به گزارش
مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، بهترین لحظههای عمرش را به هنر گوهر تراشی اختصاص داده است و آرامش هنر زندگیاش را با زیباترین رنگها، مزین کرده است. فتاح رجبعلی متولد 1346 به عنوان یک هنرمند در رشته گوهر تراشی نیمی از عمر خود را با سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی سپری کرده است.دورههای مختلفی را در خارج از کشور برای زنده کردن و حفظ این هنر با ارزش طی کرده است و چند نمایشگاه داخلی و خارجی برپا کرده تا فرهنگ و سنت ایرانی را به دنیا معرفی کند.
عشق به هنر، همه وجود این هنرمند صنایع دستی را در بر گرفته است و از هنر گوهر تراشی به گونهای یاد میکند که حس زندگی را جلوه گر میکند. زندگی را در تراشهها و طراحی سنگهای زیبا و رنگارنگ این بار به تماشا نشستهایم.
ورود به زیباییهای هنر«از همان دوران کودکی به طبیعت علاقهمند بودم و به کوهپیمایی، طبیعت گردی، ماهیگیری و شکار می رفتم. همچنین با داروهای گیاهی آشنایی داشتم به همین علت زمانی که توسط یکی از دوستانم با سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی آشنا شدم، احساس کردم تازه با نیمه دیگری از طبیعت آشنا شدهام.»
فتاح رجبعلی کارشناس صنایع دستی و گوهر تراش سنگهای قیمتی میگوید: «در طول این سالها در زمینه اکتشاف، استخراج و فرآوری سنگهای قیمتی فعال هستم. نخستین بار به دلیل تنوع رنگ و زیبایی سنگها بود که جذب این کار شدم وقتی برای نخستین بار سنگ کوارتز را لمس کردم احساس کردم دقیقاً یک کریستال طبیعی را در دست دارم و مانند یک تکه شیشه میدرخشید.
با اینکه تخصصم در این حرفه نبود و از ابتدا شغلم مکانیک خودرو بود اما به دلیل علاقهام به طبیعت از سال 70 وارد این عرصه شدم. از سال 73 در شهر مشهد با فرآوری و استخراج مشغول به کار شدم و برای آشنایی بیشتر با این حرفه دو سال با خانوادهام در مشهد زندگی کردم، اما به خاطر نبودن امکانات و دستگاههای معمول برای تراش سنگها دستگاه برش و تراش را طراحی کرده و ساختم و به خاطر مشکلاتی که در آن زمان وجود داشت این حرفه را باید سینه به سینه یاد میگرفتیم.»
وی از آشنایی با صنایع دستی و آغاز فعالیتهایش میگوید: «از سال 79 بود که با صنایع دستی آشنا شدم و فعالیتم را آغاز کردم. تا سال 82 که به صورت معمول همان روشهایی را به کار میگرفتیم که در کشور انجام میشد و به خاطر تنوع زیاد رنگ همیشه میگویم زیباییهای جهان در سنگهای قیمتی خلاصه شده است.علاوه بر زیبایی که در این سنگها مشاهده میشود بحث انرژی شان نیز مطرح است . سنگهای قیمتی به خاطر زمان طولانیای که طی میشود تا شکل بگیرند از سطح انرژی بالایی برخوردارند.»
حس زندگیاین گوهرتراش که 22 سال از عمر خود را صرف تراش طرحهای زیبا کرده است تا اثری ماندگار خلق کند در پاسخ به این سؤال که چه احساسی را هنگام تراش این سنگها حس کرده میگوید: «علاوه بر انرژی که از سنگهای زیبا به دست میآورم آرامش مهمترین لذتی است که کسب کردهام. هنر طوری است که هر وقت یک هنرمند جذب آن شده و مشغول کار هنری میشود این حس خوب را تجربه میکند.در طی این سالهایی که با هنر گوهر تراشی سر و کار داشتهام به این نتیجه رسیدهام که همه رنگها را دوست دارم و نمیتوانم بین آنها تمایزی قائل شوم. همچنین همه سنگهایی که تا به امروز شناختهام هر کدام برایم دارای یک ویژگی خاص هستند و همیشه از سنگی که رنگ آبی دارد آرامش گرفتهام و از زمانی که با سنگهای سبز آشنا شدهام رنگ زندگی را بیشتر لمس کردهام و حس زندگی را در من شکوفا ساخته است.
سنگهایی که قرمز رنگ هستند به دلیل جذب زیاد نور حس خوبی را در زندگیام زنده میکنند. وقتی به عنوان یک هنرمند قدم در عرصه هنر میگذاریم مجبور هستیم که در مباحث علمی نسبت به گذشته تجربیات زیادی کسب کنیم و در بحث علمی نیز آگاهیهایمان را افزایش دهیم. هر چه بیشتر به مبحث علمی این هنر ورود پیدا میکنم احساس میکنم دیگر نمیتوانم آن را رها کنم و جزئی جدایی ناپذیر از زندگیام میشود.
این هنرمند سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی در ادامه میگوید: «وقتی سنگهای بیشتری را میشناسم نمیتوانم برای آنها تفاوتی قائل شوم و همیشه معتقدم که سنگهای قیمتی آیات خداوند هستند؛ برخی سنگها در برخی کشورها بسیار ارزنده و دارای ارزش است و خاص آن کشور به شمار میرود، بهطور مثال سنگ الماس در آفریقا بیشتر دیده میشود یا انواع سنگهای سخت به امریکای جنوبی مربوط میشود.
در طی این سالها هر چه بیشتر با سنگها کلنجار میروم و هر بار که یک جنس و رنگ تازهای را میبینم که از یک زیرگروه و خانوادهای جدید است و بیشتر با آن آشنا میشوم برایم جالب است. مقوله هنر چیزی است که یک هنرمند علاوه بر گذراندن امورش باید به آن عشق داشته باشد تا بتواند هنر را بیش از آنچه هست زنده کند.»
عشق به هنر«در این دنیا هیچ چیزی جدید نیست و هر آنچه را که میبینیم تکراری است.
هر هنر از عشق میآید پدید
عشق کامل بیستون را آفرید
هر فردی که هنرمند است و هنر را دوست دارد باید در سطح عشق قرار گیرد تا خلاقیت هایش شکوفا شود و طرحی نو به زندگی بزند.»
این هنرمند با اشاره به امکاناتی که در کشور موجود است، میگوید: «کشورمان روی فلات معدنی قرار دارد و از نظر مواد اولیه در سطح قابل قبولی هستیم همچنین بحث فرهنگ و سنت یکی از مباحثی است که باید به آن توجه خاص داشت. سنت در حقیقت همان تاریخ ملت و کشورمان به حساب میآید و از همه مهمتر اینکه در گذشته حدود 3 هزار سال پیش جزو پیشکسوتان صنعت تراش سنگ بودهایم و برای نخستین بار کار تراشهای حجمی از ایران به اروپا صادر میشد و همه استادکاران، ایرانی بودند.
اما متأسفانه امروزه کوچکترین سهم را از این صنعت داریم. در بازارهای جهانی حرف اول را در میان کشورهای اروپایی آلمان میزند و بالای 600 سال است که روی سنگهای نیمه قیمتی مانند عقیق فعال شدهاند. در ایران قدیمیترین سنگ که در دنیا نیز شناخته شده است فیروزه نیشابور است که یکی از مرغوبترین فیروزههای دنیا به شمار میرود.این سنگ مرغوب یکی از سنگهای خاص کشورمان است. در صنعت فیروزه سالهاست که فعالیت داریم اما نبودن استانداردهای لازم و سنتی برخورد کردن با این محصول باعث شده است تا با دست خودمان ارزش آن را کاهش دهیم و کمترین سود را از آن به دست بیاوریم. فیرزوههایی که از معدن نیشابور به دست میآید در موزههای خاص دنیا با خاصترین شرایط نگهداری میشود در حالی که خودمان کمترین سهم را داریم.»
اکتشافی نواین گوهرتراش و هنرمند از جدیدترین منابع سنگهای قیمتی که در کشور کشف شده است میگوید: «حدود 9 سال پیش سنگ زیبا و معروفی به نام دمانتوئید که به الماس سبز معروف است پیدا شد و باز هم به دلیل برخورد غیرعلمی و غیر استاندارد دچار چالش خاصی شده است؛ اینکه هنوز در صنایع دستی در این رشته به صورت سنتی کار میشود و هیچ خبری از صنعتی شدن نیست یک ضعف بزرگ است.
هنر سنگ تراشی همه زندگیام به شمار میرود و هر چیزی که به طبیعت متصل شود حس زندگی را در من زنده میکند. برخی احساسات زیبا را در مکانهای مجلل کسب نمیکنیم و از نظر انرژی و لذت بردن فقط حس خوب را در طبیعت به دست میآوریم. در ایران سبک خاصی را ارائه دادهام که این طرح منحصر به فرد است .»
جایگاه هنر در زندگیوی با اشاره به اینکه هنر در خانوادهام موروثی است میگوید: «دو فرزند پسر دارم که هر دو هنرمند هستند و هنر در ذات مان وجود دارد تا به امروز تلاش کردهام هنر را قویتر و روز به روز علمیتر کنم . هنر در متن زندگی مان جاری است و در خانوادهمان نهادینه شده است و مقولهای خارج از زندگی خانوادگیمان نیست.هنرمند بودن را از پدر و مادرم به ارث برده ام.
وقتی یک سنگ را میتراشم وادار به فکر کردن میشوم و در عمق کار فرو میروم تا بخشی از وجودم شود تا به آن بپردازم.
به عمق هر مسألهای که پی ببریم به خلقت ذات هستی ورود کردهایم. هر چیزی را که با نظم و شکلی خاص بسازیم هنری میشود که آن را خلق کردهایم. در کارهای هنری بحث آرامش، صبر و لذتی که از کار میبریم باعث میشود بیشتر شیفته آن شویم.
تمام زیباییها و تنوع رنگ در سختترین کاری که خلق شده است وجود دارد. شاید برای ساخت برخی کارهایم چند ماه وقت گذاشتهام و در پایان کار لذت نصیبم شده است.
بیشتر تمایل دارم روی سنگهای ایرانی کار کرده و آنها را به دنیا معرفی کنم چون همیشه در ایران بهترینها را داریم. هدفم این است که این بهترین بودن را به تمام دنیا بشناسانم بهتر است این بهتر بودن را بهتر نگاه کنیم و بهتر به آن بپردازیم و بهتر آن را معرفی کنیم، آن وقت است که این رمز موفقیت مان میشود.»/ایران