تصور کنید پوتین و مشاوران وی در اتاقی نشسته اند و به بررسی و تحلیل آنچه غرب دراوکراین انجام میدهد ،‌ می پردازند .

به گزارش سرويس بين‌ الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از شبکه الجزیره ؛ پایگاه اینترنتی این شبکه در مقاله ای به قلم "الکساندر نکراسوف" مشاور سابق دولت روسیه نوشت : این سوال طی ماه های گذشته چندین بار پرسیده شد که : پایان بازی ولادیمیر پوتین ، رییس جمهوری روسیه در اوکراین چیست ؟ این سوال پس از برگزاری همه پرسی ماه مارس در کریمه و پیوستن این منطقه به خاک روسیه بیشتر مطرح گردید . همچنین این تفکر برای واشنگتن و دیگر کشورهای غربی ایجاد شد که درگیری بر سر تصاحب سرزمین ها ادامه خواهد داشت . 

آیا کرملین با توجه زندگی تعداد زیادی از اتباع روسی در شرق و جنوب اوکراین ، اتصال این منطقه را به خاک روسیه انتخاب خواهد کرد ؟ یا اینکه ترجیح می دهد با دولتی مستقل در این منطقه توافق کرده و همکاری داشته باشد ؟ یا شاید اندیشه تسلط بر کل اوکراین در ذهن پوتین می گذرد ؟ 

حتی در ذهن برخی از مردم این سوال بوجود آمده است که آیا پوتین قصد دارد بار دیگر اتحاد جماهیر شوروی را بازسازی کند و علاوه بر اوکراین سایر کشورهای تحت این اتحاد را بار دیگر به کنترل خود دربیارورد ؟

نکراسوف افزود : بنابراین آنچه می خواهم بگویم این است که همه در حال پرسیدن سوال درباره پایان کار پوتین در اوکراین هستند . اما یک لحظه تصور کنید که پوتین به همراه معاونین و مشاوران خود سوال متفاوتی را از خود می پرسند : پایان کار واشنگتن در اوکراین چیست ؟ بر اساس آنچه رییس جمهوری روسیه برداشت می کند ، دولت اوباما نیز باید یک هدف و پایان کاری در هنگام ورود به بحران اوکراین داشته باشد . 

حادثه تاسف باری که هفته گذشته در اودسا و بدنبال درگیری میان معترضان ضددولتی و حامیان حکومت کیف رخ داد منجر به زنده زنده سوخته شدن حدود 40 تن از مخالفان ضددولتی در ساختمان اتحادیه تجاری این شهر گردید . به گفته برخی منابع تعداد تلفات آن روز به 100 تن نیز رسیده است . این درگیری ها بدنبال فراخوانی انجام گرفت که اعلام کنندگان آن تصور می کردند همچنان فرصتی برای اجرای توافقنامه ژنو وجود دارد .  

در ادامه این مقاله آمده است : به برخی دلایل عجیب و غریب این توافقنامه طوری مورد استقبال قرار گرفت که گویا اجرای آن پایان دهنده بحران در اوکراین است . و هنگامی که شما به این توافق نامه درگیری های خونینی که در شرق اوکراین میان معترضان ضدحکومتی و نیروهای نظامی وفادار به دولت کیف را اضافه کنید وضعیتی را مشاهده خواهید کرد که به آن " بحران " گفته می شود . اما برخی انسان های بدبین ممکن است آن را با عنوانی شدیدتر بخوانند مانند " جنگ داخلی" . 

این گونه سخنان پس از آن که طرف های درگیر در این بحران موضع گیری سرسختانه تری نسبت به یکدیگر اتخاذ کردند ، بیان شد . بحریم هایی از سوی ایالات متحده علیه روسیه اعمال شد و واشنگتن عنوان کرد که چنانچه حضور نظامی مسکو در اوکراین تشدید شود این تحریم ها نیز بیشتر می گردد .

جای تعجب است که در نوامبر سال گذشته هنگامی که نخستین اعتراضات در کیف بر علیه دولت "ویکتور یانکوویچ" و به منظور امضای توافقنامه مشارک آزاد میان اوکراین و اتحادیه اروپا آغاز شد ،‌ کسی تصور نمی کرد که طی چند ماه بعدی بحث از احتمال مداخله نظامی روسیه در این کشور و تقویت حضور نظامی ناتو در شرق اروپا به میان آید . 

اگر به کرملین برگردیم می بینیم که پوتین و مردم روسیه تلاش می کنند که نشان دهند آمریکا چگونه برای تسخیر اوکراین تقلا دارد و چه زمانی این تقلای واشنگتن متتقف خواهد شد . 

مسکو متقاعده شده است که تلاش آمریکا در اوکراین بر هم زدن و تحریک مشکلات است . مقامات روسی نیز عنوان کرده اند که از زمان شکست انقلاب نارنجی در سال 2004 و سقوط عوامل فعال در این انقلا ب پس از انتخاب "ویکتور یانکوویچ" در سال 2010 آمریکا و اتحادیه اروپا از هیچ اقدامی برای جدایی اوکراین از روسیه و پیوستن آن به اروپا دریغ نکرده اند . 

نویسنده مقاله تصریح کرد : گرچه این سوء ظن نیز بی پایه و اساس نبود و واشنگتن و کشورهای عضو اتحادیه اروپا نقشی فعالانه در نزدیک تر کردن اوکراین به غرب ایفا کردند . در این میان مسکو نیز در دور نمودن اوکراین از خود بی تقصیر نبود چرا که اختلاف همیشگی مسکو و کیف بر سر قیمت گاز و خطوط لوله در دست تعداد معدودی از افراد همچنان ادامه داشت بدون توجه به اکثریت روسی و اوکراینی . 

هنوز بزرگترین اشتباه برخی از مردم این است که تصور می کنند "یانکوویچ" عامل کرملین بوده است . مطمئنا وی دست نشانده روسیه نبود . او به این دلیل با اتحادیه اروپا معامله نکرد چرا که می خواست بطور همزمان با مسکو و اروپا در ارتباط باشد . و در این میان بهترین گزینه ها را از هر دو طرف برای خود انتخاب کند . و هنگامی که اتحادیه اروپا برای راضی کردن کیف برای معامله مقدار اندکی پول را پیشنهاد کرد ، مسکو مبلغ بیشتری از آن را ارائه داد و یانکوویچ نیز بطور طبیعی روسیه را انتخاب کرد در حالی که تاحدودی رابطه با بروکسل را نیز حفظ کرده بود .

یک مقام روسی در این باره اظهار داشته است : یانکوویچ خواستار معامله با هر دو طرف بود و در حالی که حمایت مسکو را پذیرفته بود تلاش می کرد اتحادیه اروپا را نیز با خود همراه کند اما چنین چیزی امکان نداشت .  

بنابراین کرملین چه انتظاری از عملکرد واشنگتن در قبال اوکراین داشت ؟ این پیش بینی وجود دارد که آمریکا خواستار برگزاری انتخابات در تاریخ 25 می در اوکراین باشد . چنانچه چنین پیشنهادی ارائه و اجرا گردد و رییس جمهور انتخاب شده مطلوب روسیه نباشد دیگر نمی توان با آن مخالف کرد چرا که در آن صورت این مخالف ،‌ اعتراض به دموکراسی خواهد بود . شاید بتوان مذاکره میان مسکو و دولت حاکم در کیف را نیز بخشی از یک راه حل این مسئله دانست . 

در انتهای این مقاله آمده است :‌از منظر گسترده تر و بنا بر حدس پوتین و مردم روسیه ، واشنگتن تصمیم دارد با استفاده از واژه بحران در اوکراین ،‌ میان اروپا و روسیه جدایی بیندازد  تا از این طریق تسلط بازارهای تجاری کل اروپا را بدست اتحادیه اروپا بدهد . کرملین معتقد است بحران در اوکراین ابعاد پیچیده تری دارد و طرح آمریکا برای تغییر نقشه اقتصادی اروپا در آن دخیل است . 

بر همین اساس برای توقف افزایش کسری های دولت آمریکا ، واشنگتن نیازمند بازاری بزرگ برای ارائه کالا و خدمات خود دارد که هم اکنون اتحادیه اروپا بهترین گزینه پیش روی آن است . بنابراین از دیدگاه روسیه ، پایان کار آمریکا در اوکراین پیوستن کیف به اروپا و استفاده از بازار آن و نیز محدود نمودن توانمندی های مسکو است . 

مسکو تاکنون عملکردی صحیح از خود نشان داده و در واقع درگیر یک "جنگ سرد"‌با آمریکا می باشد . روسیه و آمریکا بر سر اروپا در حال تنش و اختلاف هستند و شاید بتوان اوکراین را بازنده اصلی این تنش دانست .


انتهای پیام /
اخبار پیشنهادی
تبادل نظر
آدرس ایمیل خود را با فرمت مناسب وارد نمایید.
آخرین اخبار