حسن سماواتی جانباز 70 درصد که در عملیات ثامنالائمه شکست حصر آبادان از 2 پا، انگشتان دست، سر و چند نقطه بدن مجروح شده است در گفتگو با
خبرنگار دفاعی امنیتی باشگاه خبرنگاران در بیان خاطراتی از دوران دفاع مقدس بهویژه روزهای آزادسازی خرمشهر گفت: آن دوران مجموعهای از رشادتها، مقاومتها و کارهای بسیار عجیب بچههای رزمنده بود.
وی افزود: همه ملت ایران مستحضر هستند که آن زمان دشمنی که تا بندندان مسلح بود، با تمام قدرت جلو آمد و برنامهاش این بود که همه چیز را نابود کند و حتی تا تهران پیش برود.
سماواتی تصریح کرد: روحیه جنگندگی، سلحشوری و ولایتمداری بچههای ما که از حضرت امام خمینی(ره) روحیه بالایی میگرفتند در منطقه مثال زدنی بود. آنها با هر رنگ و لباسی از اقشار دانشآموزی، اصناف، کسبه، دانشجویان و همه اقشار مردم از هر طریقی با آموزش و یا بدون آموزش به هر صورت وارد جبهه و به خصوص منطقه آزادسازی خرمشهر میشدند.
این جانباز 70 درصد گفت: ما وقتی به آبادان آمدیم دیدیم که ستونهای دود و آتش یکپارچه به آسمان میرود و همه سرمایههای ما به آتش کشیده میشود و جنازههای مردمی که بیسرپناه بودند به زمین افتاده و بچههایی که در کوچهها بازی میکردند دنیایی از بمب و آتش و موشکهای خمسه بر روی آنها ریخته بود.
وی افزود: در این شرایط انگیزههای ما برای جنگندگی علیه دشمن بعثی به مراتب بیشتر شده و روحیه مقاومت و ایستادگی بیشتر در میان رزمندگان احیا میشد.
سماواتی اظهار داشت: وقتی ما به عنوان بسیجی به جبههها ورود میکردیم یک پیشینهای هم در ذهنمان برای جنگیدن وجود داشت، اما وقتی به جبهه آمدیم دیدیم که اینجا چیز و مطلب دیگری است.
این جانباز 70 درصد تصریح کرد: واقعا اگر در این عرصه خلاقیت و حرکت جدیدی نبود دچار مشکلات و معضلاتی میشدیم، اما کسانی مانند شهید سید مجتبی هاشمی و گروه جنگهای نامنظم ایشان ( فداییان اسلام) در خرمشهر بدون ترس و واهمه و با کمترین مهمات و سلاح، مردانه میجنگیدند و به موفقیتهای بزرگی رسیدند.
وی گفت: وقتی ما این رشادتها را میشنیدیم دیگر وقت خود را برای نگهبانی دادن و گشت زدن و موضوعات اینچنینی در آن منطقه هدر ندادیم و به گروه این بزرگواران پیوستیم و تازه در خرمشهر فهمیدیم که جنگ یعنی چه.
سماواتی افزود: جنگ در خرمشهر، جنگ تن به تن و جنگ خانه به خانه بود و حتی دیوار خانهها را سوراخ میکردیم و به طرف دشمن بعثی راه پیدا میکردیم و شب تا صبح در کوچه و خیابانهای خرمشهر میجنگیدیم و بعد از آن در زیر پل خرمشهر واقعا خاطره عجیبی بود که نشان از روحیه بالای بچههای رزمنده ما داشت.
این جانباز 70 درصد تصریح کرد: حتی بعد از زیر پل خرمشهر موضوع آبادان پیش آمد و بعثیها میخواستند آن یک تیکه را از طرف خسروآباد تصرف کرده و به روستاهای آن طرف اروند رود وصل کنند و محاصره آبادان را کامل کنند.
وی گفت: شهید سید مجتبی هاشمی یک نقطه استراتژیک را برای پدافند انتخاب کرد که این پدافند ایستا نبود بلکه پدافند پویا بود و در هر مقطع رزمندگان سنگرهای خود را جلوتر میبردند و از نخلستان به کنار جاده خاکی و از آنجا به داخل بیابانی و از داخل بیابانی به کنار جاده آسفالت که این نشان میداد ما به آنجا نرفته بودیم که فقط با موضوعاتی سطحی سرگرم باشیم و در حال پیشروی بودیم.
این جانباز 70 درصد خاطر نشان کرد: در هر زمانی که میخواستند جلوی خاکریزهای ما را مین کاری کنند تا بعثیها پاتک نزنند ما و شخص شهید سید مجتبی هاشمی مخالفت میکردیم و میگفتیم که ما به این موانع احتیاج نداریم و هر لحظه باید حرکتمان روبه جلو باشد.
سماواتی درباره تأثیرگذاری پیام حضرت امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه حصر آبادان باید شکسته شود در روحیه رزمندگان اسلام، اظهار داشت: نقطه عطف پیروزی ما در جنگ همین پیامهای بزرگ مرد انقلابمان بود و این حرکتهای کاریزماتیک عجیب و انحصاری ایشان در روحیه رزمندگان و هرکسی که برای مقاومت پای در عرصه کارزار گذاشته بود جرقهای میزد.
وی افزود: در آن زمان خود بنده یک جوان، 21 ساله خیلی زرنگ و قبراق و آماده بودم و ما هر زمان منتظر چنین پیامهایی از طرف رهبر کبیر انقلاب اسلامی بودیم.
سماواتی تصریح کرد: اگر از طرف افراد خود فروختهای مانند بنی صدر و دیگران صحبتهایی میشد در مقابل آن سریع بچههای باهوش رزمنده میایستادند و افرادی مانند شهید سید مجتبی هاشمی این پاسخها را پرورده کرده و همراه با زیارت عاشورا و دعای توسل و ذکر ائمه اطهار (ع) روحیه رزمندگان را به مراتب بالاتر میبردند.
این جانباز 70 درصد در پاسخ به این سوال که وقتی خبر آزادی خرمشهر از رادیو پخش شد چه حسی داشتید؟ گفت: من در بیمارستان بودم و یکپارچه غرق در شور و شادی شدم و غرور و غیرت اسلامیمان به جوش آمد و با همان وضعیت آمدیم و با امت حزبالله که در خیابان شادی و پایکوبی میکردند گریه کردیم و خندیدیم و شیرینی خوردیم.
وی افزود: آن روز نقطه عطفی در همه پیروزیها و مقاومتهای ما در جنگ بود و روزهای سخت و سنگین اول جنگ برای ما تداعی شد.
سماواتی خاطر نشان کرد: در همان جا برنامههایی برای سخنرانیهای متعدد برای نسل جوان و دانشجویان در مدارس و کارخانجات ترتیب دادیم تا وضعیت زمان اول جنگ و مقاومت خودمان را تشریح کرده و جنگ خودمان را با جنگهای دیگر و اتفاقاتی که در جاهای دیگر افتاده بود مقایسه کرده و بسیار راحت تحلیل کنیم که این به لطف خدا یک نقطه عطفی برای ما بود.
انتهای پیام/