به گزارش
خبرنگار حوادث باشگاه خبرنگاران، این پرونده از روز 23 اردیبهشتماه سال گذشته با اعلام شکایت مردی در پلیس آگاهی استان تهران به جریان افتاد. این مرد خبر داد برادرش و همسر و دو فرزند او که ساکن ملارد هستند، از چند روز قبل به طرز مرموزی مفقود شدهاند و نهتنها کسی از آنان خبر ندارد، بلکه به تلفنهای همراه خود نیز جواب نمیدهند.
کارآگاهان بعد از دریافت مشخصات مرد مفقودی به نام رضا و همسر و دو پسر دوقلوی هشتساله او تجسسهای ویژهای را برای یافتن ردی از آنها آغاز کردند.
رضا کارمند بانک بود و بعد از اتمام ساعات اداری در بنگاه معاملات املاک نیز کار میکرد. پلیس همچنین اطلاعاتی را بهدستآورد که نشان میداد وی در زمینه خریدوفروش عتیقه نیز فعالیت میکرد.
پس از آن احتمال وقوع قتل افزایش یافت و ماموران ابتدا فرضیه جنایت با انگیزه خصومت شخصی را بررسی کردند اما متوجه شدند رضا و همسرش زوج آرامی بودند و با هیچکس مشکل خاصی نداشتند.
تحقیقات پلیس از محلهای کار رضا و پرسوجو از افرادی که با این مرد در ارتباط بودند سرانجام سرنخ مهمی را در اختیار کارآگاهان قرار داد و آنان دریافتند رضا و خانوادهاش قبل از ناپدید شدن بههمراه مردی به نام ناصر به سفر رفته بودند.
وقتی نام و مشخصات ناصر در بایگانی پلیس مورد بررسی قرار گرفت، مشخص شد وی فردی سابقهدار است. همین مساله سوءظن نسبت به این مرد را تشدید کرد و کارآگاهان، وی را بعد از کسب مجوز قضایی بازداشت کردند. وقتی خودرو ناصر مورد تفتیش قرار گرفت سلاح کمری، اوراق هویتی ناصر و همسرش و دو حلقه النگو متعلق به زن جوان کشف شد و متهم در همان بدو امر در بنبست قرار گرفت. ناصر بعد از اعتراف به قتل گفت:«من میدانستم رضا در زمینه خریدوفروش عتیقه کار میکند. حدس میزدم پول زیادی داشته باشد و بتوانم با سرقت از او ثروتمند شوم برای همین باب دوستی را باز کردم و وی را به بهانه خرید عتیقه به شهرستان بیجار کشاندم. قبل از سفر با سه نفر صحبت کرده و آنها پذیرفته بودند به من برای اجرای نقشهام در ازای دریافت پول کمک کنند. بعد از اینکه قرارهای اولیه گذاشته شد من و ناصر همراه دو پسر و همسرش راهی بیجار شدیم و من او را برای انجام معامله به باغی کشاندم. در آنجا بههمراه سه همدستم به این زوج حمله کردیم و دست و پای آنان را بستیم و توانستیم مبلغ 17میلیونتومانی را که رضا همراهش آورده بود، به چنگ بیاوریم بعد با تهدید این زوج کارت عابربانک و رمز آن را از آنها گرفتیم و ششمیلیونتومان دیگر را هم از این طریق به حساب خودم واریز کردم. بعد از آن رضا و همسرش را با استفاده از طناب خفه کردم و اجسادشان را در مزارع گندم جاده بیجار- همدان انداختم.
متهم به قتل درباره سرنوشت دوقلوها نیز گفت: ما بعد از کشتن پدر و مادر آنها دست و پای هردو نفرشان را بستیم و آنها را در صندوق عقب خودرو گذاشتیم و به سمت تهران حرکت کردیم اما وقتی بهمقصد رسیدیم متوجه شدیم آنها به دلیل نرسیدن هوا فوت شدهاند برای همین اجساد آنها را نیز رها کردیم.
در ادامه کارآگاهان در عملیات های جداگانه ای دیگر متهمان پرونده را دستگیر کردند که آنها در بازجویی ها به ارتکاب قتل اعتراف کردند.
با تکمیل تحقیقات پرونده با صدور کیفرخواست به شعبه 113 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد تا متهمان در حضور پنج قاضی جنایی پای میز محاکمه قرار بگیرند.
انتهای پیام/
یعنی تا این حد نزدیک اسفل السافلین شدی
این شیاطین به جای دل مار تو سینه دارند..
اعدام به وحشی ترین حالت ممکن شایسته این شیطانه...
ای کاش میزاشتن به عهده من تا اول چشماشو به خوردش میدادم...
اینها را حتی حیوان نمیتوان اتلاق کرد.....
اعدام کمترین مجازات است برای دیو صفتان..