به گزارش خبرنگار ورزشی باشگاه خبرنگاران، تیم ملی فوتسال کشورمان که با سودای قهرمانی و برای باز پس گیری جامی که 2 سال قبل یک ایرانی از دست داده بود عازم ویتنام شد.
ادعاهای خسوس و کارنامه کاری معروفش دل کسانی را که از بطن فوتسال خبر نداشتند گرم میکرد اما میدانستیم که این شروع عاقبت خوشی ندارد و حتی شاید مطمئن بودیم عنوان قهرمانی را در مرحله نیم نهایی یا فینال از دست میدهیم که این چنین نیز شد.
البته نباید بیانصافی کرد و تمام کاستیها را از جانب سرمربی اسپانیایی و کارنامهدار تیم ملی دانست اما در مرحله اول به علل فنی و روحی – روانی تیم ملی که باعث از دست دادن قهرمانی شد میپردازیم.
شروع رقابتهایمان در جام ملتهای آسیا با پیروزی همراه بود اگرچه روز به روز در هم ریختگی فنی تیم در ظاهر بهتر میشد اما نباید چشم بر این حقیقت بست که نمایش فنی تیم ملی ایران برخلاف گذشته هیچ جذابیت نداشت و سطح کیفی پایین رقابتها باعث پیروزیمان با اختلاف گل زیاد بود و اینکه نام ایران همیشه یکی از قطبهای قدرتمند فوتسال را تشکیل میداده و همین امر نقش بسیاری در موفقیتمان برابر کشورهایی همچون اندونزی – ویتنام و ازبکستان داشته است.
تمرکز بالای خسوس در کارهای دفاعی و ادعای وی در مورد تغییر تاکتیک تیم ملی فوتسال ایران شاید یکی از دلایل شکست ما بود، فوتسال ایران کم سابقه و ناشناخته نبود که یک مربی اسپانیایی با تزریق کار دفاعی، چیدمان آن را به هم بزند که تغییر در تفکر فنی بازیکنان باعث درهم ریختگی مشهود تاکتیکی در تیم شود بازیکنان ما در حالی باید خود را با ایدههای دفاعی خسوس وفق میدادند که میل به هجوم داشتند و کنترل آن باعث از دست رفتن توانایی و پتانسیل واقعی آنها میشد از زمان حضور خسوس در کادر فنی 2 قهرمانی برای کشورمان به ارمغان آمد که این مورد سرپوشی بود بر ایرادات تیم ملی کشورمان که زیر نظر وی هدایت میشد.
از این مورد میگذریم چون هر مربی آزاد است که تیمش را با تفکرات خود هدایت کند اما خسوس باید مدیریتی نیز بر جو روحی و روانی تیم میداشت.
خط زدن مصطفی نظری از ترکیب تیم ملی در حالی که این بازیکن در اوج آمادگی به سر میبرد اولین ضربه محکم به جو به اصطلاح آرام تیم ملی بود اما جریان به همین جا ختم نشد زیرا آگاهی بازیکنان داخلی، به عدم حاکمیت خسوس این باور را در ذهنشان ایجاد کرده بود که حضور لژیونرها ناخودآگاه زنگ هشداری برای کمرنگتر شدن حضور آنها خواهد بود و ترس و دلخوری آنها حتی در رقابتهای تدارکاتی نیز مشهود بود اما خسوس همچنان این موضوع را نادیده گرفت تا مهرههایی مثل احمد اسماعیل پور، محمد طاهری، سپهر محمدی نتوانند فرصت این را پیدا کنند تا در حد و اندازه نام و کارنامه خود ظاهر شوند.
اما ضربه آخری که قبل از اعزام به ویتنام به بدنه تیم ملی وارد شد خداحافظی اجباری محمد کشاورز که با نام "کنارهگیری به علت مصدومیت" مطرح شد باعث افت روحیه بازیکنان بود زیرا وقتی تیم ملی جایی برای کاپیتان با تجربه سالیان دراز فوتسال ندارد قطعا حاشیه امنیتی برای دیگران نیز نداشت.
ما با این حواشی عازم ویتنام شدیم اما مسئولان و کادر فنی جمله "همه چی آرومه" را در گوشمان نجوا کردند تا به ادعای قهرمانی خسوس دل خوش کنیم اما حالا میبینیم شاید ما بیشتر از مسئولان مدعی فوتسال بر روی حواشی تیم ملی احاطه داشتیم و آنها آگاهانه خود را بیخبر از همهجا، برای قهرمانی آماده میکردند. از دست رفتن قهرمانی خیلی تعجبآور نبود اما هوادارانی که تنها به امید قهرمانی این تیم بازیهای نه چندان جالب ایران را پیگیری می کردند. دیروز افسوس خوردند که برای اولین باز ایران در جام ملت های آسیا مغلوب ژاپن شد تا در یک قدمی جام درها را به روی خود بسته ببیند.
خطاها و اشتباهات خسوس به صورت کلی گفته شد اما این مربی تنها برای بستن قرارداد و اضافه کردن عناوین دیگری در کارنامه معروفش پا به ایران گذاشته بود اما چرا مسئولین کمیته فوتسال فکری به حال آینده این ورزش نکردند. شاید یکی از اشتباهات مسئولین این باشد که راضی از شرایط موجود سعی در حفظ موقعیت تیم در جایگاه فعلیاش دارند دریغ از اینکه دیگر کشورها قدمهای بلند خود را برای رسیدن به فوتسال ایران و یا حتی گذر از آن برداشتهاند.
شاید صحبتهای دلسوزانهای را بشنویم اما این سوال به وجود آمده که چرا فوتسال کشورمان برای دیدارهای تدارکاتی خود ار به رویارویی با کشورهایی همچون روسیه و ازبکستان قانع کرده در حالی که ما در گذشته با برزیل، اسپانیا و ایتالیا رقابت می کردیم. آنقدر در مصاف با این 2 کشور قرار گرفتهایم که نوع فوتسال خود را از دست دادهام و تنها برای غلبه بر این 2 تیم به بازی با فوتسال کشورهایی مانند روسیه و ازبکستان عادت کردهایم. ما با فوتسال روز دنیا فاصله گرفتهایم هیچ شکی بر این امر نیست و هیچ کس در هیچ جایگاهی نمیتواند آن را کتمان کند. وقتی ما سابقه رویارویی با برزیل داشتهایم و حالا مغلوب فوتسال ژاپن و تایلند میشویم باید نگران آینده فوتسالمان باشیم.
عدم مدیریت صحیح در کمیته فوتسال و جنگ پنهان بزرگان فوتسال کشورمان برسر پست و مقام نیز دیگر دلیل این ناکامی بود. زیرا برخی افراد به هر شخصی که نیمکت سرمربی گری تیم ملی را از آن خود کند اعتراض دارند در حالیکه باید به فکر انتخاب بهترین مهره برای جبران عقب ماندگیهای ورزش فوتسال در کشور باشیم.
جوانگرایی را میپسندیم، پوست انداختن فوتسال کشورمان را به تهی شدن آنی آن ترجیح میدهیم اما تمام این حرفها به این معنی نیست که استعدادهای شکوفا نشده تیم را در سن 7-26 سالگی بسوزانیم به بهانه این که نام جوانگرایی را در کارنامهمان پررنگ جلوه دهیم. اسماعیل پورها، احمدیها در حالی روز گذشته در نظر برخی رسانهها علت شکست تیم ملی معرفی شدند که حدود 60 روز فشارهای روانی ناشی از نادیده شدن را بر روی دوش کشیدند. طاهری، کشاورز و نظری نیز با وجود تمام فداکاریهایشان حق خود را از این فوتسال نگرفتند و با اشاره مربی اسپانیایی و با عدم حمایت کمیته فوتسال کنار گذاشته شدند تا به امروز برسیم.
اما همین حالا نیز هیچ برنامه ای برای آینده نداریم. تا ماهها باید شاهد لابیها و درگیری برای انتخاب سر مربی تیم ملی باشیم و پس از آن نیز تنها واژه جوانگرایی را بشنویم و خالی از بار فنی باشیم تا در جام جهانی نیز شاهکار دیگری تحویل هواداران دهیم.
انتهای پیام/
قهرمانی هیایمان با شمس یاد باد