به گزارش مجله شبانه باشگاه خبرنگاران، دوستداران سینما از
پیشینه سیامک شایقی در این عرصه خبر دارند. شایقی تاکنون فیلمهایی مانند
جهیزیهای برای رباب، در کمال خونسردی، باغ فردوس ۵ بعدازظهر و خواب
زمستانی را برای سینما کارگردانی کرده است.
چند روز قبل تلهفیلم«خاطره شب بارانی» به کارگردانی شایقی از تلویزیون پخش شد که به روابط معلم و شاگردان میپرداخت. از جمله بازیگران این فیلم میتوان به بیتا فرهی، امیرحسین رستمی و آناهیتا افشار اشاره کرد. با شایقی درباره این فیلم به گفتوگو نشستیم.
کمی از فعالیتتان در تلویزیون بگویید؛ یک جمعبندی از سریالها و تلهفیلمهایی که برای تلویزیون ساختهاید.
فارغالتحصیل مدرسه عالی تلویزیون و سینما هستم. بعد از فارغالتحصیلی کارمند رادیو و تلویزیون ملی ایران در قبل از انقلاب و صدا و سیمای جمهوری اسلامی در بعد از انقلاب شدم. آنجا به عنوان کارگردان تلویزیونی یکسری کار ساختم. سال ۵۶ یا ۵۷ بود که یک مستند داستانی به نام «تور ماهیگیر» را کارگردانی کردم. بعد از آن سه سریال ساختم به اسمهای «سیاه، سفید، خاکستری» که در مورد نوجوانان بود؛ بعدی «جزیره جادو» که یک سریال فانتزی درباره کودکان بود و بعد هم سریال «دایره بسته» را کارگردانی کردم که ترجیح میدهم دربارهاش صحبت نکنم.
تلهفیلم هم ساختهاید؟
بله، «نخلستان صابر» را چند سال پیش کارگردانی کردم که از تلویزیون پخش نشد، ولی دو سه سال پیش در جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد و فیلم خاطره شب بارانی که چند روز پیش از شبکه یک پخش شد. تلهفیلم دیگری به نام «ارتفاع ۶.۴۵» هم برای سیما فیلم ساختهام که نسخه سینمایی آن آماده شده، اما تاکنون اکران نشده است. فیلم - مجموعه «مادرم گیسو» را هم به سفارش شبکه دو ساختم که سریال چهار قسمتی هم از آن تدوین شد.
از مجموع کارهایی که برای تلویزیون ساختهاید میتوان اینطور برداشت کرد مخاطب کودک و نوجوان برای شما اهمیت دارد. در فیلم خاطره شب بارانی هم گرچه به صورت مستقیم به کودک و نوجوان نپرداختهاید، اما به روابطی که در آن سن و سال شکل گرفته و در بزرگسالی آدمها ادامه پیدا کرده توجه کردهاید. دغدغه اصلیتان موضوعات و مسائل مربوط به کودکی و نوجوانی است؟
نه. کم و بیش همه اینها اتفاقی بوده است. البته سیاه، سفید، خاکستری خیلی درگیرم کرد و دغدغهام این بود مشکلاتی را بازگو کنم که میتواند برای نوجوانان دردسرساز شود.
چه دغدغه ذهنی شما را واداشت فیلمنامه خاطره شب بارانی را برای کارگردانی قبول کنید؟
رابطه معلم و شاگردی برایم خیلی جذاب بوده و هست. همیشه به مقوله آموزش علاقهمند بودهام برای همین در کنار فیلمسازی به کار آموزش هم مشغول هستم. امیدوارم روزی بتوانم به شکل جدیتر در سینما و تلویزیون به رابطه دانشآموز و معلم بپردازم.
در فیلم به تأثیری که معلم میتواند در شیوه زندگی شاگردانش بگذارد، اشاره میشود و میبینیم عملا میتواند از آنها آدمهای بهتری بسازد. این رابطه چقدر واقعیت موجود در روابط شاگرد و معلم است و چقدر ایدهآلی است که بهتر است شکل واقعیت به خود بگیرد؟
ایدهآلی است که اکنون هم وجود دارد، اما درصدش خیلی کم است. البته آمار معلمهای دلسوزی که در زندگی شاگردانشان تأثیرگذار هستند، کم نیست، اما این که روابط به شکلی باشد که در زندگی خصوصی و شخصی یکدیگر موثر باشند، شاید کمتر باشد. نمیشود بیش از این از معلمها هم انتظار داشت، چون سیستم آموزشی مشکلات زیادی دارد و در این شرایط نمیتوان از معلمان توقع زیادی داشت.
پیامی که مستقیما از طریق فیلم منتقل میشود، گرامیداشت ارزشهای انسانی و بخصوص عشق است. چه کردید انتقال این مفاهیم شکل شعاری به خود نگیرد؟
از چاشنی طنز استفاده کردم. معمولا لابهلای کارهای جدیام از لحن طنز استفاده میکنم. اینجا هم سعی کردم از این لحن استفاده کنم تا کار شکل شعاری به خود نگیرد و به مخاطب بگوییم حالا خیلی هم ماجراهای این فیلم را جدی نگیرید؛ اینها در ایدهآلها اتفاق میافتد.
به نظر میآید هدف از تولید چنین فیلمی به تصویرکشیدن ارزشهای انسانی است.
دقیقا، چون معمولا روی مثبت قضیه را میبینم. مثلا وقتی درباره حقوق خانمها در فیلمهایم صحبت میکنم، نمونههای ضعیف را نشان نداده و خانمهای قوی را نشان میدهم که برای به دست آوردن حقوق خود با موانع و مشکلات مبارزه میکنند.
در این فیلم هم خانم بوستان به عنوان معلم، سمبل خانمهایی است کهسعی میکند از پسمشکلی بر بیاید که حل آنها برای مردان همسخت است.
بله، سعی میکنم در آثارم برای قهرمانهای زن یک جور استقلال عمل طراحی کنم تا آنها را آدمهای موثر نشان دهم که میتوانند در زندگی خود و دیگران نقش اصلی ایفا کنند.
دنیای این فیلم هم بیشتر زنانه است و دخالت مردها در آن کم است. مثلا به نظر میآید نقش امیرحسین رستمی هم فقط برای پررنگترکردن طنز کار طراحی شده است.
بله، همینطور است. زنها در فیلم خاطره شب بارانی خودشان تصمیم میگیرند و خودشان هم وارد عمل میشوند و ممانعتهایی که مردان برای آنها به وجود میآورند چندان در تصمیم آنها موثر نیست.
بازیگران را چطور انتخاب کردید؟
واقعیت این است که بخشی از انتخابها خارج از سلیقه و علاقه خودم بود. برای بعضی از نقشها تست میگرفتیم و انتخاب میکردیم. اما همه بازیگران انتخاب اول نبودند. بعضی از بازیگران گرفتار بودند، یکسری در تلویزیون کار نمیکردند و در نتیجه از میان کسانی که امکانش بود و به شخصیتها نزدیک بودند انتخاب کردیم. اما لزوما همه انتخابها در حد ایدهآل نبود. حتی از انتخاب بعضی از بازیگران منصرف شدیم، اما سیمافیلم به حضور آنها اصرار داشت.
تا چه حد ملاک انتخابتان این بود که با انتخاب بازیگران مطرح، جلوه خوبی به فیلم بدهید؟
استفاده از بازیگران مطرح و چهره دغدغهام نبود، چون غالبا در تلویزیون نباید نگران این چیزها بود. میتوان از یک بازیگر تئاتر استفاده کرد که اسم و رسم چندانی ندارد، اما بازی درستی دارد و میتواند نقش را بخوبی ایفا کند. این بستگی دارد به اینکه در یک فیلم از بازیگران مطرح استفاده کرد که تحلیل درستی از نقش ندارند.
ساختار فیلم خاطره شب بارانی بسیار ساده است. یک راز در داستان وجود دارد، اما پیچیدگی چندانی در آن نیست. همینطور روایت آن خطی و ساده و سرراست بوده و بیشتر در خدمت قصهگویی است تا این که بخواهد ماجراها را پیچیده کند.
گرهها و معماهایی در داستان وجود دارد که بتدریج لایه به لایه باز میشود؛ اما نمیخواستیم این معما خیلی عمده و پیچیده شود. در نظر بگیرید وقتی این قصه پیشنهاد شد، تغییرات کوچکی در آن ایجاد کردیم، اما تصمیم گرفتیم خیلی آن را دستکاری نکنیم؛ چون ظاهرا برای گرفتن مجوز قبلا چندبار بازنویسی شده بود. در نتیجه آنقدر تغییرات ایجاد نکردیم که تصویب دوباره کار منجر شود. اگر این مشکلات تولیدی وجود نداشت، ممکن بود در شرایط بهتر میشد تغییرات بیشتری در فیلمنامه ایجاد کرد. اما کلا این سادگی چیزی بود که برای این فیلم مناسبتر به نظر میرسید و تاکید روی بخش معماییاش چندان لازم نبود.
قالب تلهفیلم را برای به تصویر درآوردن معانی و مفاهیمی که مد نظر دارید، قالب مناسبی میبینید؟
بله، چون برای من فرقی نمیکند داستان را برای سینما بسازم یا تلویزیون، اما تلهفیلم محاسن و معایبی دارد. امتیاز تلهفیلم این است که دیگر ظاهرا نگرانی برای گیشه وجود ندارد، بنابراین دست فیلمساز برای انجام تجربههای بیشتر و متفاوتتر باز است. اما از طرف دیگر به دلیل وجود مخاطب گستردهتر، حساسیت بیشتری در ساخت آنها وجود دارد که البته گاهی این حساسیتها از سوی برخی مدیران آنقدر زیاد میشود که از کیفیت و جذابیت فیلم کم میکند.