روانشناسان معتقدند ماهیت خود مرکزبینی نوجوانی با کودکی متفاوت است و متعاقب آن، پیامد عملی هم که متوجه نوجوان میشود تفاوت بسیاری با نتایج رفتارهای کودکانه دارد. بسیاری از مشکلاتی که خانوادهها در این دوران با آن دست و پنجه نرم میکنند و گاه به موجب آن متحمل لطمات عدیدهای میشوند، از همین تفکر خودمحورانه نوجوانی نشات میگیرد. به منظور آگاهی و شناخت والدین بر آن شدیم، به برخی از ویژگیهای روانی نوجوانان که ناشی از تفکر خود مرکز بینی آنهاست، اشاره کنیم.
آرمانگرایی
تجسم دنیا به صورتی بسیار آرمانی از خصوصیات بارز نوجوانی است، به همین دلیل، بسیاری از نوجوانان ممکن است به این باور برسند که افراد صاحب قدرت، بویژه والدین و معلمان که بیش از این بسیار مورد قبول و تحسین بودهاند، افراد کامل و بینقصی نیستند. مثلا محتمل است نوجوان، پدری را که در گذشته نمادی از قدرت بوده و در همه وجوه مورد ستایشش قرار میگرفت، اکنون زیر سوال ببرد و راجع به او قضاوت و برداشت متفاوتی که حتی گاه منافات دو صد چندان با قبل دارد، ابراز نماید. این تغییر در نگرش، گاهی فراگیر است و نهادهای اجتماعی و ساختار حکومت را نیز در بر میگیرد. روانشناسان معتقدند اگر والدین این ویژگی نوجوانان را امری طبیعی و نشانه ناگریزی از سیر تحول بهنجار رشدشناختی آنان تلقی کنند، در مواجهه با فرزندان خود عملکرد موفقیتآمیزتری خواهند داشت.
تمایل به بحث و مجادله
نوجوانان تمایل بسیاری دارند که تواناییهای ذهنی خود را در حل مسائل جاری به کار گیرند، از این رو با اشتیاق فراوان در بحثهای خانوادگی، مذهبی، فلسفی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... شرکت میکنند. برخی از روانشناسان، علاقهمندی وافر نوجوان به بحث و گفتمان را تحت عنوان فلسفهبافی وی میشناسند و اظهار میکنند که این عمل به خودی خود، ادامه همان تفکر خودمحوری کودکانه است که در قالب چنین رفتاری متظاهر میشود. به همین دلیل آنان به والدین توصیه میکنند فرصت مناسبی را برای بیان استدلال نوجوانان فراهم آورید تا به موجب آن فقط به گسترش شناخت ذهنی آنان کمک کنید بلکه به این طریق از مجادلههای شدیدتر خانوادگی نیز اجتناب کنید.
توجه زیاد به خود
تماشاچی خیالی از دیگر ویژگیهای بارز نوجوانی است. به این مفهوم نوجوان تصور میکند دیگران همواره او را زیر ذرهبین گذاشتهاند و رفتارش را میکاوند، بنابراین به موجب همین اندیشه، غالبا درباره نحوه افکار و قضاوت دیگران راجع به خود حساس و نگرانند. اکثریت قریب به اتفاق نوجوانان نمیتوانند میان آنچه برایشان اهمیت دارد و آنچه که دیگران درباره آنان با اهمیت میدانند، تمایزی قائل شوند. به همین دلیل گمان میکنند که تفکر دیگران درباره آنها دقیقا مشابه تفکری است که آنان درباره خود دارند. بیتردید، متعاقب این اندیشه غلط است که آنان نهفقط بیش از حد معمول به قیافه ظاهری، نوع پوشش، رفتار اجتماعی، موفقیتها و شکستهای تحصیلی و... حساس میشوند، بلکه به اشتباه تصور میکنند که دیگران نیز به اندازه خود آنان نسبت به اینگونه خصوصیات کنجکاو و متمرکزند. احتمالا این خصیصه «توجه به خود»، مشکلاتی را برای نوجوان و خانوادهاش رقم میزند، به این لحاظ است که روانشناسان به بزرگسالان پیشنهاد میکنند که خصوصیات نوجوان را بویژه در ملاءعام در نظر بگیرند.
ماجراجویی
بسیاری از نوجوانان درباره خود به پندار یا افسانهای شخصی معتقدند، به موجب آن هم، تجارب زندگی خود را منحصر به فرد تلقی میکنند و گمان میبرند موجوداتی خاص و متفاوت از دیگرانند و وقایع قابل تجارب زندگی آنان، از دیگران مستثناست. شدت این تفکر بقدری است که نوجوانان خود را از قوانین حاکم بر طبیعت و جهان جدا میبینند و بر این باورند که اگر با سرعت غیرمجاز هم رانندگی کنند، هرگز تصادف نخواهند کرد، اگر هر از چند گاهی به صورت تفننی مواد مخدر مصرف کنند، هیچگاه معتاد نخواهند شد یا اگر اصول بهداشتی را رعایت نکنند، بیمار نخواهند شد و...
متخصصان معتقدند که عامل اصلی خطرپذیری و ماجراجوییهای پرخطر و بیپروای نوجوانان، همین ویژگی است. آنان اذعان دارند که این خصیصه، تدریجا و با گذشت زمان متعادل میشود و نوجوان را متوجه این مطلب میکند که ضمن متفاوت بودن از دیگران، از قوانین حاکم بر جهان و طبیعت جای گریز و مفری نیست.
دوگانگی در فکر و عمل
بیشتر نوجوانان، در تفکیک واقعیت از خیال دچار مشکل میشوند، گاهی نبود قدرت و تبحر در این تمایز، به قدری شدت مییابد که حتی به این باور میرسند که افکار آنان عین واقعیت است. تناقضهای شدید قابل مشاهده در رفتار و اندیشه نوجوان، موید این مساله است و آن را بخوبی تشریح میکند. مثلا، یک نوجوان در گروههای نهضت صلح دوستی در جهان ثبتنام میکند، اما در برخوردهای شخصی خود بشدت پرخاشگری مینماید و ...
برای رسیدن به افکاری روشن و سالمتر لازم است نوجوانان درباره افکار و اندیشههای خود با اطرافیان بحث و تبادل نظر داشته باشند و این مهم تحققپذیر نیست مگر آن که بزرگسالان و بخصوص والدین فرصت و زمینه این امر را فراهم کنند.