این دریاچه این روزها حال و روز خوبی ندارد و اگر هم گردشگری از کنار آن عبور کند، تنها افسوس میخورد که چرا قدر این دریاچه را ندانستهایم که حالا به این روز ناخوشایند بیفتد.
چند سالی است که مسئولان با ارائه طرحهای مختلف به فکر احیاء آن افتادند، اما تا کنون نتوانستهاند داروی مناسبی برای این بیمار بدخیم تجویز کنند.
پرفسور پرویز کردوانی، پدر کویر شناسی ایران بارها و بارها از تلاش بی فایده مسئولان برای احیاء دریاچهی ارومیه سخن گفته، تاسف میخورد و میگوید: متاسفانه بزرگترین و زیباترین دریاچه را به کویر "نمکزار" تبدیل کردهاید و دیگر امکان احیاء آن، آن هم با آب استراتژیک و کمیاب کشاورزی وجود دارد.
وی افزود: حدود 95 درصد دریاچهی ارومیه به کلی خشک و به کویر تبدیل شده و پنج درصد باقی مانده هم با تلاق آن کویر را تشکیل میدهد. همانند دشت کویر یا کویر مرکزی ایران که جنوب شرق آن با تلاقی شده است، بر اثر ریختن دو رودشور "کالشور " و "جاجرم" با این تفاوت که این کویر "نمکزار" مرکزی ایران به طور طبیعی با خشک شدن دریا در دوران سوم زمین شناسی به وجود آمده است. اما با کمال تاسف باید گفت که این کویر"نمکزار" ارومیه یا بزرگترین نمکزار کشور! در نتیجهی خشک کردن دریا توسط انسان ایجاد شده است. از یک سو توسعه خواهی بزرگ وبی رویهی ساکنان محل و حمایتهای مقامهای محلی از آنها و از سوی دیگر فراهم کردن امکانات بی رویه از سوی مدیران و مسئولان اداری کم تجربه منطقهای و کشوری و بی توجهی به عواقب این به اصطلاح توسعهی عظیم منطقه سبب خشک شدن و حتی زیان بخشی آن دریاچهی بزرگ و سودمند شده است.
پروفسور کردوانی در ادامه اظهار داشت: در سال 1325 که برنامه بررسی و شناسایی آب کشور آغاز شد، ایران به شش حوضه ی آبریز اصلی تقسیم شد. دریاچه ی ارومیه یکی از این حوضه ها است یعنی حوضه آبریز اصلی با آبهای سطحی رودها و آبهای زیر زمینی آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی و کردستان است.
وی تصریح کرد: منابع اصلی تامین آب این دریاچهی بزرگ رودها و آبهای زیر زمینی به اضافه بارندگی که به طور مستقیم در سطح آن صورت میگیرد، هستند. پس از پیروزی انقلاب اسلامی بزرگان منطقه در هر دو استان آذربایجان غربی و آذربایجان شرقی با توسل به مدیران کل و وزیران کشاورزی، صنعت، شهرسازی و درخواست از آنها برای فراهم کردن امکانات توسعه بخش کشاورزی، صنعت، شهر و دانشگاهها در نهایت این امر تحقق یافت. آنها به فعالیتهای خود در زمینهی توسعهی منطقه ادامه دادند.
این چهرهی ماندگار ایرانی اظهار داشت: با توسعه منطقه در زمینههای مختلف کشاورزی، صنعت، شهر، دانشگاه و... نیاز به آب بیشتر احساس شد و با ساختن سدهای متعدد آب مورد نیاز تأمین و بیشتر برای رفع نیازمندی و توسعهی صنعت اختصاص یافت. همچنین برای رفع نیاز روز افزون کشاورزی و توسعه بی رویه با کمک از وزارت جهاد کشاورزی و نیرو امکان حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق در اطراف دریاچهی ارومیه فراهم شد.
بنا به گفتهی پدر کویر شناسی ایران از یک سو سال به سال با توسعهی بی رویهی شهر و صنعت نیاز به آب بیشتر شد و از آب سدها برای رفع نیازمندی اختصاص داده شد که در نتیجه آب سطحی ورودی به دریاچه سال به سال کاهش یافت و علاوه بر آن سال به سال بر تعداد سدها در نتیجه درخواست مقامات محلی از وزارت نیرو اضافه شد و از سوی دیگر برای توسعهی کشاورزی در اطراف دریاچهی ارومیه به تشویق مسئولان کشاورزی، وزارت نیرو دست کشاورزان را برای حفر چاههای عمیق و نیمه عمیق به میزان دلخواه باز گذاشت، به گونهای که کشاورزی، مالکان و مقامات محلی استانهای آذربایجان شرقی و غربی به این توسعه مغرور شدند و افتخار میکردند.
این چهرهی ماندگار ایرانی افزود: با توسعهی بیش از حد وزارت نیرو بر اساس قانون اولویت در تأمین آب سال به سال آب بیشتری از سدها به شهر و صنعت داده شد، در نتیجه سال به سال آب جاری سطحی از سدها به دریاچه کمتر شد که مسئولان حفاظت محیط زیست و طرفداران محیط زیست به آن اعتراض کردند و تمام حواسشان هم فقط به کم شدن آب دریاچه از طریق احداث سدها بود، غافل از آنکه بعد از آبهای سطحی رودها آبهای شیرین زیر زمینی دشتهای اطراف دریاچه که مهمترین منبع تأمین آب دریاچه بوده، مورد غفلت واقع شده و هیچ توجهی به این نداشتند که کشاورزان را تشویق کردهاند تا کشاورزی را توسعه دهند که مایه افتخار هر دو استان است.
وی ادامه داد: کشاورزان هم ابتدا با حفر چاههای مجاز و سپس ده هزار چاه
غیر مجاز (طبق اظهارات اخیر آقای فهمی از مقامات وزارت نیرو 53 هزار حلقه
چاه در اطراف دریاچه حفر شده است)، نه تنها سالهاست که منبع تأمین یا ورود
آب زیر زمین شیرین دشتها به دریاچه قطع کردهاند، بلکه جریان آب بر عکس و
فاجعه آمیز شده است، که تنها به خشک شدن آب دریاچه کمک کرده، بلکه با نفوذ و
جریان زیر زمینی به سمت دشتها آب دهها هزار حلقه چاه اطراف دریاچه را
شور کرده است.
پدر کویر شناسی ایران تصریح کرد: با رخ دادن این
اتفاق دریاچه برای منطقه از جنبههای مختلف اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی
زیست محیطی و نیز سیاسی بسیار زیان بخش شد و مسائل متعدد و غیر قابل جبران
را به وجود آورد که سال به سال بر شدت آن افزوده می شود و از همه مهمتر با
کمال تأسف باید گفت که در این شرایط دیگر امکان احیاء دریاچه هم وجود
ندارد.
پروفسور کردوانی عنوان کرد: اگر از همان سال که هر سد
ساخته میشد، سهم دریاچه به سوی آن رها میشد و حواس مسئولان به حفر چاهها
در اطراف دریاچه می رفت و مانع از حفر چاههای غیر مجاز میشدند هم منطقه
با احداث سدها و چاههای مجاز در زمینه کشاورزی، صنعت و شهر در توسعهی
پایدار بود و هم دریاچه همچون گذشته دارای آب و شاداب بود. اما متاسفانه نه
به مهمترین مسئله یعنی حفر دهها هزار حلقه چاه توجه داشتند که باعث به
وجود آمدن تمام مسائل موجود در منطقه و نیز به اصلاح مریض و زیان بخش شدن
شدید دریاچه شد و نه توانستهاند تا به امروز آبی برای دریاچه تأمین کنند.
وی افزود: در مدت این 14 سال و نیز 10 سال اخیر که سال به سال به
طور محسوس آب دریاچه رو به کاهش بوده، تنها به اصطلاح با حرف "تشیكل
کمیتهی نجات دریاچه، شوراها، سمینارها وسخنرانیها" مجبور به فکر احیاء
دریاچه بودند و دهها راهکار از طرف مردم و مقامات مختلف برای تأمین آب
دریاچه پیشنهاد شد که هیچکدام به نتیجه نرسید، زیرا خود مسئولان آن را از
نظر علمی، زیست محیطی، اقتصادی، مصلحت نمیدانستند و با اعتراض
سازمانهای مختلف، مقامات دولتی و حتی محلی روبرو شده، به عنوان نمونهی
یکی از راهکارهای باز کردن دریچههای سد به سمت دریاچه بود که به دلیل نیاز
مردم، شهر و صنعت وزارت نیرو آن را اجرا نمیکند.
کردوانی اظهار
داشت: از دیگر راهکارهای استفاده از آب رود ارس بود که مردم، استانداری،
نماینده مجلس و حتی رئیس سازمان حفاظت محیط زیست با آن مخالف است.
وزارت
نیرو به دلیل هزینه سرسام آور و هم سازمان حفاظت محیط زیست به دلیل مغایر
بودن با کنوانسیون تهران با انتقال آب از درياي خزر مخالف بودند، همچنين از باروری
ابرها هم نتیجهای نگرفتند و سازمان حفاظت محیط زیست نیز با آن مخالف است.
این
چهرهی ماندگار ایرانی گفت: راهکار پنجم "لایروبی بستر رودخانههای منتهی
به دریاچه" بود که انجام دادند و نتیجهی موثری حاصل نشد و اما راهکار ششم
انتقال آب از رود زاب کوچک بود که تاکنون طرفداران افراطی محیط زیست با آن
مخالف بودند و هستند، زیرا معتقدند تا این طرح به نتیجه برسد، دریاچه
کاملا خشک خواهد شد و علاوه بر آن آبی که مشکل گشا باشد و دریاچه را سیراب
کند، نخواهد داشت.
پدر کویر شناسی ایران عنوان كرد: خلاصه در طول
این 10 سال و بعد از انتخابات ریاست جمهوری یازدهم با تشکیل شوراها،
همایشها و همکاری چندین دانشگاه و دعوت از کارشناسان چندین کشور 1+19
راهکار برای دریاچهی ارومیه تهیه کردهاند که به دولت ارائه دهند، اما
تمام تمرکز مقامات مسئول برای نجات دریاچهی ارومیه بیشتر تمرکز دارد، به
تامین آب از کشاورزی و کشاورزان از جمله آبخیزداری که بر خلاف اظهار نظر
مقامات وزارت جهاد کشاورزی اجرای این برنامه باعث خواهد شد که آب کمتری به
دریاچه برسد، زیرا اصولا ذات و تعریف آبخیزداری این است که اقداماتی در
آبخیز رودها انجام دهند که به هنگام بارندگی تا آنجایی که ممکن است به داخل
آبخیز "کوه" برود تا کمتر جاری شود و روی همین اصل هم است که در بالا دست
آبخیز سدها آبخیزداری میکنند تا گل و لای کمتری در مخزن آن جمع بشود و با
این روش عمر مفید آبدار بودن سد طولانی شود.
بنا به گفته
کردوانی، از دیگر اقدامات برای تأمین آب از کشاورزی برای دریاچه اعمال
روشهای آبیاری کم مصرف قطرهای برای باغها و بارانی برای زراعتها به جای
آبیاری غرقابی بود انجام این کار نیز با توجه به آنکه درختان باغهای
قدیمی دارای ریشه چندین متری بوده و نمیتوان از روش قطرهای برای آبیاری
آنها استفاده کرد، زیرا درختان خشک میشوند، همچنین هزینهی بسیار بالای
آن به طوریکه به ازای 100 متر انتقال کابل برق 14 میلیون تومان برای وزارت
نیرو هزینه میشود، منتفی شد، در مورد آبیاری بارانی نیز استفاده هر متر
لوله پلی اتیلن 13 هزار تومان هزینه دارد وطبق معمول 85 درصد این هزینهها
را دولت و 15 درصد آن را کشاورزان باید بپردازند، حتی اگر هم قبول کنیم که
تمام این هزینهها را دولت بپردازند چه مقدار آب از این روش نصیب دریاچه
خواهد شد؟
پدر کویرشناسی ایران دربارهی راههای دیگر وزارت نیرو
برای تامین آب دریاچهی ارومیه بیان کرد: راه دیگر تامین آب از کشاورزی
تشویق کشاورزان به کاشت گیاهانی بود که به آب کمتری نیاز دارند، حال اگر
فرض کنیم این روش را هم کشاورزان بپذیرند که در بیشتر موارد با شکست روبرو
خواهند شد، هیچ فایدهای نخواهد داشت.همچین با تشویق کشاورزان به اقداماتی مانند استفاده از مالچ به منظور کم کردن تبخیر و تأمین آب از این روش برای دریاچه سودمند نیست.
وی
ادامه داد: حتی خریدن آب از کشاورزان یعنی کشاورزان دیگر کشاورزی نکنند و
مبغلی بابت پول آب و درآمدی که معمولا دارند، دریافت کنند و بروند سراغ
کارهای دیگر تا از این روش بتوانند مقداری آب برای دریاچه تامین کنند. این
کار بسیار اشتباهی بود و رواج آن برای کشور بسیار خطرناک است که اگر قرار
باشد هرکجا برای هر برنامه ای که به آب نیاز دارند، کشاورزی را تعطیل کنند،
کاری که متاسفانه در مورد کشاورزان اصفهانی استفاده کننده از آب زاینده
رود امسال اتفاق افتاد به این دلیل که چون صنعت و شهر کمبود آب دارند، به
هر کشاورز گفته شد سه میلیون تومان داده میشود تا بدون شکست بماند تا آب
آن را برای شهر و صنعت مصرف کنند، فاجعه بار خواهد بود.
پروفسور
کردوانی تصریح کرد: اگر این فرهنگ در کشور که همهی نقاط آن به آب احتیاج
دارد، رواج پیدا کند، علاوه بر مسئلهی مهاجرت از روستاها به شهرها و تشدید
بیکاری و مسائل شهرها با امنیت تامین غذایی که از مسائل دولتها در آینده
خواهد بود، روبرو میشویم، که متاسفانه در کشور ما این موضوع از سه سال پیش
شروع شده است.
پروفسور کردوانی گفت: با استفاده از این روشها،آب برای احیای دریاچه آن هم به طور کامل و به اصطلاح رضایت بخش عامه، تامین
نمیشود، حتی اگر کشاورزان و مسئولان کشاورزی حاضر باشند تن به چنین
برنامههای خانمان بر اندازشان بدهند.
پدر کویرشناسی ایران افزود:
با ندانم کاری های مسئولان متاسفانه این دریاچهی عظیم و زیبای ارومیه
دیگر به یک کویر "نمکزار" بزرگ آن هم بزرگترین کویر ایران تبدیل شده که نه
تنها این آبها، بلکه آب رودها و سدها هم دیگر قادر نیستند آن را دوباره به
دریاچه آنهم با کیفیت خوب و عالی تبدیل کنند.
بنا به گفتهی
کردوانی، بر این اساس کسانی که قصد احیاء دریاچه ارومیه را دارند، در
برنامه شان قرار است به مسئولان ردهی بالایی کشور و مردم با دلایل غیر
موجه بگویند چون قسمت بزرگ دریاچه از مواد رسوبی پوشیده شده، نمیخواهند
این بخش را پر آب کنند بلکه تنها قسمتی از دریاچه را پر آب میکنند.
وی
اظهار داشت: آن ها در فکر خود پروراندهاند به مسئولان کشور و نیز عامه
مردم بگویند مصلحت در آن است که فقط قسمتی از دریاچه پر آب و زنده شود، به
همین منظور اگر حدود 40 درصد از آب کشاورزی را بگیرند، به هدفشان خواهند
رسید، از این رو گفتهاند در شرایط فعلی دریاچه دارای دو میلیارد متر مکعب
آب است، در صورت احیاء با اضافه شدن 12 تا 12.5 میلیارد متر مکعب آب این
رقم به 14.5 میلیارد متر مکعب میرسد و این کار طی 10 سال آینده اجرا خواهد
شد.
پس دریاچهای که در گذشته 32 میلیارد متر مکعب آب داشته و در
سالهای اخیر حداقل 28 میلیارد متر مکعب آب برای احیاء نیاز دارد، چه
میشود؟
پدر کویرشناسی ایران عنوان کرد: متاسفانه قدر و اهمیت این
دریاچه بزرگ و زیبای بینظیر ارومیه را نداشتهاند و سرانجام با بیتوجهی
مسئولان سالهاست فقط با حرف زدن کار کردند که این دریاچه امروز به یک کویر
بزرگ تبدیل شده و اکنون میخواهند با آب کشاورزی که تأمینکننده غذای مردم
است آن هم در سرزمینی که از نظر آب بسیار مسئله دارد این کویر را به دریاچه
تبدیل کنند مانند آن میماند که کویر بزرگ مرکزی ایران را بخواهند با بستن
آب احیاء کنند قضاوت با مردم و آیندگان خواهد بود.
وی ادامه داد:
در آخر باید این را بگویم که خانم "بارلو" دانشمند کانادایی کتابی درباره
مسائل آب آمریکا نوشته و گفته است که گلایه دارم از مسئولان آب در آمریکا
که چرا حقایق را بر مردم آمریکا نمیگویند به عنوان مثال از 50 ایالت
آمریکا 36 ایالت آن با کمبود و بحران آب روبرو است من هم گلایه دارم که چرا
وزارت نیرو و سازمان حفاظت محیط زیست حقیقت را به رئیس جمهور کشورمان که
علاقه ویژهای برای احیاء دریاچه دارد ،نمیگویند که بر اثر حفر هزاران چاه
غیرمجاز آب شور دریاچه از زیر آن به آب شیرین دشتهای اطراف دریاچه میرود و
از این رو حتی تمام این 53 هزار حلقه چاه را هم پر کنند و تمام آب رودها و
سدها را هم به دریاچه ببندند دیگر دریاچه احیاء نخواهد شد، بلکه روز به روز
با نفوذ بیشتر آب شور به دشتهای اطراف، آبها بیشتر شور شده و مسائل
مهاجرت از روستاها به شهرها و مسائل زیست محیطی، اقتصادی، اجتماعی و حتی
سیاسی هم شدیدتر میشود بهتر است که دستاندرکاران نجات دریاچه ارومیه
جزئیات طرح تهیه شده را در اختیار عامه مردم قرار دهند تا مسائل بهتر و
روشنتر مشخص شود.
گفتگو از مرضیه امیری
انتهای پیام/
سلام
ازحرفهای استاد چنین استنباط می کنم که "بزارید این دریاچه به کویرنمک تبدیل شه "چون راه حل ایشان یعنی بستن جاه های غیرمجاز" یکی از راهها است.ازطرفی خود ایشان با منطقه و دریاچه و مردم بیگانه اند .نظرات ایشان قابلیت اجرائی کمی دارد!