به گزارش سرويس بينالملل باشگاه خبرنگاران به نقل از نشریه "نیو ایسترن اوت لوک، "زمانی كه آتشسوزی به وقوع میپیوندد ، آتشنشانها را خبر میکنند، نه كسانی كه عمدا حریق ایجاد كردهاند ، چرا كه آنها با خودشان در صحنه (تنشها) یك بشكه بنزین را میآورند ! " این دقیقا همان رفتاری است که ایالات متحده از خود نشان میدهد– همان آشوبگران جغرافیایی سیاسی - بازگشت آغازگر جنگ عراق برای خاموش کردن تهدید تروریستهای تکفیری بعثی (كه تحت حمایت غرب و اعراب بودهاند) !
ISIS(داعش): ساخته شده در ایالات متحده آمریکا
گروه موسوم به داعش(ISIS) توسط ایالات متحده و متحدان خلیج فارس واشنگتن ایجاد شده است ، از جمله عربستان سعودی ، قطر، كه به تازگی كویت نیز وارد صحنه شده است.
Daily Beast در مقالهای با عنوان " متحدان امریکا در حال تامین مالی ISIS " میگوید :
(ISIS) ، كه در حال حاضر بغداد و مرزهای فراتر از آن را - ایران - تهدید میكند ، برای سالها از سوی اهداکنندگان ثروتمند کویتی ، قطری و عربستان سعودی - سه متحد دست نشانده ایالات متحده در منطقه - که برنامههای دوگانهای را در جنگ با تروریسم در طول تاریخ به اجرا گذاشتهاند ، تامین مالی میشده است .
با وجود ركگویی و صداقت مقاله در اولین جملات ، در ادامه شاهد نوعی دروغپردازی ماهرانه برای پیچیدهتر کردن نقش آمریکا در ایجاد ISIS بودهایم .... در این مقاله آمده است :
گروههای افراطگرا که اكنون موجودیت دولت عراق را تهدید میكنند ، با کمک سرمایههای نفتی اهداکنندگان (متحدان آمریکا) در منطقه خلیج فارس سالها پیش پرورش یافته است .
در این منطقه ، تهدید جلوه دادن ایران ، بشار اسد (در محور مقاومت) ، و جنگهای فرقهای قطعا همگی نشان از دارد كه هدف آمریکا از حضور در این منطقه ، ثبات و اعتدال در این منطقه غنی نبوده است. با این حال ، هدف آمریکا از حضور در منطقه هرگز "ثبات" و قطعا "اعتدال" نبوده است .
در اوایل سال 2007 ، منابع موجود در پنتاگون و جامعه اطلاعاتی ایالات متحده توطئهای را برای كشاندن خاورمیانه به جنگهای فرقهای در دستور كار خود قرار دادند ، و این کار را با مسلحکردن و تامین مالی گروههای افراطی از جمله اخوانالمسلمین و القاعده آغاز كردند .
در سال 2007 ، مقالهای در نیویورکر توسط برنده جایزه پولیتزر ، روزنامه نگار سیمور هرش ، با عنوان ،"تغییر مسیر: آیا سیاست جدید دولت آمریكا ، بهرهگیری دشمنان ما در جنگ با تروریسم است ؟ " منتشر شد .
بر این اساس :
به منظور تضعیف ایران ، دولت بوش تصمیم گرفت ، به پیکربندی مجدد اولویتهای خود در خاورمیانه بپردازد . در لبنان ، با دولت عربستان سعودی ، که اهل سنت (وهابی) هستند ، در عملیاتهای مخفی با هدف تضعیف حزب الله ، سازمان شیعی که از سوی ایران حمایت میشود ، همکاری داشته است (آمریكا) .
ایالات متحده همچنین در عملیاتهای مخفی گسترده دیگر در منطقه آن هم با هدف مقابله با ایران و متحد تهران ، سوریه ، شركت داشته است .
محصول فرعی این فعالیتها، تقویت گروههای افراطی بود که از یک دیدگاه غیر واقعی (افراطی) برخوردار هستند كه در روی صحنه، رفتاری خصمانه با امریکا و دلسوزانه با القاعده از خود نشان میدهند (!) .
بیشك ، ایالات متحده ، ناتو و با همراهی متحدان عرب خلیج فارس ، برای حمایت از افراطگرایان در لیبی و در طول مرزهای سوریه مشاركت داشتهاند . ISIS كه مدعی اشغال منطقهای از شمال شرقی سوریه و شمال و غرب عراق است ، در تمام طول مرز ترکیه با سوریه عملیات مختلفی داشته استY به طور"اتفاقی"(!) در منطقهای که در آن سازمان سیای آمریکا سالها به "نظارت" و مسلحكردن گروههای "میانه رو" مبادرت داشته است .
در واقع ، ایالات متحده آمریکا پیشتر چراغ سبز تسلیحشدن ، تامین مالی گروههای "میانه رو" را از خود نشان داده بود ! آنهم با دلار مالیاتی مردم آمریكا و اعراب ! در مارس 2013 روزنامه تلگراف در مقالهای با عنوان : " انتقال سلاح به شورشیان سوریه توسط ایالات متحده و اروپا از طریق زاگرب " ، مینویسد :
در این برنامه ، 3000 تن سلاح را ، كه تمامی هزینه آن توسط عربستان سعودی پرداخت شد ، به این گروه ارسال كردند . !
نیویورک تایمز در مقاله خود با عنوان ، " حمل هوایی اسلحه به شورشیان سوریه ، با كمك سیا " ، اذعان میکند که سازمان سیا با همكاری دولتهای عربی و ترکیه ، کمکهای نظامی خود به تروریستهای سوریه را از طریق هوایی - مسیر اردن و تركیه- انجام داده است .
كمكهای گسترده آمریکا ، ناتو ، و اعراب به تروریستهای سوریه ، به صورت جدی انجام شده است ، و به همین دلیل گروههای القاعده مانند النصره و ISIS به اصطلاح "میانه روها" خوانده شدهاند ( از سال 2007 ) .
هدف از مطرح كردن تهدیدی به نام القاعده در منطقه حساس خاورمیانه با توجه به منابع غنی آن، به وضوح توسط ایالات متحده و شرکای منطقهای آن دنبال شده است.
در این طرح ، و از آغاز ، پرورش یك نیروی نظامی افراطی برای دامنزدن به قتل عام منطقهای - حمام خونی كه در حال حاضر بصورت مواج مرزهای چندگانه (چند كشور) را در بر گرفته است و در صورت عدم اقدام قاطع شرایط به مراتب بدتر خواهد شد – مدنظر غرب بوده است .
با وجود توطئه موجود ، برای غرقكردن منطقه در درگیریهای فرقهای ، ایالات متحده در حال حاضر به عنوان سهامدار در ثبات عراق به شمار میآید .!
پس از مسلحكردن ، تامین مالی و ایجاد ISIS و انتقال آن به شمال عراق ، اكنون ایده امریکا برای "مداخله" آنهم برای متوقفکردن ISIS مانند كسیست كه عمدا حریق ایجاد كرده و اكنون درصدد خاموش کننده آتش با بنزین است !
موضع عملیات مشترك ایران با آمریکا به لحاظ استراتژیکی میتواند از هر گونه تلاش معنیدار بر روی زمین ، برای متوقف کردن ISIS از تثبیت موقعیت خود در عراق و استفاده از خاک عراق برای راهاندازی حملات علیه تهران و دمشق ، ممانعت بعمل آورد . هر گونه کمک ایران به عراق تنها باید تحت شرایطی باشد که ( بهانهای را ) برای دخالت كردن آمریكا در عراق و منطقه فراهم نكند .
نگرانی اصلی ایران باید بر تصویر کشیدن ماهیت واقعی تامین مالی كنندگان (طرفهای) خارجی از ISIS ، و متحد کردن گروههای واقعی اهل سنت و شیعه با هم برای پاکسازی آنچه که یک حمله خارجی به خاک عراق است ، متمركز گردد .
در حالی که ایالات متحده آمریکا ، به کم اهمیت جلوهدادن جنبههای فرقهای تهاجم تروریستهای تکفیری بعثی در عراق قبل از مخاطبان جهانی اهتمام داشته است ، و در مقابل ، ماشین تبلیغاتی واشنگتن در سراسر خاورمیانه ، با کمک دوحه و ریاض ، به تحریک بیشتر تنشهای فرقهای كمك میكرده است . ISIS تنها به ابزاری برای گسترش تنشهای فرقهای و اختلاف شیعه و سنی تبدیل شده است .
این واقعیت كه ایالات متحده عامدانه ISIS را تشكیل داده است (شكی نیست) و این گروه اكنون در عراق در تلاش برای به راه انداختن یك حمام خون ، آن هم در راستای منافع غرب است ، و دقیقا به همین دلیل است كه تهران و بغداد باید خود را از غرب جدا کرده ، و مستقلانه با این تروریسم جدید مقابله كنند .
انتهای پیام/.