خلق انسان، احساسی نافذ، مستمر و درونی است که همه افراد هم چنین ویژگی‌ای را دارند؛ به طوری که بعضی از افراد بیشتر غمگین هستند، بعضی‌ها عصبی، عده‌ای پرخاشگر، برخی جدی و... این احساس نافذ مستمر و درونی همان خلق انسان است که گاهی دچار اختلالات گوناگونی مانند افسردگی می‌شود.

به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، یک روز حال خوبی دارد و همه اتفاقات اطراف برایش مثبت است، اما این حس و حال خوب، خیلی هم دوام پیدا نمی‌کند و فردای آن روز همه چیز برعکس می‌شود. به جای شادی و خوشحالی احساس غصه به او دست می‌دهد و دلش می‌خواهد هر چه زودتر از این زندگی نجات پیدا کند. البته حتی ممکن است افکار خودکشی هم به سرش بزند، ولی این حس ناراحتی هم ماندگار نیست و دوباره حال و وضعش تغییر خواهد کرد.

کسانی که خلق ‌و خوی‌شان این‌قدر متغیر است و هر روز حس متفاوتی را تجربه می‌کنند، حتما باید با متخصصی مشورت داشته باشند تا اگر مشکلی وجود دارد هرچه زودتر درمان شوند. اما مشکل اینجاست که این شرایط غیرطبیعی از نظر بعضی‌ها عادی و بدون مشکل است.

البته اشتباه نکنید. همه ما گاهی حالمان خوب است و بعضی وقت‌ها هم حوصله نداریم، اما این تغییر خلق، وقتی بیماری به حساب می‌آید که فرد حس خوب و بد را با شدت بیشتری تجربه کند و از هر دو طرف به نهایت برسد.

اختلال دوقطبی چیست؟

خیلی از افراد فقط نامش را شنیده‌اند و به طور دقیق نمی‌دانند اختلال دوقطبی چیست. برای همین هم به اشتباه فکر می‌کنند هر کس افسرده می‌شود، یا دچار این اختلال است یا بزودی آن را تجربه خواهد کرد. این طرز تفکر تا جایی پیش می‌رود که اگر کسی خیلی خوشحال باشد هم ممکن است این حس را به اختلال دوقطبی نسبت دهند، اما واقعا اختلال دوقطبی چیست؟ چه تعریفی دارد و چه کسانی با این مشکل مواجه هستند؟

دکتر سیدهادی معتمدی، روانپزشک در گفت‌وگو با جام‌جم ضمن بیان این که اختلال دوقطبی یکی از زیرمجموعه‌های اختلالات خلقی است، به این پرسش‌ها چنین پاسخ می‌دهد: اختلال خلقی به دسته‌ای از بیماری‌های اعصاب و روان اطلاق می‌شود که طی آن، مشکلی در خلق انسان ایجاد خواهد شد.

وی ادامه می‌دهد: خلق انسان، احساسی نافذ، مستمر و درونی است که همه افراد هم چنین ویژگی‌ای را دارند؛ به طوری که بعضی از افراد بیشتر غمگین هستند، بعضی‌ها عصبی، عده‌ای پرخاشگر، برخی جدی و... این احساس نافذ مستمر و درونی همان خلق انسان است که گاهی دچار اختلالات گوناگونی مانند افسردگی می‌شود.

آن طور که این روانپزشک می‌گوید: یکی از این اختلالات هم همان اختلال خلقی دوقطبی است که در یک سر طیف آن افسردگی وجود دارد و در طرف دیگر حالت شیدایی یا مانیا.

نشانه‌ها

هر شادی نمی‌تواند نشانه این اختلال خلقی باشد و هر ناراحتی و احساس غمگینی هم نباید ناشی از این اختلال دانسته شود. دکتر معتمدی درباره نشانه‌های اختلال دوقطبی چنین توضیح می‌دهد: در این اختلال ممکن است در حالات و وضعیت‌های خاصی، فرد حالت‌ جنون یا سایکوز پیدا کند. به این معنی که وقتی در قطب شیدایی قرار دارد، علائمی مانند هذیان‌های خودبزرگ‌بینی و توهم داشته یا حالت پرخاشگری پیدا می‌کند.

همچنین این افراد معمولا فعالیت‌های لذتبخش‌شان افزایش خواهد یافت، ولخرج و پرحرف می‌شوند و تمایلات جنسی، تحرک و فعالیت زیادی دارند. در چنین شرایطی که بیماران علائم جنون را از خودشان نشان می‌دهند، معمولا نیاز است بستری شوند و در مقابل، در قطب دیگر که حالت افسردگی شدید وجود دارد هم فرد ممکن است با افکار خودکشی، افت عملکرد شدید، کم‌اشتهایی یا افزایش خواب مواجه شود.

وی می‌گوید: در سنین پایین‌تر، اختلال خلقی دوقطبی ممکن است با افت عملکرد تحصیلی، اختلالات جنسی، رفتارهای غلط مانند روی آوردن به مواد مخدر و عصبانیت بروز کند و لزوما با علائم معمول اختلال دوقطبی نمایان نمی‌شود؛ بنابراین مهم است خانواده‌ها هم به این تغییر رفتار جوانان توجه داشته باشند تا مشکل بموقع درمان شود.

افسردگی یا اختلال دوقطبی؟

کمی که غمگین می‌شود یا وقتی گریه می‌کند، همه به فکر اختلال دوقطبی هستند و فکر می‌کنند او دچار چنین مشکلی شده است. در صورتی که به گفته دکتر معتمدی، تنها زمانی که این اختلال به طور متناوب ایجاد شود یعنی دوره‌هایی از افسردگی و دوره‌هایی از شیدایی وجود داشته باشد، می‌توان گفت فرد دچار اختلال خلقی دوقطبی است.

به گفته این روانپزشک، در صورتی که فقط دوره‌هایی از افسردگی وجود داشته باشد، دیگر نمی‌توان آن را به اختلال دوقطبی مربوط دانست و در این شرایط ممکن است فرد دچار افسردگی اساسی باشد که آن هم به درمان نیاز دارد.

وی می‌افزاید: خیلی کم اتفاق می‌افتد که مرحله اولیه اختلال دوقطبی، شیدایی باشد و معمولا این بیماری با افسردگی نمایان می‌شود. البته دکتر معتمدی با تاکید بر این که افسردگی لزوما به اختلال خلقی دوقطبی تبدیل نمی‌شود، خاطرنشان می‌سازد: میزان شیوع افسردگی حدود 15 تا 25 درصد است در حالی که شیوع اختلالات دوقطبی فقط یک درصد است، اما نباید فراموش کنیم افسردگی هم کم‌خطرتر از اختلال دوقطبی نیست و افراد افسرده نیز باید برای درمان مراجعه کنند.

اختلال دوقطبی قابل درمان است یا نه؟

قرار نیست کسانی که دچار این اختلال می‌شوند، همیشه یا شاد باشند یا غمگین. آن طور که دکتر معتمدی می‌گوید این افراد گاهی هم در فاز میانه قرار می‌گیرند که معمولا این حالت به کمک مصرف دارو اتفاق می‌افتد.

این پزشک متخصص یادآور می‌شود: داروهای موثری برای کنترل خواب و علائم خلقی این بیماران وجود دارد که می‌تواند خلق‌شان را تثبیت کند و روی آنها تاثیر مثبتی می‌گذارد. همچنین در صورتی که نیاز باشد برای کنترل جنون هم داروهایی برای این افراد تجویز می‌شود تا شرایط‌شان بهبود پیدا کند.

به گفته وی، با این که اختلال دوقطبی می‌تواند خیلی شدید باشد و گاهی اوقات عملکرد شخص را بشدت کاهش می‌دهد، اما خوشبختانه تاثیر بسیار کمی بر عقل و هوشیاری فرد در پایان دوره بیماری خواهد گذاشت.

وی خاطرنشان می‌کند: درمان‌های موثری برای این افراد وجود دارد که اگر به صورت منظم و منطقی از این روش‌های درمانی کمک بگیرند، انتظار می‌رود بیماری بخوبی کنترل شده و این افراد هم زندگی‌ای طبیعی و معمولی مانند دیگر افراد جامعه داشته باشند، اما اگر مصرف داروها بدون نظر پزشک قطع شود و بیماران میزان مصرف‌شان را خودسرانه تغییر دهند، اختلال دوقطبی می‌تواند آسیب‌هایی جدی به آنها بزند.


اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.