این انتخابات با حساسیتهای فراوانی همراه بوده است. برای مثال، نور محمد نور، سخنگوی کمیسیون انتخابات افغانستان اعلام کرده است که دو نماینده باید 25 هزار ناظر برای نظارت از روند برگزاری انتخابات معرفی کنند و اگر نتوانند ناظران خود را معرفی کنند حق شکایت در آن ناحیه را نخواهند داشت.
این توجه جدی و دقیق در انتخابات افغانستان بسیار جالب توجه است و به دلایل مختلفی این حساسیت به حداکثر میرسد. بنا به تصمیمات این کمیسیون از اول تا 21 خرداد مرحله مبارزات دور دوم انتخابات است.
کمیسیون به نامزدها تاکید کرده است که متوجه حساسیتهای قومی و زبانی در این مرحله باشند و به این مسائل دامن نزنند. برای دور دوم انتخابات 15 میلیون برگه رایگیری چاپ شدهاست که برای مثال در مقایسه با انتخابات هند ناچیز به نظر میرسد.
انتخابات افغانستان یا انتخابات دیگر؟
شاید انتخابات افغانستان به لحاظ گستردگیِ بزرگترین دموکراسی دنیا، یعنی هند که به تازگی با انتخابات ریاست جمهوری مواجه بوده است، تاثیرگذار نباشد، و شاید به اندازه عراق به عنوان متحد ایران در سالهای گذشته که در بسیاری از مسائل سیاسی و فرهنگی نزدیکی زیادی با ایران نشان داده، جذاب و مورد توجه نباشد، با این وجود، دارای سطوح مختلفی از تاثیرات است که این تحول عظیم در ساختار تصمیمگیری سیاسی افغانستان را برای جهان و ایران برجسته میسازد، هرچند که از نقطهنظر بسیاری حائز توجه و اهمیت نباشد.
بنابراین در کنار انتخابات سوریه، عراق و هند، انتخابات افغانستان مهم است و این اهمیت همان طور که بیان شد سطوح مختلفی دارد. به طور کلی این انتخابات در سه سطح منطقهای، داخلی و بینالمللی دارای بازتابها و تاثیرات مهمی است.
اهمیت انتخابات افغانستان در سطح داخلی
در سطح داخلی این انتخابات، نحوه تعامل با طالبان به عنوان بزرگترین رقیب و تهدید دولت مستقل ملی را به نمایش میگذارد. طالبان که حتی در زمان استیلای کامل ایالات متحده و ناتو در این کشور به انفعال کامل نگرایید و همواره با بمبگذاری و تهدید دولت و مردم در صدر اخبار رسانهها حضور داشت، انتقال قدرت را موقعیتی مناسب برای دستاندازی به قدرت و ایجاد آشوب تلقی میکند و طبیعی است که میتواند از این وضعیت بهرهبرداری سیاسی کند.
همچنین چالش ایجاد واحد ملت- دولت[1] تازهبنیاد افغانستان در معرض آزمایش و امتحان است. این بار روشنفکران و سیاستمداران مدرن افغانستان باید کارایی این ساختار جدید را در این کشور به اثبات برسانند.
اگر انتقال قدرت که مهمترین رکن و خصوصیت واحدهای سیاسی جدید است و از طریق انتخابات آرام و آزاد صورت میگیرد، به خوبی انجام شود، به نوعی موفقیت آینده افغانستان را برای تبدیل شدن به کشوری باثبات تضمین میکند.
در نهایت این اولین انتخابات افغانستان است که کاملاً مستقل انجام گرفته و به دست افغانها صورت میگیرد، بنابراین اعتماد به نفس سیاستمداران و روشنفکران افغان را به بوته آزمایش میگذارد.
این مسئله از دید مردم نیز حائز اهمیت است و حضور حداکثری مردم در دور اول انتخابات- برای مثال حضور 36 درصدی زنان در انتخابات با وجود تهدیدهای گسترده و دائمی طالبان مبنی بر بمبگذاری و نیز موانع فرهنگی و فکری- نشان از تاثیرگذاری این انتخابات دارد.
اهمیت انتخابات افغانستان در سطح منطقهای
در سطح منطقهای نیز، حضور دولتی مستقل و باثبات هم میتواند تهدیدات پاکستان را به عنوان کشوری که همواره از ناامنی در همسایگی خود بهرهبرداری سیاسی کرده است، کم نماید و افغانستان را به متحدی پایدار برای هند و ایران تبدیل کند؛ مسئلهای که همواره موجبات ترس و هراس پاکستان را فراهم کرده است.
زیرا هند به وجود کشوری باثبات و دموکرات و همسو در همسایگی خود نیازمند است. به خصوص در وضعیتی که تهدیداتِ قدرتِ اتمی پاکستان در کنار ناامنی این کشور، ناامنی منطقهای را تشدید میکند.
این پدیده در شرایطی رخ میدهد که آی.اس.آی[2](سازمان امنیت ملی پاکستان) همواره مقدمات تنش در دو کشور هند و افغانستان را فراهم کرده است.
این مسئله البته با دخالت عربستان و با اتخاذ ترتیبات جدید امنیتی برای سوق دادن پاکستان به سمت درگیری با کشورهای همسایه بوده است.
از سوی دیگر همسایگان افغانستان که در دوران طالبان طعم ناامنی افغانستان را در مرزهای خود حس کردهاند، نیز خواستار دولتی باثبات هستند؛ از جمله این کشورها، ایران، تاجیکستان و حتی فدراسیون روسیه است- که ترس از نفوذ بنیادگرایی موجبات همکاری این کشور با رقیب استراتژیکش، یعنی آمریکا را در حمله به افغانستان و سقوط طالبان فراهم آورده بود.
بنابراین انتخابات مستقل، دموکراتیک و سالم در افغانستان که نتیجه آن به طبع دولت ملی و صلحطلب خواهد بود، خواستهای منطقهای از سوی همسایگان افغانستان نیز است.
اهمیت انتخابات افغانستان در سطح بینالمللی
در نهایت تاثیرات بینالمللی این رخداد از این جنبه حائز اهمیت است که ایالات متحده به حضور نظامی کم و بیش دائمی در افغانستان نیازمند است. این نیاز به باور برخی از کارشناسان به دلایل امنیتی و تمایل این کشور به نظارت و حضور در مرزهای کشورهای تاثیرگذار آینده مربوط میشود.
افغانستان کشوری مهم و به لحاظ استراتژیک قابل توجه است زیرا در همسایگی کشورهای بزرگ و قدرتهای احتمالی آینده قرار دارد. فدراسیون روسیه فاصله چندانی با افغانستان ندارد و با توجه به حضور دائمی این کشور در کشورهای مشترک المنافع و بهخصوص تاجیکستان، در واقع همسایه افغانستان محسوب میشود.
هند که با جمعیتی میلیاردی و رشد بیسابقه در بسیاری از عرصهها از جمله، جنبههای قدرت نظامی، اتمی، سیاسی، تکنولوژیکی، نیز همسایه افغانستان است. چین نیز که قدرت آینده دنیا و بزرگترین اقتصاد غیرلیبرالیستی جهان نام گرفته است و گمان میرود که به زودی به بزرگترین قدرت اقتصادی جهان تبدیل شود، از جنبههای دیگری از جمله قدرت نظامی، ارتباطی نیز هراس آمریکا را فراهم آورده است.
ایران نیز به عنوان دشمن استراتژیک و ایدئولوژیک آمریکا همسایه افغانستان است. حضور نظامی آمریکا که کرزی مخالف آن بود و برخلاف نظر لویه جرگه مشورتیِ افغانستان، حاضر به موافقت با آن نشد نیز به انتخابات آتی افغانستان بستگی دارد.
بدین ترتیب همسایگی این کشور با قدرتهای برتر آینده نیز، در سطح بینالمللی حساسیت قدرتهای بزرگ را نسبت به انتخابات افغانستان بر انگیخته است.
مسعود فتحیپور
منبع: رصد