به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، توقف فعالیت حزب جمهوری اسلامی، یکی از رازآلودترین و پیچیدهترین رخدادها در طول تاریخ جمهوری اسلامی ایران است و اظهارنظرهای بسیار متفاوتی درباره زمینههای توقف فعالیتهای آن در دست است. حزب جمهوری اسلامی فراگیرترین و تاثیرگذارترین حزب در تاریخ جمهوری اسلامی ایران است. بر اساس اعلام محمدجواد باهنر ۱۰۰ روز پس از تاسیس، حزب جمهوری اسلامی تا آن روز ۲ میلیون نفر عضو داشت.
زمینههای شکلگیری حزب جمهوری اسلامی به پیش از پیروزی انقلاب برمیگردد. چنانکه آیتالله سید محمد حسینی بهشتی اولین دبیر کل آن در گفتگو با مجله عروةالوثقی ارگان دانشآموزی حزب میگوید: تابستان سال ۵۶ بود که با چند نفر از دوستانمان به فکر ایجاد یک هسته روحانی متشکل بر اساس تاکید بر تقوی و ایمان، مبارز بودن و بینش مترقی اسلامی داشتن و در عین حال خالص اندیشیدن و اسلامی عمل کردن و مبرا از هر گونه گرایش غیراسلامی و تفکر التقاطی افتادیم و در نظر داشتیم که این هسته روحانی مبارز متعهد، شاخه سیاسی و اجتماعی به وجود بیاورد و آن شاخه بتواند یک حزب و تشکیلات نیرومند سیاسی در خلأ اجتماعی ما پایهگذاری کند.
چارت تشکیلاتی حزب جمهوری اسلامی اینطور طراحی شده بود
آیا همگان با تشکیل حزب موافق بودند؟
با این حال مخالفتهایی با تشکیل حزب وجود داشت. از آن جمله چنانکه آیتالله هاشمی رفسنجانی گفته است، «با مخالفت امام روبرو شده بود. امام از اول نسبت به حزب بدبینی خاصی داشتند و آن را موجب تفرقه میدانستند.»
آیتالله مرتضی مطهری هم که جدیترین تئوریپرداز انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی بوده است، نگرانیهایی داشته است. آیتالله بهشتی میگوید: مرحوم استاد مطهری در همان آغاز، این مطلب را به عدهای از دوستان میگفت که این برادرهای ما دست به کاری زدهاند که اگر نیتشان خدا نباشد، خسارت کردهاند.
حزبی با ۱۰ میلیون بودجه و ۲ میلیون عضو
حزب جمهوری اسلامی یک هفته بعد از پیروزی انقلاب در ۲۹ بهمن ۱۳۵۷ اعلام موجودیت کرد. آیتالله محمد حسینی بهشتی، سید علی خامنهای، عبدالکریم موسوی اردبیلی، اکبر هاشمی رفسنجانی و محمدجواد باهنر بنیانگذاران حزب و حبیبالله عسگراولادی، عبدالله جاسبی، میرحسین موسوی، سید محمود کاشانی، مهدی عراقی، مهدی کروبی، حسن آیت و علی درخشان، اعضای شورای مرکزی اولیه حزب جمهوری اسلامی بودند.
تبلیغات حزب جمهوری اسلامی برای انتخابات اولین دوره مجلس شورای اسلامی در سال 1358
اولین دبیر کل حزب جمهوری آیتالله بهشتی بود که با انفجار دفتر حزب در ۷ تیر ۶۰ به شهادت رسید. پس از آن محمدجواد باهنر تا ۸ شهریور ۶۰ دبیر کل حزب بود و از آن تاریخ تا توقف کامل فعالیتها، آیتالله خامنهای دبیر کلی اولین و بزرگترین حزب در جمهوری اسلامی ایران را بر عهده داشت.
حمایت صریح و رسمی امام خمینی رهبر انقلاب اسلامی از حزب جمهوری اسلامی و اجازه استفاده از سهم امام برای اداره امور حزبی، و اختصاص یکباره ۱۰ میلیون تومان از سوی امام(ره)، یکی از دلایل اصلی اعتبار زایدالوصف و توانایی بالقوه این حزب بوده است. در میانه تحرکات بسیار فراوان و پررنگ احزاب و گروههای سیاسی مختلف، که از حزب توده تا نهضت آزادی و سازمان مجاهدین خلق مشغول فعالیت و عضوگیری بودند، اعلام موجودیت حزب جمهوری اسلامی موجب شد همه کسانی که خود را وفادار به امام خمینی میدانستند به این حزب بپیوندند و همینگونه شد که تنها ۱۰۰ روز پس از آغاز به کار حزب جمهوری اسلامی، ۲ میلیون نفر در سراسر کشور به آن پیوستند.
۳ سال اقتدار، ۶ سال بحران
حزب جمهوری اسلامی در اولین انتخابات مجلس شورای اسلامی با یک پیروزی گسترده توانست به پرتعدادترین فراکسیون تبدیل شود و بر بسیاری از رویدادهای پس از انقلاب تاثیر بگذارد؛ عزل بنیصدر، مبارزه با گروههای خرابکار مانند سازمان مجاهدین خلق، نقشآفرینی در اداره جنگ تحمیلی، به عهده گرفتن نهادهای انقلابی، بخشی از نقشآفرینی این حزب بود. نقشی که به خوبی توانست اهداف رهبران و موسسان آن را به نتیجه برساند و کادرسازی مناسبی برای اداره جمهوری اسلامی ایران ارائه کند.
با این حال اما دوران اوج و اقتدار حزب جمهوری اسلامی چندان دوام نیافت. با بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری و شهادت ۷۵ نفر از اعضای آن، این حزب از وجود آیتالله بهشتی که نقشی محوری و اساسی در اقتدار و وحدت درونی این حزب داشت نیز محروم شد. علاوه بر این خسارت بزرگ، مشکلاتی دیگر نیز به ضعف حزب جمهوری اسلامی دامن زد.
تجمع مردم پس از انفجار دفترمرکزی حزب جمهوری اسلامی در محله سرچشمه تهران و شهادت آیت الله بهشتی و 72 نفر از اعضای حزب
مبارزه حزب جمهوری اسلامی با احزاب و گروههای معارض، مخالف و خرابکار، تا حدود زیادی توانسته بود گروهها و عقاید مختلفی را در داخل حزب کنار هم نگه دارد، اما در پایان سال ۱۳۶۰ و حذف بسیاری از گروههای مخالف از صحنه سیاسی کشور، اختلافات و رقابتهای داخلی فرصت بروز یافتند و شاید همین اختلافات زمینه توقف فعالیتهای حزب جمهوری را فراهم ساخت.
اختلافات داخلی پررنگ، راز توقف فعالیت حزب
روایتهای مختلف و گاه متضادی از اختلافات درونحزبی در حزب جمهوری اسلامی وجود دارد. حزب جمهوری اسلامی به تشکلی چند پاره تبدیل شده بود. بخشی از آنها معتقد به اقتصاد بازار و عدم دخالت دولت در اقتصاد بودند. این گروه که پیش از پیوستن به حزب جمهوری عموما از بازاریان بوده و اعضای جمعیت موتلفه بودند، فراکسیونی ۵۰ نفره در حزب جمهوری تشکیل دادند و حتی جلسات خصوصی برگزار میکردند. برگزاری این نشستهای جداگانه که به معنای حزب در حزب بود، به تدریج به یکی از زمینههای توقف فعالیت های آن تبدیل شد.
در سوی دیگر این مناقشه، میرحسین موسوی و یاران او بودند که با نگرشهای سیاسی و اقتصادی طیف موتلفه مخالف بوده و معتقد به دخالت دولت در بازار بودند. در عین حال دولت را نیز در اختیار داشتند. شخصیتهایی از جمله مرتضی نبوی، علیاکبر پرورش و حبیبالله عسگراولادی در طیف راست و جواد اژهای، ابوالقاسم سرحدیزاده و مسیح مهاجری در طیف چپ قرار گرفتند و شاید بتوان اولین نشانههای تشکیل جناح چپ و راست در جمهوری اسلامی ایران را این رویارویی درونحزبی دانست.
چند قدم پایانی
حزب جمهوری اسلامی که کارکرد اولیه خود را از دست داده بود و هر روز اختلافات تازهای در آن بروز میکرد، آنچنانکه در نامه آیتالله خامنهای و هاشمی رفسنجانی به امام خمینی آمده، «دیگر آن منافع و فواید آغاز کار را نداشته و بالعکس ممکن است در شرایط کنونی بهانهای برای ایجاد اختلاف و دودستگی و موجب خدشه در وحدت و انسجام ملت گردد.»
فراگیرترین حزب پس از انقلاب اسلامی ایران سالهاست که از صحنه سیاسی کشور بیرون رفته اما همچنان بحثها و اظهارنظرها درباره آن ادامه دارد. سید صادق طباطبایی سخنگوی دولت موقت و از اعضای بیت امام خمینی، توقف فعالیت حزب جمهوری را به دلیل مخالفت امام با انحصار در این حزب میداند و میگوید: «من اعتقاد دارم که امام به همین دلیل فرمان انحلال حزب جمهوری اسلامی را دادند. یک روزی چشم باز کردند و دیدند که کل امور کشور در دست حزب جمهوری اسلامی است.» گرچه این تحلیل سید صادق طباطبایی هم مخالفانی دارد.