به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران، پایگاه تحلیلی "کانترپانچ" در مقالهای به قلم "روبرت فانتینا" مینویسد: رسانههای خبری گزارش دادند که 3 نوجوان ساکن شهرکهای غیرقانونی اسرائیل در سرزمین اشغالی فلسطین، گم شدهاند و بنیامین نتانیاهو، نخستوزیر رژیم صهیونیستی اعلام کرده است که بر اساس شواهدی که وی حتی اشارهای به آنها نکرده است، این سه نوجوان به دست عوامل حماس ربوده شدهاند. وی در واکنش به این اقدام، سطح جدیدی از تروریسم و آزار و اذیت و همچنین دستگیریهای گستردهای را علیه مردم فلسطین ساکن در کرانه غربی به راه انداخته است.
*** سالانه بین 500 تا 700 کودک فلسطینی به دست تروریستهای نیروهای دفاعی اسرائیل «بازداشت» (بخوانید: ربوده) میشوند
در حال حاضر کسی از این سه نوجوان گمشده، و اینکه آنها چگونه و چرا گم شدهاند، اطلاع ندارد و یا اینکه آیا در ارتباط با این موضوع، عمل مجرمانهای صورت گرفته و اگر چنین است، چه کسی مسئول انجام آن است، هنوز مشخص نیست. امید میرود که این سه نوجوان، سالم پیدا شوند اما با این حال، اهانت و بیعدالتی اسرائیل و آمریکا در واکنش به این مسئله، در بهترین حالت، به نوعی سردرگم کننده و در بدترین حالت، ریاکارانه است.
بهتراست متذکر شویم که سالانه به طور متوسط بین 500 تا 700 کودک فلسطینی به دست تروریستهای نیروهای دفاعی اسرائیل «بازداشت» (بخوانید: ربوده) میشوند. در بیشتر موارد، وقتی که این تروریستها بدون اجازه وارد خانههای این کودکان شده و آنها را کشان کشان به بیرون از خانههایشان میبرند تا راهی بازداشتگاههای رژیم صهیونیستی کنند، این کودکان در رخت خواب خود خوابیدهاند. به خانوادههای این کودکان و نوجوانان فلسطینی گفته نمیشود که فرزندانشان را به کجا میبرند؛ آنها اغلب به مدت هفتهها و یا ماهها بدون هیچ اتهامی و بدون دسترسی به والدین خود و یا وکیل، در بازداشت به سر میبرند. منابع متعددی گزارش میدهند که کودکان کم سن و سالی که سن آنها به 11 سال هم نمیرسد توسط سربازان اسرائیلی زندانی و شکنجه میشوند.
*** آیا در این نژادپرستی آشکار، اثری از دموکراسی میبینید؟
پس خشم و انزجار جامعه بین الملل در برابر اقدامات رژیم صهیونیستی کجاست؟ چرا آمریکا به جای آنکه حرفی بزند نه تنها سکوت کرده است، بلکه سالانه با اعطای 900 میلیون دلار کمک مالی، از فعالیتهای جنایتکارانه این رژیم حمایت میکند؟ چرا زندگی سه نوجوان اسرائیلی که بر اساس قوانین بین الملل، در شهرکهای کاملا غیرقانونی زندگی میکنند، بسیار مهمتر از جان صدها کودک فلسطینی بیگناهی است که صرف نظر از آن عدهای که به دست تروریستهای نیروهای دفاعی اسرائیل کشته میشوند،هر سال به دست اسرائیلیها زندانی و شکنجه می شوند؟ جالب اینجاست که اسرائیل معمولا در مورد این قتلها تحقیق و بررسی میکند و دست آخر اعلام میکند که کشته شدن فرزندان فلسطینی، بر اثر بیدقتی IDF (نیروهای دفاعی اسرائیل)، صورت نگرفته است!
آیا این کار نژادپرستی در زشتترین و اساسیترین شکل خود نیست؟ اینکه یک گروه از مردم (اسرائیلیها) به نوعی باارزشتر از گروه دیگر (فلسطینیها) باشند. نمایندگان منتخب آمریکایی، که تقریبا همگی توسط آیپک، کمیته امور عمومی اسرائیل و آمریکا خریداری شدهاند، با جدیت اصرار دارند که اسرائیل تنها دموکراسی موجود در خاورمیانه است. آیا در این نژادپرستی آشکار، اثری از دموکراسی پیداست؟
*** اسرائیلیها خود را نژاد برتر بر روی زمین میبینند و مردم فلسطین را نژاد پستتر تلقی میکنند
پیش از آغاز جنگ جهانی دوم، در طول سالهای جنگ و حتی پس از آن، جهان از اینکه آلمان نازی یهودیان را قلع و قمع میکرد، وحشت زده شده بود. نازیها معتقد بودند که نژاد آریایی، نژاد برتر است و از نظر آنها نژاد یهودی، نژاد پست به شمار می رفت. پر واضح است که آنها با این بهانه کشتار یهودیان را توجیه میکردند. اما امروز این اسرائیلیها هستند که معتقدند نژاد برتر بر روی زمین هستند و (بنا به تفاسیر عجیب و غریب خود از کتب آسمانی) گمان میکنند که از طرف خدا برگزیده شده اند و متعاقب این طرز تفکر، فلسطینیها را نژاد پستتر تلقی میکنند و از این رو بر اساس عقایدشان، کشتن خودسرانه مردم بیگناه فلسطین، کاری پسندیده است.
*** ادعای توخالی آمریکا در مورد حمایت از حق تعیین سرنوشت مردم ستمدیده
در حالی که این قساوت و بیرحمی بیش از 60 سال است که ادامه دارد، آمریکا که همواره ادعا میکند از حق تعیین سرنوشت مردم ستمدیده حمایت میکند، در تمام این سالها رژیم صهیونیستی را در انجام اقدامات بیرحمانه خود، حمایت کرده است.
در تاریخ 8 ژاویه 1918، پیش از ایجاد اسرائیل، ویلسون، رئیسجمهور وقت آمریکا در نشست مشترک نمایندگان کنگره، با ايراد سخنراني در كنگره آمريكا، 14 اصل معروف خود را مطرح ساخت كه در ادامه، اصل دوازدهم را مرور میکنیم:
*** مفهوم «توسعه حکومت مستقل»، به هیچ وجه با مفاهیمی چون «صهیونیسم» سازگاری ندارد
«12. قسمتهای ترکنشین امپراتوری فعلی عثمانی باید از حاکمیت مطمئنی برخوردار شوند و سایر ملیتهایی که هماکنون تحت سلطه ترکها هستند باید از امنیت و فرصتی فارغ از مزاحمت برای توسعه حکومت مستقل برخوردار گردند و عبور و مرور از تنگه «داردانل» نیز باید همیشه به عنوان یک مسیر برای کشتیها و تجارت تمام ملل، تحت ضمانتهای بین-المللی آزاد باشد.»
«رابرت لنسینگ»، وزیر امور خارجه ویلسون، تا حد زیادی با مفهوم «توسعه حکومت مستقل» در اصول چهارده گانه رئیسجمهور، دچار مشکل شد. وی در یادداشتهای خصوصی خود نوشته بود که این مفهوم بسیار جنجال برانگیز است و میتواند به هرج و مرج، نارضایتی و شورش منجر گردد. ذهن منطقی لنسینگ میدانست که این مفهوم، رئیسجمهور را به سمت تناقضات عجیب و غریبی هدایت میکند. او در این یادداشتها از خود پرسیده بود که آیا مسلمانان سوریه و فلسطین و احتمالا مراکش و لیبی به این سخنان استناد نخواهند کرد؟ وی از خود پرسیده بود که این مفهوم چطور میتواند با مفهوم «صهیونیسم» که رئیسجمهور آمریکا عملا سرسپرده آن است، سازگاری پیدا کند؟
*** هیلاری کلینتون برای شرکت در انتخابات بعدی ریاستجمهوری، به کمک آیپک نیاز پیدا خواهد کرد
یک ماه بعد، ویلسون به مسئله استقلال و خودمختاری ادامه داد و حتی آشکارا گفت: «آرمانهای ملی باید محترم شمرده شوند؛ به علاوه، حق تعیین سرنوشت، صرفا یک عبارت نیست. این یک اصل الزام آور و ضروری برای دولتمردان است که از این پس با نادیده گرفتن آن، خود را به خطر میاندازند.
اخیرا هیلاری کلینتون، وزیر سابق امور خارجه آمریکا که به احتمال زیاد به عنوان نامزد دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا در سال 2016 شرکت خواهد کرد، در سال 2012 در مورد شورشهای سوریه گفت: ... ما نمیتوانیم از مخالفان بخواهیم که از مبارزه خود برای دستیابی به عدالت، شان و منزلت و حق تصمیمگیری برای سرنوشت خود، دست بکشند.» اما وی به نفع مردم فلسطین و مبارزه آنها برای عدالت، شان و منزلت و حق تصمیمگیری برای سرنوشت خود، هیچ حرفی نزد. به هر حال، از نظر او، اشاره به این موضوع چندان هم مهم نبود؛ چرا که وی بدون تردید برای شرکت در انتخابات ریاستجمهوری، به کمک آیپک نیاز پیدا خواهد کرد.
*** مردم فلسطین برای رهایی از این شرایط نباید به کمک آمریکاییها که همواره حامی اسرائیل هستند، چشم بدوزند
متاسفانه، برخلاف اعاهایی که آمریکا در حمایت از مفاهیمی چون حق تعین سرنوشت، برابری و حقوق بشر مطرح میکند، این مفاهیم برای آمریکا چیزی جزکلمات توخالی نیستند. اوضاع کنونی در فلسطین بسیار وخیم است؛ نوار غزه به عنوان بزرگترین زندان سرباز (غیرسرپوشیده) دنیا در نظر گرفته میشود که رژیم آپارتاید اسرائیل تمام مرزهای آن را کنترل میکند و از هرگونه واردات و صادراتی که میتواند به اقتصاد فلسطین کمک کند، جلوگیری کرده و هر چند وقت یک بار آن را بمباران میکند. در کرانه غربی، تمام روستاها و خانههای مردم به خاطر ساخت شهرکهایی که توسط جامعه بین الملل محکوم شدهاند، نابود میشوند. این اقدامات هزاران فلسطینی را بیخانمان کرده است. ربودن و به قتل رساندن مردان، زنان و کودکان بیگناه، اقداماتی است که توسط «تنها دموکراسی خاورمیانه» صورت میگیرند.
نویسنده در انتها به این نکته اشاره میکند که مردم فلسطین برای رهایی از این شرایط نباید به کمک آمریکاییها که همواره حامی اسرائیل هستند، چشم بدوزند. این مردم سراسر دنیا هستند که باید دولتهای خود را وادار سازند که به قساوتهای اسرائیل پایان دهند. و تا زمانی که این امر محقق گردد، درد و رنج مردم فلسطین با کمکهای آمریکا و اقدامات اسرائیل، همچنان ادامه خواهد داشت.
انتهای پیام/