
فقط چند روز دیگر به آغاز جام جهانی 2014 باقی مانده است و پس از 64 سال برزیل دوباره میزبان این رقابتها میشود. از جام جهانی 1950 چه چیزی به خاطر میآورید؟
من خاطرات فوتبالی زیادی دارم، اما یکی از این خاطرات شکست برزیل در جام جهانی 1950 بود. آن زمان برای نخستین بار گریه پدرم را به دلیل شکست تیم ملی برزیل دیدم. آن زمان من 9 یا 10 ساله بودم. پس از اینکه دیدم پدرم گریه میکند از او پرسیدم که چرا گریه میکند و پدرم پاسخ داد که برزیل باخته است. این خاطرهای است که من از جام جهانی 1950 دارم. خدا من را خیلی دوست داشت چون هشت سال بعد من در جام جهانی سوئد برای برزیل بازی کردم و با تیم ملی برزیل قهرمان دنیا شدم. من در مجموع در چهار جام جهانی بازی کردم و سه بار با برزیل قهرمان دنیا شدم.
قبلا گفته بودید که دیدن گریه پدرتان در روز شکست برزیل مقابل اروگوئه در فینال تاثیر زیادی بر زندگی حرفهای شما به عنوان فوتبالیست داشت. میتوانید بیشتر درباره آن تاثیر بگویید؟
پدر من فوتبالیست بود و در آن روز سه یا چهار تا از فرزندان همتیمیهایش خانه ما بودند. هیچ کدام از آنها در خانه خودشان تلویزیون و رادیو نداشتند، بنابراین به خانه ما آمده بودند تا از رادیوی خانه ما فینال را دنبال کنند. وقتی برزیل باخت پدرم گریه میکرد. من مقابل آن بچهها به پدرم گفتم بابا گریه نکن! من جام جهانی را برای تو میبرم! البته من خودم هم نمیدانستم چه چیزی میگویم اما هشت سال بعد واقعا این اتفاق افتاد و من همراه تیم ملی برزیل فاتح جام جهانی شدم.
شکست مقابل اروگوئه، چگونه به مردم برزیل شوک وارد کرد؟
آن زمان من فقط یک پسربچه بودم و برای نخستین بار بود که میدیدم مردم زیادی ناراحتند و گریه میکنند. حتی شنیدم که دو یا سه نفر بر اثر حمله قلبی فوت کردند. من سن کمی داشتم اما غم عظیمی را در میان مردم کشورم به خاطر میآورم. هرگز نمیتوانم فراموش کنم.
اگر زودتر به دنیا میآمدید و میتوانستید در جام جهانی 1950 بازی کنید، آیا میتوانستید از شکست تیم ملی کشورتان مقابل اروگوئه جلوگیری کنید؟
سوال خوبی است. من همیشه بهترینها را برای مردم کشورم و خانوادهام میخواهم. از خدا میخواستم که در جام جهانی 1950 بازی میکردم و از شکست برزیل جلوگیری میکردم. من آن زمان 9 یا 10 سال داشتم.
باربوسا دروازهبان تیم ملی برزیل پس از آن دیدار به دلیل گلی که از گیگا بازیکن تیم ملی اروگوئه خورد بشدت مورد انتقاد واقع شد. آیا این اتفاق را به خاطر میآورید؟
من صحبتهای او را بعد از دیدار با اروگوئه شنیدم. او میگفت چگونه به دلیل آن گل با شدیدترین انتقادها روبهرو شد. او میگفت که بازیهای زیادی برای تیم ملی برزیل انجام داده و کمک زیادی کرد تا برزیل به جام جهانی برسد اما حالا مردم او را فقط به دلیل یک گل سرزنش میکنند. من بابت آن اتفاقات برای باربوسا خیلی متاسف بودم، اما زندگی همین است. متاسفانه هواداران همیشه احساساتی هستند و همیشه هم پیروزی میخواهند. یک بازیکن گاهی اوقات پس از شکست با انتقادات زیادی روبهرو میشود.
گیگا، همان بازیکنی که اشک پدر شما را در آورد در مراسم قرعهکشی جام جهانی 2014 حضور داشت. از ملاقات با او چه احساسی داشتید؟
من او را دو یا سه بار پیش از قرعهکشی جام جهانی دیده بودم. ما هر بار درباره آن مسابقه و اتفاقات مربوط به آن صحبت کردیم. او حتی یکبار به من گفت که باورش نمیشده او و همتیمیهایش بتوانند برزیل را شکست بدهند. گیگا به من گفت که قهرمانی تیمش یک معجزه بود و اصلا انتظار آن را نداشتهاند. البته ما برزیلیها هم انتظار نداشتیم تیممان مقابل اروگوئه ببازد.
همان طور که گفتید هشت سال بعد خودتان با تیم ملی برزیل فاتح جام جهانی سوئد شدید. چه خاطراتی از آن جام جهانی دارید؟ چطور با آن سن کم به جام جهانی رفتید؟
این برای من یک سورپرایز دیگر بود. من پانزده ساله بودم که در تورنمنتی در ریودوژانیرو که متشکل از بازیکنان سانتوس و واسکوداگاما بود بازی کردم. همان جا برای تیم ملی انتخاب شدم که هم برای من و هم برای دیگران تعجبآور بود.
اولین بار در جام جهانی 1958 قهرمان شدید و آخرین بار در سال 1970. چه مقایسهای بین این دو قهرمانی میکنید؟
این سوال سختی برای من نیست. من در چهار جام جهانی بازی کردم و در سه تای آن قهرمانی را به دست آوردم. خیلیها از من میپرسند که بازی کردن در جام جهانی 1958 آن هم در هفده سالگی خیلی سخت است؟ باید بگویم این چیزی بود که هم من میخواستم و هم دیگر همتیمیهایم. این مثل یک رویا بود. هنگامی که ما سال 1958 قهرمان دنیا شدیم، من هیچ مسئولیتی را روی شانههایم حس نمیکردم و فقط کمی عصبی بودم، اما سال 1970 من در اوج تجربه و مسئولیت پذیری قرار داشتم. ما تیم فوقالعادهای داشتیم و من هم آخرین جام جهانی عمرم را تجربه میکردم. تجربه؛ تفاوت اصلی دو جام جهانی 1958 و 1970 است.
پس از آن، زمان به سرعت سپری شد، این طور نیست؟
بله. باور کردنی نیست. تغییرات و پیشرفت در دنیای رسانهها شگفتآور است. ما سال 1958 و هنگامی که قهرمان دنیا شدیم نه تلویزیون داشتیم و نه تکنولوژی قابل توجه دیگر. من برای اینکه به پدرم خبر بدهم ما قهرمان جام جهانی سوئد شدهایم مجبور شدم به یک ایستگاه قطار بروم. آنجا تلفنی به پدرم گفتم پدر ما قهرمان جام جهانی شدهایم. پدرم هم در پاسخ گفت که بازی را ندیده است، اما از رادیو همه چیز را شنید. اما اکنون تغییرات عظیمی را میبینیم. امروز بازیکن یک گل میزند و بلافاصله رو به دوربینها برای خانوادهاش واکنش نشان میدهد. ما آن زمان اصلا نمیتوانستیم به این چیزها فکر کنیم. این بزرگترین تغییر آن زمان نسبت به اکنون است.
یک بار گفتید هرگز دلتان نمیخواهد همان طور که اشکهای پدرتان را دیدید فرزندان و نوههای خودتان اشکهای شما را به دلیل شکست تیم برزیل ببینند. حالا به نظر شما در جام جهانی 2014 کدام بازیکن میتواند در مقابل برزیل یک گیگای دیگر باشد؟ سوارز یا لیونل مسی؟
متاسفم، اما امیدوارم هیچ بازیکنی گیگایی که در سال 1950 به برزیل گل زد نباشد و به عبارت دیگر گیگا نیاید. میخواهیم برزیلی ببینیم که خوب بازی میکند و به فینال میرسد. اصلا دیگر نمیخواهم به خاطرات جام جهانی 1950 فکر کنم. البته باید به سرنوشت اعتقاد داشته باشیم. فوتبال جعبه بزرگی است که پر از سورپرایزهای مختلف است. همیشه بهترین تیمها قرار نیست قهرمان شوند. کافی است به جام جهانی 1982 نگاه کنید. برزیل بهترین تیم را داشت اما به ایتالیا باخت و ناکام ماند. نمیخواهم به این فکر کنم که چه اتفاقاتی برای برزیل در جام جهانی 2014 میافتد. فقط میخواهم مثبتاندیش باشم و به این فکر کنم که برزیل قهرمان جام جهانی میشود. این چیزی است که به آن اعتقاد دارم.