دکتر "غلامحسین ابراهیمی دینانی" استاد دانشگاه در برنامه "معرفت" گفت: "حکیم ابونصر فارابی" را به دلیل داشتن دغدغه فرهنگ باید فیلسوف فرهنگ بشناسیم.

به گزارش خبرنگار رادیو  تلویزیون باشگاه خبرنگاران، جمعه شب 9 خرداد ماه برنامه "معرفت" شبکه چهار با حضور دکتر غلامحسین ابراهیمی دینانی استاد دانشگاه به روی آنتن رفت.

دکتر اسماعیل منصوری لاریجانی، استاد دانشگاه و مجری برنامه معرفت در ابتدای برنامه گفت: همانطور که مستحضر هستید، در گلشن اندیشه‌های حکیم فارابی هستیم و از رمز گشایی های استاد ابراهیمی دینایی بهره می‌بریم.

حکیم فارابی فیلسوفی است که دغدغه‌های اجتماعی و سیاسی فراوانی دارد و همین موجب شده است که یک پیوند فسلفی میان مسائل اجتماعی و سیاسی ایجاد کند و آثار گوناگونی هم در این زمینه خلق کند.

وی ادامه داد: سیاست از نظر فارابی به دو بخش اخلاقی و مدنی تقسیم می‌شود. اساس سیاست اخلاقی را مبتنی بر خدا مداری، اعتقاد به معاد و وحی و همچنین اساس سیاست مدنی را ضرورت اجتماعی، تعاون، مشارکت، آحاد ملت می‌داند. جالب اینجاست که سعادت مدنی را مرهون تطبیق آن سیاست اختلاقی می‌داند.

ابراهیمی دینانی افزود: فارابی دغدغه زندگی در مسائل اجتماعی و ارتباط مسائل اجتماعی با مبدأ هستی دارد، در واقع باید بگوییم که اندیشه او سیری از فیزیک به متافیزیک بوده و از متافیزیک به فیزیک است.

این استاد دانشگاه بیان کرد: اگر ادعا کنیم که فارابی فیلسوف فرهنگ است، ادعایی درست و مناسبترین عنوان برای فلسفه فارابی است؛ فلسفه او را فلسفه فرهنگ بدانیم و او را فیلسوف فرهنگ بشناسیم.

وی ادامه داد: فارابی خیلی دغدغه فرهنگی دارد. همه حکمای مسلمان درباره‌ی اجتماع به نوعی سخن گفتند،ولی تا به امروز هیچ فیلسوفی در طی این 14 قرن از جهان اسلام، به اندازه‌ی فارابی دربا‌ره‌ی مسائل اجتماعی سخن نگفته است.

ابراهیمی دینانی اظهار داشت: از حسن به عقل رفتن و از عقل به حس آمدن کار یک فیلسوف است. فارابی اعتدال را رعایت کرده و مرتب از حس به عقل می‌آید و از عقل به حس می‌رود و بین حس و عقل از مسئله وهم و خیال نیز عبور می‌کند.

وی افزود: اگر حسی در جهان نبود، ما تجربه نداشتیم. علوم زمان، علوم تجربی محسوب می‌شوند و در دنیای امروز علم بر اساس تجربه بوده و تجربه بر محسوسات مبتنی است.

این استاد دانشگاه تصریح کرد: اگر کسی در قید محسوسات باقی بماند و نتواند از عالم محسوس فرا برود و به معقول راه پیدا کند، به آگاهی نمی‌رسد.

وی گفت: دنیای امروز به اصالت تجربه باور دارد که حتما از تجربه دینی سخن می‌گوید و در مورد آن نیز کتاب نوشته شده است.

ابراهیمی دنیانی اظهار داشت: فارابی در مرحله‌ اول یک فیلسوف است، یعنی از خدا آغاز و به حس رفته و از حس به خدا می‌رود. به عبارت دیگر از اول تا آخر و از آخر تا اول می‌رود. خدا هم اول بوده و هم آخر است یعنی چی؟ "اول" و "آخر" را من به فاعل و غایت معنی می‌کنم، فاعل اول دست به کار می‌زند و نتیجه که غایت باشد، آخر به دست می آید. پس حق تبارک و تعالی هم فاعل عالم و هم غایت عالم است.

خدا این عالم را آفریده که نتیجه آن (این عالم) انسان است و انسان به خدا بر می‌گردد. اگر این نوع فکر یک قاعده فلسفی و عقلانی باشد، فارابی در این جریان سیر می‌کند.

وی بیان کرد: همه چیز آغاز و انجام دارد ولی نمی‌توانیم بگوییم که خدا آغاز و انجام دارد، چون خداوند آغاز و انجام هست. هر موجودی ظاهر و باطن دارد و خدا خودش ظاهر و باطن است و بین این دو خیلی تفاوت وجود دارد و تفکر فارابی بر این اصل استوار است و واقعا فیلسوف است، اهل تفکر بود.

منصوری لاریجانی گفت: فارابی در کتاب "آرا اهل مدینه" دو نکته را مطرح می کند که به نظر می‌آید که جوهره‌ی مفقوده‌ی همه نظام‌های موجود جهان است. یکی بحث ظاهر و باطن است و دیگر اینکه حکومت یک شکل مدنی دارد، اما جوهر و باطن آن حکمت است.

ابراهیمی دینانی تصریح کرد: حکومتی که بر اساس حکمت نباشد، حکومت درستی نیست. همه چیز در عالم بر اساس حکمت بوده. اگر بنیاد عالم هستی بر اساس حکمت است و هیچکس نمی‌تواند در عالم، حکمت نبیند، و اگر کسی حکمت را ندید، حماقت خود را ثابت کرده است.

وی ادامه داد: نظام هستی و آفرینش هستی بر اساس حکمت است، اگر حکومتی بر اساس حکمت نباشد، یعنی با هستی تطابق پیدا نمی‌کند و نابسامان است.

این استاد دانشگاه افزود: انسان که مظهر خداست، باید حکمت را با تفکر بدست بیاورد. تفکر یک طریق است، تفکر راهی است که اگر از آن شکست بخوریم و از آن تفکری که داشتیم، برگردیم از مقصد دور نشدیم، یعنی تفکر راهی است که حتی اگر بازگشت به عقب بکنیم،‌ از مقصود دور نشدیم.
 
وی ادامه داد: تفکر راهی است که حتی اگر از گذشته خود بازگردیم، ما آن را شکست نمی‌دانیم چون این تکامل است. شکست تفکر زمانی است که متوقف بماند در غیر این صورت اگر هم شکست بخوریم، این تکامل است.
 
ابراهیمی دینانی اظهار داشت: هر انسانی اشتباه می‌کند در واقع خصلت انسان اشتباه کردن است، او باتفکر و عقل به اشتباه خود پی می‌برد و این اشتباه یک تجربه و تکاملی است که سرعت سیر انسان را در راه رسیدن به مقصود بیشتر می‌کند.
 
وی بیان کرد: انسان موجودی است که از اول همه کمالات به او داده نمی‌شود کمالات طبیعی به انسان داده شده اما کمالات انسانی را باید به تدریج به دست بیاورد.
 
این استاد دانشگاه افزود: هیچ موجودی مدت شیرخوارگی‌اش به اندازه انسان طولانی نیست، انسان دو سال شیرخوارگی می‌کند، اما بچه‌های حیوانات مدت شیرخوارگی‌شان کمتر از دو سال است. در آیه قرآن کریم آمده است که مدت حاملگی زنان و به دنیا آمدن بچه و شیر خوردن آن، 30 ماه است.
 
ابراهیمی دینانی گفت: تعریف عدالت لزوما مساوات نیست، اگر همه چیز در جای خودش قرار گرفت این عدالت است. در عالم، تشخیص اینکه جای هر چیز کجاست کار حکیم است و بعد از آن، ‌حکمای دیگر که مظهر حق تعالی هستند.
 
وی ادامه داد: اگر اشخاص سر جای خودشان متناسب با فکرشان و هنرشان قرار بگیرند، آن مدینه فاضله است.
 
این استاد دانشگاه افزود: فارابی از حکمت شروع کرده به مدینه می‌رسد، و از اخلاق به مدنیت و نیایش می‌آید.

وی اظهار داشت: نیایش خلوت انسان با خداست، انسان از آن خلوت پایین‌تر می‌آید و از اخلاق شروع می‌شود؛ اخلاق شخصی رابطه انسان با خداست و اخلاق اجتماعی رابطه انسان با دیگران است.
 
ابراهیمی دینانی ضمن بیان مطلب که فارابی از حکیم و حاکم صحبت می‌کند، گفت: دموکراسی‌های امروز قدری با قدیم تفاوت دارد، البته امروز ما ناچار هستیم که به دموکراسی روی بیاوریم.
 
این استاد دانشگاه اظهار داشت: ما باید کمی محاسبه نکنیم و به کیفیت نیز فکر کنیم؛ البته دنیای امروز، دنیای کمیت است؛ کمیت به جای خود مهم بوده اما کیفیت را نمی‌توانیم با کمیت بسنجیم.
 
ابراهیمی دینانی بیان کرد: سنجش کیفیت با عقل است. انسان‌ها همه ارزشمند هستند اما ارزش معنوی انسان‌ها با یکدیگر فرق می‌کند.
 
این استاد دانشگاه ضمن بیان این مطلب که اساس فکر فارابی حکمت است، تصریح کرد: فارابی می‌کوشد تا حکمت را به جامعه و مدینه فاضله بیاورد.
 
وی عنوان کرد: مدنیت بدون اخلاق و اخلاق بدون عقل نداریم؛ عقل اساس حکمت و فارابی فیلسوف عقل است.
 
ابراهیمی دینانی اظهار داشت: فارابی یک دیندار و فیلسوف است، او در دیانت به باور و در فلسفه به اخلاق تکیه می‌کند؛ 99 درصد انسان‌ها با خودشان صادق نیستند، انسان بیش از هر کس دیگری به خودش دروغ می‌گوید، یعنی آنچه که هست را نمی‌پذیرد و می‌خواهد خود را آن طور جلوه دهد که می‌خواهد باشد؛ اگر انسان در فکرش خالص و صادق باشد، راه به حقیقت پیدا می‌کند، تفکر صادق، راهش به حقیقت است.
 
این استاد دانشگاه افزود: انسان باید با خودش صادق باشد و اگر کسی از او انتقاد کرد و دید که طرف مقابل حرف درستی می‌زند، این فرد با خودش صادق است. اما اگر به او گفتند که تو اشتباه می‌کنی و به حرف طرف مقابل گوش نمی‌کند و حتی اگر گوش کرد و فهمید که طرف مقابل حرف درستی می‌گوید، میل به قبول حرف مقابل ندارد، با خودش صادق نیست.
 
وی ادامه داد: صدق با خود این است که حرف طرف را خوب گوش کنیم و حتی اگر مخالف تو بود، صادقانه بپذیریم که اشتباه کردیم.
 
ابراهیمی دینانی بیان کرد: یکی از بزرگان می‌گوید که سه کلمه برای انسان خیلی سخت است، یعنی از نظر تلفظ آسان‌ترین کلمه بوده، اما از نظر ادا سخت‌ترین کلمات هستند؛ "من اشتباه کردم" تلفظ آن آسان است اما کمتر کسی با صراحت در مقابل جمع این جمله را بیان می‌کند. انسان باید با خود صادق باشد و فارابی هم به آن تکیه می‌کند.
 


انتهای پیام/

برچسب ها: برنامه ، فیلسوف ، آفرینش ، هستی
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار