به گزارش
خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، بالا رفتن سن ازدواج اتفاق تازهای در کشور نیست، سالهای بسیاری است که آمارها و پیشبینیهای کارشناسان از جمله ثبت ازدواج رسمی و دائمی از یک طرف و جوان شدن جمعیت (با توجه به افزایش میزان موالید در دهه 60) زنگ خطر را برای ازدواج به صدا درآورده است زمانی که جمعیت کشور ناگهان با نسل جوانی روبهرو شد که شاید هنوز زیربناها و ساختارهای حاکم برای این مواجهه از قبل اندیشیده نشده بود.
به هر حال وقتی هم که این نسل را دید و پذیرفت هر روز برای افزایش مشارکتها و بالا رفتن سطح رفاه آنها سیاستها و چارههایی اندیشید، روزی کم بودن صندلیهای دانشگاه دغدغه جوانان و مسئولان بود، ولی امروز چند سالی است که خالی بودن صفحات دفاتر رسمی از ازدواجهای در سن خود دغدغه بیشتری ایجاد کرده است. این مسئله وقتی در کفه ترازو و مقابل میزان طلاقها قرار میگیرد کموزنیاش، نگرانیهای بیشتری ایجاد میکند.
به طوری که سرعت افزایش طلاقها در مقایسه با ازدواج تقریبا 1.5 برابر وحتی بیشتر نیز شده است. و اما بالا رفتن سن ازدواج پدیده اجتماعی که با اما و اگرهایی همراه شد و دستان چاره بسیاری را برای تدبیر اندیشی پای مسائل جوانان کشاند. تا جایی که دولت نهم ضرورت تشکیل وزارت جوانان در کنار ورزش را مهم شمرد و این وزارتخانه با محوریت فعالیت در مسائل جوانان به عنوان عالیترین مرجع رسمی در این حوزه شروع به کار کرد.
زمانی نیز برای تشویق جوانان وامهای ازدواج و قرضالحسنه در نظر گرفته شد که در جای خود تصمیم بسیار مهم و اثربخشی بود اما در این جریان آنان که دستشان میرسید تلاش لازم را نداشتند تا جایی که محمود گودرزی وزیر ورزش و جوانان بلاتکلیفی یک و نیم میلیون زوج برای دریافت وام ازدواج شانه خالی کردن بانکها از پرداخت آن عنوان کرد چرا که وام ازدواج برای آنان سودآور نیست.
ناگفته نماند که بسیاریها توپ تقصیر است (بالا رفتن سن ازدواج) این پدیده اجتماعی را که آسیبها و ناهنجاریهای بیشماری برگردن وضعیت اجتماعی کشور میاندازد؟؟؟؟ جوانان انداختند و در تحلیلهایشان بالا رفتن توقعات و گرایش به تحصیلات تکمیلی به ویژه در دختران را از عاملهای اصلی این روند برشمردند شاید همه این عوامل در بالا رفتن سن و تاخیر در ازدواج نقش تعیین کنندهای داشتند اما همه چیز به این نقطه تمام نمیشود.
چند روزی است که فضای رسانهای کشور از اعلام آمارهایی داغ شده است که تحلیلهای ظاهری از آنها روایت صحیحی از ماجرا نمیکند.
طبق اعلام سازمان ثبت احوال کشور در گروه دختران ازدواج نکرده دو میلیون و 559 هزار نفر در سن 19-15 سال، یک میلیون و 983 نفر در سن 24-20 سال، یک میلیون و 131 هزار نفر در سن 29-25 سال وجود دارد که در گروه پسران ازدواج نکرده سهمیلیون و 256 هزار نفر در سن 24-20 سال، یک میلیون و 753 هزار نفر در سن 29-25 سال و 557 هزار نفر در سن 34-30 سال هستند.
شاید با اختلاف سنی پنج سال تعداد دختران ازدواج نکرده نسبت به پسران فزونی داشته باشد ولی اگر به ازدواج در گروههای همسن پرداخته شود شاید این مسئله کمتر خودنمایی کند.
اما اینکه همسن گزینی را میتوان به عنوان یکی از راهحلهای این مسئله (بالا رفتن سن ازدواج) انتخاب کرد جای بحث و تامل است.
روانشناس و مشاوره خانواده ابراهیمی مقدم در گفتگو با خبرنگار اجتماعی باشگاه خبرنگاران، با با بیان اینکه معیارهای بسیاری لازمه یک ازدواج موفق است، گفت: یکی از معیارهای مورد نظر سن زوجین است به طور معمول گفته می شود دختران در سن پایینتری (10-9سال) به بلوغ میرسند و پسران در سن 15-14 سال به بلوغ میرسند.
به دلیل چنین تفاوتی،اختلاف سنی زوجین به نفع پسران خواهد بود. البته باید گفت که چنین تفاوتی به معنای رعایت کردن آن در همه موارد نیست بلکه باید معدل معیارها با یکدیگر همخوانی داشته باشد.
وی تصریح کرد: اگر دختری و پسری ازنظر تمام مسائل دیگر چون مذهب، سطح تحصیلات خانوادگی، جایگاه و میزان رفاه، ایدئولوژی از سطح مساوی برخوردار باشند شاید همسن بودن زوجین را بتوان نادیده گرفت.
ابراهیمی مقدم در ادامه با اشاره به همسن یا بزرگتر بودن دختران از پسران در ازدواج بیان داشت: از آن جایی که دختران در مسائل شناختی، تفکری، عقیدتی و حتی به دلیل حضور زودتر در اجتماع و گستردگی روابط اجتماعی جلوتر از پسران هستند، باید این مسئله با احتیاط و تحت نظر یک روانشناس خانواده صورت بگیرد نباید برای از بین بردن یک مشکل، مسائل دیگری را به وجود آوریم و در آینده کاسه چه کنم به دست گیریم.
هر چیزی و هر معیاری در جای خود باید مورد بررسی قرار بگیرد و اهمیت داد صرف به یک موضوع و نادیده گرفتن مورد دیگر میتواند پیامدهای جبران ناپذیری در پیکره خانواده و اجتماع وارد کند.
وی با اشاره به عدم تمایل جوانان به ازدواج و بالا رفتن سن آن در جامعه گفت: یکی از مواردی که باعث میشود جوانان در مورد ازدواج تعلل کنند مسائل اقتصادی ازدواج است.
جوانان امروز شرایط و تمایل به ازدواج دارند ولی گاهی نمیتوانند از امکانات حداقلی آن استفاده کنند نمونه آن درخواستهایی است که برای وام ازدواج داده میشود ولی جوانان مدتها باید پشت نوبت باشند.
همچنین شکلگیری چگونگی ازدواجها و فرهنگهای حاکم به آن خود عامل دیگری است که بر این جریان دامن میزند مراسمهایی که خارج از توان اقتصادی جوانان است نمونه این مورد است.
وی در ادامه تصریح کرد: با توجه به اینکه ورود جوانان به بازار کار نیازمند کسب تخصص است و به صرف زمان زیاد نیاز دارد، پسر 24ساله به عنوان یک فرد تازهکار وارد بازار کار میشود که خود متحمل زمان بیشتری برای اندوخته اقتصادی است.
وی رشد میزان طلاق را یکی دیگر از عاملهای بالا رفتن سن ازدواج برشمرد و گفت: مشکلات اقتصادی همواره خود منجر به افزایش آمار طلاق در کشور شده است این افزایش و همچنین اخبار مربوط به پرداخت مهریهها، منجر به ترس جوانان شده و انگیزه و شور آن را از بین برده است.
وی تاکید کرد: جوانان تمایل به ازدواج دارند اما مسائل بیرونی باعث ترس آنها از این پدیده طبیعی زندگی میشود.
لازم به ذکر است، که افزایش سن ازدواج پیامدهای اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی و روانی به همراه دارد. تشدید شکاف بین نسلی در جامعه،افزایش فشارهای روانی، تشدید آسیبهای اجتماعی و اخلاقی، افزایش انحرافات جنسی، از بین رفتن خانواده و اهمیت آن، افزایش میزان طلاق، پایین آوردن نرخ باروری و گسترش فردگرایی تنها گوشهای از پیامدهای افزایش سن ازدواج است.
اما نکته قابل دیگر اینجاست که چرا گرایش جوانان به ازدواج در سنین بالا بیشتر است؟ طبق پژوهشی که سال 88 از میان دانشجویان دانشگاههای تهران، بهشتی و علامه طباطبایی به عمل آمده متوسط سن مطلوب و مناسب برای دختران 24 سال و برای آقایان 28 سال ذکر شده که به تعبیری موضوع بالا رفتن سن ازدواج را هشدار میدهد!
موضوع نگران کننده دیگر اینجاست که بالا رفتن سن ازدواج به مرور بر انگیزه جوانان و تمایل آنان نسبت به این پیوند مقدس تاثیر میگذارد و در بسیاری از مواقع به تجرد قطعی آنان میانجامد./گزارش از محبوبه بابارحیم.
انتهای پیام/