به گزارش گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران،سایت شهرخبر با این مقدمه گزارش داد: داخل این کارت زیبا که شبیه کارت دعوت مراسم میهمانی است، نوشته شده است: «دیگه پشت دستمو داغ میکنم / که تا زندهم عاشق هیشکی نشم / عاشق هر کی بشم خیالی نیست / لااقل اسیر تو یکی نشم / عروسکی بودم برات / که تو بهم نفس دادی / دلم رو یک روز خریدی / فرداش آوردی پس دادی - بدینوسیله از شما دعوت میشود که به جشن آزادی مریم و محمد قدم بگذارید!»
این شیوه جدید اعلام طلاق و از همپاشیدگی خانوادههای ایرانی است که هر چند ابتدا فقط در تهران رواج داشت اما این روزها در همه کلانشهرهای کشور باب شده است.
محمود - فروشنده کارت دعوت در خیابان بهارستان - میگوید: از 2 سال گذشته تا کنون مراجعات زیادی داریم که زوجهای جوان با خوشحالی به سراغ ما میآیند و کارتهای جشن طلاق خود را سفارش میدهند. اوایل این امر باعث تعجب ما میشد و حتی چند بار از گرفتن سفارش برای این کارتها سر باز زدیم اما وقتی از همکاران سوال کردیم دیدیم آنان این سفارشات را میپذیرند و برایشان عادی است. بیشتر کارتهای فانتزی با متنهای خندهدار مورد توجه این متقاضیان است و در بسیاری از موارد هم زن و مرد با هم برای سفارش دادن کارت میهمانی طلاق خود مراجعه میکنند!»
به این ترتیب است که به نظر میرسد از هم گسیختن ارزشها به ماجرای زشت طلاق که روزی روزگاری برای مردم جامعه نکوهیده و ناپسند بود نیز باز شده است.
در هر حال آنچه مسلم است، طبق آمارها در سالهای اخیر درصد طلاق در کشور رشد چشمگیری داشته است. روانشناسان معتقدند که افزایش میزان طلاق، علل مختلفی دارد. یکی از دلایل آن افزایش پویایی روانی افراد است. در واقع داشتن آرامش و اعصاب راحت در ازدواج میتواند از طلاق زودهنگام جلوگیری کند. نداشتن فقر مالی، اشتغال، عدم مردسالاری و نبود اعتیاد نیز میتواند در رخ ندادن طلاق در جامعه موثر باشد.
البته جامعهشناسان عصر حاضر اعتقاد دارند که بر خلاف نگاه سنتی حاکم در جامعه، همیشه طلاق بد نیست و همیشه هم ازدواج خوب نیست. حتی گاهی طلاق را از ادامه زندگی مشترک بهتر میدانند چرا که ازدواج خوب باعث سلامت جسمی و روانی افراد میشود و در مقابل، ازدواج بد میتواند اثر مخربی بر سلامت جسمی و روانی افراد بگذارد. با این حال، ریخته شدن اینگونه قبح طلاق و جشن گرفتن آن، زنگ هشداری برای جامعه ایرانی است؛ زنگ هشداری که هر چند مدتهاست به صدا در آمده اما هنوز راه حلی اساسی برای آن اندیشیده نشده است و جوانان پرمدعا همچنان بعد از مدت کوتاهی زندگی که با تجمل و عروسیهای آنچنانی آغاز میشود، به جشن طلاق آنچنانی میاندیشند و لبخند میزنند. لبخندهایی که تلخی آن بعد از چند ماه زندگی مجردی بیش از پیش خودنمایی خواهند کرد.
باید چارهای اندیشید.