به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،برنامه «راز» از شبکه 4 سیما اختصاص به حضور «گرت پورتر» روزنامهنگار، تاریخدان و تحلیلگر آمریکایی داشت که سابقه تدریس در مورد مطالعات بینالمللی در نیویورک را دارد.
بر اساس این گزارش پورتر نویسنده کتاب «بحران ساختهشده» قصه ناگفته هراس از برنامه هستهای ایران پیرامون انگیزه اولیه خود برای نوشتن این کتاب، گفت: انگیزه اصلی این بود که آنچه به نظر من دروغین بوده را روشن کنم و آنچه دولت آمریکا و رسانههای اصلی آن و جهان غرب انجام میدهند را نیز آشکار نمایم.
وی ادامه داد: داستان هستهای ایران از دهه 1970 و قبل آن توسط رسانههای غرب نشان داده میشود که کاملا به طور کامل دروغین و خلاف واقع امر بوده است. شایان ذکر اینکه تصور ابتدایی بنده با آنچه رسانههای غرب نشان میدهند، خیلی هم متفاوت نبود ولی شروع به جمعآوری اطلاعات کردم و سرنخهایی را پیدا کردم که به طور اجتنابناپذیری مرا به سمتی هدایت کردند که فهمیدم داستانی که در رسانههای آمریکا عنوان میشود، دروغین بوده است و هیچکس به آن توجه نمیکند. اما اگر قرار باشد اطلاعاتی داده شود که اصل داستان را منسجم نشان دهد و خواننده نیز قانع شود را باید در قالب کتاب ارائه کرد.
وی در پاسخ به اینکه چرا «بحران نام ساخته شده» را بر این کتاب نهادید، گفت: اصطلاح بحران ساخته شده اصلاحی است که من از آن استفاده کردم تا بتوانم توضیح دهم از سال 2003 تاکنون چه اتفاقاتی افتاده، ارزیابی دورهای که از ریاست جمهوری بوش آغاز شد و تا اوباما ادامه داشت، در واقع ایجاد یک پرونده اطلاعاتی دروغین همان پرونده هستهای ایران بود که مدعی بود ایران برنامه ساخت سلاح هستهای را از سال 2001 تا 2003 اجرا کرده است. این پرونده در واقع مبنی بر اطلاعات مرموزی بود که سال 2004 ظاهر شد و سپس به طور بینالمللی توسط iaea و پس از آن وارد پروسه سیاسی شد و نقش اساسی در اتهام به ایران داشت که مربوط به سال 2008 تا 2012 است. مجموع دیگر اطلاعات iaea از نوامبر 2011 وجود داشت که اتهامات جدیدی به ایران وارد میکرد که آن هم مربوط به 2001 تا 2003 بود و بیانگر اینکه ایران پس از سال 2003 به ساخت سلاح هستهای ادامه داده است.
پورتر متذکر شد: آنچه در تحقیق به آن رسیدم اینکه این مدارک توسط اسرائیل به شکل دروغین منتشر شده است و قسمت اول شواهد به مجاهدین خلق داده شده. مطمئنم شما آنها را میشناسید، اما برای جامعه آمریکا باید آنها را توضیح دهم. مجاهدین خلق نقش واسطه را در این امر داشت تا این اسناد به جهان غرب و پروسه سیاسی آن وارد شود، بنابراین بنده این داستان را بحران ساخته شده نامیدم. همان ایجاد مجموعه اسناد و مدارک دروغین که بعدها برای اتهام به ایران از آن استفاده شد.
این محقق گفت: مجاهدین به عنوان واسطه در این پرونده بودند تا در فرآیند سیاسی وارد شده و علیه iaea عمل کنند. این ساختن یک پرونده غلط که پایهای برای متهم کردن ایران و در ابتدا برای توجیه جهت جنگ علیه ایران ساخته شد که این مسئله هدف نومحافظهکاران در دولت بوش بود و سپس توجیهی در جهت تحریمها خصوص تحریمهای اقتصادی علیه ایران شد.
پورتر در پاسخ به اینکه نقشه برای تحریمها از چه سالی آغاز شد، اظهار داشت: این کار بستگی به استراتژی دارد که شما انتخاب کرده اید، این راهبرد سال 2009 شکل گرفت و ثمره آن را در تحریمها علیه ایران میبینیم. رایس وزیر خارجه آمریکا اصلیترین فرد در دولت بوش بود که در راستای تحریم تلاش میکرد، البته رایس کسی نبود که به این طرح اکتفا کند بلکه این طرح جایگزین وی برای حمله نظامی علیه ایران بود.
این تحلیلگر آمریکایی پیرامون حمایت آمریکا از صدام در جنگ 8 ساله، تصریح کرد: من با جنگ ایران و عراق شروع کردم و سیاست دولت ریگان، چرا که این مقطع شروع درگیری آمریکا با برنامه هستهای ایران بود. از سوی دیگر انقلاب 1979 در ایران فراتر از آنچه بود که شاه و غرب فکر میکردند. ابتدا ایران برای تأمین سوخت هستهای و رآکتور بوشهر متکی به اروپا بود، اما مشکل اینجا بود که دولت ریگان در سال 1983 آلمان و فرانسه را برای پایان همکاری با ایران تحت فشار قرار داده بود اما این دو کشور قرارداد همکاری قانونمندی داشتند و موظف به تأمین آن بودند. اما آمریکا اجازه نداد این همکاری در تعیین سوخت هستهای ادامه یابد و از آن سر باز زد. در این میان ایرانیها یا باید دست میکشیدند و یا داشتن ملزومات مستقل یکی را انتخاب میکردند که ایران تواناییهای مستقل را برای دستیابی به آنچه که در نظر داشت، انتخاب کرد.
وی افزود: حدود سالهای 98 و 99 ایران در ابتدای راه فرآیند توانایی متکی به خود قرار گرفت و آمریکا نیز به دقت این راه را تحت نظر گرفته بود و جاسوسانی استخدام کرد تا این فعالیتهای ایرانیها را دنبال کنند و این شد آغازی برای متهم کردن ایران مبنی بر اینکه ایران در پی سلاح هستهای است و من فکر میکنم این بخشی از روایت غلطی است که هیچگاه به ملت آمریکا گفته نشد.
این نویسنده و تحلیلگر آمریکایی در پاسخ به این سؤال که در ایالت متحده در زمانهای قدیم، موضوعات و کتابهای مطرح، محققان و نویسندگان صاحب نظر به دانشگاهها دعوت میشدند و سخنرانی و روشنگری میکردند آیا چنین اتفاقی هم در این خصوص برای او اتفاق افتاده، گفت: من مدت زیادی است که از جوّ دانشگاه به عنوان یک چهره دانشگاهی به دور بودهام پس نمیتوانم از تجربه شغلیام بگویم اما استنباط من این است که این چیزها در طول گذر زمان تغییر کرده و امروزه دانشگاههای آمریکا کمترین تعهد را به گفتمانهای باز و یافتن حقیقت دارند.
وی ابراز داشت: اگر چه دانشگاههای آمریکا در تلاش برای یافتن حقایق، عالی نیستند اما در گذشته چنین تعهدی برای یافتن حقیقت در دانشگاهها مشاهده میشد این کاهش تعهد، ناشی از بیتفاوتی مردم نسبت به تجمع قدرت و فرصت کمتر برای بیان عقاید است که به دولت، قدرت و ایمنی در برابر اعتراضات و آزادی عمل به خواستههای خودشان را میدهد و آنها تنها خودشان را در قبال قانونگذاران جناح راستی پاسخگو میدانند در نتیجه جای مناظرات خالی است و جستن حقایق، آخرین موضوعی است که دانشگاهیان به دنبال آن هستند.
پورتر با اشاره به لیستی از دروغهایی که به مردم آمریکا درباره موضوعات هستهای ایران گفتهاند، عنوان کرد: اولین چیزی که میتوانم بگویم این است که به مردم آمریکا گفته شده ایران در دهه 80 شروع به جمعآوری تجهیزات برای تولید بمب هستهای کرده و این دلیل شروع مجدد فعالیتهای هستهای در این دهه بوده و نوعی از این روایت معتقد است که اسناد کمی در دست است که نشان میدهد به دستور آیتالله خمینی ایجاد ظرفیت برای ساخت بمب هستهای در زمان جنگ ایران و عراق داده شده و این چیزی است که در متون و گفتهها در میان مردم آمریکا دیده میشود.
* در سال 2003 اعلام شد که ایران به مدت 20 سال برنامه هستهای خود را مخفی کرده است
وی تصریح کرد: همچنین در خصوص سال 2003 این طور گفته شده که ایران برنامههای غنیسازی خود را با پوششهای برنامه صلحآمیز به مدت 20 سال از جهان مخفی کرده و بازنمایی ناقص و تستهای کمی از سانترفیوژها انجام شده که نشانهای از مخفیکاری ایران به شمار میرود. وقتی آژانس بینالمللی انرژی هستهای شروع به بازبینی و نظارت کرد آنها با تعدادی اطلاع دال بر اینکه ایران دارای غنیسازی اورانیوم بالای 50 درصد است روبرو شدند و این نشانه تلاش ایران برای ساخت بمب هستهای بود اگر چه چیزی را به طور مستقیم بیان نمیکند.
وی یاداور شد: این ایده این طور القا میکند که ایرانیان تجهیزات لازم برای آزمایشهای سلاحهای اتمی در پادگانهای نظامی را احداث کردهاند اما همانطور که میدانید ایران از آژانس دعوت کرده تا تسلیحات را بازبینی کند آژانس نیز از سال 2005 تاکنون با بازبینی از 10 عدد تجهیزات هستهای به تعداد 2مرتبه، هیچ مدرکی در تستهای خود برای چنین ادعایی پیدا نکرده است و بسیاری موارد دیگر که، من فقط اصلیها را که در کتاب خود آوردهام را گفتم.
نویسنده و تحلیلگر آمریکایی در خصوص راهحل شکستن دیوار تحریمهای آمریکا گفت: به اعتقاد من دولت ایران باید از طرق مختلف داستان اصلی را به گوش مردم آمریکا برساند که موضوع ایران تنها این نیست که ایران، بمب هستهای میسازد بلکه نفس این توطئهسازی با وجود هیچ نشانهای دال بر ساخت بمب هستهای مهم است این حقیقت که هیچ نشانهای یافت نشده، نادیده گرفته شده است بنابراین من فکر کنم معرفی این حقایق موضوع اصلی است.
وی خاطرنشان کرد: باید توجه داشت مدرک این توطئهها از کجا سرچشمه میگیرد؛ مشخص شده اینها از اسرائیل و مجاهدین شروع شده و به سازمان اطلاعات آلمان منتقل میشود و در نهایت به آمریکا و آژانس میرسد میشود کامل تعقیب کرد تا به آنها رسید این داستانی است که باید به گوش مردم آمریکا برسد و این کار باید سریعتر انجام شود ا روند جریانات سیاسی در این خصوص را تغییر دهد، چون مذاکراتی در حال انجام داریم که در آن آمریکا مواضع سختگیرانهای اتخاذ و رسیدن به نتیجه برداشتن تحریمها را غیرممکن کرده است و من راجع به این قضیه مطمئن هستم.
پورتر با بیان اینکه گزارشات غلط به بوش در زمان رئیس جمهوریاش و این اعتقاد که وی برحسب حقایق اقدام میکند باعث شد هیچ کس آن را مورد سؤال قرار ندهد، افزود: از طرف دیگر لابی اسرائیل هم فشارهای سیاسی را به واشنگتن مبنی بر اینکه آنها نیز مطمئن هستند تحریمها باقی خواهد ماند و تمایلی به عوض شدن ماجرا ندارند و عقب مینشینند تا ایرانیها به دنبال آنها بروند و این خطرناک است پس فکر میکنم باید جریان سیاسی این مذاکرات را سریعاً عوض کرد و حقایق را با سرعت هرچه تمام فاش کرد.
وی در خصوص اینکه شاید ما ایرانیها از این ابزار در ژنو به درستی استفاده نکردهایم تا طرف مقابل را سر جای خویش بنشانیم مبنی بر اینکه کل ماجرا دروغ بوده است، گفت:من فکر میکنم حقایقی که من در اختیار جهان میگذارم کاملا ًجدید است و فکر میکنم بسیاری از این حقایق را دولت ایران نمیدانسته و مشکل اینجاست که چطور باید این حقایق را به روند مذاکرات وارد کرد و این مسئله نیازمند تفکر دوباره درباره استراتژی است شاید این قضیه در خارج از میز مذاکره باید انجام پذیرد.
پورتر تصریح کرد: من درباره حقایقی که در کتابم نوشته شده با هیئت مذاکرهکننده لابی نکردهام. کاری که من کردهام سؤال و اظهار احتمال برای موضوعات اصلی ایران است و اطلاعرسانی کردن درباره حقایق موجود بوده است.
* اسناد مرموز «لب تاپ» و اندیشه تغییر رژیم در ایران توسط دولت آمریکا
وی درباره اسناد مرموز لبتاپ که در کتابش ذکر کرده است، اظهار داشت: یک فصل تمام از کتاب بنده به موضوع مرموز «لب تاپ پیدا شده» اختصاص دارد چرا که آنها نقش مرکزی در این داستان درباره برنامه هستهای ایران دارند که به صورت موفقیتآمیزی توسط دولت ایالت متحده آمریکا و متحدانش در اروپا و اسرائیل پخش شده است.
این تحلیلگر آمریکایی ادامه داد: ابتدای داستان این است که نومحافظه کارانی که در دولت بوش بودند آشکارا آرزوهای بزرگی برای تغییر خاورمیانه داشتند و قرار شد عراق، نقطه آغازین این تغییر باشد و در سایه اشغال عراق، پایگاههای عظیمی به تصرف در میآید تا از طریق آنها قدرت نظامی آمریکا در سایر کشورهای خاورمیانه پخش شود و مطمئناً هدف اصلی آنها ایران بود.
وی تصریح کرد: بنابراین در پس پرده اصلی که در برنامه اشغال نظامی و جنگ در عراق پنهان شده بود در نهایت با تغییر رژیم در ایران کلید میخورد که نیاز به استفاده قدرت نظامی از آمریکا در عراق داشت.
پورتر ابراز داشت:اسناد مرموز لب تاپ در سال 2003 ایجاد شد و اسناد لب تاپ نامیده شده چرا که به رسانههای خبری گفته شده بود از لب تاپ یکی از مهندسین فعال در آنچه که آنها مدعی هستند برنامه محرمانه تحقیقات هستهای نظامی ایران بوده به دست آمده است و وقتی برای اولین بار توسط دولت بوش علنی شد این را پوششی برای ارائه اسناد قرار دادند.
وی در خصوص اینکه آیا مایل بود به ایران بیاید و با مردم و مسئولان ایرانی صحبت کند و ما را از دروغی مبنی بر بحران ساختگی غرب به ایران باخبر کند، گفت: من بسیار مشتاق بودم که به ایران بیایم خصوصا در این ماه! چرا که مذاکرات در جریان است و در حال رسیدن به انتهای فرجه داده شده در 20 ژانویه هستیم و اینکه من میدانم این موقعیت بسیار حساس و مهمی برای وجود امکان دستیابی به یک تفاهم است و اینکه این مذاکرات میتواند سیاسیت آمریکا را تغییر دهد اولین مطلبی بود که من برای آمدن به ایران برای آن میاندیشیدم.
وی گفت: مسئله دیگر این بود که من امیدوار بودم بتوانم کسانی را که مایل هستند به من کمک کنند تا پیام این کتاب را به بیرون انتقال دهم پیدا کنم و میتواند یک همگرایی جالب توجه باشد که از یک طرف این کتاب قابل دسترسی باشد و اطلاعاتی که در این کتاب آمده در دسترس قرار گیرد و از طرف دیگر به زودی این مذاکرات به نقطه اوج خود میرسد که من فکر میکنم تمام اینها یک موقعیت بسیار جالب و مهیج را برای من ایجاد کرده است.