گریتا 2 فرزند آمریکایی ــ فلسطینی دارد که پدرشان در «صَفِد» فلسطین به دنیا آمده و بزرگ شده است؛ همسر فلسطینی گریتا برلین در 1948 به آمریکا مهاجرت کرد و گریتا در اثنای فعالیتهای ضدصهیونیستیاش با او آشنا میشود و چندی بعد با هم ازدواج میکنند.
برلین یکی از پایهگذاران جنبش رهایی غزه بوده و خودش بارها در قالب کاروان آزادی غزه به فلسطین رفته است؛ او با نخستین قایقهای کاروان «آزادی غزه» به دریای مدیترانه رفت و خود را به غزه رساند. وی پس از آن هرساله گروههای مختلفی را برای رفتن به دریای مدیترانه با هدف استمرار جنبش رهایی غزه ترغیب کرد، برای مثال در سال 2008 او توانست 50 نفر از فعالان حقوق بشر را به غزه بفرستد.
گریتا برلین که بیش از 40 سال سابقه فعالیت برای آزادی فلسطین را دارد، تاکنون در غرب مورد سرزنشهای زیادی قرار گرفته است. اما او و همکارانش «ماری هوگس» و «پاول لوردی» در زمانی که بسیاری در غرب تصور میکردند گفتن برخی حقایق در خصوص رژیم صهیونیستی رؤیایی بیش نیست، توانستند در راه آزادی فلسطین اشغالی گام بردارند. او برای پاسخ به سرزنشها و اثبات حقانیت راهی که طی میکند مطالب زیادی نوشت و سخنرانیهای وسیعی انجام داد؛ اما همواره در غرب با بایکوت رسانهای عمیقی مواجه بوده است.
اولین دیدار شما با همسر فلسطینیتان چگونه بود؟ آیا قبل از این دیدار برای فلسطینی آزاد فعالیت داشتید یا پس از ازدواج حامی این ملت شدید؟
من با ریبی در تابستان سال 1963 در شیکاگو آشنا شدم، زمانی که مشغول انجام کارهای مربوط به دوره کارشناسی و کارشناسی ارشد بود. وقتی به من گفت که اهل فلسطین است تصورم این بود که یعنی پاکستانی است. در آن زمان تقریباً هیچچیز از اتفاقات فلسطین در سال 1948 نمیدانستم مثل بسیاری از کسانی که در جستوجوی عدالت هستند. من هم هرچه بیشتر در مورد این موضوع اطلاع کسب میکردم بیشتر درگیر آن میشدم و به عصبانیتم افزوده میشد. دانستن سرگذشت خانواده ریبی بهاندازه کافی ناراحت کننده بود ولی بدتر از آن این بود که متوجه شدیم آمریکا و متحدان غربیاش بهمدت 66 سال به ما درباره سلب مالکیت فلسطینیان دروغ گفته بودند.
کمی در خصوص همسرتان و داستانهایی که از اشغال کشورش توسط اسرائیلیها برای شما گفته است بگویید.
او متولد فلسطین بود و در شهر صفد بزرگ شده بود. خانوادهاش یکی از ملاکان بزرگ آن شهر بودند و وقتی که یهودیان شروع به بیرون راندن فلسطینیان از خانههای خود کردند، او به شبهنظامیان محلی برای دفاع از صفد ملحق شد و در آوریل 1948 در 19سالگی مجروح شد. یک ترکش به گلوی او وارد شد و همرزمانش او را بهوسیله یک الاغ به لبنان منتقل کردند تا تحت درمان قرار گیرد. وقتی از میان افتضاحی که گروههای تروریستی یهودی به بار آورده بودند میگذشت به گوش خانواده خود رساند که هرچه سریعتر فرار کنند. البته آنها قبلاً از اوضاع دیریاسین باخبر شده بودند بنابراین تعداد کمی از وسایل مورد نیاز خود را هم جمعآوری و به دمشق فرار کردند و دیگر هرگز برنگشتند.
در خصوص فرزندان فلسطینی ــ آمریکایی خود برایمان بگویید.
فرزندان من فلسطینی آمریکایی هستند و به میراث خود بسیار افتخار میکنند.
دقیقاً کی و چگونه شما فعالیت خود را در حمایت از ملت فلسطین آغاز کردید؟
وقتی که جنگ ششروزه در سال 1967 آغاز شد من در شیکاگو زندگی میکردم. شب اول که سر بر بالین گذاشتم یک معلم زبان انگلیسی دبیرستان بودم. ولی وقتی روز بعد از خواب بلند شدم متأثر از جنایاتی که اسرائیلیها در فلسطین مرتکب شده بودند به یک مدافع مردم فلسطین مبدل شدم. از آن زمان تا کنون هرگز دست از دفاع برنداشتهام. من و شوهرم اولین سازمان غیردولتی را در آمریکا در سال 1948 برای کمک به مردم فلسطین تأسیس کردیم و آن را Pal Aid International نامیدیم و برای سالهای متمادی از طریق جمعیت صلیب سرخ به آنها دارو، پتو و پول ارسال کردیم.
کمی در خصوص قریب به نیم قرن حمایت از فلسطین و خاطرات بد و خوب خود از این تجربه بگویید.
خوب، ... جواب این سؤال بسیار سخت و طولانی است. یک جواب کوتاه این است که اگر من به روز اول برمیگشتم و از من خواسته میشد که انتخاب کنم قطعاً همین انتخاب را انجام میدادم. من تاکنون سه بار و در سالهای 2003، 2005 و 2007 به کرانه باختری مسافرت کردهام و یکی از مؤسسان جنبش آزادی غزه بودهام. این جنبش توانست در سال 2008 تعدادی قایق به غزه ارسال کند و ما هم توانستیم در آن زمان 5 بار وارد غزه شویم بدون اینکه ما را بکشند.
هزینه این فعالیتها برای شما چه بوده است؟ آیا هرگز هیچ برخورد تصادفی با سیاستمداران و یا فعالان حامی اسرائیل داشتهاید؟ رفتار ایشان با شما چگونه بوده است؟
دفاع کردن حتماً هزینههایی هم در بر دارد. بعد از اینکه اسرائیلیها به قایق آزادی Freedom Flotilla حمله کردند من در مقام سخنگوی اصلی قرار گرفتم. تا قبل از این 35 سال بود که مشغول کار و زندگی خود بودم و به مهندسان و دانشمندان نحوه طراحی و ارائه کنفرانسهای فنی را آموزش میدادم. بعد از اتفاقاتی که روی آن قایق برای من افتاد همه مشتریان خود را از دست دادم و مجبور شدم که از این کار دست بکشم. به من میگویند که یک یهودستیز هستم. من بارها توسط صهیونیستها تهدید شدهام و برخی از دوستانم را نیز به همین خاطر از دست دادهام. اما خانواده من و دوستان نزدیکم هرگز مرا ترک نکردهاند و بسیاری از آنها هم از حامیان عدالت برای فلسطین هستند.
ما بر این باوریم که در غرب مقاومت در برابر فرهنگ حمایت از اسرائیل آسان نیست. دولتها از فعالیتهای حامی فلسطینی حمایت نمیکنند و نوعی از سانسور در خصوص حقایق ناگفته این کشور در غرب وجود دارد، شما آیا مورد هدف این سانسورها قرار گرفتهاید؟
البته، فقط کافی است که نام مرا در گوگل جستوجو کنید: Greta Berlin
نقش رسانههای غرب درباره انتشار حقیقت فلسطین چیست؟ آنها که دائماً ادعای رسانه بیطرف و بشردوستانه را دارند آیا هرگز به شما در مسیر فعالیتهایتان در حمایت از فلسطین کمک نمودهاند؟
حقیقت گفتن در غرب دارد روز به روز بهتر و آسانتر میشود و این بهلطف شبکههای اجتماعی و تلاش همه برای انتشار حقیقت محقق شده است. من هم فکر میکنم که خیلی از ما به سرزمینهای اشغالی رفتهایم و به چشمان خود دیدهایم که اسرائیلیها چه بر سر مردم مظلوم آن نواحی میآورند. این سرگذشتها خصوصاً طی 14 سال گذشته بیشتر شده است. من امید زیادی دارم که رژیم صهیونیستی با ادامه شرایط کنونی سقوط خواهد کرد و سرزمین فلسطین به صاحبان اصلی خود باز خواهد گشت.
جنبش آزادی غزه چگونه بنیاد نهاده شد؟ فعالیت فعلی اعضای این جنبش چیست؟
جنبش آزادی غزه در سال 2006 و بهوسیله سه آمریکایی و دو استرالیایی تأسیس شد که همگی کهنهسربازان جنبش همبستگی بین الملل هستند و اجازه ورود به کرانه باختری را ندارند. ما در کتابی با عنوان ملوانان آزادی Freedom Sailors سرگذشتهای بسیار جذاب خودمان از سفر به غزه را در سال 2008 جمعآوری کردهایم که در لینک زیر قابل دسترس است و در حال ترجمه به زبان اسپانیایی است.
http://www.amazon.com/Freedom-Sailors-movement-succeeded-ourselves/dp/0615654894
مهمترین خاطره شما از سفر به مدیترانه چه بود؟
لذت روزی را که هواپیمای ما فرود آمد و 40 هزار فلسطینی به استقبال ما آمدند هرگز فراموش نمیکنم.
آیا شما به بایکوت فرهنگی، سیاسی و اقتصادی اسرائیل اعتقاد دارید؟ جنبشهای حامی فلسطین چگونه میتوانند رسانهها را درگیر فعالیتهای خود کنند؟ آیا جهان برای پذیرش فلسطینی آزاد آمادگی دارد؟ نقش همبستگی بین ملتهای اروپا در این خصوص چیست؟
بله، BDS [بایکوت Boycott، سرمایهزدایی Divestment و تحریم Sanction] باعث سقوط آپارتاید در آفریقای جنوبی شد و این کار را با اسرائیل هم خواهد کرد. اسرائیل در واقع همان آپارتاید است که استروئید مصرف کرده است. رسانههای اجتماعی کاری را دارند میکنند که رسانههای پیشرو از انجام آن خودداری کردهاند و آن بازگویی سرگذشت فلسطینیان است. بیشتر مردم زیر 35 سال دیگر روزنامه و مجلهها را نمیخوانند. آنها اخبار مورد علاقه خود را از اینترنت میگیرند، و همین مردم جهان را تغییر خواهد داد. آمریکاییها آخرین کسانی خواهند بود که حقیقت تغییر را درک میکنند.
آیا به آپارتاید مدرن در فلسطین اشغالی اعتقاد دارید؟
بله، من هم اسرائیل را آپارتایدی میدانم که استروئید مصرف کرده و مجهز به سلاح هستهای بهعنوان آخرین ابزار تهدید کننده است.
بهنظر شما مفیدترین راهحل برای پایان دادن به اشغال فلسطین چیست؟ شما آینده این مبارزه را چگونه میبینید؟
مفیدترین راهحل و آنچه رخ خواهد داد، ایجاد سرزمینی برای فلسطینیان است که در آن مسیحیان، مسلمانان، یهودیان، درزیها و همه در آن و کنار هم زندگی میکنند. ممنون از سؤالاتی که پرسیدید.