به گزارش سرويس بين الملل باشگاه خبرنگاران به نقل از پایگاه خبری بلیز ؛ این پایگاه خبری در مقاله ای به قلم "دارل چنی " نوشت : اوباما یک بار دیگر ضرب العجلی برای روسیه تعیین کرد تا حضور این کشور را در اوکراین کاهش دهد . با این حال این "خطوط قرمز" هرگز عملکرد مناسب را نداشته و تنها بعنوان ابزاری رسوا شده در دست رییس جمهور آمریکاست تا کارهای خود را بطور موقت پیش ببرد . بهتر است نگاهی به تاریخچه تعیین "خط قرمز " از سوی آمریکا در موارد مختلف بیندازیم .
** ایران
در نخستین سال ریاست جمهوری یاراک اوباما ، وی ضرب العجلی برای توقف برنامه هسته ای "جمهوری اسلامی ایران " تعیین نمود . اوباما خواستار "دسترسی نامحدود"به تاسیسات هسته ای ایران شد و در برابر افکار عمومی جهان بر این موضوع تاکید کرد که یک "ایران هسته ای " غیرقابل قبول می باشد . وی بخوبی "چماق بزرگ" جو بایدن را اثبات نمود و اظهار داشت که در تهدید برای حمله نظامی به ایران بلوف نمی زند و تجارتی نیز در کار نیست .
نتیجه ؟ ایالات متحده در حالی که در ملاعام دائم اقدام به تهدید و ارعاب ایران برای توقف برنامه هسته ای این کشور انجام میدهد بطور محرمانه درخواست دیدار با مقامات ایرانی را دارد و این درخواست های محرمانه بدون اطلاع نزدیکترین هم پیمانان واشنگتن _ حتی اسرائیل _ انجام می گیرد . همچنین مذاکرات با ایران که به وضوح این کشور را مجاز به ادامه فعالیت های دفاعی خود می کند . بر این اساس ، ایران می تواند به غنی سازی اورانیوم در نیورگاه های خود ادامه دهد .
** مصر
کمتر از دو ماه پس از خودسوزی یکی از شهروندان تونسی در خیابان ، باراک اوباما رسما خواستار استعفای هرچه سریعتر حسنی مبارک ، حاکم مصر شد . در چنین شرایطی خط قرمز و موضع آمریکا حمایت از "بهار عربی" و گسترش آن به مناطق شمال آفریقا تعیین شد .
نتیجه ؟ حسنی مبارک طی چند روز از حکومت ساقط شد و خلا قدرت توسط گروه اخوان المسلمین _ که پیش تر از حضور در حکومت و فعالیت سیاسی منع شده بودند _ پر شد . این گروه 70 درصد از کرسی های پارلمان مصر را به خود اختصاص داد و سپس وارد عرصه ریاست جمهوری شد .
پس از درگیری های طولانی و نظامی برای گرفتن قدرت از اخوان المسلمین ، ارتش کودتای نظامی خود علیه دولت "محمد مرسی"را با موفقیت اجرا کرد و تمامی اعضای این گروه را به میز محاکمه کشاند . بر همین اساس تعداد 700 تن از اعضای عادی و ارشد اخوان به اعدام محکوم شدند .
** لیبی
پس از اتمام حجت اوباما درباره "حسنی مبارک " در مصر ، این بار حکومت لیبی بود که از سوی آمریکا دستور سرنگونی و استعفا را دریافت کرد . رییس جمهور آمریکا خطاب به "معمر قذافی" دیکتاتور سابق لیبی اعلام کرد کخ باید قدرت را رها کرده و بنغازی را ترک کند . بدلیل شدت تنش های مردمی در این کشور فرصت مذاکرات صلح آمیز ایجاد نشد و در عوض خط قرمز دیگری از سوی ایالات متحده ترسیم گردید .
نتیجه ؟ علاوه بر کشته شدن چهار تبعه آمریکایی در لیبی ، واشنگتن اجازه دستیابی گروه های تروریست در این کشور به انواع تسلیحات را داد و حالا در لیبی با این حقیقت مواجهیم که آنجا تبدیل به بهشتی امن برای سازمان های تروریستی برای توسعه و قدرت نمایی شده است .
این داستان همچنان ادامه دارد .
** سوریه
شاید بتوان تعیین خط قرمز از سوی آمریکا درباره تسلیحات شیمیایی در سوریه را مفتضحانه ترین مورد دانست . با این حال و پیش از اجرای چنین اشتباه فاحشی ، اوباما مکررا تاکید میکرد که "بشار اسد" رییس جمهوری سوریه باید از قدرت کناره گیری کرده و اجازه دهد مردم سوریه خود درباره آینده کشورشان تصمیم بگیرند . در مدت زمان اندکی پس از آن ، سخن جدید و شرم آور از سوی کاخ سفید مطرح شد با این مضمون که : استفاده از سلاح شیمیایی در سوریه " خط قرمز ماست " .
نتیجه این دو خط قرمز ؟ جنگ سوریه همچنان با تلفات گسترده و مرگ صدها شهروند این کشور ادامه دارد . هزاران تن نیز از زمان آغاز درگیری ها آواره شده اند . اوباما بار دیگر سینه خود را صاف کرده و خط قرمز تازه ای را تعیین کرد . درنهایت این روسیه بود که موفق شد با اقدام خود از آغاز جنگ دیگری جلوگیری کند .
در ادامه این مقاله آمده است : ساده لوحی عامل این شرمندگی هاست در حالی که در نهایت واشنگتن متقاعد شد که مذاکرات مسالمت آمیز برای حل بحران سوریه انتخاب شود . هر چند که این راهکار نیز آسان نیست چراکه دمشق حاضر به پذیرش اتهام علیه خود مبنی بر استفاده از سلاح شیمیایی علیه مردم خود نیست . این موضوع در حال فراموش شدن در اذهان عمومی است .
هنگامی که مسئله مذاکره با ایران مطرح گردید ، عقب نشینی اوباما از موضع خود در قبال سوریه بیشتر و بیشتر ضعف و دوگانه شد . در واقع موضع گیری تندی که رییس جمهور آمریکا درباره سوریه اتخاذ کرد عملا توسط روسیه و ایران تحت کنترل درآمد . حال باید نگاهی نیز به روابط فی مابین واشنگتن و مسکو انداخت .
باراک اوباما در آخرین ضرب العجل به روسیه اعلام کرد چنانچه مسکو بی ثبات کردن شرق اوکراین را متوقف نکند ، تحریم هایی شدیدتری از سوی غرب علیه این کشور در تاریخ 25 می اعمال خواهد شد . برای چند لحظه این اولتیماتوم ها و خطوط قرمز را نادیده بگیرید و تنها به استدلال عجیب اوباما برای این اقدامات دقت کنید :
_ " هدف تنبیه روسیه نیست بلکه هدف دادن انگیزه به آنها برای انتخاب گزینه بهتر است . گزینه هبتر نیز حل و فصل مسائل از راه دیپلماتیک می باشد . "
با خواندن این بیانیه این گونه برداشت می شود که رییس جمهوری آمریکا درک صحیحی از شرایط ندارد . نخست اینکه روسیه متوجه شده است که واشنگتن نمی تواند تحریم هایی عمیق تری اعمال کند چراکه اقتصاد روسیه ارتباط تنگاتنگی با اقتصاد اروپا دارد . کشورهای زیادی در اروپا وجود دارند که در صورت تشدید تحریم ها علیه مسکو به شدت مورد ضربه اقتصادی قرار می گیرند . بنابراین گزینه حمایت از تحریم های آمریکا علیه روسیه از سوی کشورهای اروپایی منتفی می شود .
نویسنده این مقاله تصریح کرد : دوم اینکه روسیه هم اکنون بعنوان یک متعهد به آمریکا دیده می شود چرا که توانست با راهکار خود در جلوگیری از حمله به سوریه ، خط قرمز واشنگتن و ضرب العجل های آن را حفظ نماید . روسیه کشوری بود که ما را از یک شکست دیپلماتیک نجات داد . این بار نیز اگر "جان کری " ادعای درگیری و حمله ای با روسیه کند چه کسی نجات دهنده واشنگتن خواهد بود ؟ چین؟
در نهایت اینکه ظاهرا رییس جمهور تصور میکند که تحریم های بی ضرر می تواند انگیزه ای باشد تا روسیه از اوکراین عقب نشینی کند . این تصور توهمی بیش نیست . پوتین علنا اعلام کرده است که فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بزرگترین فاجعه ژئوپلتیک قرن 20 بوده است .
انتهای پیام /