به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از یکی از مقامات سابق وزارت دفاع آمریکا در مصاحبه با اندیشکده شورای معتقد است آمریکا فاقد استراتژی مناسب در مورد عراق بوده و حمله هوایی برای حل این بحران کفایت نمیکند. وی معتقد است تهدید اصلی در منطقه، تروریست های تکفیری هستند و مبارزه با این گروههای تروریستی همکاری ایران را میطلبد.
چندین سال قبل وقتی شما سناتور بودید سیستم فدرالی را برای عراق پیشنهاد کردید که در آن، کردها شمال را کنترل میکردند، سنیها مرکز را و شیعیان جنوب کشور را. به نظر میرسد این همان چیزی است که در حال حاضر در بحبوحه جنگ در حال روی دادن است، هرچند هرج و مرج چیزی نیست که شما در آن زمان در نظر داشتید. چه اتفاقی در حال روی دادن در عراق است؟
چیزی که من در آن زمان در ذهن داشتم جلوگیری از چیزی بود که هماکنون در حال روی دادن است و این همان تجزیه کشور و جنگ داخلی است. چون به نظر من تجزیه واقعی کشور به نفع مردم عراق یا دوستان ما در منطقه یا به ویژه، آمریکا نیست. من گمان میکردم تنها راه برای منسجم نگه داشتن کشور این بود که به هریک از این گروهها اجازه داده شود تا حد ممکن امور خود را خودشان اداره کنند. چیزی که حالا اتفاق افتاده است نوعی از جنگ داخلی سه گروه است که همواره سنگ بنای منطقهای را که ما آن را عراق میخوانیم، تشکیل دادهاند.
چرا عراقیها در آن زمان پیشنهاد شما را رد کردند؟
برخی از مردم عراق با آن مخالف و برخی موافق بودند. افرادی که از آن ناراضی بودند اغلب کارشناسان آمریکایی خاورمیانه بودند، که به طور یکسان و بدون استثنا با آن مخالفت کردند. آنها ادعا کردند که نظام فدرال کشور را تجزیه خواهد کرد، اما تمام قصد این نظام جلوگیری از تجزیه کشور بود. بنابراین، برخی از عراقیها آن را درک نکردند، فدرالیسم را درک نکردند، درست مانند برخی از آمریکاییها که ظاهراً فدرالیسم را درک نکردهاند و برخی از عراقیها گفتند که بله این راه کنترل اوضاع است و آن را در قانون اساسی گنجاندند.
اگر رئیس جمهور باراک اوباما از شما بخواهد که در مورد موقعیت کنونی در منطقه به او مشورت بدهید، چه چیزی به او خواهید گفت؟
من در مرحله نخست و قبل از هر چیزی میگویم که شما به یک استراتژی نیاز دارید. اگر شما با یک استراتژی همه جانبه پیش نروید، هرگونه حرکت شخصی باعث میشود که شما در پایان نتوانید فعالیت کنید. استراتژی باید با این مسئله شروع شود: چه کسی در حال حاضر تهدید واقعی در آن قسمت از دنیا است؟ جواب این است: در سوریه، جهادیها و در عراق نیز جهادیها. بنابراین، ما به این نتیجه میرسیم که منتظر باشیم متحدان ما با این تهدید مقابله کنند. این خطرناکترین چیز است.
در سوریه نیز این به معنای همکاری با برخی روشها با دوستانی است که برخلاف میل ما میباشد و درنهایت میخواهیم از شر آنها خلاص شویم- یعنی رئیس جمهور بشار اسد- و نیز همکاری با ایران و روسیه، که با جهادیها در سوریه مخالف هستند.
این مشکل تنها سوریه یا مشکل کشوری تنها نیست. این مشکل همواره به عراق سرایت کرده است و متحدان طبیعی ما باز هم ایرانیان هستند. من باید با آنها برای حل و فصل این مشکل فوری همکاری میکردم، زیرا اگر جهادیها عملاً مجاز به غلبه بر عراق و تا حدی در سوریه شدهاند، زمانی برای گسترش این نوع راه حلهای سیاسی در هر دو کشور باقی نمانده است که ما نیاز به صلحی پایدار تر از حد معمول داریم. در هر دو این کشورها، تنها نوع صلح که احتمالاً میتواند کارگر افتد، نظام فدرالی است.
در صورت همکاری ما با ما با ایرانیها عربستان خشمگین نمیشود؟
وقتی به واقعیات آنچه در حال روی دادن است، نگاه میکنیدمتوجه میشوید که چه کسی تروریستهای جهادی را تأمین مالی میکرده است.این تجهیزات اصولاً از سه نقطه جاری میشوند؛ سه کشور متحد ما یعنی عربستان سعودی، قطر و کویت. واقعیت این است که آنها بر افراد بسیاری سرمایهگذاری کردهاند که دوستان و متحدان ما و حتی خود ما را در معرض تهدید قرار میدهند. ما باید آنها را سرکوب کنیم.
به نظر شما ایرانیها قصد کمک به ما را دارندکنند؟
ایرانیها دوستان ما نیستند، اما آنها نیز منافع خود را دارند. نفع اصلی آنها در حال حاضر بازسازی اقتصادشان است، که طی سی سال گذشته متحمل آسیبهای جدی شده است و چند سال گذشته آسیبهای جدیتری به آن وارده شده است. آنها از ما میخواهند کمک کنیم تا تحریمهای بینالمللی برداشته شوند. این هدف استراتژیک درجه اول آنها است. آنها همچنین از بابت جهادیها احساس نگرانی میکنند. بنابراین، مبنایی برای همکاری با آنها وجود دارد.
آیا امکان برگزاری نشستی که در آن اوباما و حسن روحانی بتوانند در مورد این مسائل گفتوگو کنند، وجود دارد؟
نمیدانم. همانطور که از تمام گفتوگوهای ما طی چند سال برمیآید، گمان نمیکنم دولت اوباما در زمینه استراتژی قوی بوده باشند. آنها بیشتر تمایل داشتند به مشکلات و تهدیدها به طور آنی واکنش نشان دهند. تنها راه برای کنار هم قرار دادن مسائل در طول زمان در خاورمیانه، استراتژی حس مشترک است.
انتهای پیام/