به گزارش
خبرنگار موسیقی باشگاه خبرنگاران؛ این روزها که در شهر تهران به خصوص در خیابان های ولیعصر قدم می زنی منظره ای عجیب و کمیاب نظر تو را جلب می کند گروهی که به دور از هر نوع دغدغه و یا نگرانی در زیر این آسمان شهر نواختن موسیقی را دغدغه و یا دلخوشی خود قرار دادند.
پیاده روی هایی که مملو از جمعیت است و هرکس با ذهن خسته و یا شاداب خود در آن رفت و آمد می کند و با شنیدن موسیقی که در گوشه خیابان نواخته می شود دقایقی ذهن خود را معطوف این آهنگ می کنند.
برخی از عابران می ایستند و به صدای سازشان که بی وقفه می نوازند گوش می دهند اما برخی دیگر این صدا، آنها را به آرامش نمی رساند و با نگاهی گذرا از مقابلشان عبور می کنند و نسبت به این موضوع بی توجهند.
این اتفاق همچنان ادامه دارد اگر سری به مترو تجریش بزنید خواهید دید که آنجا هم هستند کسانی که با ویولن و یا سنتور به صورت فردی می نوازد تا از این راه منبع درآمدی برای خود کسب کنند اما شاید بهتر است بدانید گروهی نیز به خاطر راحت بودن از پیچ و خم مجوز و گرفتن سالن این راه را انتخاب کردند تا شرایطی را نیز برای مردم فراهم کنند تا آنها بدون پرداخت هزینه ای با این نوع سازها آشنا شوند.
چرا باید این اتفاق برای جامعه موسیقی ما رخ دهد از میان کسانی که این کار را انجام می دهند هستند کسانی که به خاطر کمبود مالی و حمایت کافی نمی توانند هنرنمایی خود را بروز دهند و با اجرای خیابانی خود به نوعی خود را تخلیه روحی می کنند.
عرصه موسیقی به حدی گنجایش دارد که هرکسی می توانند در آن ورود کند حتی در برخی موارد شاهد گروهی در این عرصه ورود می کنند که شایستگی آن را ندارد اما با توجه به باندبازی و یا شاید حضور مافیای موسیقی شرایط حضور را برای آنها فراهم کرده است و در مقابل افراد با استعداد در مسیر مجاز محرومند و باید از راهی که برای آنها هزینه گزافی ندارد، بهره مند شوند.
درجایی که شهر پرشده از ماشین و صداهای خش دار صدایی از آلات موسیقی به گوش می رسد و این فضای دوگانه ای که به وجود آمده برای مخاطب قابل درک نیست چراکه نمی داند با چه صدایی به آرامش برسد آیا با بوق ماشین ها او می تواند به آرامش برسد یا اینکه در فضای پرسروصدا تنها باید خود را مجبور به گوش کردن این نوع موسیقی کند.
نمی خواهم از حرکت اجرای خیابانی گروه موسیقی دفاع کنم چراکه باید همچون دیگر گروه های مجاز در این مسیر پرتلاطم حرکت کنند و مسئولان این عرصه نیز موظفند به عدالت پایبند باشند و نباید اجازه دهند که این اتفاق ها برای اهالی موسیقی رخ دهد شاید این حرکت در روزهایی که مردم دلمشغله های بسیاری دارند بتواند برایشان روحیه بخش باشد اما دلیل نمی شود که در فضای خیابانی شهر شاهد این اتفاق که به نوعی تقلیدی از کشورهای اروپایی است در جامعه ما نیز رنگ پیدا کند.
این اتفاق باعث شده که حتی گروهی متکدی تصمیم بگیرند برای امرارمعاش اقدام به دف زنی کنند و به نوعی باعث نزول سطح فرهنگی موسیقی شوند بهتر نیست که مسئولان ما چاره ای برای این گروه بیاندیشند و مکانی را برای آنها در نظر بگیرند تا شاید جایگاه موسیقی به آن چیزی که انتظار می رود برسد.
هر روز نواختنها زیادتر میشود اما صدای آن به گوش کسی نمی رسد سازهایی که برای خودنمایی کوک می شوند تا شاید مسئولی را وادار چاره ای برای این کار پیدا کند. آیا شهرداری مسئول این اتفاق است که باوجود داشتن بودجه کافی هنوز نتوانسته فضای مناسبی را طراحی کند یا مدیران وزارت ارشاد که اجازه بروز استعدادها را به این جوانان نمیدهند یا شاید هردو که برای ایجاد فضای مناسب و حمایت از جوانان با یکدیگر تعامل نمی کنند؟
وقتی که در گوشه خیابان می بینی او در حال نواختن است در میان مردم موبایل به دستی که از این صحنه برای خود یادگاری میگیرند کسانی هستند به قسمت منفی این قضیه توجه میکنند حتی پسربچهای که در حال تماشا و گوش کردن به این موسیقی است نمیداند که چرا باید در خیابان شاهد اتفاقی باشد که می توانست در سالن های این شهر صورت گیرد.
موسیقی نیاز به توجه و حمایت برای تمام اقشار علاقمند به این هنر دارد باید چاره ای اندیشید تا هنرمندان ما با کمترین هزینه امکان نمایش هنرهای خود را برای مردم داشته باشند و مردم نیز از شنیدن سازهای کوک شده در فضایی مناسب لذت ببرند.
یادداشت از فائزه آقابابایی
انتهای پیام/اق