خواندن روضه قنبر از دیگر رسوم مردم یزد است که معمولاً در ماه مبارک رمضان برگزار می‌شده است و از شب نوزدهم تا شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان خوانده می‌شد. این روضه بیشتر مخصوص زنان است که با نذری دادن و طلب حاجت در این چند روز مرسوم است و به عنوان نماد ضربت خوردن مولای متقیان، حضرت علی(ع) است.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، آیین دیرینه مردم استان یزد به نام «کلوخ‌اندازی» از رسوم جالب این خطه از کشورمان است و مردم این استان با برپایی آیین کلوخ‌اندازی، به استقبال ماه مبارک رمضان می‌روند. این رسم مردم استان یزد بیشتر شبیه به خانه‌تکانی‌های مردم کشورمان در پایان هر سال است، به نحوی که طی آن مردم چند روز قبل از ماه رمضان به نظافت و پاکسازی خانه‌ها و مساجد می‌پردازند و با برگزاری مراسم کلوخ‌اندازی، به شادی پرداخته و به استقبال ماه رمضان می‌روند.

در این آیین دیرینه، خانواده‌ها در آخرین روز ماه شعبان در کنار یکدیگر جمع می‌شوند یا دسته‌جمعی به دل طبیعت می‌زنند و آن روز را به شادی و خوشی می‌گذرانند و از انواع خوراکی‌ها بهره‌مند می‌شوند و به دیگران نیز می‌دهند. یکی از خوراکی‌هایی که روز کلوخ‌اندازی طرفدار زیاد دارد، خوراک «شولی» است.

شولی نوعی آش است و انواع مختلف دارد. از دیگر خوراکی‌های روز کلوخ‌اندازی آش رشته یا آش خمیر، آش کشک، حلوای برنج، شله‌زرد و فالوده یزدی است. در گذشته‌های دور مردم یزد در پایان روز به یکدیگر کلوخ‌های کوچک پرتاب می‌کردند و می‌خندیدند و از این روست که به این روز، روز کلوخ‌اندازی می‌گویند.

دیدار با چراغ ملاکاظم

مردم استان یزد در گذشته‌های دور برای بیدار شدن در سحر و تشخیص دقیق وقت، از ستارگان استفاده می‌کردند که این کار در یزد با آداب و رسوم خاصی همراه بوده است. بنابر مستنداتی که در کتاب «تاریخ باستانی یزد» آمده است، برخی از مردم از جمله خادمین مساجد، یکی دو ساعت به سحر مانده، چراغ‌هایی را روشن می‌کردند و در نقاط مرتفع شهر و گلدسته مساجد می‌گذاشتند تا بقیه با دیدن نور چراغ، به نزدیک شدن سحر پی ببرند و با شروع اذان صبح، آنها را خاموش می‌کردند.

یکی از مشهورترین چراغ‌ها، «چراغ ملاکاظم»، خادم مسجد جامع کبیر یزد بود. او هر شب چراغی را روشن می‌کرد و در یکی از گلدسته‌های مسجدجامع می‌گذاشت و هنگام اذان صبح آن را خاموش می‌کرد یا این که در شهر نقاره می‌زدند و وقت سحر را مشخص می‌کردند و برای تشخیص غروب آفتاب نیز به دیوار کاهگلی نگاه می‌کردند و عقیده داشتند که هر وقت کاه‌های داخل کاهگل دیوار دیده نشود، موقع اذان مغرب شده است.

روضه قنبر

خواندن روضه قنبر از دیگر رسوم مردم یزد است که معمولاً در ماه مبارک رمضان برگزار می‌شده است و از شب نوزدهم تا شب بیست و هفتم ماه مبارک رمضان خوانده می‌شد. این روضه بیشتر مخصوص زنان است که با نذری دادن و طلب حاجت در این چند روز مرسوم است و در خانه‌ها برگزار می‌شود و به عنوان نماد ضربت خوردن مولای متقیان، حضرت علی(ع) است. قنبر از غلامان حضرت علی(ع) بوده و فردی در این مراسم با حالاتی شبیه درویشان، لباس سفیدی بر تن می‌کرد و با کلاه سفید کشکولی که نماد دوستی حضرت علی(ع) بود، مراسم را اجرا می‌کرد.

در مراسم روضه قنبر، دو شخصیت دیگر نیز حضور دارند که یکی نقش حضرت زینب(س) را با لباس بلند و مشکی و شخصیت دیگری نقش ام‌کلثوم(س) را بازی می‌کرد و بین حاضران در این گروه، صحبت‌هایی در قالب شعر رد و بدل می‌شد و اشعار حزن‌آلود می‌خواندند و هر کدام به تناسب باید جواب دهند. اکنون هم این مراسم کم و بیش در یزد برگزار می‌شود و احترام خاصی بین مردم دارد که برای طلب حاجت و رفع گرفتاری توسط زنان برگزار می‌شود.

رسم کیسه‌دوزی

آیین کیسه‌دوزی و لباس مراد هم یکی دیگر از آداب و رسوم سنتی مردم خطه یزد است که در ماه مبارک رمضان برگزار می‌شود. در این مراسم سنتی که ریشه در آیین نیاکان و گذشتگان دارد و از تبار آریایی‌ها به ارث رسیده است، در شب 24 ماه رمضان در میان نماز ظهر و عصر پارچه‌ای را به نیت شفا برای بیمار تهیه می‌کنند و آن پارچه را برش می‌دهند تا کار دوخت روی آن انجام شود.

دوختن پیراهن در این مراسم، گاهی در همان مسجد انجام می‌شود و گاهی نیز به بعد از نماز موکول می‌شود و در منزل اقدام به دوخت آن می‌کنند. البته این رسم بیشتر در مسجد «امیر چخماق» یزد که سنگی را با نام «مراد» در خود دارد، انجام می‌شود، اما در سایر مساجد نیز مرسوم است و برخی که نذر داشتند یا کسانی که مریض داشتند، نذر می‌کردند این کار را انجام دهند و به همین دلیل، پولی را از هفت نفر سادات یا هفت زن به نام فاطمه برای پارچه می‌گرفتند و بعد از تهیه پارچه، بین نماز ظهر و عصر آن را برش می‌دادند.

در روز 27 ماه رمضان پارچه‌ای را به مسجد می‌بردند و بین دو نماز ظهر و عصر، پارچه را می‌بریدند و اعتقاد داشتند نباید از قیچی استفاده کنند و از چاقو و تیغ استفاده می‌شد و با نخی که همرنگ پارچه باشد، کیسه‌ای می‌دوختند و بین دو نماز از میان کیسه، نخ سبزی را عبور می‌دادند و انتهای نخ را به چند نخ گره می‌زدند و نخ را از سکه سوراخ‌داری که فردی حاجت‌دار داده بود، به سر کیسه می‌بستند.

پس از دوخت کیسه، آن را به فرد سفارش دهنده می‌دادند که تا وقتی حاجتش برآورده شود، از آن نگهداری کند و پس از برآورده شدن حاجت، سر کیسه را باز کند و سکه سوراخ‌دار را بیرون آورده و زیر لباس بدوزد به طوری که دیده نشود و همیشه همراه خود داشته باشد.
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار