به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،نادر ساعد تحلیلگر و کارشناس حقوق بینالملل در آستانه ششمین دور مذاکرات ایران و 1+5 در وین در ارزیابی از چشمانداز وین 6 از منظر حصول توافق نهایی یا استمرار چالش بین ایران و شش کشور، عنوان کرد: این موضوع بستگی به درک واقع بینانه از شرایطی دارد که هم مذاکرات به عنوان یک روند و فرآیند تا الان داشته است و هم شرایطی که طرفین در آن قرار دارند.
وی با بیان اینکه سخن گفتن از اینکه توافق حاصل میشود یا قطعاً نمیشود، علمی نیست، توضیح داد: به دلیل اینکه مولفههای تاثیرگذار بر هر دو گزینه «صفر» تا «صد» بسیار متنوع است و بسته به شرایط امروز تا 11 تیرماه و مذاکرات دوجانبه و چندجانبه احتمالی که در این فاصله صورت خواهد گرفت و همچنین جو مذاکراتی در وین 6، ممکن است هر کدام از این دو گزینه قوت بگیرد. اما در شرایط کنونی، تفاهم حول نیمی از مسائل مرتبط با توافق نهایی، به معنای آن است که طیف مذاکراتی بین نقطه 50 تا 100 قرار دارد و تقویت تفاهمها، نزدیکی به بالاترین آستانه موردنظر هر دو طرف را امکانپذیر میکند.
ساعد ادامه داد: شخصاً به عنوان نگاه فرآیندی و در نظر گرفتن میزان نزدیکی دیدگاههای طرفین در برخی از موضوعات مربوط به توافق نهایی و البته فاصله دیدگاههای طرفین در بقیه موارد، به نظر میرسد عنصر تعیین کننده در این دو گزینه که در وین 6 توافق حاصل شود یا نشود، رفتاری خواهد بود که طرف مقابل در فاصله الان تا وین 6 نشان میدهد.
وی اضافه کرد: فضای مذاکرات چندجانبه مقتضیات خاص خود را دارد و قطعا طرفین آستانهای را برای خواستههای خود مقرر کردهاند که این خواستهها در طیفی قرار میگیرد که حکایت از انعطاف در محدودهای از مطالبات را دارد و البته به معنای این است که هر کدام از خواستههای طرفین یک حداقل و حداکثری دارد.
به باور این تحلیلگر مسائل هستهای، وین 6 آخرین صحنه از قرار گرفتن دیدگاههای متفاوت و رویاروی هم (قبل از مطرح شدن مساله تمدید و یا تجدید) است و اگر این طیف در نقطه مشترکی که رضایتبخش برای طرفین باشد و بازی برد - برد را تداعی کند قرار گیرد، قطعا این توافق محقق میشود.
ساعد ادامه داد: با توجه به اینکه در اصل توافق ژنو و همچنین توافق نهایی، اشتراکات راهبردی در نگاه طرفین وجود دارد، موارد باقیمانده در حدی نیست که اصل توافق را بر هم بزند یا مانع از نهایی شدن روندی شود که طی 5 ماه گذشته آغاز شده است.
این کارشناس حقوق بینالملل در عین حال یادآور شد: این نگرانی وجود دارد که اگر طرف مقابل به ویژه آمریکا رفتار خود را در وین 6 و در طی فاصله منتهی به مذاکرات وین 6 از آن به عنوان زیاده خواهی تعبیر میکنیم، تغییر مثبت ندهد و بالاترین درجه خواستهها را در فضای مذاکرات مطالبه کند و صد در صد به دنبال خواستههای خود باشد، توافق ناممکن شود. زیرا توافق در این شرایط به منزله این است که ایران حداقل خواسته خود را مطرح و به حداقل اکتفا کند. اما این در حالی است که گزینه حداقل برای یک طرف و حداکثر برای طرف مقابل، بازی برد - برد را به هم میزند.
وی با ذکر این نکته که طرف ایرانی هر آنچه اقتضای حصول این توافق بوده را در وین 4 و 5 مطرح کرده و این فضا، فضایی منطقی به نظر میرسد که بر اصل لزوم رسیدن به توافق منطقی و بر پایه منافع متقابل استوار است، عنوان کرد: در مجموع به نظر میرسد عامل بر هم زننده توافق نهایی در هر کدام از این مراحل به ویژه وین 4 و احتمالاً موانعی که در مسیر نگارش متن وجود دارد، به رفتاری برمیگردد که طرف آمریکایی از خود نشان میدهد.
این تحلیلگر ادامه داد: به نظر میرسد برآورد طرف آمریکایی از ایران این است که ممکن است ایران در دقیقه 90 به خاطر رسیدن به توافق مجبور شود برخی خواستههای خود را تعدیل یا به حداقل اکتفا کند تا خواستههای آمریکا بیشتر محقق شود، اما رفتاری که ایران در فضای روابط خارجی و دیپلماسی هستهای از وین 4 تاکنون نشان داده، حاکی از آن است که ایران چنین برآوردی را نپذیرفته است. اما طرف مقابل هم باید تغییر در محاسبات خود را احراز کند. در این صورت است که تعدیل در مواضع آن محرز می شود.
وی اضافه کرد: اینکه ایران توافق را گزینه مطلوب میداند «نه توافق به هر قیمت»، اینکه ایران اگر توافق در شرایط برد - برد انجام نشود، غنی سازی 20 درصد را از سر میگیرد و اینکه اگر توافق براساس چارچوب کلی مندرج در توافق نوامبر 2013 به پیش نرود، ایران حق دارد به فضای قبل از این توافق برگردد، همه نشانههایی از این است که ایران چنین برآورد آمریکایی درباره دیپلماسی خود را نمیپذیرد و پیامش برای طرف آمریکایی این است که اگر مذاکرات به دقیقه 90 برسد، نباید آمریکا انتظار داشته باشد که تعدیلی در رفتار ایران صورت خواهد گرفت و میتواند از فضای «در تنگنا قرار دادن ایران» خواستههای غیرمنطقی خود را بر این کشور تحمیل کند. بلکه در این دقایق پایانی هم باز نوک پیکان انتظار و الزام به تغییر رفتار و تعدیل در مواضع، به سمت آن کشور خواهد بود.
ساعد اضافه کرد: به نظر میرسد آمریکاییها با کشاندن مسائل اساسی توافق نهایی به دقیقه 90 به دنبال راهبرد «در تنگنا قرار دادن ایران» هستند و میپندارند که توافق برای ایران مهم است و ممکن است ایران امتیاز داده و با خواستههای آمریکا کنار بیاید، ولی نشانههای رسمی این است که ایران چنین محاسباتی را نپذیرفته و تغییر داده است.
به باور وی، عنصر نهایی در اینکه فضای منطقی وین 5 در وین 6 نیز وجود داشته باشد و به خاتمه نگارش متن توافقنامه جامع هستهای منجر شود، بستگی به تعدیلی دارد که در خواستههای آمریکا صورت خواهد گرفت.
این استاد دانشگاه عنوان کرد: اینگونه میتوان نتیجه گرفت که در صورتی واقعگرایی در طرف آمریکایی وجود داشته باشد، وین 6 آخرین دوره مذاکراتی خواهد بود و طرف آمریکایی در هر حال ناگزیر به پذیرش نگاه منطقی ایران در وین 6 است.
ساعد خاطرنشان کرد: توافق نهایی در وین 6 هم برای آمریکا و هم ایران یک گزینه مطلوب و مصداق بارزی از توافق برد - برد و در راستای تأمین منافع مشترک آنهاست.
وی یادآور شد: اگر طرف آمریکایی با زیاده خواهی مانع از توافق جامع شود، ضرری که غرب خواهد کرد بیشتر از زیانی است که آمریکاییها برآورد میکنند که ایران از عدم توافق متحمل خواهد شد.
این تحلیلگر مسائل هستهای در ارزیابی از نتایج نشست وین 6 عنوان کرد: با توجه به شرایط کنونی آمریکا، در درون 1+5 نیز میزان استقبال از اینکه تا پایان شش ماه توافق نهایی حاصل شود، بسیار بیشتر از جریان گریز از مرکز در 1+5 یا در قالب تمدید یک دوره فراتر از شش ماهه گام نخست است.
وی ادامه داد: آمریکاییها در شرایط منطقهای و بینالمللی در داخل 1+5 و هم در سیاست داخلی خود فشارهای بسیار زیادی دارند که آنها را ناگزیر میکند به سمت منطق حرکت کرده و از زیاده خواهی دست بردارند، همانطور که در وین 5 رفتار خود را تعدیل کردند زیادهخواهی در وین 6 را تعدیل و وارد فضای منطقی شوند که باعث نگارش قسمتهای باقیمانده و فراهم شدن محورهای نگارش محورهای مورد اختلاف جزیی و کلی شود.
ساعد اضافه کرد: از این نگاه ایران نباید هیچ نگرانی از نتیجه داشته باشد، هر چند توافق برد - برد، مطلوب خواهد بود. ما توافق بد، هرگز برای ایران قابل تقبل و تحمل نخواهد بود. اینکه طرف مقابل با رفتاری که در وین 6 نشان خواهد داد و هر کدام از این دو نتیجه را نتیجه توافق یا عدم توافق را رقم خواهد زد، برای ایران نگران کننده نیست، اگر چه برای ایران گزینه مطلوب به نتیجه رساندن مسیری است که پایان آن توافق نهایی است، ولی اگر طرف مقابل گزینه به هم زدن را پیش گرفت ضرری که خواهد دید، بیشتر است. زیرا معلوم نیست هرگز چنین فرصتی برای توافق و تفاهم دوباره ایجاد شود.
این کارشناس حقوق بینالملل خاطرنشان کرد: فشار بر طرف مقابل برای رسیدن به توافق نهایی و پایبندی به آن بیشتر از فشاری است که بر ایران در این مسیر وجود دارد.
ساعد در بخش دیگری از این گفتوگو درباره رویکردهایی که تیم مذاکره کننده هستهای ایران در این دور از مذاکرات باید مدنظر قرار دهند، با بیان اینکه هر کدام از طرفین خط مشی، خطوط قرمزی و حداقلهایی دارند که این حداقلها به منزله آن است که عدول از آن توافق برد - برد را با مشکل مواجه میکند، افزود: ایران خطوط قرمزی دارد و بارها این موارد را در فضای رسانهای منعکس کرده و این موارد قابل تعدیل و خدشه پذیر نیست و بر همان اساس، ایران توافق نهایی را هدفگذاری کرده و مطالبات خود را بر همین اساس، منطقی کرده است.
وی با ذکر این نکته که دو نگاه همزمان میتواند ما را در وین 6 کمک کند که خطوط قرمز را موفقیتآمیز پیش بگیریم، این نگاهها را شامل رویکرد همزمان فنی و حقوقی؛ خواند و افزود: برای استمرار حق ایران و تضمین توسعه صلحآمیز برنامه هستهای، دو قالب را حتما باید لحاظ کنیم یکی مباحث فنی است که شاید اختلاف نظرها درباره تعداد سانتریفیوژ و میزان غنیسازی، به مباحث فنی برمیگردد که نوع دادهها و کمیتها را با وسواس و دقت پی بگیریم که بالاترین دستاورد از استمرار حق را در توافقنامه نهایی داشته باشیم.
وی با ذکر این نکته که توافق ژنو (برنامه اقدام مشترک) معاهدهای حقوقی بینالمللی نیست و یک توافق سیاسی بینالمللی است که انعقاد آن در شرایط ویژه و تابع الزامات سیاسی بینالمللی و برگرفته از احساس مشترک طرفین به برداشتن گامهای داوطلبانه برای تحقق منافع مشترک است، یادآور شد: البته این توافق سیاسی بر حقوق و تعهدات آنها تاثیر میگذارد، تعبیر این است که این توافق، سیاسی بینالمللی اما با آثار غیرمستقیم حقوقی بینالمللی است.
به عنوان مثال اینکه این توافق سیاسی ابزاری باشد که قطعنامههای شورای امنیت لغو یا تحریمهای ناشی از آن خاتمه داده شود، روند پادمانی بررسی برنامه هستهای ایران به حالت عادی برگردد، اینکه ایران به حالت عادی در دستور کار سازمان ملل و آژانس قرار گیرد نه به صورت فوق العاده، مباحث حقوقی مهمی هستند که این خروجیهای اجرای این سند سیاسی خواهند بود.
وی همچنین عنوان کرد: باید دو معیار همزمان فنی- حقوقی را مدنظر قرار دهیم.
این تحلیلگر در مورد ابعاد حقوقی تاکید کرد: 1) اینکه در نگارش متن توافق نهایی باید از مفاهیمی که بر حقوق هستهای ما تاثیر منفی میگذارند پرهیز کنیم و برعکس بر مواردی که به دنبال عمق بخشیدن به الزامات طرف مقابل هستیم حداکثر بهره را از ظرفیتهای حقوقی ببریم. 2) در خارج از دوره توافق نهایی هم باید مفاهیم حقوقی این سند نهایی یا توافق نهایی، «تضمین» کننده استفاده عادی ایران از حقوق خودش براساس ان پی تی بدون امکان تکرار موانع آینده باشد. به طوری که طرفین در قالب حقوقی مشخص به ایران تضمین دهند که بعد از خاتمه دوره توافق نهایی دوباره این روند اعمال فشار قطعنامهای شورای امنیت و غیرعادی ساختن ایران را از سر نخواهند گرفت.
ساعد توضیح داد: همانطور که ایران تضمین میدهد برنامه هستهایش صلحآمیز است آنها باید به ایران تضمین دهند این روند غیر عادی که بیش از یک دهه بر ایران تحمیل کرده اند دیگر پیگیری نشود.
به باور وی اعضای تیم ما و گروه مشورتی حقوقی باید به استفاده از این دو روند هم در دوره توافق نهایی هم در بعد از توافق توجه داشته باشند و در مرحله نگارش این موارد را مدنظر قرار دهند.