به گزارش
خبرنگار سیاست خارجی باشگاه خبرنگاران، جریان "صدر"، "جیشالمهدی" و
رهبر آن، "سید مقتدی صدر"، نامهایی است که این روزها و همزمان با گسترش
بیسابقه تحرکات گروه تکفیری-بعثی "داعش" در "عراق"، شنیده میشود.
مقتدی صدر کیست؟سید
مقتدی صدر، ضلع سوم "مثلث شیعی" "آیتالله سیستانی" و "سید عمار حکیم" در عراق
است و متعلق به یکی از پرنفوذترین خانوادههای شیعه این کشور و حتی تمام
منطقه است.
دیدار مقتدی صدر و عمار حکیم
خاندان شیعی صدر اصالتا اهل ناحیه "جبلعامل" لبنان هستند
که سالها پیش و در پی مشکلاتی که برای شیعیان در آن نواحی بوجود آمد،
مهاجرت کرده و از آن زمان تاکنون، اصلیترین پایگاه این خاندان، شهر "نجف" در
عراق است.
برخلاف تصور عمومی، مقتدی صدر فرزند "سیدمحمدباقر صدر"،
روحانی شیعی بزرگ و مبارز در زمان دیکتاتوری بعثی "صدام" نیست، بلکه وی فرزند
"سید محمد صدر" (یکی از مبارزین بزرگ در زمان صدام) است و باقر صدر، پسر
عموی پدر او به شمار میرود.
محمدباقر صدر در کنار آیتالله سیستانی
گفتنی است؛ پدر مقتدی، در سال 1377 و در
حالی که وی بسیار جوان بود، به همراه دو فرزند دیگرش، توسط نظام صدام به
شهادت رسیدند و این در حقیقت، آغاز دوران رهبری مقتدی در خاندان صدر به
حساب میآید.
البته مقتدی در آن دوران بسیار جوان بود و تا مدتها
پس از شهادت پدر و برادرانش، عمده فعالیت او صرف بازیابی و سازماندهی
روابط پنهانی با آن دسته از طرفداران و پیروان پدرش بود که همچنان خالصانه
به خاندان صدر وفادار بودند.
این گروه که بیشتر شامل جونان انقلابی
عراق بودند، هسته اولیه جریانی را شکل دادند که بعدها با نام "جماعت صدر
ثانی" شناخته شد و نقشی غیر قابل انکار در تحولات عراق بازی کرد.
دوران
فعالیتهای پنهانی مقتدی در عراق، برای آمادهسازی نیروها را میتوان
اولین مرحله از زندگی سیاسی وی به شمار آورد که در آن بسیار موفق عمل کرده
است.
سقوط صدام؛ فعالیت علنی مقتدیاما مرحله دوم از زندگی سیاسی صدر، به ورود "نیروهای اشغالگر" به خاک عراق و دوران پس از صدام مربوط میشود.
همزمان
با اشغال عراق به دست نیروهای ائتلاف، مقتدی به عنوان یکی از اصلیترین
محورهای اپوزوسیون حاکمان جدید عراق ظاهر شد و میتوان گفت در این امر،
عوامل و ظرفیتهای گوناگونی مقتدای جوان را در حرکت به سمت هدفش یاری
میکرد.
مقتدی از یک سو، روحانی جوانی بود که نسبت خانوادگیاش با
خاندان صدر، راه را برای شنیدهشدن سخنانش از سوی مردم عراق هموارتر
میکرد.
اما از سوی دیگر، روحیه جنگجوی او و سخنان آتشینش که در
قالب خطبههای نماز جمعه شهرت یافت، حرکت او به سمت تبدیلشدن به یکی از
رهبران مخالف حضور نیروهای خارجی در عراق را تسریع کرد؛ این در حالی بود که
بسیاری از فعالان سیاسی سابق و حتی روحانیون عراق یا سکوت کرده و یا در
تلاش برای ایفای نقش در دولت احتمالی پس از صدام داشتند.
"ولی نصر"،
مشاور "اوباما" در امور "خاورمیانه"، در کتاب خود تحت عنوان "احیا شیعه"، در این
خصوص مینویسد "در واقع، مقتدی در نقش فقیهی ظاهر شد که هم مخالف حکومت
سابق است (با نگاهی به کشته شدن اعضای خانوادهاش این به خوبی ثابت میشود)
و هم مخالف شرایط جدیدی که نیروهای ائتلاف برای مردم عراق بوجود آوردهاند
و این همان چیزی بود که عراقیها به دنبالش بودند".
به این ترتیب،
مقتدی، بلافاصله پس از سرنگونی صدام، سازماندهی نیروهای جریان صدر را به
شکل علنی و بسیار گستردهتر از گذشته کلید زد، و در اواخر همان سال نیز،
جیشالمهدی (شاخه نظامی جریان صدر) رسما تاسیس شد.
سازماندهی گسترده جریان صدر برای مقابله با نیروهای ائتلاف"سمیر بذی"، در
کتاب "آرماگدون لبنان در عراق جدید" مینویسد "تمامی نشانههای حاکی از آن
بود که این جریان، به چند بیانیه سیاسی و گروهک نظامی اکتفا نمیکند، صدر
در پی تشکیل یک دولت تمامقد در دل عراق بود و به سمت آن حرکت میکرد".
اگر
این سخنان را بپذیریم، (که با واقعیت موجود عراق امروز نیز مطابق است)،
میتوان گفت صدر، پس از ظهور علنی در سپهر سیاسی عراق و سازماندهی کامل
نیروهای خود، به سمت تنظیم تشکیلاتی حرکت کرد که دیگر حتی با ترور رهبران
آن نیز از پای نیفتد.
از آن زمان فعالیتهای جریان صدر، از
سیاسی-نظامی، به تمامی حوزههای مرتبط با زندگی مردم عراق وارد شد، به
طوریکه جریان صدر امروزه، سیستم قضایی و دادگاهی خاص خود را دارد، خدمات
اجتماعی خیریه قابل توجهی برای اقشار مستضعف عراق ساماندهی کرده است (که
نقش بسیار مهمی در افزایش پایگاه مردمی این جریان داشت)، رسانههای وابسته به خود و حتی زندانهایی
را نیز در مناطق تحت کنترل خود احداث کرده است.
نکته مهم این است، که بدنه اصلی جریان صدر و جیشالمهدی را طبقه محروم و مستضف شیعیان عراقی تشکیل میدهند.در حال حاضر، پایگاه اصلی جریان صدر، علاوه بر قسمتهای عمده "بصره" و نجف، شهر "بغداد" و مخصوصا "شهرک صدر" است.
گفتنی است؛ شهرک صدر، محل سکونت قشر فقیر مردم بغداد است که تا پیش از سقوط رژیم بعث، نام صدام را بر خود حمل میکرد.
آغاز درگیریهای صدر با آمریکااندکی
پس از شکلگیری رسمی جیشالمهدی، مقابله رسمی جریان صدر و شاخه نظامی آن
با نیروهای اشغالگر (مخصوصا ارتش آمریکا) در عراق آغاز شد، به طوریکه با
نگاهش به کارنامه جیشالمهدی، درگیریهای کوچک و بزرگ متعددی، هم با
نیروهای ائتلاف و هم با پلیس و ارتش عراق به چشم میخورد.
همزمان با چشمگیر شدن فعالیتهای مقتدی در صحنه سیاسی عراق، توجه رسانهای جهانی نیز، به او و جریان صدر بیشتر معطوف شد.
اولین
مصاحبه صدر با رسانههای غربی، گفتگوی او با "باب سیمون"، مجری برنامه شصت
دقیقه در "سیبیسی نیوز" بود، که طی آن، سخنان قابل توجهی را بیان کرد.
یکی از جملات مشهور مقتی در مصاحبه با باب سیمون این بود که "صدام مار کوچکی بود، اما آمریکا مار بزرگ است".
تمام اینها در کنار خطبههای تند و آتشین مقتدی علیه اشغالگران بود که روز به روز، به محبوبیت او اضافه میکرد.
محوریت سخنان مقتدی در خطبههای نماز جمعه، عمدتا مطالب زیر بوده است:
الف) خروج فوری نیروهای غیر عراقی از خاک این کشور
ب) تذکر به ارتش و پلیس عراق برای عدم همکاری با نیروهایی که "دشمنان اصلی آنها هستند"
ج) تشکیل دولت جدید در عراق، بدون حضور عناصر بعثی و همچنین اطرافیان علاوی (به دلیل وابستگی به عربستان)
د) دعوت شیعه و سنی به حفظ وحدت
ه) دعوت مردم به حضور در انتخابات و تاکید بر لزوم دموکراسی اسلامی
اما بعد نظامی درگیریهای صدر با نیروهای اشغالگر، از اوایل سال 2004 و نبردهای نجف، بصره و شهرک صدر رخ داد که طی آن، جیشالمهدی، ضربات سنگینی را به پیکره نیروهای خارجی حاضر در عراق وارد آورده و طی آن دهها تن از سربازان ائتلاف، کشته شدند.
تصویری از درگیریهای شهرک صدر
در پی این درگیریها بود، پاول برمر، سخنگوی نیروهای ارتش آمریکا در عراق، از مقتدی به عنوان یک یاغی یاد کرد به از سوی ائتلاف در عراق تحمل نخواهد شد.
البته این اقدام برمر، تنها یک اظهار نظر به حساب نمیآمد، چرا که کمی بعد مشخص شد، این سخنان یک خطدهی رسانهای خطرناک برای حذف یکی از رهبران مخالفان آمریکا در عارق بوده است.
اما مقتدی و به طور کلی جریان صدر، نه تنها درمقابل این تهدیدات عقبنشینی نکرد، بلکه در گام بعدی، به توسعه حوزه نفوذ خود در مناطق الکوت، و نجف نیز پرداخت.
تمامی این اقدامات، باعث شد، از مقتدی در عراق به عنوان یکی از نمادهای مقاومت ملت این کشور علیه اشغالگران یاد شود.
شاید یکی از بهترین نشانههای قدرت سیاسی صدر در عراق، (حتی در زمان حضور نیروهای آمریکایی)، 13 فبریه سال 2007 رخ داد.
در آن زمان، یکی از نزدیکان مقتدی، توسط ارتش آمریکا در عارق، به اتهام اقدامات تروریستی، و به طور مخفیانه دستگیر شد، اما این دستگیری تنها یک روز به طول انجامید، چرا به دستور نوری مالکی، نخست وزیر عراق، ارتش آمریکا ناچار به آزادی آن فرد شد.
خبرنگار العربیه در این خصوص در گزارش خود گفته بود "نفوذ صدر به حدی رسیده که نخست وزیر عراق، از او بیشتر از آمریکاییها حساب میبرد"!
البته این حرکت روبه جلو، صرفا سیاسی و یا نظامی نبود، بلکه در حوزه اجتماعی و پایگاه مردمی نیز، عراق شاهد قدرتگیری کامل جریان صدر بود.
در تحقیقی که سال 2006 از سوی مرکز تحقیقات شبکه الجزیره در عراق انجام گرفت، آمار کادر سازمانی و طرفداران جریان صدر، بیشتر از 100 هزار نفر ذکر شده بود.
تمام اینها در حالی است که صدر تاکنون هیچ سمت رسمی در دولت و یا مجلس عراق نداشته و علیرغم درخواستهای مکرر و همچنین احتمال بسیایر بالا برای موفقیت، در هیچ انتخاباتی (از جمله انتخابات 2006) شرکت نکرده است.
البته از سال 2007، اختلافاتی میان مقتدی و جریان مالکی رخ داد که نتیجه این اختلافات، چیزی جز، فعالتر شدن مخالفان شیعیان در عراق نبوده است.
گفتنی است؛ رهبری مخالفان شیعیان در عراق را در فاز سیاسی، جریان علاوی و در فاز نظامی، گروه تروریستی تکفیری داعش بر عهده دارند.
اما در پی بحران اخیر عراق، و هجوم تروریستهای داعش به نقاط مختلف این کشور (به علت آنچه از سوی مالکی خیانت در سطوح بالای ارتش عراق بیان شده است)، نیروهای وابسته به صدر و جیشالمهدی، روز شنبه، و در حالی که تهدیداتی مبنی بر حمله احتمالی داعش به سوی بغداد وجود دارد، مانور قابل توجهی را برگزار کردند که نشان از آمادگی این نیروها برای مقابله با تروریستهای داعش دارد.
تصاویر مانور نظامی جیشالمهدی در بغداد
طی این روزها، خبرنگار بیبیسی، با انتشار گزارشی، مدعی شد "نیروهای داعش از ارتش عارق مجهزتر و آمادهتر هستند".
صرف نظر از بررسی صحت و درستی این کلام، با وجود نیرویی همچون جریان صدر در دل بغداد، که تشکیلاتش، پهلو به پهلوی یک دولت میزند، به نظر میرسد تروریستهای داعش راه بسیار سختی برای فتح بغداد خواهند داشت.
انتهای پیام/