به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،با افزایش قیمت نفت و ارتقای درآمد کشورهای نفت خیز انتظار می رفت نرخ رشد اقتصادی آنها و عملکرد اقتصادشان افزایش یابد. اما این شرایط برای ایران ایجاد نشد. هدف اصلی در این مقاله، بررسی اثر بیماری هلندی بر ساختار اقتصاد ایران است. به عبارتی، این سوال مطرح است که آیا اقتصاد ایران دچار عواقب حاصل از بیماری هلندی است؟ یعنی، آیا افزایش قیمت نفت و به دنبال آن، افزایش درآمدهای نفتی موجب افزایش رشد بخش غیرقابل مبادله و کاهش رشد بخش قابل مبادله در ایران شده است؟ پاسخ به این پرسش محور اساسی این تحقیق را تشکیل میدهد.
نتایج نشان می دهند اقتصاد ایران دچار یک بیماری است و این بیماری که بارها از زبان کارشناسان اقتصادی شنیده شده است بیماری هلندی نام دارد در این مقاله ابتدا به تعریف بیماری هلندی می پردازیم، سپس به چگونگی ایجاد ،درمان و پیشگیری از این بیماری ارائه راهکارهایی برای جلوگیری از این معضلات پرداخته شده است.اهمیت این مساله در اقتصاد ایران تا حدی است که ما در نظر گرفتیم این بیماری اقتصادی را برای علاقمندان علم اقتصاد و علاقمندان مطالعه در مورد اقتصاد ایران تشریح کنیم.
واژه گان کلیدی:بیماری هلندی،نفت و گاز،تجارت،درآمدارزی،اقتصاد ایران
مقدمه
نفت و گاز با توجه به نقش فراوانی که در تامین انرژی جهان دارند از منابع زیر زمینی استراتژیک برای هر کشور از جمه ایران محسوب می شوند که صرف نظر ازاینکه می توانند موجب افزایش تاثیرگذاری کشور در عرصه بین المللی گردند، موجب سرازیر شدن حجم عظیمی از درآمدهای نفتی به کشور می شوند ، درآمدهایی که خارج از محدوده صنعت و اقتصاد کشوراست و از یک جهت پایدار و ابدی نیستند و از جهتی دیگر میزان آنها تابع شرایطی خارج از اختیار و برنامه ریزی های اقتصادی کشور است که اگر با مدد از سیاست های درست و امتحان شده این حجم عظیم نقدینگی در جهتی صحیح و علمی قرار گیرد می تواند موجب رشد اقتصادی بالایی برای کشور گردد. البته در عکس این حالت این درآمد ها نه تنها کمک کننده نخواهند بود بلکه موجب ایجاد مشکلات اقتصادی می شود که معمولا توسط همان درآمد های نفتی برای مدتی بر آن سرپوش گذاشته می شود.
بدین ترتیب می توان گفت وابستگی کشورمان به درآمد نفتی در عرصه اقتصاد بین الملل یک مساله است. مساله دیگر در تعامل امنیت ملی کشور با درآمدهای نفتی، تاثیری است که نفت در عرصه داخلی بر حیات اجتماعی و اقتصادی دارد. متاسفانه باید توجه کرد که اگر نفت را از اقتصاد ملی خذف نماییم تمام ارکان حیات اقتصادی واجتماعی و حتی سیاسی ما شدیدا تحت الشعاع آن قرار می گیرد. تزریق سرمایه به بخش صنعت، واردات کالاهای اساسی، تامین و دستیابی به تکنولوژی جدید صنعتی و نظامی و تامین انرزی داخلی،وابسته به درآمدهای نفتی است.
به عبارتی صریح تر امنیت اقتصادی.امنیت اجتماعی و حتی از دیدگاهی فراتر امنیت و ثبات سیاسی کشور تحت تاثیر درآمدهای نفتی و به عبارتی اقتصاد نفتی می باشد.از یک نگاه افزایش درآمدهای نفتی، فرصتی برای کشور ما محسوب می شود که موجب افزایش درآمد ارزی شده است، اما از سوی دیگر مدیریت این منابع درآمدی از جمله چالش های جدی دولت محسوب می شود. در حال حاضر اقتصاد ایران، اقتصادی مبتنی بر درآمد نفت است و هر تحولی حتی کوچک بر شاخص های اقتصادی کشور ما تاثیرات بسزایی خواهد داشت.
نفت اهمیت زیادی در اقتصاد ایران دارد، هم به لحاظ جایگاه آن در تولید ناخالص داخلی کشور و هم به لحاظ سهم درآمدهای نفتی در بودجه دولت و نیز منابع ارزی کشور، اما نقش نفت به همین جا خاتمه نمی یابد. در حال حاضر فعالیت های مربوط به نفت و گاز به خصوص در صنایع و بخش های بالادستی جزء سودآورترین فعالیت های اقتصادی کشور است، به طوری که به رغم شرایط محیطی و بین المللی، شرکت های نفت و گاز بین المللی علاقه مند به فعالیت در این بخش ها هستند.
از آنجا که به طور کلی بخش های اقتصادی که ارتباط نزدیکی با بازارهای بین المللی داشته و سرمایه گذاری خارجی در آنها صورت می گیرد کارآمدترین بخش های اقتصادی هستند و انتقال فناوری و دانش نوین تولید، عمدتاً از طریق این بخش ها صورت می گیرد و نیز به دلیل مزیت های نسبی فعالیت های پایین دستی صنعت نفت که در حال حاضر موتور محرکه رشد و توسعه اقتصادی کشور است، شرایط ایجاب می کند از طریق اصلاحات ساختاری، بهره وری بخش نفت را افزایش داده و رشد و توسعه اقتصادی کشور را تسریع داد.
گزارش اخیر بانک جهانی از اوضاع اقتصادی جهان نشان می دهد ایران در میان کشورهای در حال توسعه نفت خیز، جزء معدود کشورهایی بوده است که نتوانسته از این اوضاع بهره برداری مناسب کند لذا باید با بررسی و تصحیح سیاست های اقتصادی و بین المللی کشور، زمینه لازم جهت رفع مشکلات پیشروی این صنعت مهم و مادر را به صورت جدی و پیگیر ایجاد کرد تا کشور به جایگاه واقعی خود در بهره برداری درست از این نعمت خدادادی گام بردارد.
در این مقاله به بیان مشکلات و نارسایی هایی در عرصه اقتصاد ایران خواهیم پرداخت که بطور مستقیم و یا غیر مستقیم از فراوانی منابع نفت و گاز در کشور و درآمد سرشار آن ناشی گردیده است البته دیدگاه های متفاوتی نسبت به نحوه تاثیر و میزان تاثیر نفت بر این عوامل وجود دارد اما چیزی که واضح است تاثیر نفت بر شکل گیری مسائل نادرست اقتصادی ودر جهت مقابل عدم شکل گیری برخی مسائل و شرایط درست و علمی است که موجب عدم رشد اقتصادی مورد انتظار در ایران گردیده است.
هدف اصلی در این مطالعه، بررسی اثر بیماری هلندی بر ساختار اقتصاد ایران است. به عبارتی، این سوال مطرح است که آیا اقتصاد ایران دچار عواقب حاصل از بیماری هلندی است؟ یعنی، آیا افزایش قیمت نفت و به دنبال آن، افزایش درآمدهای نفتی موجب افزایش رشد بخش غیرقابل مبادله و کاهش رشد بخش قابل مبادله در ایران شده است؟ پاسخ به این پرسش محور اساسی این تحقیق را تشکیل میدهد.
تعریف بیماری هلندی
در اقتصاد کلان عارضه ای وجود دارد که به نام بیماری هلندی مشهور است. این نامگذاری به این دلیل انجام شده است که اولین بار این عارضه برای کشور هلند در سال 1960 رخ داد.بیماری هلندی در اقتصاد یک مفهوم اقتصادی است که برای توضیح رابطه بین اکتشاف منابع طبیعی نفت و گاز و کاهش عملکرد بخش تولیدی در اقتصاد یک کشور غنی استفاده می شود.
با افزایش درآمدهای منابع طبیعی به خصوص منابع نفت و گاز در یک اقتصاد زمینه برای غیر صنعتی شدن آن کشور فراهم می شود. زیرا رشد درآمد نفتی موجب رشد ارزش پول کشور می شود و این مساله از قدرت رقابت تولیدات صنعتی آن کشور در برابر تولیدات کشورهای دیگر می کاهد. با وقوع این مساله به تدریج بازار محصولات صنعتی کشور مورد نظر از بین می رود و کارخانه هایی که با هزینه های کلان احداث و راه اندازی شده اند یک به یک تعطیل شده و هزاران نیروی فعال در آن بیکار می شوند.
به عبارتی هر فرایندی که سبب افزایش حجم ارزهای خارجی در یک کشور شود و این ارزهای خارجی به جای سرمایه گذاری صحیح وارد بدنه اقتصاد شود بیماری هلندی در اقتصاد بوجود می اید.بنابراین با اتکا به این تعریف افزایش بی رویه قیمت منابع طبیعی برای مثال نفت طی سال گذشته یا افزایش حجم کمکهای مالی خارجی یا سرمایه گذاری خارجی بدون مدیریت صحیح دست اندرکاران امور اقتصادی می تواند زمینه ایجاد بیماری هلندی را فراهم آورد. فرم کلی شکلگیری بیماری هلندی عبارت است از:
1- کشف منابع طبیعی یا ایجاد یک فعالیت جدید پررونق و صادراتی
2- افزایش درآمد ارزی افزایش ارزش پول ملی
3- افزایش قیمت نسبی کالاهای غیرمبادلاتی و افزایش قیمت تمام شده کالاهای صادراتی
4- کاهش تولید، کاهش اشتغال و افزایش بیکاری
چگونگی بوجود آمدن بیماری هلندی در اقتصاد
یکی از ویژگیهای اقتصادهای نفتی شکل گیری بیماری هلندی در این اقتصادهااست. بیماری هلندی به این صورت اتفاق میافتد که با افزایش قیمت نفت و افزایش درآمدهای نفتی حاصل از صادرات نفت، ثروت یک کشور را افزایش یافته و این افزایش ثروت موجب تقویت و رشد بخش غیرقابل مبادله اقتصاد و تضعیف بخش قابل مبادله اقتصاد می شود.فرض می کنیم درآمد نفتی حاصل از صادرات از کشور در اثر رشد بی سابقه قیمت نفت افزایش چشمگیری یافته است.
اگرارزهای بدست آمده از صادرات نفت تماما برای واردات کالاهای مورد نیاز کشور صرف شود یا اینکه این ارزها برای ساخت کارخانه های صنعتی و توسعه زیر ساختی کشور سرمایه گذاری شود مشکلی آنچنانی در اقتصاد ایجاد بوجود نخواهد آمد. اما زمانیکه این درامدهای ارزی به پول داخلی کشور تبدیل و وارد بدنه اقتصاد داخلی شود اولین آثار بیماری هلندی در اقتصاد نمایان خواهد شد.از طرف دیگر وارد کردن درامدهای ارزی به اقتصاد و افزایش نقدینگی، روی ارزش پول کشور نیز تاثیر می گذارد. اگر سیستم نرخ ارز ثابت در کشور وجود داشته باشد و بانک مرکزی ارزش پول داخلی را در برابر ارز رایج ثابت نگه دارد(مشابه وضعیت ایران) ، تبدیل ارز به پول داخلی سبب افزایش نقدینگی و به دنبال آن افزایش نرخ تورم می شود.رشد نرخ تورم سبب کاهش ارزش پول داخلی در برابر ارز مذکور می شود و به تضعیف ارزش پول کشور می انجامد.
کاهش ارزش پول داخلی به معنی گرانتر شدن تولیدات کشور در تجارت بین المللی است و سبب می شود تا کشور قدرت رقابتش کاهش یابد و به تدریج بازار صادراتی کشور که در اثر رشد درآمد نفتی صعود کرده بود وضعیت بی ثباتی پیدا کند.اولین نتیجه افزایش نقدینگی افزایش نرخ تورم است،به طوری که افزایش تورم روی قیمت تمام کالاهای مصرفی و سرمایه ای تاثیر می گذارد. در این شرایط دولتها اقدام به افزایش واردات می کنند تا از طریق افزایش عرضه رشد قیمتها را کنترل کنند.
این سیاست برای مدتی می تواند مانع از رشد بی سابقه قیمت برخی از کالاها شود ولی بدون شک قیمت کالاهایی از قبیل زمین و مسکن که امکان واردات برای آنها وجود ندارد رشد فزاینده ای خواهند داشت.این فرایند در علم اقتصاد" اثر مصرفی" نامیده می شود. اگر در کشور سیستم نرخ ارز شناوروجود داشته باشد ، افزایش عرضه پول سبب افزایش ارزش اسمی پول کشور می شود ولی ارزش واقعی آن همچنان تضعیف می شود و در نهایت وضعیتی مشابه وضعیت توصیف شده در بالا در اقتصاد ایجاد می شود.
اقتصاد ایران
تاریخ برای درس گرفتن از اشتباهات گذشته میتواند بسیار مفید واقع شود، اما در جامعه ما اشتباهات گذشته به الگویی برای تکرار در آینده تبدیل شده است، و این ظاهراً عادت روزمره ماست. تاثیر منفی افزایش شدید درآمدهای صادراتی ناشی از منابع طبیعی را اقتصاددانان با بیماری هلندی یا مصیبت منابع توضیح میدهند. علائم این بیماری عبارت است از تقویت پول ملی در برابر ارزهای خارجی به علت فزونی گرفتن یکباره درآمدهای ارزی، و در نتیجه واردات ارزان و گسترده و لطمه به تولیدات داخلی در بخش کالاهای قابل تجارت بینالمللی.
با افزایش قیمت نفت و افزایش درآمد کشورمان انتظار می رفت نرخ رشد اقتصادی کشور جهش چشمگیری داشته باشد و عملکرد اقتصاد به صورت مطلوبی افزایش یابد. اما این شرایط برای ایران ایجاد نشد. بسیاری از اقتصاددانان براین باورند اقتصاد ایران دچار یک بیماری است و این بیماری که بارها از زبان کارشناسان اقتصادی شنیده شده است بیماری هلندی نام دارد.ابتلای اقتصاد ایران به بیماری هلندی به سالهای آغازین قرن بیست و یک میلادی باز می گردد ولی اگر راهکارمناسبی برای ممانعت از پیشرفت این بیماری در جای جای اقتصاد کشور اندیشیده می شد هم اکنون اقتصاد چنین بیماری گسترده ای را تجربه نمی کرد.
تبعات شکل گیری این بیماری در اقتصاد یک کشور افزایش نرخ تورم ، افزایش قیمت مسکن به عنوان کالایی که قابل سنجش نیست، کاهش حجم فعالیتهای تولیدی و به دنبال آن افزایش نرخ بیکاری است که تمامی آنها در کنار هم به کاهش نرخ رشد اقتصادی و تخریب زیر ساختهای صنعتی اقتصاد می انجامد.اهمیت این مساله در اقتصاد ایران تا حدی است که ما در نظر گرفتیم این بیماری اقتصادی را برای علاقمندان علم اقتصاد و علاقمندان مطالعه در مورد اقتصاد ایران تشریح کنیم.
عوارض بیماری هلندی در ایران از همان ابتدای شروع صادرات نفت، در اقتصاد کشور بروز کرد.افزایش درآمدهای نفتی در اوایل دهه 1350 و شیوه هزینه کردن آنها از سوی دولت و پیامدهای آن شباهتهای معناداری با وقایع اقتصادی سالهای میانی دهه 1380 دارد که توجه به آنها میتواند برای اقتصاد ایران عبرت انگیز باشد. شتابزدگی در هزینه کردن درآمدهای عظیم نفتی با نادیده گرفتن اصول مسلم علم اقتصاد باعث بروز بیماری در اقتصاد کشور شده است. تبعات بروز این بیماری در اقتصاد کشور افزایش نرخ تورم ، افزایش قیمت مسکن به عنوان کالایی که قابل وارد شدن نیست، کاهش حجم فعالیتهای تولیدی و به دنبال آن افزایش نرخ بیکاری است که تمامی آنها در کنار هم به کاهش نرخ رشد اقتصادی و تخریب زیر ساختهای صنعتی اقتصاد می انجامد.
سال 1352 قیمت نفت در بازارهای جهانی به طور بیسابقهای افزایش یافت،در نتیجه درآمدهای نفت و گاز به طور سر سام آوری رشد کرد. این منابع عظیم مالی که به یکباره در اختیار دولت قرار گرفت، برخی مسوولان حکومتی وقت، به ویژه شاه را به این فکر انداخت که میتوان ایران را ژاپن خاورمیانه کرد. افزایش شدید درآمدهای نفتی در سالهای 1352 و 1353 این خوشبینی موجه را به خیالپردازی جاهطلبانه و ناموجه تبدیل کرد.نتیجه این جاهطلبی و فاقد مبنای کارشناسی، هدر رفتن گسترده و بیسابقه منابع مالی، افزایش شدید تورم، لطمه خوردن به بخش خصوصی نوپا به علت واردات با نرخ ارز پایین و نهایتاً دولتیتر شدن بیش از پیش نظام اقتصادی ایران بود. به موازات افزایش سرمایهگذاریهای دولتی در بخش های مختلف اقتصادی که موجب دخالت دولت در تمامی بازارها، و نیز اعطای یارانهها به صورتهای گوناگون، رو به افزایش گذاشت.
اما آنچه در ایران در دهه 1350 و نیمه دوم دهه 1380 رخ داد بسیار فراتر از این بیماری بود. بیتدبیری در هزینه کردن درآمدهایی که در اختیار دولت قرار میگرفت، اتلاف منابع مالی از طریق اجرای طرحهای غیرکارشناسی و اعطای یارانههای بیحساب و کتاب پدیدهای فراتر از بیماری هلندی است. دولتها در این دو دوره تلاش میکردند تورم ناشی از سیاستهای پولی و مالی انبساطی را با واردات ارزان و کنترل قیمت و سرکوب مالی مهار کنند که البته همیشه بینتیجه و برای اقتصاد ملی زیانبار بود. در هر دو مورد نقدینگی عظیم تزریقشده به اقتصاد به تورم و کاهش شدید اعتبارت شد. در فاصله سالهای 1384 تا 1390 اقتصاد ایران بیشترین میزان درآمدهای ارزی را در طول تاریخ خود داشت.
این بار نیز درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت، شاید حتی با شدت و رویکرد غیرکارشناسانه بیشتری، به اقتصاد کشور تزریق شد. واردات ارزان با ثابت نگه داشتن نرخ برابری ریال به ارزهای خارجی، با آهنگ بیسابقهای رشد کرد و به تولیدکنندگان داخلی که به علت تورم هزینههایشان بالا رفته بود و توان رقابت با کالاهای ارزان خارجی را نداشتند آسیب جدی زد. نرخ ارز به طور تصنعی کاهش یافت و اعتبارات ارزان و یارانهای با رانتهای عظیمی که به همراه داشت منابع مالی کشور را به هزینههای بدون بازدهی تبدیل کرد.
مطالبات غیرجاری بانکها، که در واقع بخش بزرگشان مطالبات سوخت شده است، به طور نگرانکنندهای افزایش یافت. دولت برای مهار افزایش قیمتها که خود معلول این سیاستهای نادرست بود، به مداخله بیشتر در بازارها و کنترل دستوری قیمتها روی آورد که خود مزید بر علت شد و اقتصاد ملی را در تنگنای بیشتری قرار داد. نتیجه این سیاستها، همانند آنچه در سالهای 1350 رخ داد، پایین آمدن نرخ رشد اقتصادی، از بالای شش درصد در سال 1384 به منفی8/5در سال 1392 و افزایش تورم از 4/10 درصد در سال 1384 به بالای 45 درصد در سال 1392 بود. شگفت اینکه همه این سیاستهای نامعقول، یک بار سی وچند سال پیشآزمون شده بود. گویا ما اعتقادی به این گفتار حکیمانه نداریم که آزموده را آزمودن خطاست.
در سال 1384 با افزایش درآمدهی نفتی به نوعی در اقتصاد ایران نیز بیماری هلندی شکل گرفت. در این دوران با افزایش ناگهانی قیمت نفت، ارز زیادی وارد کشور شد که باعث افزایش تقاضا گردید. دولت در این دوران برای عدم افزایش قیمت ها، متوسل به واردات کالاهای مصرفی ارزان شد که بتوانند قیمتها را مهار کند.اما کاری که دولت نهم و پس از آن دهم، در این زمینه انجام دادند، تزریق این درآمد به شکل مستقیم به مردم و جامعه بود. به طوری که با شعار آوردن پول نفت بر سر سفرههای مردم دولت سعی کرد که این افزایش درآمد ناگهانی را به شکل ساختن مسکن مهر و دادن وام و یارانه مستقیم به مردم خرج کند که این سیاست نیز باعث افزایش نقدینگی بین مردم و هجوم سرمایههای سرگردان به سمت کالاهای مصرفی و لوکس شد.نقدینگی بالا در جامعه به چند راه ختم شد. افزایش شدید قیمت زمین و مسکن در عرض چند سال، بالا رفتن تورم، ایجاد نوسان های دوره ای قیمتی در بخش های مختلف اقتصاد همانند بازار ارز و سکه، بورس، مسکن، و. ..
ایران یکی از ثروتمند ترین کشورهای جهان در زمینه منابع طبیعی از جمله نفت وگاز می باشد. کشورمان چهارمین دارنده ذخایر نفتی دنیا،واولین در گاز مب باشد. به همین دلیل رشد قیمت نفت در چند سال اخیر سبب شد تا درآمد ناشی از صادرات نفت در کشور افزایش چشمگیری پیدا کند.این در حالیست که مطالعه وضعیت کنونی اقتصاد نشان از بهتر شدن اوضاع زندگی مردم ندارد.
در سالهای گذشته مظاهر بیماری هلندی در اقتصاد ایران به وضوح نمایان شد و شمار زیادی از کارخانه های تولیدی و صنعتی به دلیل مشکلات اقتصادی تعطیل شدند.در این سالها نرخ بیکاری در کشوربه افزایش یافت در حالیکه در سال 1385 نرخ بیکاری اعلام شده در کشور برابر با 8/10 درصد بوده است.برخی از منابع نرخ بیکاری جوانان 24 تا 30 سال را در ایران بیشتر از 20 درصد می دانند که رقم نگران کننده ای است. طی سالهای اخیر ارزش پول کشور ایران کاهش یافته و همین مساله سبب شده تا بازرگانان برای ادامه فعالیت خود با مشکلات بیشتری روبرو شوند.البته در این حوزه وضعیت ایران در سطح بین الملل نیز موثر بوده است و تحریمهای پی در پی سازمان ملل وآمریکاعلیه ایران سبب شدیدتر شدن مشکلات اقتصادی کشور شده است.
چگونه بیماری هلندی را درمان کنیم؟
اگرچه بیماری هلندی در مدت کوتاهی خود را نشان می دهد و در فاصله چند سال زیر ساختهای اقتصادی یک کشور را ویران می کند ولی حل کردن آن پروسه ای زمان بر است.به طوری که با شکل گیری بیماری هلندی در اقتصاد، گسترش مجدد بخش غیرنفتی و قابل تجارت درصورتیکه بازار سرمایه و زیربناها تخریب شده باشند، بامشکل مواجهاست. ورود به بازارهای صادراتی نیز مشکل خواهد بود، زیرا مابقی کشورها تا آن زمان بازارهای رها شده در دوران رونق رابه تسخیر خود درآوردهاند.
دراین صورت، از آنجائیکه رونق ناشی از درامد حاصل از صادرات احتمالاً درآینده نزدیک به پایان خواهد رسید، اتخاذ سیاستهای اقتصادی حمایت ازبخش تولید دربرابر اثرات مضر دوران رونق کاری عاقلانه خواهد بود.درواقع درمان بیماری هلندی به پیش گیری یا معکوس کردن افزایش ارزش واقعی پول رایج وابستهاست.این امر مستلزم تضعیف پول رایج، همراه با مازادهای بودجه دولت به همراه خود داری شدید بانک مرکزی از ایجاد پول است، که هر دو باعث مهار تورم میشوند. دولت نیاز به مقاومت دربرابر تقاضای درحال گسترش و پس انداز کردن درآمدهای تازه به دست آورده دارد تا زمان کافی برای برنامه ریزی مفید داشته باشد و طرحهای با درآمد بالا را شناسایی نماید،طوری که این سیاست سرمایه گذاری همراه با دو چیز است:
اول اینکه دراثر این سیاستها درآمدهای بادآورده صادراتی برای بودجه بندی صحیح برای توسعه درازمدت کنترل میشود و دوم اینکه دولت ازطریق به تاخیر انداختن مخارج جدید خود به طور ضد دورانی عمل میکند. یعنی در خلال بیشترین دوره تورمی رونق صادرات ازطریق خرج کردن کمتر درآمدهای بادآورده و برعکس آن یعنی خرج کردن بیشتر زمانیکه رونق اقتصادی کم رنگ شدهاست، به تثبیت اقتصادی کمک میکند.
سیاستگزاران در درمان بیماری هلندی این نکته را نیز باید درنظر داشته باشند که آیا ثروت تازه کشف شده موقتی است یا دائم؟
درکشورهایی که انتظار میرود منابع جدید کشف شده سریعاً پایان میپذیرد، و منابع کمکی جدید موقتی و سودهای تجاری ناشی از آن گذرا میباشند، میبایستی سیاستگزاران سعی کنند تا ازطریق مداخلات ارزی، ازبخشهای آسیب پذیر حمایت کنند. درکشورهایی که احتمالاً ثروت تازه کشف شده آنها اتمام ناپذیراست، سیاستگزاران لازم است تا تغییرات ساختاری اجتناب ناپذیری را دراقتصاد مدیریت کنند تا از ثبات اقتصادی اطمینان یابند.
آنها ممکن است قدمهایی درجهت افزایش بهره وری دربخش کالاهای مبادله نشدنی بردارند و احتمالاً این کار را ازطریق خصوصی سازی و تجدید ساختار انجام دهند و درعین حال برای آموزش نیروی کار سرمایه گذاری کنند.همچنین ممکن است سعی کنند تا به منظور کاهش وابستگی دربخش درحال رونق. صادرات را تنوع بخشند و آنها را درمقابل شوکهای خارجی ازقبیل افت ناگهانی درقیمتهای کالا، کمترآسیب پذیر سازند.
برخی سیاستهای بلندمدت و کوتاه مدت می تواند اقتصاد ایران را به سمت وسوی مناسب سوق دهد که عبارتند از:
1- ایجاد ثبات اقتصادی در کوتاه مدت با استفاده از روشهای مناسب پولی و مالی.
2- ایجاد شرایط مناسب که نشان دهنده اطمینان خاطر در سطوح مختلف اقتصادی است. چنین اطمینان خاطری می تواند از طریق اجرای قوانین اقتصادی و مدنی کشور باشد. همچنین حمایت قانونی از همه عوامل سرمایه گذاری و تولید می تواند بسیار سازنده و مفید باشد.
3- نگاهی کارساز و عمیق به خصوصی سازی پاره ای فعالیتهای اقتصادی در یک چارچوب منطقی و عقلایی. منافع طبقه کارگر موقعی به درستی حاصل خواهد شد که در سطح کشور فعالیتهای مفید اقتصادی توسعه گیرد.در عین حال حمایت از حقوق کارگران در راستای کمک به باروری بیشتر اقتصادی عواقب بسیار مفیدی در برخواهد داشت.
4- نگاهی عمیق و کارساز به استفاده از روش های جذب درآمدهای مالیاتی دولت. افزایش درآمد ملی و پرداخت مناسب مالیاتی دو سوی یک اقتصاد شکوفاست.
5- کاهش تنش در سطح جهانی در جهت حفظ منافع ملی کشور. ایجاد چنین شرایطی لازم و ملزوم ایجاد اطمینان خاطر بیشتر برای افزایش سرمایه گذاریهای داخلی است.
6- کوشش در جهت ایجاد و گسترش بازارهای منطقهای برای تولیدات داخلی و ایجاد سطح بالاتری از اطمینان متقابل در منطقه برای فعالیتهای اقتصادی کشور.
7- کوشش در جهت ایجاد و گسترش زمینه های سرمایه گذاریهای مشترک در مناطق بینالمللی مجاور کشور.
8- نگاهی اساسی و عمیق در جهت ایجاد کار برای کارگران از طریق ایجاد مناطق توسعه اقتصادی با تشویق و افزایش انگیزه های اقتصادی برای آنان که علاقه به سرمایه گذاری ها در جهت استفاده از چنین مزایایی دارند.
9- توجه ویژه به ایجاد کار برای طبقات جوان از طریق ایجاد آموزش و پرورش در خصوص ایجاد مهارتهای لازم در بازار کار موجود کشور.
10- ایجاد اعتبارات سرمایه گذاری برای آنان که از مهارتهای خاص و افکار جدید و نوآوری در زمینه های مختلف برخوردارند ولی فاقد سرمایه لازم هستند.
11- ایجاد هماهنگی بیشتر بین آموزش و پرورش ،مدارس و دانشگاهها و نیازهای اقتصادی و تولیدی کشور.
12- ایجاد نگاهی تازه به اقتصاد آینده ایران که بر پایه های استوار اقتصادی تکیه دارد بدون توجه به درآمدهای نفتی.
راه حل پیشگیری از بیماری هلندی(نمونه عینی کشور نروژ)
پیشگیری از بیماری هلندی یک ضرورت انکار ناپذیر در اقتصاد کشورهای سر شار از منابع نفتی شامل نفت وگاز می باشد. همانطور که گفتیم تورم مهارنشدنی، ناکارآمدی در تخصیص منابع ارزی و رفتار مصرفی خاص بیماری هلندی، از نتایج این بیماری است. تجربه کشور نروژ در ایجاد صندوق ذخیره ارزی نفت، که به جای اینکه درآمدهای حاصل از صادرات نفت خام را در بودجههای سالانه محاسبه نمایند، آن را به این صندوق ریخته و به بیماری هلندی دچار نشدند،الگویی مناسب جهت سیاست گذاری در پی افزایش دارامدهای حاصل از نفت می باشد.
صندوق بین المللی پول درسالهای اخیر به دولتهای صادرکننده نفت که دارای صندوق ذخیره ارزی میباشند توصیههایی میکند،از جمله اینکه درآمد حاصل از ثروت ملی یک کشور را ازنظر زمانی و توزیع بین نسلی، به شکلی مناسب مدیریت کنند که آنها احساس زیان نکنند. همچنین این صندوقها در تثبیت نرخ ارز و جلوگیری از شوکهای ناشی از نوسان نرخ ارز و یا میزان ارز در یک کشور کارآمدی داشته باشند. و به کشورهایی که این صندوقها را تاسیس کردهاند توصیه میکند که باید شفافیت کامل ازنظر دخل وخرج درمدیریت صندوقها وجود داشته باشد به گونهای که هم اکنون مدیریت این صندوق در نروژ با شفافیت کامل عمل میکند.
ازنکات مهمی که درباره صندوق ذخیره ارزی میتوان گفت، انتقاد برخی کارشناسان از این بود که چرا پول نفت را باید درصندوق حبس کرد و از آن استفادهای نکرد چرا که وجود منابع قابل دسترسی در این صندوقها، مدیران صنعتی، مدیران سیاسی و دیگر گروههای ذینفع را به طمع میاندازد تا درشرایط خاص از آنها استفاده کنند. فشارهای یادشده موجب شد که درنروژ منابع دراختیار دولت نباشد به طوریکه اگر دولت بخواهد ازمنابع صندوق استفاده کند باید دلایل اقتصادی ارائه کند و این طور نیست که دولت نروژ هرلحظه که بخواهد ازمنابع صندوق استفاده کند. بانک جهانی به دلیل مدیریت مناسب این صندوق درکشور نروژ به کشورهای دارنده صندوق همیشه توصیه میکند که از مدل نروژ استفاده کنند.
نکته قابل توجه این است که صندوق ذخیره ارز نفت اصولاً باید به بودجه وصل نشدهباشد و تادولت نتواند ازمنابع آن برای مصارف بودجه، رقمی را پیش بینی کند. دشواریهای احتمالی دراین صندوق وجود دارداز جمله فساد مهمترین عامل تهدید کننده منابع این صندوق است و اگر این صندوق براساس سلیقههای شخصی مدیریت شود، میتواند فساد آفرین باشد. فساد اداری درمدیریت صندوق ذخیره ارزی مسالهای است که نباید به آن بی اعتنا بود برهمین اساس برای جلوگیری از فساد درصندوق ذخیره نفتی علاوه بر این که بانک جهانی تلاش میکند علاوه بر صندوق بینالمللی پول، سازمانها و تشکلهای مدنی غیردولتی نیز برای عملکرد دولتها در اداره این صندوق نظارت داشته باشندتا منابع این صندوق که ثروت ملی محسوب میشود به درستی مصرف شود.
ایجاد صندوق ذخیره ارزی و تزریق پول حاصل از فروش نفت به این صندوق، حمایت از تولیدات داخلی و همچنین تنوع در کشورهای صادر کننده و وارد کننده محصولات از عواملی است که با کمک آن میتوان از بروز چنین عارضهای در کشور جلوگیری کرد. خارج شدن از وضعیت تک محصولی و توسعه صنایع گردشگری و تولیدات کشاورزی نیز میتواند در این بین به کمک کشور بیاید.
نتیجه گیری
یکی از ویژگیهای اقتصادهای نفتی وجود بیماری هلندی در این اقتصادهااست. بیماری هلندی به این صورت اتفاق میافتد که افزایش قیمت نفت وافزایش درآمدهای نفتی، ثروت یک کشور را افزایش میدهد و این افزایش ثروت موجب تقویت و رشد بخش غیرقابل مبادله اقتصاد و تضعیف بخش قابل مبادله اقتصاد می شود.
شواهد حاکی از آن است که اقتصاد ایران در دهه اخیر در دام بیماری هلندی گرفتار شده، به طوری که بیکاری افزایش یافته، طی سالهای اخیر ارزش پول کشور ایران کاهش یافته و همین مساله سبب شده تا بازرگانان برای ادامه فعالیت خود با مشکلات بیشتری روبرو شوند. البته در این حوزه وضعیت ایران در سطح بین الملل نیز مزید بر علت شده است. تحریمهای پی در پی سازمان ملل وآمریکاعلیه ایران سبب شدیدتر شدن مشکلات اقتصادی کشور شده است.
آنچه در نیمه دوم دهه 1380 رخ داد بسیار فراتر از این بیماری بود. بیتدبیری در هزینه کردن درآمدهایی که در اختیار دولت قرار میگرفت، اتلاف منابع مالی از طریق اجرای طرحهای غیرکارشناسی و اعطای یارانههای بیحساب و کتاب پدیدهای فراتر از بیماری هلندی است، که امیدواریم درایت و چاره جویی مسولین کشور بااتخاذ تصمیمات اصولی،کارشناسانه وعلمی که مصالح کلان کشور ایجاب میکند منجر به رهایی از این بیماری فلج کنندهگردد تا شاهد شکوفایی ودر خشندگی ایران عزیز در سطحوح مختلف اجتماعی، اقتصادی و بین المللی باشیم.
ایجاد صندوق ذخیره ارزی و واریز پول حاصل از فروش نفت به این صندوق، حمایت از تولیدات داخلی و همچنین تنوع در کشورهای صادر کننده و وارد کننده محصولات از عواملی است که با کمک آن میتوان از بروز چنین عارضهای در کشور جلوگیری کرد. خارج شدن از وضعیت تک محصولی و توسعه صنایع گردشگری و تولیدات کشاورزی نیز میتواند در این بین به کمک کشور بیاید.
منابع
1- منوچهریراد،رضاو شمس قارنه،ناصر(1392)؛ بیماری هلندی در اقتصاد ایران، تهران: انتشارات دنیای اقتصاد.
2- تهرانی،فرشاد(1384)؛"تجربه کشور تروژ در مورد متنوع سازی اقتصادی صنعت نفت و کاربرد های آن برای ایرات"،فصلنامه مطالعات اقتصاد انرژی،سال دوم،شماره7،تهران.
3- جعفرپور، وحید(05/10/1392؛ درمان بیماری هلندی، چگونه؟؛ http://www.mefa.ir)
4- گفتگوی خبرگزاری فارس با جمشید دموئی استاد و رئیس دانشکده اقتصاد، امور مالی و حسابداری در دانشگاه لوترن کالیفرنیا.
5- استفاده از سایتهای مرکز آمار ایران،ویکی پدیا،بانک مرکزی،روزنامه دنیای اقتصاد و سایت وزارت نفت.
منبع : مقاله ارائه شده در همایش ملی نفت و توسعه اقتصادی