکردند تا آنجا که حتی ما به اجبار دارو و غذا به آنها میدادیم.
ایسنا